چهارشنبه 7 بهمن 1383

گزارشى از مقاله اخير فرانسيس فوكوياما، پيش بينى دوباره آينده آسيا، آرش صالحى، شرق

فرانسيس فوكوياما «صاحب نظريه پايان تاريخ» در ششم ژانويه در نيويورك تايمز مقاله اى با نام «پيش بينى دوباره آينده آسيا» به چاپ رسانده است. فوكوياما يكى از برنامه هاى اصلى دولت دوم بوش را طرح يك معمارى امنيتى مناسب براى آسيا دانسته است. ايالات متحده با دشوارى هاى بسيارى مواجه است؛ بن بست مذاكرات هسته اى كره شمالى، تنش چين و تايوان و تروريسم در جنوب شرقى آسيا. فوكوياما خاطرنشان مى كند كه براى بررسى صف بندى هاى آينده شرق آسيا نگاه به هم پيمانى هاى روز هاى نخستين جنگ سرد راهگشاست. كاخ سفيد فرصتى به دست آورده تا براى تاسيس يك نهاد ناظر دائمى در اين منطقه اقدام نمايد. در كوتاه مدت مى توان از ميان طرف هاى مذاكرات شش جانبه درباره مسئله اتمى كره شمالى، با پنج عضو اين گروه، يك نهاد قدرتمند دائمى ايجاد كرد. اين نهاد مى تواند به طور منظم، به مسائل امنيتى منطقه آن هم فراتر از تهديد هسته اى كره شمالى بپردازد. در بلند مدت واشينگتن بايد شيوه هاى پيوند اين گفت وگو هاى امنيتى به برنامه هاى چندجانبه اقتصادى را بيابد. به ديگر سخن پلى ميان اين گفت وگوها و «آسه آن» و سه كشور چين، ژاپن و كره جنوبى برقرار كند. همكارى هاى چندجانبه در آسيا نه فقط به لحاظ مناسبات اقتصادى اين كشور ها اهميت دارد، بلكه افزون بر اين براى فرو كاستن احساسات ملى گرايانه اين كشور ها نقشى اساسى دارد.
برخلاف اروپا آسيا فاقد نهاد هاى چندجانبه سياسى است. «اتحاديه اروپا»، «ناتو»، «سازمان همكارى و امنيت اروپا» و «شوراى اروپا» از نهاد هاى عمده اروپايى هستند. اما «آسه آن» و «اپك» تنها نهاد هاى شرق آسيا هستند كه البته بسيار ضعيف تر از نهاد هاى اروپايى عمل مى كنند. چين و ديگر بازيگران كليدى شمال شرق آسيا عضو «آسه آن» نيستند و «اپك» تنها يك نهاد مشورتى است. از اين رو فوكوياما گوشزد مى كند كه تاكنون امنيت آسيا در سايه پيمان هاى چندجانبه محقق نشده است، بلكه با شمارى از پيوند هاى دوجانبه به محوريت آمريكا امكان پذير شده است كه از ميان آنها مى توان به پيمان امنيتى آ مريكا _ ژاپن و مناسبات آمريكا با كره جنوبى اشاره كرد.
فوكوياما علت اين تفاوت ميان اروپا و آسيا را در خاستگاه تاريخى آنها مى داند. كشور هاى اروپايى داراى خاستگاه هاى فرهنگى مشابه و تجربه هاى مشترك در قرن بيستم هستند كه آنها را به هم پيوند مى زند.اما در مقابل، بى اعتمادى در ميان بازيگران آسيايى موج مى زند. بعد از سال ۱۹۴۵ هم آلمان و هم ژاپن نياز داشتند كه همسايگان خود را قانع كنند كه ديگر براى آنها تهديدى به شمار نمى آيند. آلمان با واگذارى حاكميت خود به شمارى از نهاد هاى چندجانبه و ژاپن با واگذارى حاكميت خود در امور نظامى به ايالات متحده اين تضمين را به همسايگان خود داد. بدين ترتيب آمريكا در امنيت منطقه شرق آسيا، نقشى متعادل كننده بر عهده داشت. اما با ظهور قدرت هاى نو در منطقه، نظام مهار و توازن جنگ سرد رو به افول گراييده است و رفته رفته فضاى جديدى در منطقه حاكم مى شود.
كره جنوبى اولين مسئله آمريكا در شرق آسيا است. نسل جديد كره اى ها خواهان سازش با كره شمالى هستند تا رويارويى با آن. بسيارى از جوان هاى كره جنوبى امروز آمريكا را بيش از كره شمالى تهديد عليه كشور خود قلمداد مى كنند.
مناسبات ايالات متحده با ژاپن هم در حال تغيير است كه به شدت ديگر نقاط شرق آسيا را بى ثبات خواهد كرد. تهديد هسته اى پيونگ يانگ، توكيو را به فكر ايجاد يك نيروى دفاعى مستحكم انداخته است. فرستادن نيرو هاى پاسدار صلح به عراق و رويارويى با ناوگان كره شمالى در اين اواخر، نشان از اين دارد كه ژاپن مى خواهد يك «كشور متعارف» باشد. در حال حاضر در ژاپن اجماعى در حال رشد وجود دارد مبنى بر اين كه بند نه قانون اساسى ژاپن پس از جنگ _ كه ژاپن را ملزم مى كند جنگى راه نيندازد و خواهان نيرو هاى مسلح نباشد _ را بايد بازبينى كرد. به هر حال وابستگى پدر و فرزندى ژاپن به آمريكا كه به دوره جنگ سرد برمى گردد، جاى خود را به اتحاد دو هم تراز خواهد داد. فوكوياما با اشاره به آسيب هايى كه ژاپن در نيمه اول قرن بيستم به كشور هاى اين منطقه و به ويژه چين و دو كره وارد كرده است، مى نويسد كه اين كشور ها ترجيح مى دهند ژاپن به لحاظ نظامى ضعيف باقى بماند.و اما چين؛ كشو رى با سريع ترين رشد اقتصادى و يكى از بزرگ ترين اقتصاد هاى جهان به غير از عضويت در سازمان ملل و سازمان تجارت جهانى، هنوز از هرگونه پيمان يا اتحاد امنيتى فاصله گرفته است. اين انزواى نسبى رفته رفته در حال تغيير است. چين كشورى است كه نه از اساس دوست و نه از اساس دشمن است. چين همزمان يك تهديد استراتژيك و يك شريك تجارى و سرمايه گذارى است. در نتيجه رابطه چين با آمريكا غيرمنسجم و عملگرايانه است كه با بحران هاى دوره اى همراه است. از قبيل بمباران ۱۹۹۹ سفارت چين در بلگراد، و نشاندن هواپيماى جاسوسى آمريكا در سال ۲۰۰۱. فوكوياما دو راه پيش روى آمريكا در مقابل چين را تبيين مى كند: آمريكا مى تواند به دنبال انزواى چين و بسيج ديگر كشور هاى آسيا براى مهار قدرت در حال رشد چين باشد، يا اينكه چين را در نهاد هاى بين المللى كه براى جهت دادن به آرزو هاى چين تاسيس شده مشاركت دهد. برخلاف نظر محافظه كاران آمريكا، انزواى چين شدنى نيست. حتى اگر ايالات متحده به نوعى بداندكه چين در بلندمدت يك تهديد استراتژيك و جايگزين شوروى سابق مى شود، هيچ كدام از متحدان آمريكا حاضر نيستند در ائتلاف ضدچين حضور داشته باشند.
ژاپن، كره جنوبى، استراليا و كشور هاى آسه آن همگى مناسبات پيچيده اى با چين دارند.آسيا بايد در كنار نهاد هاى دوجانبه به مجموعه جديدى از نهاد هاى چندجانبه بينديشد. در طول زمان اين نهاد هاى چندجانبه مى توانند كار كرد هاى نهاد هاى دوجانبه را نيز برعهده گيرند.فوكوياما دوباره تاكيد مى كند كه ظهور اين نهاد هاى چندجانبه بدون حمايت جدى ايالات متحده ممكن نخواهد بود و اين همان دليل آينده نگرى دوباره آسيا است كه بايد در راس سياست هاى بوش در دوره دوم قرار گيرد.اگر زمانى بيايد كه ديگر تهديد هسته اى كره شمالى در كوتاه مدت مطرح نباشد، يك نهاد دائمى كه نطفه آن در مذاكره با كره شمالى بسته شده، مى تواند كانالى براى همكارى چين، ژاپن، كره جنوبى، روسيه و ايالات متحده باشد.اين همكارى پنج جانبه در معضلات آينده بسيار سودمند خواهد بود.اولين مسئله، فروپاشى ناگهانى كره شمالى است. در كوتاه مدت اين فروپاشى معضلات بسيارى را به وجود خواهد آورد. هماهنگى كمك رسانى ها، سازمان دادن پناهندگان، بازسازى كره شمالى و بحران هاى ديگرى كه ممكن است روى بدهد. در دراز مدت، آرايش سياسى در شمال شرقى آسيا دستخوش دگرگونى خواهد شد.
ديگر دليلى براى هم پيمانى آمريكا با كره جنوبى وجود نخواهد داشت و تنش ها ميان كره متحد و ژاپن و چين احتمالاً افزايش پيدا خواهد كرد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

مسئله ديگر افزايش توان تسليحاتى ژاپن است. ژاپن در بند نه قانون اساسى خود امسال يا سال ديگر تجديد نظر نمى كند، اما اين بند تنها بر روى ديوار اعتبار دارد. گرچه افزايش توان نظامى ژاپن، چين يا كره را تهديد نمى كند اما اين دو كشور انگيزه هاى زيادى دارند كه يك تهديد ژاپنى جديد را علم كنند. براى چين احساسات ضدژاپنى مصرف داخلى دارد و در جهت تحكيم رژيم كمونيستى استفاده مى شود. در موقعيتى تقريباً مشابه آلمان با پيوستن به نهاد هاى بين المللى از قبيل ناتو، اتحاديه اروپا و سازمان ملل سعى در به وجود آوردن اعتماد در بين همسايگان خويش كرد.
تبديل شدن ژاپن به يك «كشور متعارف» اگر از مجراى نهاد هاى امنيتى منطقه اى و ادامه مناسبات دوجانبه با آمريكا باشد، كمتر نگران كننده به نظر مى رسد. كره شمالى هسته اى، رقابت تسليحاتى احتمالى در آسيا، پيامد هاى روزآمد شدن تسليحات و ارتش چين، تنها اندكى از مسائلى است كه گروه پنج پيشنهادى مى تواند به آن بپردازد و در عين حال بايد توجه داشت اين نهاد دائمى محل خوبى براى پرداختن به بعضى از مسائل مهم منطقه نيست. تهديد چين عليه تايوان از جمله اين مسائل است. هيچ كدام از اين پنج قدرت به تنهايى قادر نخواهند بود كه در مسائل امنيتى جنوب شرقى آسيا به طور مستقيم تاثير داشته باشند. البته شايد روزى با پيوستن اعضاى بيشترى به اين گروه اين مشكل برطرف شود.آخرين و چه بسا مهم ترين دليل بوش براى بازبينى دوباره در رويكرد دولتش نسبت به آسيا به جايگاه ايالات متحده در جهان برمى گردد. جنگ عراق به طور بى سابقه اى آمريكا را در انزوا قرار داد و بخش بزرگى از دنيا را متقاعد ساخت كه ايالات متحده و نه تروريسم، بزرگ ترين تهديد براى امنيت جهانى است.
براى رهايى از اين ورطه، كاخ سفيد بايد به صورت خلاق به مشروعيت و نهاد هاى بين المللى بينديشد.
آمريكا بى اعتنا از كنار سازمان ملل گذشت و از پيوستن به دادگاه كيفرى بين المللى خوددارى ورزيد. در پيمان كيوتو هم مشاركت نكرد. با اين اوصاف واشينگتن بايد جايگزين هاى ديگرى در مناسبات بين المللى مدنظر قرار دهد تا بهتر بتواند منافع اش را تامين كند. ايالات متحده بهتر است به جاى اينكه همه تخم مرغ هايش را در يك سبد بگذارد و تنها سازمان ملل را در نظر داشته باشد به حمايت از نهاد هاى هم پوشان و چه بسا رقيب بپردازد. همكارى روسيه، كره جنوبى، چين، ژاپن و آمريكا در قالب يك نهاد دائمى در شرق، به ايجاد يك نظم نوين در اين منطقه كمك خواهد كرد. يكه ابرقدرت دنيا بودن، مسئوليت خير عمومى جهان را نيز به همراه دارد.آمريكا بايد زمينه جهانى مساعد براى پاسخ به نياز هاى سياسى نوين را فراهم آورد.
ايالات متحده يك بار بعد از ۱۹۴۵ اين چالش را پشت سر گذاشته است. در جهان پس از ۱۱ سپتامبر نيز آمريكا بايد از اين چالش عبور كند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/17434

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گزارشى از مقاله اخير فرانسيس فوكوياما، پيش بينى دوباره آينده آسيا، آرش صالحى، شرق' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016