30 - احتمال دارد بعد از پایان مخاصمات، رژیم خمینی بیشتر قوای نظامی را در مرزهای غربی کشور متمرکز کند . زیرا می خواهد مانع از ﺁن شود که افراد قوای مسلح که برای جنگ بسیج شده بودند، به جامعه مدنی بازگردند . چرا که به احتمال بسیار کار نمی یابند و در باز سازی مناطق ویران شده و یا توسعه روستائی می توان از وجودشان استفاده کرد . برخی از واحدهای فعال را هم در کردستان نگاه می دارد زیرا تهران با مبارزان کرد مشکل دارد و می خواهد مرزها را هم کنترل کند .
31 – نیازمندیهای تسلیحاتی و تجهیزاتی این رژیم کمتر از رژیم شاه است . در قسمتی بدین خاطر که بنا دارد از کشورهای خارجی بسیاری خرید کند تا از لحاظ تسلیحات به هیچ بلوکی وابسته نماند.
32 - رژیم خمینی خود را رهبر ملتهائی می داند که توسط «امپریالیسم ، بخصوص امریکا، تحت سلطه و ستم قرار گرفته اند » . ضدیت ایران با امریکا ، بطور مستقیم متوجه منافع امریکا در خلیج فارس است . در صورت پیروزی ایران بر عراق ، ایران قدرت متفوق بر این منطقه می گردد . این امر با غیرت دینی روحانیان و خواستهای دیرین ایرانیان که جمع بگردد ، رژیم را به سلطه بر منطقه بر می انگیزد . از دید روحانیان ، هدف انقلاب تنها سرنگون کردن شاه و رژیم او نبوده بلکه ﺁزاد کردن همه مسلمانان تحت ستم نیز بوده است .
33 - ایران بر ﺁن است که رژیمهای عرب خلیج فارس را از همکاری با امریکا منصرف و بر ﺁنشان دارد که جور خود را با ایران جور کند . تهران اعلام کرده است که دولتهایی خلیج می باید به حمایت خود از عراق پایان دهند . زیرا « ﺁینده تعیین کننده است » . رژیم خمینی مجموعه ای از گزینشها را برای دست یافتن به هدفهای خود در این منطقه بکار خواهد برد : خرابکاری، تهدید ، دیپلماسی و در صورت امکان، عمل نظامی . ایران به یمن جمعیت و منابع و ﺁمال تاریخی خود ، بعد از جنگ، توجه خود را متوجه خلیج فارس خواهد کرد و برﺁن خواهد شد که بر ﺁن مسلط گردد .
34 – چه اندازه مسائل داخلی ایران مجالش را برای عمل در خلیج فارس ، تنگ می کند ؟ پرسشی است که پاسخ مطمئنی ندارد . اما محل تردید نیست که روحانیان در صدور انقلاب به خلیج فارس - خواه بخاطر اعتقاد و چه بلحاظ سود سیاسی ﺁن - بی بند هستند . بسا تهران دیپلماسی مرسوم را ، همراه با تهدید و عملیات تخریبی، بر عمل نظامی رجحان می دهد . در دسامبر گذشته ، با استفاده از مخالفان شیعه رژیم بحرین، ایرانیها کوششی برای سرنگون کردن ﺁن بعمل ﺁوردند . ﺁنها ممکن است به دادن کمکهای پولی و تسلیحاتی به انقلابیهای هوادار ایران در منطقه، ادامه دهند .
35 - و نیز بسیاری از مسلمانان برخی از جنبه های انقلاب اسلامی را جذاب می یابند . با وجود این ، ایران با مسئله اختلافهای شیعه و سنی و نیز خصومتها میان عربها و ایرانیها روبرو است . دولتهای کشورهای خلیج فارس سنی هستند . اکثریت عربها نیز سنی هستند . و این امور می توانند سدی بر سر راه صدور انقلاب ایران شیعه باشند ( رجوع می دهد به نقشه ای که در ﺁن، نقاط سنی نشین معین گشته اند ). با وجود این ، احتمالا ایرانیان فکر می کنند بتوانند همان دو سلاح که بر ضد رژیم شاه بکار بردند، یکی فساد رژیم و دیگری خودباختگی در قبال غرب سکولار، در این کشورها نیز ﺁنها را به هدف می رساند .
* اثر عملهای ایران بر دولتهای منطقه :
از بند 36 تا 50 ، به این اثر پرداخته شده است . نکات عمده عبارتند از
36 – توجه اصلی رژیم ایران به کشورهای خلیج فارس است . اندک کوششی هم در حمایت از گروههای مخالف چپ کشورهای عرب و اخوان المسلیمن بعمل می ﺁورد .
37 - در کوتاه مدت، خطری که کشورهای خلیج فارس را تهدید می کند خشونتی است که شیعه ها می توانند در کار ﺁورند . دیرتر، خطر بزرگ می شود هرگاه ایران بر عراق پیروز شود و یا ایران دست به حمله های تروریستی بزند . احتمال پیدایش تنشها میان شیعه و سنی . ( در این جا چند جمله سانسور شده است)
38 - کویت تنها کشور غیر متخاصمی است که مورد حمله ایران قرار گرفته است . از ﺁنجا که راه ورود کالا و تجهیزات به عراق است، ﺁماج حمله ایران است .
39 - هجوم عراق به ایران انسجام کشورهای خلیج را که تحت تسلط عربستان هستند، از میان می برد .
* عربستان و دیگر کشورهایی خلیج فارس :
40 - هرچند عراق اعتبار باخته است اما هنوز کشورهای منطقه برﺁنند که عراق تنها قدرتی است که می تواند حامی ﺁنها در برابر ایران باشد .
41 - هرگاه ایران از پیشروی در خاک عراق بازایستد و یا به عملیات موضعی بسنده کند و یا به گفتگوها برای برکناری صدام روی ﺁورد، دولتهای خلیج فارس به کمک مالی و لوژیستیک به عراق ادامه خواهند داد تا موقعیت عراق گرفتار روند ضعف نگردد ...
42 - دولتهای خلیج فارس قوای نظامی برای جنگ با ایران را، به عراق نخواهند فرستاد . زیرا می دانند اثری بر سرنوشت جنگ ندارد ...
* اردن :
43 – سانسور شده است .
44 – به تدریج که خطر شکست عراق بزرگ تر می شود، اردن بر مساعی خود برای برانگیختن دنیای عرب به حمایت از عراق می افزاید . پادشاه اردن به تشویق امریکا به مداخله برای پایان بخشیدن به جنگ ادامه می دهد .
* مصر:
45 – مصر نیز با مشاهده چشم انداز شکست عراق ، به خود اعلام خطر می کند . اما با توجه به سنگینی هزینه حمایت نظامی از عراق، مصر ( نیمی از جمله سانسور شده است ) با در اختیار گذاشتن نیروی کار ، به این شور کمک می کند .
46 – مصر همچنین مستشاران نظامی خود را در کشورهای خلیج فارس می گذارد و امریکا را فرا می خواند که بر کمکهای امنیتی خود به این کشورها بیفزاید ...
47 – بسا پرزیدنت مبارک باردیگر از امریکا بخواهد محرمانه به عراق کمک کند و یا امکانات نظامی در اختیار مصر بگذارد تا این کشور بر کمکهای نظامی خود به عراق بیفزاید . عراق توانائی انتقال فوری نیرو به عراق را ندارد .
* سوریه :
48 – پرزیدنت اسد خواهد کوشید از ترس کشورهای خلیج از اتحاد تاکتیکی ایران و سوریه ، بسود هدفهای خود بهره برداری کند . ترس از سوریه ، عربستان را از برانگیختن کشورهای عضو شورای همکاری خلیج به عمل بر ضد سوریه، بخاطر حمایتش از ایران، بازداشته است ...
49 - اسد احتمالا به حمایت از ایران ادامه خواهد داد و در همان حال، با اشغال عراق توسط ایران مخالفت خواهد کرد ...
* لیبی :
50 – لیبی به دادن مهمات و اسلحه به ایران، بطور محدود، ادامه خواهد داد ...
* اسرائیل :
جز جمله ای که معلوم می کند ادامه جنگ بسود اسرائیل است، بقیه سانسور شده است : « تا وقتی تنشها در خلیج فارس شدید باقی می مانند، از ( توان) قوای عرب سخت کاسته می شود » .
* کشورهای غیر متعهد :
52 – چند ماه پیش، کشورهای غیر متعهد که قرار بر انعقاد اجلاس سران خود در بغداد گذاشته بودند ، اینک با مشاهده چشم اندازه پیروزی ایران، بیشتر اعضایش این پیروزی را زحمت افزا می یابند . اعضای میانه رو چون هند و الجزایر و یوگسلاوی خواهان پایان گرفتن هرچه زودتر جنگ هستند تا به سازمان ﺁسیب پذیرشان بیش از این زیان وارد نشود . حمله به عراق، غیر متعهد ها را برﺁن می دارد کوشش دستجمعی دیگری برای واسطه شدن به امید راه حل سیاسی را جانشین جنگ کردن بعمل ﺁورند ( 1 ) اما این اقدام نتیجه بهتری از اقدامهای گذشته ﺁنها ببار نخواهد ﺁورد .
53 – حمله به عراق، به اعضای رادیکال غیر متعهدها ، چون کوبا و کره شمالی و ویتنام فرصت می دهد کنفرانس سران در بغداد را به عقب اندازند و ویتنام خواستار ریاست سازمان کشورهای غیر متعهد بگردد ...
54 – رادیکالها عموما از مشاهده این امر که، در جنگ، ایران دست بالا را پیدا کرده است، خوشحالند. میانه روترها – اکثریت غیر متعهدها – طرفدار عراق هستند . در صورتی که ایران بجای حمله به عراق، در صدد سرنگون کردن رژیم صدام شود، میانه روها، جز این نمی کنند که بگویند : ما این عمل را تصویب نمی کنیم .
* اثر بر بازار نفت جهان :
از 55 تا 66 اثر جنگ و پیروزی نظامی ایران را بر بازار جهانی نفت بر رسی می کند . چکیده ارزیابی اینست :
58 - ﺁتش بس اثر ناچیزی بر توانائی ایران بر افزودن بر میزان صدور نفت خود دارد . زیرا جنگ صدور نفت را دچار تضییق معنی داری نکرده است ...
59 - ورود قوای ایران به جنوب عراق نیز اثری بر صادرات نفت عراق ندارد . زیرا در حال حاضر ، عراق ،نفت منطقه شمال کشور را صادر می کند ( 2 ) ...
60 - تا وقتی جنوب عراق در تصرف ایران باشد عراق قادر به تولید نفت این منطقه نخواهد شد . هرگاه ایران در صدد تخریب تأسیسات نفت برﺁید، عراق عمل به مثل خواهد کرد ...
61 - عراق توانائی حمله کردن به هدفهای اقتصادی ایران را حفظ خواهد کرد ...
62 – سانسور شده است .
63 - حملات نظامی بزرگ ایران به یک چند کشور خلیج فارس منتفی است . با این حال، این کشورها نسبت به مقاصد نظامی ایران، بمثابه حاصل پیروزی بر عراق ، روز به روز ، نگران تر می شوند .
64 و 65 و سانسور شده اند . ( 3 )
* رفتار مسکو و گزینه هایش :
از 66 تا 75 به رفتار و گزینه های مسکو اختصاص یافته اند :
66 - جنگ ایران و عراق بر موضع مسکو، اثرات مثبت و منفی دارد :
* اثرات مثبت از دید شوروی عبارتند از احتمال تغییرهای بنیادی و جانشین رژیمهای محافظه کار شدن رژیمهای ضد غرب ، در کشورهائی که ثبات ﺁنها برای غرب بسیار مهمتر است تا برای شوروی . افزایش خرید اسلحه از روسیه و نقش تسلیحات در روابط با شوروی بخاطر افزایش میزان مصرف تسلیحات روسی توسط ایران و تضعیف قابل ملاحظه موقعیت صدام .
* اثرات منفی جنگ ، کاهش احتمال موافقت با حضور قوای روسیه در خلیج فارس ( 4 ) بدین خاطر که کشورهای این منطقه خود را هم از سوی ایران و هم از سوی روسیه ، در تهدید خواهند دید . انحلال وحدت عرب بر ضد اسرائیل ( 5 ) و بوجود ﺁمدن نارضایتی از شوروی ، هم در ایران و هم در عراق. زیرا مسکو به هر دو طرف اسلحه می فروشد و بدون ﺁنکه دو طرف را راضی کند.
67 – برغم تخاصم دو کشور، مسکو برﺁنست که نفوذ خود را در تهران و بغداد حفظ کند ...
68 – با وجود این، شورویها ﺁشکارا به ایران ، بمثابه کشوری که اهمیت ژئواستراتژیک بزرگ تری دارد ، می نگرند و در بهتر کردن رابطه با ﺁن می کوشند . ( چند جمله سانسور شده است ).
69 - داد و ستد با ایران، در سال 1981، به 1/1 میلیارد دلار رسیده است که از دو برابر سال 1980 ( 515 میلیون دلار ) بیشتر است . در حال حاضر، بیشتر از 2000 کارشناس روسی در طرحهای اقتصادی و فنی و... مشغول بکار هستند . در دوران شاه نیز این تعداد کارشناس روسی در ایران بودند . اما در ایام نخست انقلاب از شمار ﺁنها بسیار کاسته شد . از قرار، دو طرف با توسعه طرحهای صنعتی مشترک در ایران علاقه مند هستند .
70 – سانسور شده است .
71 - برغم همسوئی در منافع در زمینه اقتصادی و افزایش تماسهای سیاسی در ماه های اخیر، اختلافهای جدی در زمینه های خاص وجود دارند . مثل تحویل اسلحه به عراق و حضور شوروی در افغانستان . بسا این عوامل دست به دست سوء ظن رهبران ایران به شوروی، مانع بهبود روابط دو کشور در کوتاه مدت می شود .
* واکنش محتمل شوروی در صورت حمله ایران به عراق :
72 – غیر محتمل است که شوروی قدمهای مهمی در جهت جلوگیری از حمله ایران به عراق بردارد . مسکو مدعی است ایران را از تعهدات خود، در صورت حمله ایران به عراق ﺁگاه کرده است . ممکن است مسکو بکوشد ، به استناد به قرارداد دوستی شوروی و عراق، ایران از حمله به عراق باز دارد . اما برای جلوگیری از حمله ایران، تحویل اسلحه به ایران را به تأخیر نخواهد انداخت و از کشورهای تحت نفوذ خود نیز نخواهد خواست که چنین کنند .
73 – مسکو ممکن است حل مشکل از راه گفتگو را پیشنهاد کند و کشورهای دنیای سوم را نیز با خود همداستان کند ...
74 – هرگاه ایران به حمله به عراق ادامه دهد، شوروی بسا ﺁن را به سود خود بداند . این بار عراقیها از وطن خویش دفاع خواهند کرد و بنا بر این به استقامت خواهند ایستاد و ایران برای پشتیبانی از حمله خود، به تسلیحات و مهمات ، نیاز پیدا خواهد کرد و دست به دامان روسیه خواهد شد . بسا صدام سقوط خواهد کرد و جانشین او ، برای کمک روی به روسیه خواهد ﺁورد .
75 - و اگر ایران موفق شود و یک رژیم بنیادگرای شیعه در عراق برقرار کند، موقعیت روحانیان حاکم در ایران مستحکم خواهد شد و بسا دیگر اعتناء به روسها نکنند و برای ابراز قدرت خویش، روی به سرکوب حزب توده ﺁورند ( 6 ) و به کمک خویش به مقاومت افغانستان بیفزاید . بنا بر این، با دادن اسلحه به عراق، مانع از موفقیت ایران خواهد شد.
* ایجابات جنگ برای امریکا :
از 76 تا 84 ، ایجاباتی ارزیابی شده اند که جنگ برای امریکا پدید می ﺁورد :
76 – منافع امریکا، عموما با حمله ایران به عراق ، ناسازگار هستند :
- پیروزی ایران ثبات رژیمهای خلیج فارس را به خطر می اندازد ( 7 ) .
- عربهای میانه رو به انتقاد امریکا برای ﺁنکه جلو ایران را نگرفته است، انتقاد خواهند شد.
- سانسور شده است .
77 - ﺁتش بس می تواند بسود منافع امریکا باشد :
- فرصتهایی پدید می ﺁورد برای غرب تا نفوذ خود را در ایران باز یابد .
- خطر استقرار یک رژیم بنیاد گرا و یا چپ گرای رادیکال ، در کوتاه مدت، کم خواهد شد .
- عراق به بازسازی اقتصاد خویش بازخواهد گست .
78 – به عبارت دیگر، ادامه عملیات جنگی کوچک در مرزهای دو کشور، احتمالا همراه با عملیات خرابکاری ایران ، می تواند بسود منافع امریکا باشد . هرگاه جنگ محدود بماند بسود منافع امریکا است . ( 8 )
- سانسور شده است .
- کمک مصر به عراق بازگشت این کشور را به دنیای عرب ﺁسان خواهد کرد . ﺁتش بس موجب کاهش نیاز کشورهای میانه رو عرب را به حمایت مصر کاهش خواهد داد ( 9 )
بدیهی است که نمی توان اطمینان داشت که جنگ شدت نگیرد . ادامه جنگ عامل بی ثباتی رژیمهای منطقه می شود . و نیز ادامه جنگ، فرصتی را در اختیار شوروی می گذارد برای افزودن بر نفود خود در ایران و عراق . ( در این جا دو جمله سانسور شده است )
79 – مسئله عمده امریکا ، در برابر وضعیت جاری، اینست که وسیله ای برای جلوگیری موفق شدن کوششهای ایران در صدور انقلاب و نزدیک شدنش به شوروی بیابد . ( 10)
80 - اما امریکا و ، بطور عمومی غرب، در رابطه با ایران ، گرفتار دو برهان متناقض است :
- از سوئی غرب خواهان ﺁنست که نفت جریان بجوید و تهران تحت نفوذ شوروی قرار نگیرد و منافعش اقتضا می کند روابط سیاسی و اقتصادی خود را با ایران توسعه بخشد ( در این جا، دو جمله سانسور شده است )
- از سوی دیگر، توسعه روابط با ایران کشورهای عرب خلیج فارس را، نازکشیدن از ایران تلقی می کنند و بیشتر احساس ناامنی می کنند . بسا برای تحصیل امنیت بیشتر ، روی به شرق ﺁورند . کمک غرب به این کشورها را تهران ابراز خصومت با خود و تهدید مستقیم خویش تلقی می کند و برکوشش های خود برای جانشین کردن این رژیمها با رژیمهای اسلامی تر ، خواهد افزود .
81 - غرب – و بطور خاص امریکا – اهرم کم توانی برای اثر گذاشتن بر جریان حوادث در ایران و یا حفظ منافع غرب در منطقه، در ارتباط با تهران ، در اختیار دارد . تا ﺁینده قابل مشاهده، روحانیان بسا مایل به برقراری روابط عادی با امریکا نیستند . با وجود این، هرگاه ایران بخواهد به مخالفت با غرب، بخصوص امریکا ادامه دهد، ناگزیر می باید با برخی کشورهای غرب از در معامله درﺁید .
82 – بخاطر خصومت ایران با امریکا، مواضع ایران ، درسیاست خارجی ، با مواضع رادیکال ترین دولتهای غیر متعهد سازگار خواهد شد . در خاورمیانه با سیاست جبهه امتناع ، مرکب از لیبی و الجزایر و سوریه و یمن جنوبی و سازمان ﺁزادیبخش فلسطین خوانائی پیدا خواهد کرد . (11 ) ...
83 - عواملی چند می توانند مانع نفوذ ایران شوند . همانطور که قبلا خاطر نشان شد عوامل جدی وجود دارند که مانع بسط روابط ایران با جبهه امتناع و شوروی ها می شوند .در نتیجه، دولتهای میانه رو محور رادیکال این کشورها که اینهمه از ﺁن می ترسند ، کم توان می شود . کوشش ایران برای صادر کردن اسلام بنیادگرای خود به زور، موجب جنبش قوی ناسیونالیسم عرب بر ضد ایران خواهد شد ، تا سر بر نیاوردن یک رهبر اسلامی فرهمند، خمینی بدین خاطر که شیعه و ایرانی و سخت مرتجع است ، برغم فراخواندن کشورهای مسلمان به اتحاد، توانا به برانگیختن انقلاب بر ضد رژیمهای سنی و نفوذ غرب نیست ( 12 ) .
84 - با اینهمه ، هرگاه دولتهای منطقه و غرب ، در ترتیباتی که برای امنیت خویش می سنجند و در پاسخشان به موفقیتهای ایران در جنگ با عراق، تواضع روش کنند، روحانیان ایران را از مترسکی محروم می سازند که علم کرده اند : ایران با خطر خارجی روبرو است و لاجرم می باید به جنگ ادامه دهد . در این فاصله، فشارهای اقتصادی و سیاسی به ایران را می توان افزایش داد و امریکا گزینه های جالب تری برای تحت نفوذ قرار دادن سیاست ایران پیدا خواهد کرد . با وجود این، در دراز مدت، منافع امریکا در خلیج فارس ، تحت حمله باقی خواهد ماند . ( 13 )
بدین قرار ، جنگی که ادامه می یافت بدون این که ایران پیروزی بدست ﺁورد، امریکا را به تمامی هدفهای خویش می رساند:
از شماره ( 1 ) تا شماره ( 13 ) ، جز یک شماره که به سیاست شوروی سابق در خلیج فارس مربوط می شوند، 12 شماره دیگر، هدفهائی هستند که امریکا و غرب تعقیب و از رهگذر طولانی کردن جنگی که میدان ﺁن به مرزهای دوکشور محدود شود و در ﺁن، ایران پیروز نشود، به ﺁنها رسیدند . این سند، نه تنها از این نظر که ایرانیان را از وضعیت واقعی ﺁن روز ﺁگاه می کند، مهم است ، بلکه از این نظر که مسائلی را مطرح می کنند که جملگی، در جهت منافع امریکا و غرب حل شده اند، از ﺁنهم مهمتر است . هرچند سند تکذیب ﺁشکار دروغهائی است که ملاتاریای ایران گیتی ساخته است و تکرار می کند، با وجود این، نباید انتظار داشت که استبدادیانی که جنایت و خیانت و فساد را روش کرده اند ، بیایند و بگویند ما دروغ گفتیم ، پوزش می خواهیم و سرنوشت کشور را به مردم کشور باز می سپاریم . اما باید انتظار داشت که ایرانیان دریابند که هرگاه بگذارند این رژیم ادامه حیات بدهند، هر روز، بر ابعاد خیانت و جنایت و فسادش افزوده می شود و بسا فردا دیر است و اینهمه ویرانی و برباد دادن استعدادهای انسانی و مالی و... قابل جبران نباشد
advertisement@gooya.com |
|
1 - سند به اقدامهای غیر متعهدها پیش از سال 1361 ( 1982 ) اشاره می کند . افزون برﺁن، به امر مهمی تصریح می کند : ﺁن گروه از غیر متعهدها که خواستار پایان گرفتن جنگ بوده اند، مخالف سلطه امریکا نیز بوده اند . به یاد می ﺁورد که کوبا از این گروه کشورها است و در ﺁغاز سال 60 ، وزیر خارجه کوبا و 3 وزیر خارجه دیگر، پیشنهادی را به ایران دادند که بسیار بسود ایران بود . قرار بود این هیأت، در 26 خرداد 60، پاسخ موافق رژیم صدام را به تهران بیاورند و جنگ به پایان برسد . از دفتر رجائی به این هیأت اطلاع داده شد ، بخاطر فعل و انفعالهائی که در جریان است، فعلا نیایند . در حقیقت ، کودتای خرداد 60 بخاطر ﺁن انجام شد که جنگ ادامه یابد .
2 – سند تصریح می کند که با تصرف جنوب عراق نیز جریان نفت عراق قطع نمی شد . یعنی، با تصرف بصره ( طرح رفسنجانی برای طولانی کردن جنگ ) ، رژیم صدام سقوط نمی کرد .
3- شماره های 64 و 65 سانسور شده اند . از هدفهای طولانی کردن جنگ، فرسودن ایران و عراق از سوئی ، ترس کشورهای خلیج را مایه فروش اسلحه به این کشورها و استقرار امریکا در خلیج فارس و تبدیل مازاد ارزی کشورهای نفت خیز به کسری ارزی و بدهی خارجی بود و امریکا و غرب به این هدفها رسیدند .
4 – سند به کوشش شوروی برای حضور در خلیج فارس اشاره می کند . در حقیقت، شوروی سه تقاضا از بنی صدر، رئیس جمهوری وقت ایران ، داشت : امضای قرارداد امنیت خلیج فارس و کمک نکردن به مقاومت افغانستان و سخن نگفتن از « نومانکلاتورا» یا طبقه حاکم در شوروی . سفیر شوروی سابق تهدید کرد هرگاه با شرائط موافقت نکند، ﺁن دولت از مخالفان رئیس جمهوری حمایت خواهد کرد . علت گرایش حزب توده به همداستانی با ملاتاریا و ضدیت با رئیس جمهوری همین بود .
5 و 11- متلاشی کردن جبهه امتناع از هدفهای امریکا و اسرائیل بود، جنگ 8 ساله ، این هدف را نیز برﺁورده کرد . امروز، رژیم قذافی از درسازش درﺁمده است . رژیم صدام سرنگون شده است. سازمان ﺁزادیبخش در بخشی از فلسطین حال و روزی را دارد که می بینیم . سوریه از لبنان بیرون رفته و زیر فشار شدید است و...
6 – در ایران ﺁن روز که هنوز شوروی وجود می داشت، سرکوب حزب توده ، با همکاری انتلیجنت سرویس و سیا به انجام رسید و شوروی ﺁن روز دم نیز نزد .
7 – سند تصریح می کند که پیروزی ایران در جنگ، ثبات رژیمهای منطقه را از میان می برد . بنا بر سند گفتگوهای صدام با سفیر امریکا در بغداد ، - پیش از حمله قوای صدام به کویت - هدف از جنگی که با حمایت امریکا و کشورهای عرب برضد ایران به راه انداخته شد، عقب زدن موجهای انقلاب ایران بود که داشتند سرزمینهای اسلامی را فرا می گرفتند . ملاتاریا به یاری امریکا و اسرائیل و انگلیس ﺁمد و جاذبه شدید انقلاب ایران را به دافعه بدل کرد . جنگ نیز چنان ادامه یافت که رمق از ایران برود و پیروز نشود :
8 - تصریح سند بر این امر که ادامه جنگ در مرزها، بدون ﺁنکه شدت بگیرد و سبب فرادستی ایران شود، با منافع امریکا سازگار بوده است . در عمل نیز، گردانندگان جنگ ، یعنی ایران گیتی ها ﺁن را چنان اداره کردند که از حدی که با منافع امریکا جور بود، فراتر نرود .
9 - بازگرداندن مصر – که به علت امضای قرارداد صلح با اسرائیل از اتحادیه عرب طرد شده بود – به اتحادیه عرب و نقش رهبری ﺁن را بازیافتن نیز از هدفهای جنگ 8 ساله بود که تحقق یافت .
10 - سند بر دو هدف امریکا، جلوگیری از صدور انقلاب و جلوگیری از نفوذ شوروی در ایران، تصریح می کند . جنگ 8 ساله امریکا را به این دو هدف نیز رساند .
12 - سند می گوید ایران توانا به برانداختن رژیمهای منطقه و پایان دادن به نفوذ غرب در منطقه نیست . انقلاب ایران این توانائی را به مردم کشورهای منطقه می داد. جنگ را برای ﺁن براه انداختند که با استقرار استبدادی که جنایت و خیانت و فساد را روش می کرد، جاذبه انقلاب ایران را به دافعه بدل کند و خود از اسباب ثبات رژیمهای منطقه بگردد و گشت .
13 - گرفتن برگهای برنده از دست ایران از هدفهای جنگ 8 ساله بود . در سند یکی از روشهائی را یادﺁور می شود برای گرفتن علم از دست ملایان . برگها را از دست رژیم گرفتند و انقلاب را به ضد انقلاب بدل کردند و به هدفهای که در ایران و منطقه داشتند ، رسیدند و نوبت به ﺁن رسید که به قول مک فارلین، مشاور امنیتی ریگان، خمینی در برابر امریکا زانوی تسلیم بر زمین بزند و جام زهر قبول قطعنامه 598 را سر کشد و سر کشید.
و هرگاه ایرانی مسئولیت شناسی هدفهای مندرج در این سند را با هشدار بنی صدر، در 22 خرداد 1360، مقایسه کند، ( در این باره که از هدفهای کودتا ، ادامه جنگ است و جنگ برای رسیدن به این هدفها - که در خیانت به امید فهرست کامل این هدفها باز ﺁمده است - می باشد) ، در می یابد که خمینی و ملاتاریا هیچ توجیهی از این نوع که اطلاعی از هدفهای بانیان جنگ نداشتیم وگرنه ﺁلت فعل ﺁنها نمی شدیم، ندارند . خیانتشان به ایران و به تمامی ملتهای زیر سلطه منطقه و جهان مسلم است .