- اسلامیزه کردن راهکارهای ژوزف گوبلز در رسانه های جمهوری اسلامی
سینما و رسانه های جمهوری اسلامی به عنوان یک شبه رسانه (Peso-Media) توتالیتار در کلیت خود بخشی از سیاست رسانه ای جمهوری اسلامی در جهت پروپاگاندای حکومتی و برای اقناع و مخاطب سازی در داخل و خارج از کشور است.
ماهیت ایدئولوژیک این سینما صرفنظر از گرایش ها، ژانرها و یا مشخصه های فرعی ش در جهت تثبیت قدرت حاکم(Status quo) و یا حداقل نفی مخالف خوانی با آن است. سیاست های هدایتی و حمایتی دولت و وزارت ارشاد و سیاست کلان فرهنگی حکومت نیز در راستای تقویت همین وجوه برای پروپاگاندای اسلامی ست.
در این نوشتار تنها اشاره به بررسی تطبیقی نظریه های ژوزف گوبلز و رسانه های تصویری جمهوری اسلامی را به عنوان مقدمه ای برای تحلیل رسانه ای آنها در نظر می آوریم.
ژوزف گوبلز (١٩٤٥-١٨٩٧)، وزیر تبلیغات رژیم نازی اصولی برای پروپاگاندا بر شمرده است که سیاست های رسانه ای جمهوری اسلامی نیز به عنوان یک حکومت توتالیتار عینا از آنها بهره گرفته است.
این اصول مشابه عبارتند از:
یک –پروپاگاندا باید بر اصول بهره گیری از اطلاعات و برای جلب توجه افکار عمومی صورت گیرد.
تهیه اطلاعات مورد نیاز برای طرح ریزی و اجرای تبلیغات سیاسی یکپارچه بر عهده واحدهای اصلی اطلاعاتی- امنیتی و فرهنگی نظیر صدا و سیما (واحدمرکزی خبر،پژوهش سیاسی،مرکزتحقیقات و...)، معاونت فرهنگی وزارت اطلاعات،خبرگزاریهاو معاونت های فرهنگی بسیج ، سپاه، نیروی انتظامی و واحدهای مرتبط نظیر هیئت هنرمندان مسلمان ،حزب الله و روزنامه هایی نظیر کیهان است. این اطلاعات در قالب بولتن های محرمانه برای دولت، دستگاههای حکومتی ، سردبیران و تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان ذیربط ارسال و براساس راهبردهای اتاق فکر(Think Tank)یا مشاوران رسانه ای و فرهنگی باهدایت یکپارچه اجرا میشود.
دو-پروپاگاندا صرفا باید توسط یک مرجع طرح ریزی و اجرا شود.
الف- باید دستور تمام موضوعات مرتبط را صادر کند.
ب-باید ادارات ذیربط را توجیه کرد و انگیزش لازم برای اجرای اوامر را در آنها به وجود آورد.
ج-باید تمام واحدهایی را که به تبلیغات سیاسی می پردازند تحت یک سرپرستی واحد درآورد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ،معاونت فرهنگی وزارت اطلاعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات و ارتباطات اسلامی و سرانجام شورای عالی انقلاب فرهنگی برنامه ریزان و مجریان اصلی تبلیغات سیاسی در جمهوری اسلامی هستند،با توجه به سیاست های کلان فرهنگی آیین نامه ها و دستورالعمل های کلی یا موردی صادر میشود .در صدا و سیما این دستورالعمل ها توسط معاونت های سیما،صدا و سیاسی در جلسات مشترک ابلاغ میشود.در وزارت ارشاد در قالب دفترچه هایی مانند مقررات سالیانه تولید و پخش فیلم و سیاست های ممیزی و در معاونت فرهنگی وزارت اطلاعات در قالب گزارش بررسی محتوایی و نظارت بر تولیدات فرهنگی و همچنین تسهیل تولید آثار متناسب با سیاست تبلیغاتی نظیر فیلم ها و یا برنامه های تلویزیونی صورت می گیرد، مرجع اصلی نظارت و تصمیم گیری شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور نماینده رهبری و رئیس جمهور و روسای تمام واحدهای ذیربط است.
سه- پیامدهای پروپاگاندا در باره یک موضوع باید در برنامه ریزی آن مورد بررسی قرار گرفته باشد.
سیاست تبلیغی جمهوری اسلامی برای مقاطعی که نیاز به نمایش همدلی عمومی دارد تکیه بر بت وارگی شعارهااست. بر این مبنا از روش بمباران تبلیغی بهره گرفته میشود اگر چه این روش در اغلب موارد ممکن است بازخورد منفی داشته باشد اما در مواردی نیز پیامدهای خواسته این نوع تبلیغات می تواند اهداف سیاسی آنی جمهوری اسلامی را که از بحرانی به بحرانی دیگر در می غلطد تامین کند.
دو نمونه از بهره برداری از پیامدهای متناقض:
در تبلیغات مرتبط با جلب مشارکت مردم در انتخابات مجلس از شعارهای ملی و مذهبی توام بهره گرفته شد این امر از سویی می توانست نشانه ای بر مشروعیت حاکمیت به عنوان یک حکومت ملی تلقی شود و از سوی دیگر تاثیرات ناخواسته آن یعنی عدم مشارکت مردم منجر به یکدست تر شدن حاکمیت شود.
نمایش برخی از فیلم های سال های اخیر در داخل کشور غیر مجاز است وفاقد پروانه نمایش است و حتی نمایش خصوصی آن نیز در اغلب موارد با مخالفت اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد روبرو میشود( به عنوان مثال در سال هشتاد و یک نمایش فیلم ده درخانه سینما در آخرین روز ممنوع شد) اما همین فیلم ها با مساعدت وزارت اطلاعات ، وزارت خارجه و بنیاد فارابی و به ویژه بازار فیلم سالیانه آن در تمام جشنواره های جهانی شرکت می کنندو به دلیل زد و بند های پشت پرده و منافع مالی توزیع کنندگان و نمایش دهندگان مورد استقبال هیئت های داوری که از سیاست دیپلماسی فرهنگی پیروی می کنند قرار می گیرند.١
چهار- پروپاگاندا باید سیاست و کنش دشمن را متاثر سازد:
الف- با سرکوب عملیات تبلیغاتی دشمن با استفاده از اطلاعاتی که به آنها دست یافته است.
ب-با گستراندن تبلیغاتی که محتوا یا لحن آن می تواند دشمن را از دست یافتن به نتایج مطلوب باز دارد.
ج- با حمله به دشمن بوسیله افشای اطلاعات حیاتی در باره خودش
د- با نامعتبر جلوه دادن منابعی که دشمن به آنها استناد میکند و موجب فقدان مشروعیت خودش می شود.
رسانه های جمهوری اسلامی با استفاده از تکتنیک های ضد تبلیغی می کوشند تا از نقاط مبهم در تبلیغات، اطلاعات و یا شایعاتی که علیه حکومت پدیدار میشود برای توجیه نیروهای خودی از یک سو و کاهش اعتبار منابع خبری نیروهای مخالف بهره بگیرند، این تاکتیک که ریشه در ایدئولوژی توتالیتار دارد از روشهایی چون تخریب ،وارونه سازی ، جعل و تحریف یا انکار سعی در موجه جلوه دادن تبلیغات و ماهیت نظام اسلامی دارد.
راهکارهای عینی این شیوه های تبلیغی در واداشتن متهمان به اعترافات تلویزیونی ،اخذ نتایج متضاد از گفتمان های مورد نظر ،برجسته سازی یک بخش از اطلاعات و یا دستکاری در آن و سرانجام انتشار تکذیب نامه های رسمی است.
دو نمونه عینی: روزنامه کیهان در سلسله مطالب و اخبار جعلی خود بر علیه مخالفان و حتی رقبای پس از ساخته شدن فیلم شب های زاینده رود محسن مخملباف و خانه تکانی روحی وی که او را از حوزه فیلمسازان جناح غالب خارج می ساخت در سلسله مطالبی در باره وی کار را به جایی کشاند که حتی در حلال زاده بودن وی نیز ابراز تردید کرد!
صدا و سیمای جمهوری اسلامی از تبلیغات رسانه های سلطنت طلب برای توجیه مشروعیت خود حداکثر بهره برداری را به عمل می آورد، از آنجا که همه این رسانه ها توسط افراد غیر حرفه ای اداره می شوند و ایده های عقب مانده تر از زمان حال را رواج می دهند و در ضمن با پخش اخبار جعلی و اشتباهات فراوان چه در نگارش و گفتار فارسی و چه حتی در جغرافیا و تهران شناسی ( در یکی از اخبار NITVتجمع خاموش چند صد نفری هواداران کودتای بیست و هشت مرداد در میدان بهارستان به تظاهراتی بیست کیلومتری که از میدان بهارستان تا تجریش امتداد دارد بدل شد! ) بدیهی ست که رسانه های جمهوری اسلامی با شادمانی از چنین اطلاعات و تبلیغاتی برای در هم کوبیدن کلیت محتوای رسانه های مخالف بهره خواهند گرفت.
نمونه اخیر معجزه دیگری توسط سلطنت طلبان به نام هخا بود که با استقبال شدید رسانه های حکومتی در ایران روبرو شد و تا مدتها سوژه تبلیغاتی صدا و سیما و روزنامه هایی چون کیهان بود.
پنج – تمام اطلاعات غیرمحرمانه و اجرایی باید در یک کارزار تبلیغات سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.
همسویی رسانه های متعلق به اصلاح طلبان حکومتی و رسانه های وابسته به آنها در خارج از کشور سبب میشود تا جمهوری اسلامی بتواند از جبهه های متفاوت به بازنمایی پیام های خود بپردازد، به این ترتیب رسانه های جریان اصلی در کنار رسانه های حکومتی مروج ایده ها و اطلاعات مورد نظر جمهوری اسلامی هستند.
شش- برای ارزیابی نتایج ، پروپاگاندا باید علائق مخاطبان را جلب کند وباید آنها را به بهره برداری از رسانه از طریق جذب و دریافت ارتباط ترغیب نماید.
تولید حدود شصت فیلم سینمایی در سال که در تمام آنها جز مواردی بسیار نادر تبلیغ مستقیم کناره جویی از سیاست و پرداختن به زندگی روزمره و یا هپی اند های متناسب با اخلاقیات اسلامی رواج دارد به اضافه تولید بیش از ده هزار فیلم و سریال در معاونت سیما در سال که بودجه عظیمی را می بلعد با بهره گیری از برخی از نتایج نظرسنجی های هفتگی مرکز تحقیقات صدا و سیما و سایر مراکز تحقیقی برای توجه به جنبه هایی از علائق و گرایش های مخاطبان که چارچوب های اسلامی ارزشهای فرهنگی حاکم را به خطر نمی اندازد بخشی از تلاش جمهوری اسلامی برای هژمونی فرهنگی و مقابله با فرهنگ مقاومت است.
تعداد کانالهای ارتباطی نیز همزمان با دگردیسی های ارتباطی افزایش یافته است،تولید فیلم در ده سال گذشته بار دیگر سیر صعودی یافت (اما در سه سال گذشته بحران مخاطب به شدت پایه های اقتصاد وابسته به رانت های دولتی سینمای گلخانه ای جمهوری اسلامی را به لرزه در آورده است) تعداد کانالهای رادیو تلویزیونی ، نشریات و فعالیتهای تبلیغی فرهنگی در کنار مسجد سازی به چند برابر رسید.٢
هفت- اعتبار اطلاعات و درستی یا نادرستی آن تعیین کننده نیست بلکه تنها باید با توجه به نتایج پروپاگاندا در نظر گرفته شود.
روش بمباران اطلاعاتی روش رایج در پروپاگاندای جمهوری اسلامی که البته با در نظر گفتن اعتقاد مبلغان به تاثیر گلوله های سحر آمیز یا تزریق از اثرگذاری چندانی برخوردار نیست اما می تواند صداهای مخالف را تحت الشعاع قرار دهد.به این ترتیب رسانه های جمهوری اسلامی طبق بخشنامه های شورای عالی امنیت ملی باید به تبلیغات یکسویه و دامنه دار خود در یک زمینه خاص با استفاده از تم های تدوین شده توسط مراکز مشاوره یا تحقیقی ( نظیر اداره کل پژوهش معاونت سیاسی ) و یا مشاوران رسانه ای ( نظیر دکتر حمیدمولانا استاد ارتباطات سیاسی دانشگاه جان هاپلی واشنگتن ) پیش ببرند. ٣
یک نمونه عینی: در انتخابات سال گذشته مجلس اسلامی که با تحریم هفتاد درصدی مردم روبرو شد،از آنجا که علیرغم تمهیدات به عمل آمده تمام حوزه های رای گیری خالی از جمعیت بود،شبکه های سیما بر حضور انبوه مردم در پای صندوق های رای با استفاده از مونتاژ تصاویر و پخش کلیپ ها و وله های گوناگون و نماهای بسته تاکید می کردند و در نهایت حتی آمار رسمی وزارت کشور مبنی برشرکت پنجاه و پنج درصد از مردم در انتخابات نیز به نحوی کمرنگ در مقایسه با حجم تبلیغات صدا و سیما که از نمایش انتخاباتی به عنوان یک پیروزی برای نظام یاد می کرد منعکس شد.٤
هشت- قصد ،محتوا و تاثیر تبلیغات دشمن با توجه به دامنه و شدت آن مورد بررسی قرار می گیرد که باید نادیده گرفته شود یا تکذیب شود.
صدا و سیما، سخنگوی دولت و وزارت خارجه یا مراجع ذیربط با توجه به اهمیت و ارزیابی از پیامدهای یک خبر تصمیم به واکنش نسبت به آن می گیرند، اگر تصور کنند که سکوت در برابر یک خبر یا یک جریان یا پدیده سبب خواهد شد تا از ارزش خبری یا اهمیت آن کاسته شود و یا اصولا راه چاره ای در برابر آن پیش رو نداشته باشند ناچار به سکوت می شوند.
نه – اعتبار،اطلاعات و تاثیرات احتمالی رسانه تعیین کننده آن است که چه مضمون هایی باید سانسور شود.
سانسور دولتی و سازمان یافته در جمهوری اسلامی علاوه بر ممیزی های رایج با بخش نامه ها و دستورالعمل ها و سرانجام خود سانسوری به دلیل هراس از عواقب انتشار اطلاعات و یا بازنمایی یک مضمون اعمال میشود.
نمونه عینی:اخبار تظاهرات، اعتصابات و شورشها ودرگیریهای خیابانی بطور کامل در رسانه های جمهوری اسلامی سانسور می شود،در شب هجدهم تیر ماه هفتاد و هشت اخبار صدا و سیمای جمهوری اسلامی هیچ اشاره ای به حمله به خوابگاه و درگیریهای وسیعی که شهر را تکان داده بود نکرد.٥
ده – تبلیغات دشمن زمانی می تواند علیه خودش به کار رود که به تقلیل پرستیژ ( اعتبار) دشمن بیانجامد یا پشتوانه برای مضامین تبلیغاتی علیه او محسوب شود.
بهره برداری از ضد تبلیغ همواره در دستور کار رسانه های جمهوری اسلامی قرار داشته است،تولید و پخش فیلم های نظیربایکوت (محسن مخملباف )،نیمه پنهان( تهمینه میلانی)،اعتراض (مسعود کیمایی) و چاپ کتابهای نظیر شورشیان آرمانخواه ( مازیار بهروز )به همراه صدها برنامه رادیو و تلویزیونی که علیه جریانات چپ و مترقی در ربع قرن اخیر ساخته شده است هر یک با مضامین متفاوت بخش هایی از محتوای پیام های جریانهای بدیل انقلابی را با وارونه سازی علیه خود آنان به کار گرفتند.٦
یازده – تبلیغات سیاه زمانی به تبلیغات سفید ارجح است که در کوتاه مدت اعتبار کمتری بیابد یا تاثیرات ناخواسته به ارمغان می آورد.
روش بی آبرو ساختن دشمن توسط جمهوری اسلامی با وجود آنکه از تاثیر چندانی برخوردار نیست اما حداقل برای توجیه نیروهای خودی کار آمد است.
نمونه عینی:آیت الله جنتی رئیس قوه قضائیه سابق بارها اعلام کرد که روزنامه نگاران نا همسو با حکومت از سازمان سی ای ا پول دریافت کرده اند ، خزعلی و روزنامه کیهان نیز بارها این ادعا را بدون آنکه هیچ شاهدی ارائه دهند تکرار کردند.
دوازده- پروپاگاندا باید با استفاده ازپرستیژ رهبران پیش رود.
جمهوری اسلامی با به میدان آوردن رهبرانش سعی دارد به پروپاگاندای خود اعتبار بیشتری ببخشد هر چند که این عمل خود نوعی واکنش منفی را در توده ها بر می انگیزد امابه تقدیس هرم قدرت در میان نیروهای جمهوری اسلامی می انجامد.
سیزده- پروپاگاندا باید دقیقا زمان بندی شده باشد:
الف- رسانه ها باید مخاطب را به سوی جنگ تبلیغاتی بکشانند
ب- کارزار تبلیغاتی باید در بهترین زمان ممکن آغاز شود
ج- یک موضوع تبلیغاتی باید تکرار شود اما نباید به کاهش تاثیر منجر شود
هرگاه موضوعی که به جلب مردم برای مشارکت نیازمند باشد جمهوری اسلامی تبلیغات هماهنگی را آغاز می کند.شرکت در راهپیمایی هایا انتخابات نمایشی از جمله مواردی هستند که زمان بندی را ایجاب می کند.
چهارده- پروپاگاندا باید وقایع و افراد را با تعابیر و یا شعارهای مشخص متمایز کند:
الف- باید واکنش های مورد نظر را که زمینه آن قبلا در مخاطبان ایجاد شده را بر انگیزد
ب- آنها باید این قابلیت را داشته باشند که به آسانی فرا بگیرند
ج- آنها باید دائما مورد استفاده قرار بگیرند اما فقط در موقعیت های خاص
د- آنها باید مانند بومرنگ به هدف اثبات کنند و بازگردند
تعابیر و اصلاحاتی که جمهوری اسلامی در برچسب زدن به افراد و وقایع به کار می برد بطور دائم در رسانه هایش تکرار می شود تا مخاطب را آماده پذیرش آن و ارزشهای حامل آن کند، دسته بندی افراد به معتقد به جمهوری اسلامی و مخالف واستفاده از گفتمان فاشیستی برای نامیدن رهبر حکومت اسلامی از مواردی ست که جمهوری اسلامی سعی می کند از این طریق به تثبیت ارزشهای خود یاری رساند.
پانزده- پروپاگاندا برای غیر نظامیان باید از برانگیختن امیدهای واهی که در آینده ممکن است بر باد رود پیشگیری کند.
رسانه ها و به ویژه فیلم ها و سریالهای تلویزیونی در جمهوری اسلامی وانمود می کنند که حاکمیت با هیچ مشکلی مواجه نیست به این ترتیب طبقه متوسط به تلاش بیشتر برای استحکام پایه های اقتصادی و اجتماعی ش فرا خوانده می شود.
شانزده- پروپاگاندا برای غیر نظامیان باید به میزان مطلوبی تولید اظطراب کند:
الف- تبلیغات باید اظطراب پیامدهای ناشی از شکست را تقویت کند
ب- تبلیغات باید سایر اظطراب ها(جز اظطراب شکست) را چنانچه خیلی بالا باشد و خود مردم قادر به کنار آمدن با آن نباشند، کاهش دهد
جمهوری اسلامی حکومتی ست که با بحران خارجی زنده می ماند،از همین رو بطور دائم سعی دارد تا با بازنمایی بحران در رسانه ها مردم را به کنترل خود(Self Control) و سازگاری فراخواند.
نمونه عینی:اظهارات اخیر برخی از مقامات آمریکایی مبنی بر لزوم همکاری بیشتر جمهوری اسلامی با آمریکا و دست برداشتن از برنامه تسلیحات هسته ای توسط پروپاگاندای داخلی به تهدیدات تمام عیار نظامی بدل شده است که زمینه را برای سرکوب و تشدید خفقان در کشور به بهانه خطر قریب الوقوع فراهم می آورد.
هفده- پروپاگاندا برای غیر نظامیان باید منجر به کاهش نا امیدی شود:
الف- نا امیدی هایی اجتناب ناپذیر باید پیش بینی شوند
ب- نا امیدی های اجتناب ناپذیر باید در چشم انداز مقابله قرار گیرند
شعار امید زائی توسط خامنه ای در دوران ریاست جمهوری اسلامی رفسنجانی مطرح شد و به این ترتیب سریال های تلویزیونی و سینما به مسائل و دغدغه های طبقات مرفه و متوسط پرداختند تا از بازنمایی بحرانهای داخلی و معظلات غیر قابل حل اقتصادی ، فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی جامعه پرهیز شود.
هجده- پروپاگاندا باید به جایگزینی پرخاشجویی به کینه های مشخص و هدفیابی شده به دشمن کمک کند.
پروپاگاندای جمهوری اسلامی با بهره برداری از مذهب کوشیده است تا با تاثیرات کاریزماتیک گروهی که آمادگی دست زدن به هر گونه جنایتی از قبیل حملات وحشیانه به خوابگاه های دانشجویان، را تربیت کند.
نوزده – پروپاگاندا نمی تواند بلافاصله بر قابلیت مقابله تاثیر بگذارد، اما در عوض باید واکنش یا بازدارندگی یا هردوی آنها را عرضه کند.
هنگامی که حاکمیت در موضع انفعال قرار می گیرد از طریق دست زدن به تبلیغات سیاسی تلاش می کند تا موقتا هم که شده از فشار افکار عمومی بر خود بکاهد تا فرصت بیشتری برای مقابله بیابد.
نمونه عینی: هنگامی که زهرا کاظمی در زندان و زیر شکنجه به قتل رسید، بار دیگر خاتمی همچون شبیخون به کوی دانشگاه وارد میدان شد و نمایش دیگری از هیئت تحقیق به راه انداخت و رسانه های حکومتی نیز بطور وسیع این موضوع را پوشش دادند که هیئت تحقیق رابدل به راه حل برون یافت جمهوری اسلامی از این بحران کردند. نتیجه کار همچون کوی دانشگاه روشن بود در آنجا یک سرباز را به جرم دزدیدن ریش تراش به چند هفته ای زندان کردند و در این جا متهم اصلی را تبرئه کردند.
با این همه به دلیل تحولات تکنولوژیکی که در عرصه ارتباطات رخ نموده است کار آمدی این اصول نوزده گانه گوبلز توسط هر حکومت دیکتاتوری از جمله جمهوری اسلامی به حداقل رسیده است ، دو عامل ضعف تئوریک از سویی و بی انگیزه بودن کارچرخانان رسانه ای رده پائین و میانی جمهوری اسلامی خود به عاملی برای کم تاثیر بودن پیام های ارائه شده از سوی این رسانه ها بدل شده است.٧
نمونه عینی این امر تضاد حجم برنامه های مذهبی صدا و سیما با میزان مخاطب و تاثیر گذاری در باور ها و نگرشهای مردم به ارزشهای تخمیل شده است.
در حالی که در ربع قرن اخیر برنامه درسهایی از قرآن حجت السلام قرائتی بطور دائم پخش شده است و هزینه تولید و پخش هر قسمت از بطور متوسط به بیش از هفت میلیون تومان بالغ شده است این برنامه در رده بندی چند سال اخیر مرکز تحقیقات صدا و سیما پائین ترین میزان مخاطب هفتگی را داشته است و در حالی که تولید و پخش برنامه های مذهبی در معاونت سیما در اولویت دوم قرار دارد این برنامه ها بنا بر نظرسنجی های مرکز تحقیقات صدا و سیما کمترین میزان مخاطب را دارند.
در سالهای گذشته ستاد اقامه نماز ومعاونت سینمایی وزارت ارشاد به فیلم هایی که در آنها نماز خواندن به نمایش در می آمد جایزه می دادند و ضمن ارتقا درجه بندی کیفی آن به کارگردان و تهیه کننده آن سکه طلا جایزه می دادند در نتیجه تعداد زیادی فیلم در آن سالها با نمایش نماز خواندن بدون هیچ گونه تمهید دراماتیک ساخته شد اما تاثیر آن به عنوان یک عامل تحمیلی خارج از روایت به سرعت با مقاومت تماشاگر روبرو می شد.
advertisement@gooya.com |
|
آن چه مشخص است آن است که رسانه های جمهوری اسلامی نیز همانند حاکمیت با بحران فقدان مشروعیت مطلق روبرو هستند و در نتیجه هر روز که می گذرد از کارآیی و اثرمندی آنها نه تنها در میان توده های مردم بلکه در میان محافل خودی نیز کاسته می شود.
از همین رو ست که رسانه های آلترناتیو و زیز زمینی نقشی کاملا حیاتی در تحولات آتی بر دوش دارند.دوربین ها ،قلم ها و صدا ها اکنون باید آینده را در نظر آورند.
امید حبیبی نیا
پژوهشگر ارتباطات
omidha@gmail.com
-------------------------------
پانویس ها:
یک :دیپلماسی پینگ پنگی غرب در برابر چین در دهه هفتاد به دیپلماسی سینما در دهه نود در برابر جمهوری اسلامی بدل شد. از این طریق با ترسیم چهره ای متمدن و فرهنگی از حاکمیت اسلامی تلاش شد تا گسترش روابط با این رژیم نزد افکار عمومی غرب توجیه شود.زد و بندهای اقتصادی از طریق دلالهای شناخته شده و مجراهایی چون بازار فیلم که با سخاوتمندی میزبان صدها انتخاب کننده فستیوال ها و توزیع کننده ها است عامل دیگری در این میانه است که به صدور فیلم های ایرانی در غرب یاری می رساند.امروز غیر ممکن است که در جشنواره ای چون کن ، لوکارنو ، نیویورک، لندن و صدها جشنواره کوچکتر دیگر فیلمی از ایران حضور نداشته باشد!
شعار گفتگوی تمدنهای خاتمی نیز موهبتی برای اتحادیه اروپا و حتی بیل کلینتون برای اعطای چهره ای متفاوت به رئیس جمهور اسلامی بوده است.
دو:بنا بر آمار موجود میزان مسجد سازی توسط دولت خاتمی در تمام دوران حیات اسلام در ایران و از جمله عهد صفویه و قاجار بی سابقه بوده است، تعداد مساجدی که در هشت سال گذشته در تهران ساخته شده است پنج برابر کل تعداد مساجدی ست که در هجده سال گذشته توسط جمهوری اسلامی ساخته شده بود این تعداد تا پایان سال جاری به سه هزار و دویست مسجد جدید بالغ می شود که هزینه بنای هر یک از آنها با امکان ایجاد یک مدرسه مجهز و یا یک درمانگاه متوسط برابری می کند.
سه: دکترحمید مولانا که نیمی از سال را به عنوان مهمان در ایران و در صدا و سیما ، بیت رهبری، وزارت خارجه، روزنامه کیهان و مراکزی نظیر آن به سر می برد در نیمی دیگر به مصاحبه باصدا و سیما و ارائه رهنمود یا نوشتن مقاله برای روزنامه کیهان مشغول است وی رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه واشنگتن و رئیس انجمن ارتباطات سیاسی و از طراحان قانون مطبوعات و قوانین رسانه ای در حکومت و از مشاوران دائمی صدا و سیما محسوب می شود.
چهار:حبیبی نیا،امید؛ شکست صدا و سیمای جمهوری اسلامی در ایجاد همگرایی سیاسی در زمان انتخابات هفتم مجلس اسلامی؛خبرنامه گویا؛اردیبهشت هشتاد و سه
پنج: نگاه کنید به: حبیبی نیا، امید: شراره های آفتاب، خاطراتی از خیزش هجده تیرماه هفتاد و هشت.
شش: نصیبی ،بصیر:راه کن از قندهار می گذرد،آلمان، هشتاد و سه
هفت:نگاه کنید به:
Goebbels' Principles of Propaganda by Leonard W. Doob, published in Public Opinion and Propaganda; A Book of Readings edited for The Society for the Psychological Study of Social Issues.
سینما در دیدگاه http://omidh.blogfa.com