رحمت قاسم بیگلو: آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران روز گذشته با طرح مجدد فتوای قتل نویسنده آیه های شیطانی، سلما ن رشدی نویسنده کتاب را مرتد و خون وی را مباح دانست. با گذشت سالها از مسکوت ماندن فتوای آیت الله خمینی درباره سلمان رشدی بار دیگر سخنان جانشین وی جان این نویسنده انگلیسی را در مخاطره قرار داد. در این باره از علی کشتگر فعال سیاسی در پاریس پرسیدم دلایل طرح دوباره ارتداد سلمان رشدی در این موقعیت چه می تواند باشد در حالی که ایران به شدت به دنبال جلب حمایت اروپاست؟
علی کشتگر: بازگشت " رهبر جمهوری اسلامی" به این فتوا خبر از شدت دعواهای درون نظام حاکم بویژه کشمکش های میان اقتدارگرایان می دهد.
آقای خامنه ای برای ادامه خودکامگی، تکیه گاه قابل اعتمادی مگر لایه ها و باندهای افراطی و مکتبی که می شود آنان را جریان فاشیستی جمهوری اسلامی نامید، ندارد.
این جریانات به شدت با پراگماتیسمی که در گروههای موسوم به اصلاح طلب و یا درمیان برخی از سخنگویان جمهوری اسلامی امثال هاشمی رفسنجانی و نیز روحانیون سنتی دیده می شود، مخالف اند و آن را نافی و ناسازگار با موجودیت خود می بینند.
ببینید، آقای خامنه ای نه فقط یک ملت را با ادامه خودکامگی خود در مخالفت می بیند، بلکه قطعا متوجه این واقعیت نیز هست که نیمی از نظام اسلامی حاکم نیز با او مساله دارد و مدام هم به خیل مساله داران درونی نظام افزوده می شود. حالا هم روحانیت سنتی وابسته به نظام حاکم، هم اصلاح طلبان هم تکنو کرات ها و هم پراگماتیسمهای جناح راست هریک به نوعی با روش های جنون آمیز و یک جانبه آقای خامنه ای و قبضه کامل قدرت در دست او و باندهای نظامی و گروههای وابسته به آنها که جمهوری اسلامی را در بن بست قرار داده و حیات آن را تهدید می کند سربه مخالفت برداشته اند.
مثلا همه آنها با ادامه کار سعید مرتضوی و باندهای آدم کشی که در پشت دادستانی تهران و دستگاه قضائی رسوائی های بزرگی برای خود رژیم به بار آورده بتدریج به مخالفت برخاسته اند، اما طبعا آقای خامنه ای سرنوشت خود را با سرنوشت این جریانات گره زده و ناچار به دفاع از آنان است.
خب در چنین شرایطی " رهبر جمهوری اسلامی برای حفظ سلطه خود ناچار است مطابق خواست و روحیه افراطی ترین جریانات جمهوری اسلامی عمل کند تا بتواند آنان را در پشت سر خود علیه صداهای مخالفی که از درون و بیرون نظام به گوش می رسد بسیج کند. پس می شود گفت که علم کردن دوباره فتوای قتل سلمان رشدی بازگو کننده این واقعیت است که آقای خامنه ای به شدت احساس ضعف و احساس خطر می کند و چاره ای جز این نمی بیند که به بهای بی اعتبارتر کردن جمهوری اسلامی درعرصه جهانی اعتبار خود را در میان باندهای افراطی و تندروهای نظامی حفظ کند. و این جریانات را برای مقابله با تهدیدهائی که از درون اقتدار وی را به چالش خوانده اند، آماده نگهدارد.
رحمت قاسم بیگلو: می دانید ایران به شدت به دنبال حمایت بین المللی بویژه اروپاست آیا طرح این مسئله در این موقعیت ممکن است موجب پیامدهایی در پایتخت های اروپائی بشود؟
advertisement@gooya.com |
|
علی کشتگر: قطعا چنین خواهد بود. قدرت های بزرگ اتجادیه اروپا از جمله فرانسه، انگلیس و آلمان پس از سالها مماشات در برابر جمهوری اسلامی در ماههای گذشته بتدریج مواضع خود را در قبال سیاستهای هسته ای جمهوری اسلامی و سرکوب حقوق بشر در ایران قاطع تر و یکدست تر کرده اند و تا حدود زیادی میان اتحادیه اروپا و ایالات متحده در برابر نظام حاکم در ایران هماهنگی پدید آمده است. آقای خامنه ای و گروههای تندروی زیر رهبری او در گذشته امیدوار بودند که با قبول برخی از پیشنهادات اروپا میان آمریکا و اروپا اختلاف بیندازند و در فضایی که تضاد میان اروپا و آمریکا بر سر ایران ایجاد می کند، مانور کنند. اما نزدیکی ها و هماهنگی های میان اروپا و آمریکا در قبال جمهوری اسلامی این فضا را از دست آنان گرفته و بکلی این گروهها را به نومیدی کشانده است. طبعا بازگشت مجدد آقای خامنه ای به فتوای آقای خمینی از جمله نشانه این نومیدی او از اروپا هم است. بدیهی است که بازگشت خامنه ای به فتوای قتل سلمان رشدی نمایندگان دیپلماسی ایران را در اروپا بی اعتبارتر می کند. چرا که همین نمایندگان مثلا وزیر خارجه جمهوری اسلامی دو سال پیش به اروپائیان وعده داده بود که از این پس این فتوا مسکوت گذاشته خواهد شد، اما سخنان تازه خامنه ای همه توافق های پیشین را نقض کرد.