اشکال ِ ما اپوزيسيون ِ غيربرانداز ِ اصلاح طلب ِ خارج از حکومت ِ زهوار در رفته در اين است که وقتي با حرف حسابي رو به رو مي شويم به جاي اينکه با رضايت قلبي بگوييم که شنيديم و قبول کرديم، دماغ مان را مي گيريم و سرمان را بر مي گردانيم که "پيف پيف بو مي ده"، چرا؟ چون اين حرف را ما نزده ايم و مثلا آقاي حسني امام جمعه ي محترم اروميه زده است. اين جور پيف پيف کردن ها کار ِ اپوزيسيون ِ برانداز ِ انقلاب طلب ِ خارج از کشور ِ قرص و استوار است که کاري ندارند کي چه مي گويد و فقط براي شان "ما" و "آنها" معني دارد و هر که از ما نباشد بايد بدنش را با سرب سوراخ سوراخ کرد.
من با آقاي حسني وجوه اشتراک ِ زيادي داريم. مثلا ايشان هميشه طنز مي گويد - آن هم چه طنزهاي ناب و باحالي - و من هم سعي مي کنم بعضي وقت ها طنز بگويم هر چند طنزهاي من از نظر بامزگي يک ده هزارم طنزهاي ايشان هم نمي شود. اما امروز متوجه شدم که از نظر سياسي هم با ايشان وجوه اشتراک فراوان دارم و اگر اسلحه نمي بستند مي توانستيم با هم يک جبهه تشکيل دهيم و حرف مان را به کرسي بنشانيم.
ايشان به درستي مي فرمايند که قانون اساسي ايران 25 سال پيش تدوين شده و امروز ديگر جواب نمي دهد. من هم دقيقا بر اين عقيده ام و يکي از مشکلات کشور را ناهماهنگي اين قانون با عمل مسئولان عالي رتبه، بخصوص حضرت رهبر مي دانم و به همين خاطر سال گذشته طرح پيشنهادي براي تغيير قانون اساسي را ارائه دادم که متاسفانه به آن ترتيب اثر داده نشد.
آقاي حسني راست مي گويد که چطور حضرت رهبري، رئيس قوه ي قضائيه را انتخاب و عزل مي کند ولي رئيس جمهور را نه؟ اگر مردم آمدند يک رئيس جمهور – مثلا خود ايشان – را انتخاب کردند ولي رهبر نخواست تنفيذ کند آن وقت ايشان بايد چه خاکي بر سرش بريزد؟ راست مي گويد ايشان که مگر امام کف دستش را بو کرده بود که مجلسي به نام مجلس ششم تشکيل مي شود که يک دفعه کل مقدسات را زير سوال مي برد و اگر بو کرده بود حتما ترتيبي مي داد که کلا مجلس تشکيل نشود و اگر هم بعد از گذاشتن هزار فيلتر شد، رهبر حق انحلال آن را داشته باشد.
آقا اصلا مگر ما خودمان را مسخره کرده ايم که قانون مان اين شکلي است؟ وقتي حضرت رهبر، انگشت کوچکش را حرکت مي دهد و دنيا از شرق تا غرب کن فيکون مي شود، اين آدم نبايد بتواند همان انگشت مبارک را حرکت بدهد و رئيس جمهور سرنگون شود؟ يا وقتي رهبر آن يکي انگشتش را تکان مي دهد و يک دفعه تمام روزنامه هاي اصلاح طلب تعطيل مي شوند، يا اکبر گنجي با همان اشاره در زندان مي ماند و سعيد جان در پستش ابقا مي شود يا کشور به خاطر انرژي هسته اي تا پاي تهديد جهاني و جنگ پيش مي رود، آن وقت همين انگشت نبايد قدرت داشته باشد که مجلسي را که يک مشت کور و کچل ِ صغير به نام ملت به آن راي داده اند منحل کند؟ نه! شمايي که منطقي هستيد بفرماييد، آيا اين درست است؟ معلوم است که درست نيست و قانون با عمل جور در نمي آيد و آن وقت چه مي شود؟ مي گويند قانون اساسي ما دمکراتيک است (استغفرالله)، ولي رهبر ما چون به آن عمل نمي کند و تابع آن نيست ديکتاتور است (باز هم استغفرالله).
advertisement@gooya.com |
|
من سال پيش، اصل اول قانون اساسي را به اين صورت تغيير دادم که: "حکومت ايران، که در همه پرسي دهم و يازدهم فروردين ماه يکهزار و سيصد و پنجاه و هشت شمسي، "جمهوري اسلامي ايران" نام گرفت، از اين پس "حکومت ولايي حضرت اميرالمومنين سيد علي خامنه اي" نام مي گيرد". (تکبير)
اصل پنجم را به اين صورت نوشتم که: "در زمان غيبت حضرت ولي عصر "عجل الله تعالي فرجه" در جمهوري اسلامي ايران (و در آينده در سرتاسر جهان)، ولايت امر و امامت امت بر عهده حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي مي باشد و هيچکس حق مخالفت با نظر ايشان را ندارد". (تکبير)
اصل استراتژيک ششم را هم به اين صورت در آوردم که: "در جمهوري اسلامي امور کشور فقط و فقط به دستور امام خامنه اي اداره مي شود و انتخابات به هر شکل و نحوي ممنوع است و با طرفداران انتخابات از هر نوع، اعم از آزاد، استصوابي، استصلاحي، استمراري، استمزاجي، استنطاقي، و غيره به شدت برخورد خواهد شد". (الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خامنه اي رهبر، مرگ بر آمريکا، مرگ بر کانادا، مرگ برهندوستان)
باقي مواد را اگر دوست داشتيد برويد در همان جا بخوانيد. اين ها را گفتم تا بگويم که درست است که استاد حسني طنزساز بسيار برجسته اي هستند اما اين پيشنهاد را من يک سال زودتر از ايشان داده بودم و درست نيست که ايشان بخواهند نوشته هاي بنده را انتحال کنند. البته ترس ايشان از رئيس جمهور محبوب، تسخير کننده ي دل ها، سلطان قلب ها آقاي احمدي نژاد و ياران است که در اين مدت کوتاه چنان تاخت و تاز کرده اند که استاد حسني مي ترسند زير پاي حضرت رهبر را هم يکهويي خالي کنند ولي بنده پيش از اين استراتژيک ها، به همان ديکتاتور شدن حضرت رهبر به خاطر عدم انطباق عملکرد شان با قانون اساسي کار دارم و تغيير قانون اساسي را از اين رو از مسئولان محترم و ملت هميشه در صحنه طلب مي کنم. ترتيب شاه ماهي ِ سياست ايران، جناب احمدي نژاد را، حضرت آيت الله العظمي هاشمي رفسنجاني به زودي خواهند داد و جاي هيچ گونه نگراني نيست.
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته