تبليغات سياه و راهبرد اصولگرايان، حسن رشوند، جوان

يادداشت ويژه روزنامه جوان

شايد يكى از محورى ترين مباحث جنگ روانى كه همواره در بدنه يك نظام يا جريان سياسى شكاف ايجاد مى كند، نوع تبليغاتى است كه مورد بهره بردارى قرار مى گيرد. بسيارى از تئورى پردازان جنگ روانى تبليغات را به دو بخش سياه و سفيد تقسيم كرده و تبليغات سفيد را به انداختن بمب هاى آتش زا براى بر هم زدن نظم عمومى و ايجاد اضطراب و آشفتگى در جبهه مقابل و تبليغات سياه را به صفحات قلعى شكل كه هدف آن به اشتباه انداختن و انحراف در دستگاه تشخيص و قوه فهم رقيب است، تشبيه مى كنند. ضربات تبليغات سياه به طور مستقيم متوجه رقيب است و در رهگذر اين رفتار و بهره گيرى از اين تبليغات است كه بار سنگينى بر دوش حريف گذاشته شده و فرصت هاى موجود براى انجام ماموريت آنان فراهم مى گردد.
آنچه در روزهاى اخير در رابطه با كانديداتورى هاشمى رفسنجانى براى نهمين دوره انتخابات رياست جمهورى در سطح افكار عمومى انتشار يافت و بعضا موجب واكنش نيروهاى اصولگرا گرديد، نشان از آن دارد كه بخشى از جبهه دوم خرداد با راه اندازى يك جنگ روانى و استفاده از شيوه تبليغات سياه در صدد است كارت هاى باخته را بار ديگر با طرح برخى اخبار ناصواب و بعضا متناقض باز يابد و از اين طريق، حقيقت را بار ديگر وارونه جلوه دهد و پنهان كند. به تعبير ديگر گروه هاى اصلى جبهه دوم خرداد با سكوت خويش در مقابل حمايت از كانديداتورى هاشمى و درز دادن برخى اطلاعات نادرست، تلاش كردند تشخيص اخبار واقعى را از خبرهاى نادرست براى نيروهاى اصولگرا دشوار سازند. زمانى كه براى اولين بار خبر ملاقات برخى عناصر مشاركتى و مجاهدينى جبهه دوم خرداد با هاشمى رفسنجانى در سطح افكار عمومى منتشر شد، بر بسيارى از آگاهان سياسى روشن بود كه اين خبرها با هدف تخريب هاشمى و گرم كردن تنور سرد دوم خردادى ها براى انتخابات رياست جمهورى منتشر مى گردد چرا كه جريان دوم خرداد به درستى مى دانست كه با توجه به ويژگى هاى شخصيتى هاشمى تكذيب اين خبر هيچگاه صورت نخواهد گرفت. كاملا روشن بود كه تبليغات سياه اين عناصر شروع شده و آنها كه تجربه دو شكست پى در پى را چشيده بودند در پشت يك تبليغات آشكار و استراتژيك بر تبليغات تاكتيكى متمركز شده اند تا مجبور نشوند اهداف و انديشه هاى علمى ـ روانى خويش را دفعتا به ميدان آورند. اين بود كه تبليغات تاكتيكى خود را با محور تبليغات سياه و با هدف دسترسى به يك نيت مشخص و كوتاه مدت شروع كردند؛ تبليغاتى كه خطاب به شنوندگان مشخصى صورت مى گرفت تا واكنش مناسب را بروز دهند.

زمانى كه برخى دوستان اصولگرا ناخواسته شروع به تخريب هاشمى، آن هم بر اساس انتشار اخبارى نه چندان موثق كردند، دانستيم كه حداقل فاز اول عمليات عناصر در كمين نشسته دوم خرداد آغاز شده است. طبيعى بود چنين واكنشى از سوى اصولگرايان پيش از آن كه پيامى براى انصراف هاشمى از كانديداتورى باشد، شوكى براى به صحنه انتخابات آوردن كانديداهاى جبهه دوم خرداد و گرم كردن اين تنور براى جريانى بود كه پس از انتخابات مجلس در لاك فرو رفته بود. سؤال اساسى اينجاست با وجود اين كه اصولگرايان مى دانند به جز كارگزاران سازندگى كه آمدن هاشمى را فرصتى مغتنم براى دستيابى مجدد به قدرت مى پندارند، هيچ گروه ديگرى از جبهه دوم خرداد فى نفسه تمايلى به ورود جدى هاشمى به عرصه انتخابات ندارند و تنها به دنبال استفاده از فرصت و دو قطبى كردن فضاى انتخابات و تأثيرگذارى بر افكار عمومى هستند، چرا بدون سنجش موقعيت و استراتژى و تاكتيك هاى اين جبهه، ندانسته همان راهى را مى پيمايند كه اپورتونيست هاى در كمين نشسته مشاركتى و مجاهدينى دوم خرداد خواستار آنند؟
در چنين شرايطى بهترين راهبرد در برخورد با موضوع هاشمى براى اصولگرايان چيست؟
با توجه به حساسيت مردم نسبت به برخى پديده هاى سياسى و تجربيات گذشته مبنى بر اين كه هرگاه مردم با يك پديده برخورد سلبى را شاهد مى شدند، رفتارى همسو با آن را اتخاذ مى كردند، به نظر مى رسد بهترين راهبرد براى اصولگرايان دعوت از هاشمى به جلسات شوراى هماهنگى نيروهاى انقلاب و دريافت برنامه هاى وى همانند پنج كانديداى دعوت شده به اين جمع باشد.

در چنين وضعيتى، هم هاشمى را احياناً از افتادن به دام فرصت طلبان جبهه دوم خرداد نجات مى دهند و هم وى را همانند ديگر كانديداها به محك رأى اعضاى شوراى هماهنگى مى گذارند و از آنجا كه شرط حضور در اين جمع، پذيرش رأى اكثريت شوراست، از اتخاذ رفتارى فردگرايانه توسط وى مى توان جلوگيرى كرد. در رهگذر چنين رفتارى، طبيعى است تير افراطيون دوم خرداد كه به دنبال شكاف در بدنه اصولگرايان هستند، به سنگ خواهد خورد و آرامش به جبهه اصولگرايان باز خواهد گشت و عناصر دوم خرداد بار ديگر در برزخ انتخاب قرار خواهند گرفت.