سرنخ انفجارهاي عراق، حسين شريعتمداري، کيهان

( يادداشت روز )

اگرچه طي چند سالي كه از اشغال عراق مي گذرد، نشانه هاي فراواني به دست آمده بود كه نشان مي داد عمليات تروريستي گسترده عليه مردم مظلوم عراق از سوي نيروهاي اشغالگر و سازمان هاي اطلاعاتي و امنيتي آنان طراحي شده و به اجرا در مي آيد، ولي ماجراي روز سه شنبه بصره، پرده ها را كنار زد و چهره واقعي عاملان اين جنايات وحشيانه را برملاء ساخت.
روز سه شنبه دو نظامي انگليسي در حالي كه لباس هاي متعلق به ارتش المهدي، وابسته به مقتدا صدر را به تن داشته و مقدار قابل توجهي مواد منفجره با خود حمل مي كردند، مورد سوءظن ماموران يكي از ايست هاي بازرسي پليس بصره قرار گرفته و بازداشت مي شوند. خبر بازداشت اين دو تروريست انگليسي كه كمترين ترديدي درباره هويت واقعي عاملان ترور و انفجارهاي عراق باقي نمي گذاشت، به بيرون درز مي كند -گفته مي شود يكي از ماموران عراقي اين خبر را به گوش مردم مي رساند- مردم بصره در پي اطلاع از ماجرا و درحالي كه داغ هزاران عراقي مظلوم و به شهادت رسيده در عمليات تروريستي را در دل داشتند، به سوي محل بازداشت دو تروريست انگليسي هجوم آورده و از نيروهاي عراقي مي خواهند تروريست هاي انگليسي همراه با مواد منفجره كشف شده و با همان لباس متعلق به ارتش المهدي كه براي رد گم كردن به تن داشتند، در تلويزيون ظاهر شوند تا پرده از توطئه چند ساله دولت هاي آمريكا و انگليس و نقش اصلي آنها در اقدامات تروريستي عراق كه تاكنون دهها هزار مرد و زن و كودك عراقي را به خاك و خون كشيده است، برداشته شود.
از سوي ديگر، مركز فرماندهي نيروهاي انگليسي مستقر در جنوب عراق -بصره- بلافاصله بعد از دريافت خبر دستگيري اين دو تروريست انگليسي در اقدامي كه به ظاهر غيرموجه و عجيب به نظر مي رسيد، دو گروهان از نظاميان تحت امر خود را همراه با تجهيزات جنگي كامل و سلاح هاي سنگين، از جمله چند فروند تانك براي آزادي تروريست هاي انگليسي به محل بازداشت آنها مي فرستد ولي ديگر دير شده بود و خبر اين رسوايي بزرگ به گوش مردم رسيده و آنان در اطراف محل بازداشت تروريست ها اجتماع كرده بودند. نظاميان اعزام شده انگليسي به سوي مردم آتش مي گشايند و...
چگونگي وقوع اين ماجرا كه بدون كم و كاست از خبرگزاري هاي غربي و از جمله بي بي سي نقل شده است، اگرچه به تنهايي از حضور سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس در پشت صحنه عمليات تروريستي چند ساله عراق پرده برمي دارد ولي اشاره به چند نكته در اين زمينه ضروري به نظر مي رسد و كمترين ترديدهاي احتمالي نسبت به نقش اصلي نيروهاي اشغالگر و دولت هاي تروريست آمريكا و انگليس در قتل عام مردم عراق را مي زدايد.
1- عراق در اشغال كامل نظاميان آمريكايي و انگليسي است و تمامي منطقه جنوبي عراق -از جمله بصره- تحت سلطه ارتش انگليس قرار دارد، بنابراين، دو نظامي انگليسي دستگيرشده چه نيازي به پوشيدن لباس متعلق به ارتش المهدي داشته اند؟ و اين «استتار» با چه انگيزه اي صورت پذيرفته است؟ آنها براي جابه جايي در تمامي منطقه هيچ مانع و مشكلي نداشته اند.
2- ممكن است ادعا شود كه اين دو نظامي انگليسي براي نفود در ارتش المهدي و هواداران مقتدا صدر، از لباس متعلق به اين ارتش براي استتار و پوشش استفاده كرده اند! اين استدلال مضحك است زيرا دو انگليسي بازداشت شده، كمترين آشنايي با زبان عربي نداشته اند. بنابراين در صورت نفوذ به ميان هواداران مقتدا صدر، تكلم آنها به زبان انگليسي، آنهم درحالي كه منطقه تحت اشغال ارتش انگليس است، هويت آنان را فاش كرده و يا
-حداقل اينكه- سوءظن شديد ارتش المهدي را در پي داشت. مضافاً آن كه چهره غربي اين دو تروريست -مخصوصا موهاي كاملا بور و چشمان آبي رنگ آنها- براي هر عراقي تازه كار ترديدبرانگيز بود، چه رسد به اعضاي ارتش المهدي كه از مبارزان حرفه اي و كارآزموده اند.
3- حمل مواد منفجره، چاشني انفجاري، كيت ارسال پالس از راه دور و... كه از تجهيزات تعريف شده -روتين- تروريست هاست، از سوي دو انگليسي بازداشت شده چه توجيهي داشته است؟ آيا اين دو تروريست كه فرماندهي ارتش انگليس به عضويت و ماموريت آنها اعتراف كرده است براي حمل تجهيزات يادشده، آنهم در منطقه تحت اشغال نظامي انگليس كمترين مانعي داشته اند كه باعث شده بود اين تجهيزات را مخفيانه و در پوشش اعضاي ارتش المهدي حمل كنند؟!
4- نكات فوق نشان مي دهد كه دو نظامي انگليسي مورد اشاره، در حال انجام يك ماموريت تروريستي بوده و قصد داشتند با نشانه هايي كه عمداً از خود باقي مي گذارند -لباس متعلق به ارتش المهدي- اين عمليات تروريستي را مانند هميشه به ساير نيروهاي عراقي نسبت دهند.
5- عدم آشنايي آنها به زبان عربي و چهره غربي آنان، تأييد ديگري بر نكته فوق الذكر است و نشان مي دهد كه در ماموريت اين دو تروريست انگليسي، روبروشدن با مردم عراق پيش بيني نشده بود، چرا كه نتيجه اين روبرويي، شناخته شدن هويت واقعي آنها بود. بنابراين با قاطعيت مي توان گفت كه ماموريت اين دو تروريست، انجام يك عمليات تروريستي و سپس خروج از منطقه عمليات بوده است، با اين توضيح كه كساني از دور شاهد عمليات مورد نظر باشند و لباس آنها را نشانه اي مبني بر دخالت نيروهاي داخلي عراق در آن عمليات تلقي كنند!

6- دستپاچگي فرماندهي نيروهاي انگليسي در بصره براي رهايي تروريست هاي مورد اشاره، اقدامي تعجب برانگيز و دور از انتظار است، چرا كه، معمولا در اينگونه موارد، ارتش انگليس از پليس عراق درخواست آزادي اتباع و يا نظاميان تحت امر خود را مي كند ولي فرماندهي ارتش انگليس، دو گروهان مجهز به تانك و سلاح هاي سنگين را براي رهايي آنها اعزام كرده است.
اين اقدام ارتش انگليس نشان مي دهد آزادي آنها به اندازه اي اهميت داشته كه فرمانده انگليسي، حاضر به انجام تشريفات و روال عادي و شناخته شده براي آزادي آنها نبوده است. چرا...؟! پاسخ روشن است، چون، فقط بازداشت آنها، بدون آن كه مورد سؤال و بازجويي قرار گيرند، افشاي نقش انگليس در عمليات تروريستي عراق بوده است.
7- و بالاخره، نبايد از كنار اين سرنخ رسواكننده به آساني عبور كرد و مخصوصاً دستگاه سياست خارجي كشورمان بايد پي گير ماجرا بوده و عوامل اصلي قتل عام مردم مظلوم عراق در عمليات تروريستي چند سال اخير را به دنيا معرفي كند... راستي! چرا دخالت انگليس در آشوب ها و عمليات تخريبي اهواز به طور جدي پي گيري نشد. اميد است ماجراي اخير به سرنوشت ماجراي اهواز دچار نشود.