"جمال كريميراد سخنگوی قوه قضائیه در گفتوگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در پاسخ به برخي ادعاها مبني بر وجود سلولهاي انفرادي در كشور گفت: در تمام دنيا مانند بروكسل كه از نزديك آن را مورد بازديد قرار داديم هم برخي محكومان را به صورت انفرادي نگهداري ميكنند؛ اما در ايران اينگونه نيست.
در كشور (ایران) متهمان را در ابتداي رسيدگي به پرونده و براي انجام تحقيقات بعضا به تنهايي و براي زمان محدودي و با دستور قاضي نگه ميدارند و اين به معناي انفرادي نيست. سلول انفرادي بر خلاف قوانين و مقررات است و چنين چيزي در كشور وجود ندارد حتي قوهي قضاييه تاكيد دارند كه مكانهاي انفرادي دقيقا بررسي شوند تا مطابق روال پسنديدهاي باشد و به نحوي نباشد كه موجب فشار روحي و رواني بر زنداني شود.... جز اين موارد نميدانم انفرادي مورد نظر مدعيان چيست."
سخنگویی قوه قضائیه واقعا کار سختی است و چه کریمی راد آن را بعهده داشته باشد و چه مشاور قبلی شورای نگهبان آقای الهام فرقی نمی کند . به هر حال برای اینکه کار چنین فردی راحت شود و بتواند از اقدامات قوه قضائیه یک نظام اسلامی که داعیه دار عدالت علوی نیز هست به درستی دفاع کند ، دادن یک دستورالعمل به او که بر آن اساس در نشستهای مطبوعاتی ظاهر شود ، کاملا منطقی و قانونی است .
بر همین اساس اطلاع حاصل شده است که دادستان مشهور قرن حاضر سعید مرتضوی (رئیس افتخاری قوه قضائیه ) چنین دستور العملی را پس از هماهنگی های لازمه با شورای نگهبان ، بعضی از راهیافتگان به مجلس شورای اسلامی ( دوره هفتم) و حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی تدوین کرده و پس از امضا جهت استفاده به جیب سخنگوی محترم دوخته است که قبل از نشستهای مطبوعاتی یکبار مرور کند .
اما از آنجا که ظاهرا تبحر دادستان محترم در مورد دوختن یک دستور العمل به جیب سخنگوی قوه قضائیه ، به اندازه مهارت نامبرده در زدن جسم سخت به سر نبوده است ، درنشست اخیر ایشان با خبرنگاران یک نسخه از این دستورالعمل که مهر محرمانه دادستانی نیز بر بالای آن نقش بسته است بدلیل شل بودن و در نهایت پاره شدن محل دوخت جیب سخنگوی نامبرده ( و یا اصابت یک جسم سخت به جیب ایشان !) ، بدست یکی از خبرنگاران افتاده است.
این دستورالعمل در 13 ماده به شرح زیر می باشد : (توضیح لازم اینکه علت 13 ماده ای بودن این دستورالعمل از نحسی خود مرتضوی بوده است و ربطی به نگارنده ندارد .)
دستورالعمل سخنگویی قوه قضائیه در 13 ماده
1-تاکید بر نداشتن زندانی سیاسی در ایران
2-هر شهروند ایرانی متهم و همچنین مجرم است مگر اینکه خلافش را ثابت کند و قانون اساسی در این رابطه کشک محض می باشد .
3-قوه قضائیه هیچگاه نمی داند و نباید بداند که ادعای برخی در مورد انفرادی چیست .
4-همیشه وکلای متهمین – بویژه سیاسی ها – به جای اشتباهی مراجعه کرده اند و در این مورد هیچ استثنائی وجود ندارد . همچنین خود متهمین نیز برای اعتراض نسبت به نوع برخورد با آنها در زمان بازداشت ، به جاهای اشتباهی می روند . آغوش لطیف مرتضوی عزیز بعنوان دادستان به روی آنها باز است ! و اصلا اهمیت ندارد که این متهمین اساسا به خود دادستان و دادستانی اعتراض و شکایت داشته باشند چرا که به هر حال همه راهها به اتاق ایشان ختم می شود .
5-لیست سازمان زندانهای کشور و ثبت نام متهم در آن و امکان مراجعه خانواده او و یا خدای نکرده وکیلش از جمله قرتی بازی هایی است که این غربی های دربدر در آورده اند . اصلا تا زمانی که اتهام متهم ثابت نشده است برای حفظ آبروی او از دادن هر گونه مشخصات او حتی به خانواده و وکیل او خودداری می شود و این خود نشانه این است که حفظ آبروی متهم حتی در مقابل خانواده و وکیلش برای قوه قضائیه حائز اهمیت است .
6-همیشه باید اعلام کرد که هر متهمی که بازداشت شده ، در زندانهای تحت نظارت سازمان زندانها بوده است اما از ذکر نام حتی یکی از این بازداشتگاهها خودداری شود.
7-منظور از مدت کوتاه و محدود نگهداری متهم در زندان انفرادی در موارد خاص و به دستور قاضی ، بالای 3 ماه (90 روز و شب با احتساب ایام تعطیلات رسمی و جمعه ها ) می باشد .
8-به محلی به شکل مستطیل که با دیوارهای بلند احاطه شده و پنجره ای کوچک جهت آزار روانی متهم وجود دارد و امکان تنفس صحیح هم در آنجا وجود ندارد به زبان قوه قضائیه سوئیت می گویند .
9-قانون فقط در موارد احتمال تبانی مجوز بازداشت انفرادی را صادر کرده است و این تقصیر قوه قضائیه نیست که همه متهمان روزنامه نگار و وبلاگ نگار و آزادی نگار احتمال تبانی با همدیگر دارند .
10-شیوه پاسخ دادن صریح و شفاف در مورد وضعیت هر متهمی که به نحوی جامعه رسانه ای ایران نسبت به آن حساس شده است به این شرح است : ایشان دارای برخی از اتهامات در مورد برخی مسائل هستند که برخی شکایتهای خصوصی از طرف برخی از شاکیان از آنها شده است . برخی از قاضیان دستور بازداشت ایشان را بر اساس برخی اختیارات ویژه که قانون به ایشان داده است صادر کرده است و در حال حاضر ایشان در برخی از بازداشتگاههای قانونی بسر می برند.
11-در کشور ایران نگهداری انفرادی ( آنهم در ابتداي رسيدگي به پرونده و براي انجام تحقيقات بعضا به تنهايي و براي زمان محدودي و با دستور قاضي) و همچنین مکان انفرادی وجود دارد . اما سلول انفرادی وجود ندارد چرا که سلول کلمه ای غربی است و طبیعی است که قوه قضائیه آن را انکار کند و به این طریق سخنگوی محترم از لحاظ شرعی نیز دروغی نگفته است .
advertisement@gooya.com |
|
12- به حمد ا... با حمایتهای ویژه شورای نگهبان سخنگوی محترم می تواند وقتی که فشار افکار عمومی در مورد تغییر و یا اصلاح یکی از مواد قانونی زیاد باشد با کمال میل ، موافقت قوه قضائیه را با آن اعلام کند .( سخنگوی محترم کنونی باید به خاطر داشته باشد جناب آقای الهام جهت ایجاد همین هماهنگی ها مدتی پیش به توصیه شورای نگهبان بعنوان سخنگو به قوه قضائیه تشریف آورده بودند . پس باید خیالش راحت باشد و اعلام کند که اگر هم کم و کسری هست از قانون است و قوه قضائیه فقط مجری است .)
13-پیرو بازدید سخنگوی محترم از بخشی از دنیا بنام بروکسل ، باید دقت بفرمایند که تفاوت تهران با بروکسل این است که در آنجا اغلب صحبتهای سخنگوی سیستم قضائی دفاع از متهمین است اما در ایران اغلب نشستهای مطبوعاتی برای دفاع از خود سیستم قضائی و بویژه بخش دادستانی برگزار می شود .
توصیه دلسوزانه : به دادستان شهیر سعید مرتضوی توصیه می شود از دوختن شل و سفت چنین دستورالعملهایی به جیب سخنگوی محترم قوه قضائیه خودداری کند . حداقل اگر خود ایشان وقت برای آموزش ندارند ، همسر پزشک خود را برای آموزش خیاطی به کلاسهای خصوصی بفرستند و یا اینکه از دانش طبی ایشان در بخیه زدن استفاده کنند .
سيامك ثناالدین
وبلاگ يك ذره حرف http://yekzareharf.blogspot.com