چون درباره تظاهرات اخير مجاهدين به مناسبت 22 بهمن درآلمان تاكنون گزارشي مشاهده نشده ،دوست فرهيخته ومهمان تبريزي مان، مرا تشويق نمود تا اين گزارش گونه راتهيه نمايم:.بعدازآنكه دولت فرانسه باكمال فرصت طلبي روز تظاهرات سازمان مجاهدين رالغو كردتامنافع مالي خويش راباحكومت اسلامي حفظ نمايد.سازمان مجاهدين بناچار محل تظاهرات خودرا به برلين انتقال داد واجازه قانوني آنرانيز دريافت نمود.تظاهرات قراربود در دروازه معروف به “براندنبورگ“ درساعت 10 صبح برگزارشود.ساعت 6 صبح كه همه درخواب بودند،پليس آلمان موذيانه همچون دلالان سياسي درپاريس به لغو آن مبادرت ورزيد و آنرا به مسئول مجاهدين اطلاع داد.وقتي يكي از دوستان مهمان ما يشنهاد نمود كه دراين تظاهرات شركت نماييم، من به شرط حمل پلاكارد خاص و مورد نظرم ، موافقت نمودم. و يك پلاكاردي با پوستر معروف احمد باطني و شعارهاي : زنده باد آزادي – استبداد نابود است – و زنداني سياسي آزاد بايد !گردد ، دراين روز درتظاهرات شركت كرديم. درمركز شهربرلين هزاران ايراني كه ازكشورهاي گوناگون اروپا آمده بودند با عكسهايي از مريم و مسعود رجوي و پرچم هاي شير و خورشيد ايران مشغول تظاهرات بودند. در مصاحبه هاي مطبوعاتي كه با حضور خبرگزاريهاي داخلي و خارجي انجام شد،سياست دولت آلمان نيز محكوم گرديد. حوالي ساعت 12 ظهرسرانجام پليس آلمان به مجاهدين اطلاع داد كه اكنون تظاهرات آنان در محل مشهور توريستي و تاريخي دروازه “ براندنبورگ “ برلين بلامانع است. تظاهركنندگان مسير راهپيمايي را كه حدود 10 كيلومتر بود با شعار دادن عليه رژيم اسلامي طي نمودند و خودرا به ميدان و دروازه فوق رساندند.
اين تظاهرات ازآن جهت حائز اهميت است چون اين روزها مسئله حمله نظامي امريكا و خلع سلاح اتمي ايران عنوان روزنامه هاي مهم جهان مي باشد. اكنون دلايل ديگر موفقيت نسبي آن تظاهرات راكوشش مي كنم بصورت ذيل دراينجا توضيح دهم :اول اينكه آن روز به اين دليل براي من موفقيت آميز بود چون ديدم كه رژيم جمهوري اسلامي چگونه تا ساعت 3 بامداد روز 22 بهمن، روز به قدرت رسيدنش، با وزراي كشور و امورخارجه آلمان درحال چانه زني والتماس بود كه اين تظاهرات رابه هرشكل ممكن لغو و ممنوع كند.بااينهمه درحال حاضر ميتوانم ادعا كنم كه تضاهرات ضد رژيم مجاهدين ،با موففقيت وسربلندي تمام برگزارشد و رژيم خيت خيط شد. دوم اينكه تظاهراتي كه قراربود فقط دريك مكان ثابت برگزارشود و طبعا پژواك كمتري به همراه داشته باشد ، به تظاهرات سراسري خيابانهاي معروف پايتخت آلمان كشيده شد كه پژواك بسيار گسترده ايي به خود گرفت و شهربرلين فلج شد وغالب چراغ قرمزها ازكارافتادند.
advertisement@gooya.com |
|
سوم اينكه بازهم متوجه شدم كه درهركجا كه رژيم جمهوري اسلامي چه درعرصه داخلي و خارجي شكست بخورد،به نفع اپوزيسيون برانداز مي باشد. چهارم اينكه در يكي از اعلاميه هاي سازمان مجاهدين قيد شده كه هرنيرويي ميتواند مخالف سياستهاي مجاهدين خلق باشد اما درعين حال مخالف حكومت اسلامي درايران هم باشد. دررابطه با اين تظاهرات، اين سياست عملا اجراشد وجاي هيچگونه ترديدي نمي گذارد كه درمخالفت با سياستهاي سازمان مجاهدين هيچگاه نبايد همسويي با رژيم تهران را به دنبال بياورد.بلكه سياست مستقل مبارزه عليه رژيم اسلامي را مي توان هميشه به ائتلاف موضعي كشاند.هرشكستي براي نظام ارتجاعي ايران يك پيروزي براي اپوزيسيون مترقي ميباشد ودرعين حال هرشكستي وانشعابي واختلافي وركود و نااميدي وپراكندگي، يك پيروزي براي رژيم ضدبشري تهران ميباشد. پنجم اينكه با وجود شعار ماقبل تاريخي :ايران – رجوي – ايران !(خدا-شاه-ميهن!) ميتوان با بخشهاي سالم تر سياستهاي آنان اتحاد موضعي عليه جمهوري اسلامي داشت ودرهمين راستا سياست حذف سازمان مجاهدين را يك اشتباه بزرگ دانست. اگر يك جريان سياسي آنرابراي خود اتخاذ كند كه مبارزه فكري با بخشهاي عقب مانده وفرقه اي را ميتوان بدور ازهياهو وشانتاژ بازبان انتقادي سازنده وارتقابخش به پيش برد ودرسايه آن ،سياست اصولي براي براندازي اين رژيم ضدبشري ،اتحاد و همكامي داشته باشيم . امابرسراينكه چه حكومتي بعداز ملايان مي آيد ميتوانيم افتراق داشته باشيم.اينكه چه حكومتي بايد به قدرت برسد،آنرا مي سپاريم به مردم ايران ودريك همه پرسي آزاد زير نظر سازمانهاي بين المللي.به اميد آن روز نه چندان دور !.