تحصن در مقابل زندان اوين براي اعلام حمايت از ناصر زرافشان و ساير زندانيان سياسي، روز شنبه هم ادامه يافت. از ميان شرکت کنندگان در تحصن، با محمدعلي دادخواه، عضو کانون مدافعان حقوق بشر، احمد زيدآبادي، روزنامه نگار، سيدعلي صالحي، عضو کانون نويسندگان و فريبرز رئيس دانا، اقتصاددان گفت و گوهاي کوتاهي انجام داده ايم که با هم مي خوانيم.
شايد پزشکان بدون مرز
شما وضعيت آقاي زرافشان در زندان را غير قانوني مي دانيد. استدلال قانونی مشخصتان چیست؟
دادخواه:اين وضعيت خلاف حقوق بشر است. ايران در ارديبهشت ماه سال 1354 طی دو میثاق نامه فرهنگی و سیاسی به عضویت کمیته حقوق بشر یوسته است. لذا درخواست متخصین، درخواست اجراي قانون است. وقتی که هر زنداني عادي می تواند از حقوقي نظير خدمات پزشکی- درمانی زندان برخوردار شود، زنداني سياسي که با انگيزه اي شرافتمندانه، اقدام به اعتراض کرده، باید قطعاً ازاین حقوق فردي برخوردار شود.
اين تحصن کي به پايان خواهد رسيد؟
متحصنین به تحصن خود ادامه می دهند، تا زمانی که آقای زرافشان بتواند آزادانه، و در شرايط مناسب پزشکی تحت معالجه قرار بگیرد.
و اگر اين طور نشود؟
اگر این روند ادامه پيدا نکند، متخصصین ناچار می شوند از پزشکان بدون مرز بخواهند که نسبت به این مساله دخالت کنند. من از طرف کانون مدافعان حقوق بشر از يک سو و از طرف وکلای دادگستری از سوي ديگر، در این تحصن شرکت کرده ام. امروز صبح آقای گنجی هم وارد زندان شد و خودش را معرفی کرد و اعلام کرد که با این تحصن همگام و هم عقیده هستند و طبق معمول باز گفت که اگر بلایی سر من و دیگر زندانیان سیاسی آمد، فکر نکنید که یک بلای خود خواست است، امری کذبی است و کسانی که امنیت زندان را به عهده گرفته اند، این موضوع را پیش آورده اند. ما در کانون مدافعان حقوق بشر هم امروز اعلامیه ای در این زمینه صادر کردیم که نهایتاً تقاضا داشت که مسوولین قضایی نسبت به این مساله تصمیم خود را اتخاذ کنند. من تصور می کنم اگر منطق و عقل و قانون گرایی در مسوولین باشد، حتماً به این مساله توجه خواهد کرد.
تبعات دارد
اينچا چه مي کنيد؟
زید آبادی: ما در واقع خانواده و دوستان زرافشانيم که نگران او هستيم. اينجا، گاه نیروهایی می آیند و اعلام حمایت می کنند و به طور 24 ساعته در این مکان تحصن می کنند. هر چند برای همه امکان نشستن اینجا نيست، اما ما تک تک و یا گروهی، هر از چند ساعتی اینجا می آیيم و این تحصن را ادامه می دهیم، و اعلام حمایت می کنیم.
فکر مي کنيد با اين واکنش ها زرافشان آزاد شود؟
برخورد قوه قضاییه نسبت به مساله آزدی زرافشان، بستگی به تأثیرات این تحصن و وضعیت جسماني خود ايشان و نوع انعکاس این تجمع در جامعه بین المللی دارد. خواه نا خواه اگر فشاری وارد بشود، احتمال می دهيم که آزاد شوند، ولی اگر چنین نشود، چندان نمی شود خوش بین بود. الان فضای اینترنت باز است و می شود بعضی مسایل را مطرح کرد. اما مطبوعات و رسانه های داخلی محدود و بسته است و معمولاً خواست هایی اینچنین، خیلی در جامعه منتشر نمی شود. تنها کاري که ما ممکن است بکنیم، یک نوع اعتراض مدنی غیر خشونت آمیز است و فراتر از این، نه اعتقاد داریم و نه اساساً از ما چنین امری بر می آید. بنابراین، همین که در این سطح، از طریق تحصن، اعلام موضع، مصاحبه و غيره نسبت به وضعیت آقای زرافشان واکنش نشان دهيم، مفيد خواهد بود. به ويژه از اين جهت که هشدار بدهیم مسوولیت جان آقای زرافشان به عهده قوه قضاییه و حکومت است که او را در اختیار دارند.
آيا به اين هشدار اعتنايي خواهد شد؟
من تصورد نمی کنم که مجموعه نظام سیاسی ایران ببخواهد خودش را با چنین مخاطره ای [به خطرافتادن جان زندانياني چون زرافشان] روبه کند. بالاخره مرحوم زهرا کاظمی هم که به طریقی در اینجا از بین رفت، نتوانستند به چیزهای دیگر نسبت دهند و آن مساله به هر تبعات زیادی داشت. آقای زرافشان يک شخصيت شناخته شده برای جامعه ایران و وکيل پرونده قتل های زنجیره ای است. ايشان نه تنها جرمی مرتکب نشده، که هدف و کارش دفاع از قربانیان پرونده بوده است و این شخص، اگر صدمه ای ببیند، طبعاً عوارضي دارد که قابل کنترل نیست. و من تصورم بر این است که قوه قضاییه ایران باید تفکر کند و بداند که به ناچار در روزهای آینده پاسخ این مسايل را بدهد.
بابی ساندز، فقط یک خیابان
برخورد مسوولين با تحصن شما، تا کنون چگونه بوده است؟
رئیس دانا: برخورد رسمی تا تکنون از مسوولین ندیده ایم. این نکته را برای ثبت در تاریخ می گویم که چند نفر امروز براي گفت و گو با متحصنين مراجعه کرده اند، از همه مقام ها. اما هیچ کس با مسوولیت رسمی مراجعه نکرده است و در مورد ناصر هيچ نگفته اند.
*خواسته مشخص شما چيست؟"
ما هم چیز از آقایان نمی خواهیم، جز آزادی ناصر زرافشان. قوه قضاییه، تا امروز از بار مسوولیت شانه خالی کرده و توجهی نداشته و حرکتی نشان نداده است. کسانی هم که تماس گرفته اند، احتمالاًً از درون حاکمیت نیستند، اما نظر خواهی کرده اند و گفته ایم که باید ناصر آزاد شود، برای اینکه بی گناه است وگناه او تنها دفاع از آزادی و شرافت ملی و قربانیان قتل های زنجیره ای است. از همه مهمتر باید هر چه زودتر او در بیمارستان بستری شود. امروز صبح که با من صبحت کرد، صدایش کاملاً ضعیف شده و می لرزید؛ فاصله افتاده بود در میان کلماتش و صدای نفس هایش شنیده می شود. اما روحیه اش قوی است. او حق شخصی و اجتماعی خود را می خواهد. امیدوارم که قوه قضاییه این اشتباه را بیشتر از این تکرار نکند و ادامه ندهد. بازهم تکرار می کنیم که اگر اتفاقی برای ناصر بیفتد، جمع و جور کردن این قضیه به این سادگی ها نیست و امنیت ملی به خطر می افتد.
advertisement@gooya.com |
|
آيا انعطافي هم تاکنون از مسوولين مشاهده کره ايد؟
برخورد قاضی مرتضوی و برخي ديگر مسوولان قضايي با اين مساله، تا کنون برخورد بی رحمانه ای بوده است. گویا یادشان رفته است که اسم یکی از خیابان های مرکز تهران را گذاشته اند : بابی سانز. مي گويند، بالاخره اعتصاب کنندگان گرسنه می شوند و غذا می خورند! در زندان، من اعتصاب غذا کرده ام، می دانم در آنجا چه شرايطي است. و لان هم مساله این است که آیا برابر آیین نامه زندان، حق مرخصی دارد یا نه؟ بايد به همه مرخصی بدهند، جز او؟ آقاي مرتضوي ازروی لجاجت و متعصب وبی انعطافی حاضر به پذیرش اشتباه خود در مورد زندانيان ما نیست. ظاهراً می خواهند مانند خانم تاچر بکنند و بابی سانز درست کنند. خوب، آن بحث دیگری است.
با قلم ما طرف خواهند بود!
با چه انگيزه اي در اين تحصن شرکت کرده ايد؟
سيدعلي صالحی: من هم مثل بقیه رفقا نگرانم و الان جلوی زندان اوین، آرام و قرار ندارم، تا ناصر آزاد شود. حرفی ندارم، جز آنکه اگر بلایی سر ناصر بیاید، آقایان با قلم ما طرف خواهند بود. امیدوارم که حاکمیت کمی سر عقل بیاید و زندانیان سیاسی را، به ویژه ناصررا که با خود و دلیری خودش به ما درس ها آموخته، آزاد کند. هر چند که اگر آزادشان نکنند، مردم آنها را آزاد خواهند کرد.
آيا از بازتاب رسانه اي تحصن راضي هستيد؟
اين حرکت در مطبوعات داخل سانسور شده است. چون رسانه گروهی و مطبوعات ما زير فشار حاکمیت هستند. طبعاٌ، از انعکاس این نوع همایش ها و نسشت ها، جلوگیری می شود. اما به نظر من شایدناصر تا 48 ساعت دیگر از نظر جسمانی دوام بیاورد. شايد هم قوه قضاییه شادمان می شود از اینکه چهره های آزادی خواه و دگر اندیش حضور فیزیکی در این سیاره نداشته باشند.