پس از پايان مراسم خاکسپاري پاپ ژان پل دوم و به دنبال جنجال خبري دست دادن خاتمي با کاتساو رئيس جمهور اسرائيل، يکي از اعضاي تيم محافظ خاتمي در کليساي سن پيتر بست نشست و از مقامات واتيکان تقاضاي پناهندگي سياسي کرد.
وي که شهرام ِ اصغر نام دارد ادعا کرد مدارکي دال بر دست دادن خاتمي به کاتساو در اختيار دارد و در دادگاه صالحه اي آن ها را ارائه خواهد داد. وي در مصاحبه اي اظهار داشت: "اِ اِ اِ... عجب اين آدم چاخانه! من خودم با اين دو تا چشمام ديدم که دست داد! حالا راس راس تو چشم همه نگاه مي کنه مي گه دست ندادم! مي گه آسوشيتدپرس، عکس رو مونتاژ کرده! فکر کرده آسوشيتدپرس هم "کيهان" و "جبهه" است که عکس مونتاژ کنه! تو نبودي به کاتساو مي گفتي قطاب هاي يزد حرف نداره و يک جعبه براش مي فرستي تل آويو که دلش تنگ نشه؟ تو نبودي مي گفتي ما با اين مسيحي ها آب مون تو يه جوب نمي ره چون گوشت خوک مي خورند و ختنه نمي کنند ولي دَم ِ شما کليمي ها گرم که هم ختنه مي کنيد و هم گوشت خوک نمي خوريد؟ تو نبودي مثل مش قاسم مي گفتي "همشهري زبانَ همشهري مي فهمه" و شما بالاغيرتا (در حال دست کشيدن به ريش) نيروگاه هاي ما رو با موشک نزن تا ببينيم کار انتخاب معين به کجا مي کِشِه؟ شما نبودي مي گفتي دمت گرم که هواپيماي "ساها" رو که دزديدن آوردن ولايت تون، هر چند متعلق به ارتش بود و مي تونستيد اون و مسافراش رو "گرو بگيريد" تا وضع خلبان گمشده تون رون آراد معلوم بشه ولي اين کار رو نکرديد و در عرض يکي دو روز هواپيما و مسافرها رو به ايران برگردونديد. نگفتي اگه هواپيماي شما رو مي دزديدن مي آوردن ايرون، به سرنوشت هواپيماهاي پناهنده ي عراقي دچار مي شد و خلبان پلبان رو هم زنداني مي کرديم؟ نگفتي که ممنون گذاشتيد مسافرها تو ترمينال فرودگاه تون نماز جماعت بخونند و براي نابودي اسرائيل دست به دعا بردارند؟ بابا اين آدم عجب چاخانه به حضرت عباس..."
در همين حال محمد خاتمي رئيس جمهور اسلامي ايران به شدت دست دادن با کاتساو را تکذيب کرد و وي را دروغگوي قرن ناميد.
وي به يکي از خبرنگاران به طور خصوصي اظهار داشت: "در طول رياست جمهوري ما هر هفت روز يک بحران براي ما درست کردند و با مونتاژ ِ عکس، گيلاس شراب روي ميز ما گذاشتند و دختر رئيس جمهور ايتاليا را بغل دست مان نشاندند ولي ما همچنان با گفت و گوي تمدن ها بر اين بحران ها فائق آمديم. حالا آخر کاري عکس ما را پهلوي اين آقاي قصاب - که اصلا ما او را به رسميت نمي شناسيم - نشانده اند و مي خواهند بگويند ما با رژيم اشغالگر رابطه داريم، تا چهره ي ما نزد "آقا" خراب شود.
من هرگز حضرت پاپ را نمي بخشم که ما را توي اين دردسر انداخت. حيف آن نوارهاي "مردان آنجلس" که برايش هديه برديم (انگار همين ديروز بود که به من تلفن کرد و گفت عجب سريال با حالي بود فقط چرا هنرپيشه هاش اين ريختي بودن). خدابيامرز بعد از مرگش کار دست ما داد.
من وقتي از کنار اين آقاي قصاب گذشتم به او حتي چپ چپ نگاه کردم که در عرف ديپلماتيک معني خيلي بدي دارد. بعد طرف، دستش را دراز کرد که با من دست بدهد من پشت چشمي نازک کردم و سرم را برگرداندم. باور نمي کنيد از آقاي نراقي بپرسيد که اين کار معني اش چيست.
بعد آقاي کاتساو موقع دست دادن من به پادشاه اردن آمد پشت من ايستاد و طوري ژست گرفت که انگار همين الان با هم حرف داشتيم مي زديم و سلام عليک پادشاه اردن باعث شد حرف مان قطع شود. بعد از نااميد شدن از دست دادن، ايشان به صداي بلند گفت: "صلح بر شما باد!" من هم در دلم خيلي متمدنانه گفتم: "خاک بر سر شما باد!" اين تمام ماجرايي بود که اتفاق افتاد.
به نظر من اين توطئه، در ادامه ي همان توطئه هاي هفت روزه است و کاملا مشخص است که آقاي کاتساو با مخالفان داخلي ما هماهنگي هاي لازم را به عمل آورده است. معني ضربه اي را که ما به رژيم اشغالگر زديم فقط آيندگان خواهند فهميد و من در يک نامه چهل صفحه اي آن را به زودي شرح خواهم داد.
اين کاري که ما کرديم خيلي بهتر از کاري بود که با کلينتون کرديم. آنجا من و آقاي خرازي دو تايي به توالت مردانه داخل شديم و کلينتون مجبور شد با هيئت همراه ما دست بدهد و سرش به سنگ بخورد. بعد از رد شد ايشان، از توالت بيرون آمديم و همه را به خاطر اين "برخورد تمدن ها" متبسم ديديم. آقاي کلينتون براي دست دادن با ما برنامه اش را تغيير داده و به سخنراني ما گوش فرا داده بود غافل از اين که ما تدارکاتچي هستيم و دست دادن و سلام کردن مان هم دست خودمان نيست".
advertisement@gooya.com |
|
آقاي خاتمي در پاسخ به خبرنگاري که از هويت محافظي به نام شهرام اصغر سوال کرده بود اظهار داشت: "از اين شهرام ها زياد هستند که به خارج پناهنده مي شوند وبراي اخذ پناهندگي و فريب دادن مقامات خارجي دروغ به هم مي بافند. طبق استعلام من از حراست رياست جمهوري و آقاي يونسي، کسي به نام شهرام اصغر پايش را به محوطه رياست جمهوري نگذاشته که بخواهد محافظ من بشود. من شديدا وجود چنين کسي را تکذيب مي کنم و از واتيکان مي خواهم که به خاطر اشخاص جاعلي مانند ايشان رابطه شان را با ما به هم نزنند که به ضرر خودشان خواهد بود".
در همين حال مقامي که نخواست نامش فاش شود در گفت وگوي تلفني وجود شخصي به نام شهرام اصغر را تکذيب نکرد ولي ادعا نمود که نامبرده فقط در باغ نهاد رياست جمهوري اجازه ي رفت و آمد داشته و اصلا در آن موقع در واتيکان نبوده که بخواهد دست دادن آقاي خاتمي با کاتساو را ببيند.
شهرام اصغر در آخرين مصاحبه ي راديو تلويزيوني اش اظهار داشت من اگر مي خواستم به جايي پناهنده شوم کافي بود خانه ام را بفروشم و سرمايه گذاري کنم. چرا بايد جان خودم را مانند خلبان آقاي رفسنجاني که از سفرها و رابطه هاي پنهان او خبر داشت - و در خارج از کشور به دست عوامل امنيتي جمهوري اسلامي به قتل رسيد - به خطر بيندازم.
برخي از روزنامه نگاران نيز به شدت به پخش خبر دست دادن آقاي خاتمي با کاتساو اعتراض کردند و گفتند ما تا زماني که درستي چيزي براي خودمان ثابت نشده و با چشم خودمان شاهد حادثه اي نبوده ايم چرا بايد بنويسيم و خودمان را در سطح Public پايين بياوريم.
گزارش هاي بعدي متعاقبا به اطلاع خواهد رسيد.