زنان زیادی در طول تاریخ صاحب پست و مقام بوده اند و بصورت مستقیم در اداره کشور نقش داشته اند. در مقابل زنانی نیز بوده اند که بطور پنهان بر همسران خود تاثیر زیادی داشته و به صورت مثبت یا منفی آنها را هدایت می کردند.
کارشناسان معتقدند که وقتی زمینه مشارکت در جامعه برای زنان فراهم نباشد آنان ناگزیر بصورت غیر مستقیم و پنهان با تاثیر بر همسران خود در اداره امور دخالت دارند.در ایران باستان بر اساس ديدگاه داریوش در سده ششم پیش از میلاد ،حقوق زن و مرد برابر است و زنان می توانند کار نیمه وقت داشته باشند ، شاید همین مشارکت زنان در امور اجتماعی سبب شده که آنها در این دوران بصورت آشکار در فعالیتهای سیاسی جامعه خود نقش داشته باشند.
جامعه شناسان عقیده دارند برای توسعه یافتگی سه مرحله انباشت ، مشارکت و یکپارچگی لازم است ،در صورتیکه شرایط برای فعالیت زنان در جامعه فراهم نشود آنها بطور پنهان در امور مختلف تاثیر گذار خواهند بود که این مساله آسیب های جدی بر توسعه و روند آن وارد خواهد کرد. بر اساس اظهارات کارشناسان در حال حاضر جامعه ما در حال گذار است و در آینده شاهد فعالیتهای گسترده زنان در عرصه های مختلف خواهیم بود.
یک جامعه شناس می گوید:نقش زنان در سیاست در طول تاریخ تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل گرفته است ولی نکته مهم نقش های آشکار و پنهان زنان در عرصه سیاست است که ارتباط مستقیم با میزان و نحوه توسعه یافتگی دارد.
"محمد الستی" می افزاید :نقش زنان در فعالیتهای مدنی و حزبی تا حدی اهمیت دارد که برخی از دولتها یکی از نشانه های توسعه یافتگی خود را برابری تعداد وزرای زن و مرد در کابینه می دانند.
وی خاطر نشان می شود :در زمان خشایار شاه وزیری بنام هامان خواستار قتل عام یهودیان می شود "مورتخای" که یهودی و نویسنده دربار است به هر ترتیب "استر" خواهر زاده خود را در مهمانی انتخاب همسر برای شاه شرکت می دهد . استر بطور عمد دیر به مراسم آمده و جلب توجه می کند و در نهایت ملکه می شود او به کمک مورتخای سبب از بین رفتن هامان می شود و در نهایت جلوی قتل عام یهودیان در ایران گرفته می شود، این نمونه ای از تاثیر زنان در سیاست برای نجات یک قوم است.
وی می گوید :وجود پادشاهان زن در ایران نشان می دهد که زنان قادر بودند مناصبی اشغال کنند، در تاریخ صدر اسلام نیز اهمیت زنان در امور مختلف مشهود است به عنوان مثال همسر پیامبر حمایتهای چشمگیری برای موفقیت شوهرش انجام می دهد و در مقابل همسر ابوسفیان نقش عمده ای در توافقات سیاسی و درگیری ها دارد .عایشه زن پیامبر نیز نقش زیادی در فعالیتهای سیاسی داشته است ، با وجود آنهمه عظمتی که امام علی (ع) در دوران زندگی خود داشته ،حضرت فاطمه زهرا(س) در مواقعی که وی سکوت می کند ،سخنگویش است ، نقش حضرت زینب (س)در قیام ابا عبدالله الحسین (ع)نیز کمتر از قهرمانان عاشورا نیست.
الستی می گوید: نقش زنان در امور کشور تا تاریخ معاصر غیر قابل انکار است ولی آنچه که مهم است نقش آشکار و پنهان دخالت زنان است .به نظر می رسد که نبود توسعه یافتگی سبب پررنگ شدن نقش پنهان زنان می شود ،بطور مثال مادر ناصر الدین شاه بطور پنهان در صدور قتل امیر کبیر دخالت دارد.
وی می افزاید :زنان در تاریخ بشر نقش های انکار ناپذیری در فعالیتها و تعاملات سیاسی داشته اند اما در مقاطعی که اجازه فعالیت آشکار به آنها داده نشده است و توسعه اتفاق نیافتاده فعالیت آنان بطور پنهان انجام شده است ،این وضعیت در کشور ما نیز وجود دارد.
وی اظهار می دارد :در 50سال گذشته با به عرصه آمدن زنان ،فعالیت سیاسی آنان علنی شده و نقش آنان از حالت پنهان به آشکار تغییر ماهیت داده است ولی به دلیل اینکه برخی جوامع هنوز توسعه کامل پیدا نکرده اند بسیاری از زنان زیر سایه مردان فامیل خود رشد کرده اند، نظیر" ایندرا گاندی" دختر آقای "نهرو" ، "نایکه" ،"بی نظیر بوتو" دختر "ذوالفقار بوتو" و یا "فائزه هاشمی" که زیر سایه پدر به فعالیتهای سیاسی پرداخته است.البته این زنان از خود لیاقتهای شایسته ای نیز نشان داده اند.
وی می افزاید :در حال حاضر این وضعیت در حال گذار است یعنی در مرحله اول حضور زنان در عرصه سیاست بصورت پنهان و پشت پرده است ، در مرحله بعدی زنان زیر سایه مردان به فعالیت پرداخته و در آینده زنانی خواهیم داشت که بدون تکیه به هیچ مردی از قدرت سیاسی خود استفاده می کنند.
این استاد دانشگاه تاکید می کند:باید بررسی شود که آیا نقش زنان در سیاست تحت تاثیر جنسیت آنان است یا خیر .بشر در مراحل اولیه زندگی خود تحت تاثیر قدرت فیزیکی قرار دارد به همین دلیل در این دوران حقوق زنان تضییع شده است اما در حال حاضر مردها هیچ ویژگی برتری نسبت به زنان ندارند و در رشته های مختلف علمی ، فنی ، هنری و ... استعداد زن و مرد بطور یکسان به اثبات رسیده است.همانطور که نقش نیروی بدوی در طول تاریخ کمرنگ شده از نابرابری بین زن و مرد نیز کاسته شده است به این ترتیب ظهور زنان در عرصه سیاست بیشتر شده است .اگر در گذشته یک سیاستمدار باید قدرت شمشیز زنی داشت بطور طبیعی از احتمال موفقیت زنان در عرصه سیاست کمتر می شد.البته "کوروش" پادشاه هخامنشی توسط یک گروه جنگجوی زن کشته شد.
الستی می گوید:نوع جنسیت تعارضی با فعالیت سیاسی ،درک سیاسی و هوش سیاسی ندارد بنابراین اصل این قضیه که زنان بیشتر از مردان در فعالیت های سیاسی موفقند یا خیر منتفی است ، با حذف عقاید نابرابری زن و مرد میزان مشارکت زنان به اندازه مردان بالا می رود.
وی تصریح می کند : نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت سو استفاده از زنان به شکلهای مختلف در عصر حاضر است ، در جامعه سرمایه داری در عرصه تبلیغات و هنر استفاده ابزاری از زن متداول است. در دوران رضا خان نیز با این تعبیر غلط که با کشف حجاب احتمال حضور زنان در جامعه افزایش خواهد یافت و عوامل نابرابری بین زن و مرد کاسته خواهد شد، در کشور فاجعه بوجود آورد.
این کارشناس "توسعه" را به سه مرحله انباشت ،مشارکت و یکپارچگی تقسیم کرده و اظهار می دارد: در مرحله انباشت عوامل باید در دسترس قرار گیرد، در مرحله مشارکت این عوامل بکار گرفته شود و در مرجله یکپارچگی عوامل بصورت یکنواخت و هماهنگ در جهت توسعه بکار گرفته شود ، هر گاه یکی از این مراحل انجام نشود ،توسعه دچار آسیب خواهد شد.
وی می افزاید : در دوران قاجار زنانی که مدیریت خانه و اندرونی را بر عهده داشتند بدون اینکه شرایط تحصیل برای آنان فراهم شود با توجیه نادرست کشف حجاب به حضور در اجتماع هدایت شدند یعنی بدون تحقق مرحله انباشت به مرحله مشارکت دعوت شدند در این صورت توازن توسعه به هم خورده است .بنابراین زنانی که بدون تحصیل در رشته های مختلف وارد اجتماع می شدند باید از جذابیتهای زنانگی خود استفاده می کردند و این فرآیند مقدمه آسیبهای اجتماعی زیادی شد که بعدها استفاده ابزاری از زن را تشدید کرد . در فرآیند رو به گسترش حضور زنان در عرصه های مختلف باید ترتیب مراحل توسعه (انباشت، مشارکت و یکپارچگی) رعایت شود در غیر اینصورت استفاده ابزاری از زن بر مشارکت مدنی او تقدم خواهد داشت.
الستی می گوید :در دوره ای که مرد در اجتماع فعالیت کرده ، زن در اندرونی بر مرد فشار می آورد ، در این شرایط حاکمیت زنان تاثیر بیشتری در جامعه دارد.بر اساس تئوری جبران هر کسی هر نقشی را که ندارد در فضای دیگری از خود نقش نشان خواهد داد ،برخی مردانی که در عرصه اجتماع بسیار برون گرا ،موفق و فعال بوده اند در منزل به شدت تحت تاثیر زنان خود هستند و برعکس برخی مردان که در جامعه توفیقات چندانی نداشته اند در منزل بر زنان خود حکومت می کنند .
وی می افزاید:در جامعه مردسالار مردان در اجتماع حضور و توفیقات بیشتری دارند ولی همین مردان در خانه توسط زنان اداره می شوند یعنی در جامعه مردسالاربه ظاهر مردان حکومت می کنند اما عملا زنان جامعه را اداره می کنند.در جامعه ای که مصادیقی از ضرب و شتم زنان و تضییع حقوق آنان مشاهده می شود نیز مردان هیچ کاره اند.
وی خاطر نشان می شود : در دوره کنونی از میزان مردسالاری ظاهری در جامعه کم شده و زنان نقش بیشتری در عرصه های مختلف به عهده دارند اما متاسفانه برخی زنان به دنبال نقشهای سنتی گذشته خود نیز هستند و این مساله نوعی دو گانگی بوجود می آورد اما در هر حال هرچه برابری زن و مرد بیشتر شود از نقش پشت پرده زنان کاسته شده و زنان در عرصه رقابت اجتماعی آشکار خواهند شد.
وی در ادامه می گوید :مشارکت آشکار زنان در اجتماع احتمال تاثیر گذاری پشت پرده آنان را کمتر می کند و در صورتیکه زنی بخواهد دست به بازی ، تعامل و رقابت سیاسی بزند به گونه ای فعال اقدامات لازم را انجام خواهد داد.نقش آشکار همراه با توسعه جوامع بیشتر می شود .اگر در مقاطعی از دوران گذار زنان هم قدرت بیرونی و هم درونی داشته باشند عدم توازنی را شاهد خواهیم بود که حتی به حیثیت زنان آسیب وارد خواهد شد.
این جامعه شناس اظهار می دارد: یکی از ویژگیهای جوامع توسعه یافته آشکار شدن نقشها است وقتی نقشی آشکار می شود قابل اندازه گیری ، مقابله و رقابت خواهد شد و از انحصارها کاسته می شود ،در نتیجه احتمال آسیبهای اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی در جامعه کم می شود ،به همین دلیل آشکار شدن نقش زنان در تعاملات بطور اساسی منجر به توسعه خواهد شد.هرچه نقش زنان در امور آشکار تر شود جامعه توسعه یافته تر می شود و هر چه این تاثیرات پنهان باشد با توجه به کنترلی نبودن ، عدم رقابتی بودن و انحصار طلبی به فساد مبدل خواهد شد.
وی تاکید می کند :با آشکار شدن نقش زنان در جامعه درجات انسانی توسعه بیشتری خواهد یافت وقتی زنان امکان فعالیت صنفی برابر با مردان پیدا می کنند دیگر تنها مردان کارگزار و اداره کننده جامعه نیستند به همین دلیل نقشهایی که فساد آور است و زن را به آلت دست تبدیل می کند کمتر مشاهده خواهد شد و از میزان حکومت پنهان زنان بر مردان نیز کاسته خواهد شد.
وی یادآور می شود : در جامعه مردسالار زنان برای ایفای نقش ناچارند مردان را مهره خود کنند و این مهره شدن مردها یک رابطه سالم نیست ، اصطلاح معروف "مکر زنانه" در اینجا نمود پیدا می کند، یعنی زنان، مردان را ملعبه و مهره خود خواهند کرد.
وی در خصوص نقش کنونی زنان در کشور می گوید : انسدادهای زیادی در مسیر توسعه کشور مشاهده می شود اما در مقایسه با سایر کشورها ایران وضعیت خوبی دارد و در آینده شاهد ظهور و بروز زنانی خواهیم بود که دارای شخصیت انسانی قدرت یافته و غیر وابسته به نا همجنس خود هستند.
الستی معتقد است: در جامعه ای که زن ضعیف است ،مرد نیز قدرتی نخواهد داشت زیرا مردان در دامان زنان رشد یافته و تربیت می شوند ، این توهم است که در جامعه ای مردان قدرت داشته و زنان نداشته اند.
advertisement@gooya.com |
|
این استاد دانشگاه در خصوص تعابیر نادرست از واژه رجال و عواقب آن توضیح داده و می گوید :رجال به شخص برجسته گفته می شود و مفهوم آن مرد نیست .اگر جامعه زنان ایرانی آگاهی های خود را افزایش دهند مردانی که اقدام به تفسیرهای انحصار طلبانه می زنند را تحت تاثیر قرار خواهند داد همانطور که همسران رضاخان در خصوص تحریم تنباکو با شاه به مقابله پرداختند.
وی اظهار می دارد :گاهی موضع گروهی با خواستگاه گروهی اشتباه گرفته می شود . مردم تصور می کنند که اگر یک کارگر نماینده شود از طبقه کارگران حمایت خواهد کرد یا اگر یک زن نماینده شود به مشکلات زنان رسیدگی می کند در حالیکه بارها غیر از این مشاهده شده و فردی از گروهی برخاسته و برخلاف منافع آن گروه عمل کرده است .در تاریخ مردانی بوده اند که به برابری نقش زن و مرد در جامعه کمک کرده اند و در مقابل زنانی نیز بوده اند که در این امر موفقیتی بدست نیاورده اند.