هدفم از نوشتن این سطور ؛به هیچ وجه مداحی و ستایش نیست؛ اگرچه ستایش انسانهای نیک سرشتی همچون ناصر زرافشان باعث افتخار هر ملتی است.لیک حاجت به بیان نیست ؛اگر جامعه ائی عضوی فریحخته ودرد اندیش ملت ومملکت را با صفات گفتار نیک ؛کردارنیک ؛پندارنیک را صاحب باشد جای بسی سعادت است.نگارنده با اطمینان خاطر از صفت درداندیش وآینده نگر در وصف شخصیت ایشان یاری می جوید؛چون شاهد دل نگرانی وی درگرما گرم ایام انقلاب بوده ام.
موضوع برمیگردد به بیست وهفت سال پیش ؛هنگامی که آقای زرافشان در ایام دولت شریف امامی از شرایط نسبتن آزادسیاسی فرصت یافته بود تا دانسته ها یش را با دانشجویان دانشکده اقتصاد بابلسر در استان مازندران در میان بگذارد.ایشان در آنروز سخنرانی بسیار ارزشمند وعلمی را ارائه نمودند؛که حاکی از مسئولیت ووجدان بیدارو دور نگری کاملن واقع گرایانه ائی به اوضاع و احوال وآینده ملت ومملکت را احساس می نمودند.ایشان شجاعانه مفهوم شعار جمهوری اسلامی را که درخیابانهاودیگر اماکن سرمیداند ؛به نقد کشیدند.که حاوی مطالب پر باری بود.ایشان درابتدااز مطرح کنندگان شعار حکومت جمهوری اسلامی خواستار توضیح بیشتر در عرصه اقتصاد شدند و در ادامه ثابت نمودند که از طریق دین اسلام اداره اقتصاد ممکن نیست وحتا مدارک علمی از دانشگاه الزهرای قاهره مصر را ضمیمه گفتار خویش نمودندکه نزد حاضرین بسیار مستدل به نظر می رسید.در آن روزهای گرم انقلاب کمتر کسانی بودند ؛ که همچون آقای ناصر ذرافشان اعلام خطر نمایند ؛ بلکه داغی انقلاب وایمان به رهبری چنان چشمها راکور کرده بود تا هرکه هراندازه اندوخته علمی برای خود گرد آورده بود همه آنها رابه دست فراموشی سپرده بودند.
advertisement@gooya.com |
|
به گفته کارل مارکس "آنچه که ما معتقدان علمی به تاریخ رابا دیگران متمایز می کند در پیشگوئی وقایع و ارائه راه حلها به توده ها است." ناصر زرافشان این علم پیشگوئی را از خود در آن دوره نشان داد که البته گوش شنوائی ناچیز آن پیام را دریافت نمود.ازآن دوره بیست وهفت سال می گذرد و هنوز هم در میان ملت ما گوش شنوا دیده نمی شود؛ چرا که درست در روز آغاز اعتصاب غذای ایشان؛ صد هزار نفراز مردم تهران به خاطر پیروزی فوتبال ایران به جشن وپایکوبی می پردازند ؛بی آنکه فقط هزار نفر از آن جمعیت می توانست برای همبستگی نزد همسر ایشان بروند تا اورا به آغوش مهربانی در بیاورند که افسوس این وظیفه ملی رافراموش کردند.
سئوال نگارنده از پیشگاه ملت ایران این است که تلاش وشکنجه نزدیک به چهل سال آقای زرافشان برای چه چیزی است.ایشان درگیری خصوصی با نظام حاکم را ندارد بلکه درد ملت است که اورا به ماراتن مرگ کشانده است.پس وظیفه تک تک آحاد ملت است که ازفرزندان آگاه ودلاوری چون دکترذرافشان حمایت در خور شایسته به عمل بیاوریم.