يادداشت روز)
رويكرد مردم به اصولگرايان قبل از آن كه پي آمد تدبير و عملكرد اين يا آن حزب و گروه سياسي باشد، يك موهبت الهي است و اين نكته نبايد كساني را كه طي سال هاي گذشته براي حفظ ارزش هاي اسلامي و انقلابي و معرفي هويت واقعي اصولگرايان تلاش كرده و از سختي كشيدن ها و درشتي شنيدن ها هراسي نداشته اند، آزرده خاطر كند -كه نمي كند- زيرا تلاش خالصانه آنان نزد خداي سبحان بي پاداش نمي ماند و از نگاه قدرشناس مردم نيز پنهان نيست ولي... ما رميت اذرميت و لكن الله رمي... و
گرچه تير از كمان همي گذرد
از كماندار بيند اهل خرد
اين موهبت الهي اكنون به عنوان يك امانت در اختيار اصولگرايان است، بي آن كه متعلق به خود آنان باشد و از سوي ديگر، توده هاي مردم نيز اگر تعريف كلاسيك و به قول اهل منطق، تعريف جامع و مانعي از اصولگرايي نداشته باشند، مباني نظري و عملي آن را به خوبي مي شناسند و از طيف اصولگرايان كه اين روزها براي معرفي كانديداي مطلوب در انتخابات آينده رياست جمهوري تلاش مي كنند، انتظار دارند اين امانت را آنگونه كه شايسته و بايسته است پاسداري كرده و فرصتي را كه براي اصلاح امور فراهم آمده است، در پيچ و خم سليقه هاي گروهي و حزبي از دست ندهند و در اين باره اشاره به چند نكته ضروري است.
1-در ترسيم فضاي كنوني انتخابات به وضوح مي توان دو رويكرد متفاوت را در دو اردوگاه مشاهده كرد.
الف: جبهه موسوم به دوم خرداد -بي آنكه حضور افراد و گروه هاي اصولگرا در اين جبهه قابل انكار باشد- تقريباً از پيروزي كانديداي مطلوب خود در انتخابات آينده رياست جمهوري قطع اميد كرده است. اين نااميدي و يأس باتوجه به عملكرد غالباً خسارت آفرين جبهه يادشده طي نزديك به 8 سال گذشته و روي گرداني آشكار مردم از اين جبهه، بسيار طبيعي به نظر مي رسد و آنچه در اين ميان و در آستانه انتخابات آينده رياست جمهوري درخور توجه است، اعترافات گاه و بيگاه و صريح برخي از دست اندركاران جبهه دوم خرداد به فرصت سوزي و اتلاف وقت، بودجه و امكانات طي 8سال گذشته است.
اين جبهه كه باتوجه به رويكرد مردم به اصولگرايان، حضور موثر و پردامنه خود در دولت آينده را ناممكن مي بيند، به سياست «جاي پا» در دولت آينده و گسترش بعدي اين جاي پا روي آورده است. براي آنها، هيچيك از چند كانديداي وابسته به طيف اصولگرايان كه در معرض معرفي قرار گرفته اند، و يا نامزدهاي ديگري بيرون از جبهه دوم خرداد كه احتمال ورود و پيروزي آنها وجود دارد، مطلوب تلقي نمي شود بنابراين در ميان چند كانديداي مطرح، كسي را جستجو كرده و توان خود را در تبليغ و حمايت او به كار مي گيرند كه به تعبير خودشان، «كمتر نامطلوب باشد» و در صورت تكيه زدن بر كرسي رياست جمهوري آينده، راه را براي حضور افرادي از جبهه دوم خرداد كاملاً مسدود نكند.
جبهه دوم خرداد اين هدف به ظاهر «حداقلي» را از دو راه پي مي گيرد. اول؛ حمايت از كانديداي «كمتر نامطلوب خود» در مقابل نامزدهايي كه آنها را كاملاً نامطلوب مي دانند. و دوم؛ توهم پراكني به منظور ايجاد شكاف در طيف اصولگرايان و يا القاي وجود اين شكاف در ميان آنها كه در صورت تأثير مي تواند آشفتگي در اين طيف را به دنبال داشته باشد و به وحدت كلمه در انتخاب نهايي يك كانديدا از ميان چند كانديداي مطرح در اين طيف آسيب برساند.
ب: در ديگر سوي اين ميدان، طيف اصولگرايان با درك شرايط حساس اين روزها و با بهره گيري از تجربه موفق انتخابات شوراها و انتخابات مجلس هفتم، تفاوت سليقه ها را كنار گذاشته و مي كوشند روي محورهاي اصلي و بنيادين در معرفي يك كانديدا از ميان چند كانديداي مورد نظر به توافق برسند و براي اين منظور، جمعي متشكل از افراد مؤثر و كارآزموده كه تمامي سليقه هاي موجود در طيف گسترده اصولگرايان را نمايندگي مي كنند، از مدتها قبل به رايزني، تبادل نظر و بررسي هاي نظري و عملي گردهم آمدند. قرار اين بود -و تاكنون نيز هست- كه تصميم نهايي اين جمع براي تمامي سليقه ها و گرايش هاي حاضر در طيف اصولگرايان و هواداران آنها مورد قبول باشد.
اين راه كار هوشمندانه اگر همانگونه كه آغاز شده است، ادامه پيدا كند، مي تواند نتيجه مطلوب، خداپسندانه و آنچه را كه مورد انتظار مردم است، در پي داشته باشد. چرا كه تصميم نهايي، برآيند خواست ونظر طيف گسترده اصولگرايان، يعني تمامي توده هاي تشنه عدالت و شيفته خدمت خواهد بود.
2-اگر چه همه شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه اصولگرايان در ادامه دوگام مؤثر قبلي، گام سوم يعني مسئوليت اجرايي كشور را نيز به نفع مردم برخواهند داشت ولي نبايد از آفت هايي كه در گوشه و كنار اين راه و سايه روشن هاي بعضاً ناپيداي آن وجود دارد و يا احتمال وجود آن مي رود غافل بود. از جمله؛
3- براساس يك تصميم هوشمندانه، قرار اين بوده و هست كه قبل از اعلام نظر نهايي شوراي يادشده، هيچيك از كانديداهاي مطرح در طيف اصولگرايان به تنهايي براي كانديداتوري خود تبليغ نكنند و هواداران گرايش و سليقه خويش را به خويشتنداري تا اعلام نظر نهايي و پذيرش اين تصميم نهايي دعوت كنند. چرا كه در غير اين صورت اگر تصميم نهايي شورا كه برآيند همه گرايش ها و سليقه هاست روي كانديداي ديگري متمركز شود تبليغات بي هنگام و زودرس -و البته بيرون از توافق قبلي- مي تواند، به وحدت و يكپارچگي در حمايت همه سليقه ها از نامزد اعلام شده، آسيب برساند.
متأسفانه اين روزها، نمونه هايي از اينگونه تبليغات بي هنگام و خارج از قرار ديده مي شود كه هرچند كم دامنه و احتمالاً بيرون از خواست و نظر اين يا آن كانديدا صورت مي پذيرد ولي هشدار نسبت به پي آمدهاي سوء آن ضروري است.
4- «تعامل» براي رسيدن به وحدت نظر در ميان چند گرايش و سليقه احتمالاً متفاوت، همواره با «تنازل» همراه است چرا كه، اگر هر يك از سليقه هاي شركت كننده در اين تعامل، روي تمامي بخش هاي مختلف سليقه خود -و نه مباني آن- اصرار داشته باشند، در نهايت نمي توان و نبايد به «وحدت» مورد انتظار از اين تعامل اميدي داشت. اين تنازل مخصوصاً از آن روي كه رويكرد به اصولگرايان يك موهبت الهي و به عنوان يك امانت در اختيار اصولگرايان است، از اهميت و ضرورت بيشتري برخوردار است و اگر شرايط حساس كنوني كشور و حياتي بودن حضور اصولگرايان در رأس قدرت اجرايي نيز در نظر گرفته شود، تنازل مورد اشاره، اهميت و ضرورت بيشتري خواهد داشت، كه دارد.
advertisement@gooya.com |
|
5-و بالاخره، چند كانديداي مطرح در طيف اصولگرايان، اگر چه با يكديگر تفاوت هايي دارند ولي اين تفاوت ها در حد و اندازه اي نيست كه چنانچه يكي از آنها به عنوان گزينه نهايي معرفي شده و سكان اجرايي كشور را در دست بگيرد، با گزينه هاي ديگر فاصله چنداني داشته باشد. بنابراين به آساني مي توان و بايد روي يكي از چند گزينه موجود به توافق رسيد و توافق به دست آمده نيز بايد بدون كمترين نگراني و دغدغه اي مورد قبول همه گرايش ها و سليقه هاي حاضر در طيف اصولگرايان قرار گيرد... عاقلانه و منطقي نيست كه 70قطعي را در پي 100 احتمالي از دست داد.