( از مجموعه مقالات طنز در طنز )
سرقت چشمگير اموال دولتي طي 4 سال گذشته
معاون اول رئيس جمهوري از سرقت تعداد قابل توجهي از اموال دستگاه هاي اجرايي در چهار سال گذشته انتقاد كرد. به گزارش خبرگزاري فارس محمدرضا عارف در بخشنامه شماره 29268 به كليه وزارتخانه ها، سازمان ها و مؤسسات دولتي با اشاره به اينكه «حسب گزارش ديوان محاسبات كشور تعداد قابل ملاحظه اي از اموال دولتي منجمله خودرو و موتورسيكلت و ساير اموال در اختيار دستگاه هاي اجرايي ظرف 4 سال گذشته به سرقت رفته است» مي افزايد: اين آمار نشانگر عدم تجهيز اموال مزبور به وسايل ايمني و يا عدم كنترل و نظارت دقيق و كافي در حراست اموال دولتي است. معاون اول رئيس جمهوري در اين بخشنامه ضمن تأكيد بر اهميت حفظ و نگهداري از اموال دولتي و با اشاره به موارد قانوني افزوده است: در قانون محاسبات كشور مصوب 1366 و آيين نامه اموال دولتي تكاليف حفظ و حراست كامل اموال برعهده هر يك از واحدها و عوامل اجرايي گذارده شده است. در ادامه بخشنامه عارف تأكيد شده است: كليه دستگاه هاي اجرايي با نصب تجهيزات مناسب بر روي خودروها و موتورسيكلت ها نسبت به هرگونه بي توجهي و سوءاستفاده از اموال دولتي برابر مقررات اقدام و در جهت جبران خسارت وارده در چارچوب قوانين و حتي الامكان اعاده عين اموال به محل سابق اقدام كنند. كيهان
زمانيكه در و پنجره را باز بگذاريم تا هواي خنك بخوريم. امكان سرقت از اموال نيز هست! جناب سارق ، توجه ندارد كه اين اموال به كي تعلق دارد! ميدانيم كه در ميان سارقين ، اقشار مختلفي به فعاليت مشغولند! از سارق مسلح و سازمان يافته داريم تا سارق آفتابه دزد! قشري از اين جماعت در سازمان ها و تشكيلات دولتي و خصوصي وجود دارند كه نوع سرقت آنان با سارقين مسلح فرق مي كند! رشوه و حق حساب تا كارچاق كني مربوط ميشود به اين قشر كه تعدادي از آنان در ميان بخش بوروكرات و تكنوكرات دولت هستند و بعضي هم در بخش هاي خصوصي! در ميان آنان نيز وجود دارند كه از آفتابه شركت و دستمال كاغذي نيز نمي گذرند تا در سطح بالا ها!
البته كار هر كس نيست سرقت. مرد هنرمند مي خواهد و دل شير! اگر قرار باشد ترسي به وجود نازنين انداخت ، كار بيخ پيدا مي كند و بهتر است سارق محترم ، دست از اين كار بردارد و شغل ديگري بيابد! سرقت با شجاعت ، پيوند ناگسستني دارد! از قديم مي گفتند انساني كه تخم مرغ بدزد ، شتر دزد ميشود! قدما بر اثر تجربه متوجه شده بودند كه ( تجربه) چيز خوبي است! بايد اول تخم مرغ كش رفت تا هم ترس بريزد و هم آدميزاد تجربه اندوزي كند كه سال بعد جرات آن را داشته باشد تا شتر مردم را بدزد!
مال مردم با مال دولت كمي با هم فرق دارد! سارقي كه مال دولت را بدزد ، بايد به شجاعتش ايول گفت! چون دل شير ميخواهد يك ارزن دولت را كش رفت! سارق مال دولت دزد بايد از قبل بداند كه دولت از مالش نمي گذرد! هم توانش را دارد و هم نيروي مختصص و دزد گير. به زبان ديگر دستگاه دزد گيريش ، چاق و چله است. اهل چشم پوشي هم نيست!
بنابراين سارقي كه ميخواهد موتور و دوچرخه و... دولت را بدزد ، بايد جرات زيادي داشته باشد! در گزارشي كه در بالا آمده است كمي تعجب انگيز است! تعجب انگيزي آن هم در اين است كه چرا تنها در چهار سال گذشته آنقدر اموال دولت را دزديده اند! جاي سئوال است : آيا قبلا از اموال دولت ، چيزي برده نمي شد!؟ يعني در اواخر دولت آقاي خاتمي ( دور اول ) و دولت آقاي رفسنجاني ، سارقين نجيب بودند و كاري به اموال دولت نداشتند!؟ ديوان محاسبات كشور ، گزارشي از بيست سال گذشته ندارد!؟ آيا از بدو انقلاب ايران و تشكيل دولت جمهوري اسلامي تا اين چهار سال گذشته ، اموال دولت صحيح و سالم سرجايشان هستند!؟
اگر داستان همين چهار سال گذشته است كه بايد فكر بكري كرد! اگر داستان يد طولاني دارد ، بايد از خيرش گذشت ، چون اموال سرقتي به مصرف رسيده و كسي نمي تواند آنها را به دولت عودت دهد و سارق را دستگير كند! اصولا شايد هم سارق در اين مدت بيست سال يا مرده يا كشته يا ترك عادت كرده است!
معمولا سرقت از دو نظر قابل بررسي است! يا سرقت به علت نيازمندي است. يا از روي آزمندي! يا بقول زرنگ هاي ناصر خسرو يا از زور گرسنگي است ، يا از زور شكم پري! در جوامع انساني همه نوع سارق وجود دارد! عده اي بانك ميزنند! عده اي اموال دولت را كش مي روند! و...! شخصيت سارقين هم متفاوت است! عده اي از آنان قاطي خود مسئولين و مامورين دولت هستند! عده اي هم با داشتن وضع خوب و رفاه ، با سرقت حال مي كنند و دوست دارند بيشتر داشته باشند و غيره!
داستان سارق و سرقت در تمام دنيا وجود دارد و تا به حال در هيچ جامعه اي ، نيروي امنيت و پليس قادر نبوده اند آن را ريشه كن كنند! كار ساده اي نيست! نه اخلاق ، نه دين و نه ثروت و رفاه تا به امروز قادر نبوده است ، براي اين معضل نسخه اي تهيه و تنظيم كند و در نهايت نتيجه اي در بر داشته باشد!
از مردم معمولا ماليات گرفته ميشود كه (( دولت )) از طريق نيروي امنيتي و پليس خويش ، حافظ جان و مال شهروندان خويش باشند! اين يك طرف قضيه است! طرف ديگر قضيه اين است كه بالاخره مردم هم از اين ارگان ها توقع دارند كه اين نيروها وظيفه شناس بوده و مسئوليت خويش را به نحو شايسته اي انجام دهند!
advertisement@gooya.com |
|
حكايت دردآور زماني به اوج خود ميرسد كه مامورين دولت «« شريك دزد ميشوند و يار قافله »» ! يعني همان حكايت « هرچه بگندد نمكش ميزنند واي....»» گريبانگير مردم ميشود! يعني پاسبان سر پست كه وظيفه اش جلوگيري از سرقت است، خودش اقدام به سرقت مي كند! يا اينكه همين مامور دولت ، اموال دولتي را كش ميرود! اين ديگر از آن داستان هاي تراژديك است كه مردم با آن روبرو هستند و از آن بايد فيلمنامه تهيه كرد!
بهر حال اين گرفتاري وجود دارد! هر چه رفاه بيشتر وبازار پررونق و ثروت در ميان شهروندان بيشتر باشد از تعداد نيازمندان كاسته و بر تعداد آزمندان افزوده خواهد شد! اين مورد هم وجود دارد! بقول قدما «« بشر سيروموني ندارد»» ! اينجانب نسخه اي در آستين ندارم كه خدمت شما عرض كنم. اگر قكر مي كنيم كه با دست و پا قطع كردن ، مشكل را تخفيف خواهيم داد ! حكايت كشور عربستان سعودي از صدر اسلام تا امروز ، گواهي است از عدم موفقيت! شايد بهتر باشد مشكل را با حوزه هاي علميه و جماعت كيهانيان در ميان گذاشت . با تشكر از حوصله شما