بنابر متون تاريخي، خليج فارس و جزاير سه گانه آن برخلاف ادعاي امارات، دست کم از دوران اين شوشيناك، پادشاه عيلامي از۱۱۶۵ سال پيش از ميلاد، ايراني بوده اند.
سران كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس در بيانيه پایانی بيست وپنجمين نشست خود در منامه (بحرين) ،همچون نشست های سابق، بار ديگر اين ادعا را مطرح کردند که جزایر سه گانه ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک متعلق به ايران نيست و از تلاش برای اعاده حق حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه خبر دادند.
در بيانيه اين اجلاس، سران شوراي همكاري كه وليعهد عربستان به علت اختلاف با بحرین به دليل امضای توافقنامه با واشنگتن در آن شركت نداشت، شیوخ خلیج فارس علاوه بر توجه ويژه به موضوع جزاير سهگانه ايراني، بندي از بيانيه پاياني خود را نيز به همين موضوع اختصاص دادند.
دراین بند آمده است كه با ادامه اشغال جزایر سه گانه امارات از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران، سران شورای همکاری همچنان برمواضع ثابت و معروف در این مساله که همه بیانیه های سابق نیز بر آن تاکید داشتهاند، تاکید می کند و از حق حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ وتنب کوچک و آب های منطقه ای و هوایی وفلات قاره و منطقه اقتصادی حمایت می کند و آن را جزو لاینفک امارات تلقی می کند.
در ادامه این بند از بی اعتنایی ایران به ادعاهای امارات و شیوخ خلیج فارس ابراز تاسف شده و آمده است كه شورای همکاری از اینکه تماس های مداوم با جمهوری اسلامی ایران برای حل این مساله که می تواند در امنیت و ثبات منطقه سهیم باشد، تاکنون بی نتیجه مانده است ، ابراز تاسف می کند.آنها تاكيد كرده اند كه از همه وسائل و راه ها برای اعاده حق حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه استفاده خواهند کرد و از جمهوری اسلامی ایران می خواهند به تلاش های امارات و جامعه بین المل برای حل این مساله به شیوه مسالمت آمیز چه با مذاکرات مستقیم یا ارجاع آن به دادگاه عدالت بین المللی پاسخ دهد.
شيخ راشد بن عبدالله النعيمي وزير خارجه امارات متحده عربي چندي پيش در گفت و گو با شبكه خبري الجزيره ادعا كرده بود كه سه جزيره تنب كوچك و بزرگ و ابوموسي در سال هاي ۱۹۷۱ و ۱۹۹۱ قبل و بعد از انقلاب، توسط ايران اشغال شده است.پس از آغاز به كار دولت محمد خاتمي و اجراي سياست تنش زدايي در منطقه، امارات كه تا پيش از آن تلاش مي كرد با مطرح كردن موضوع جزاير آن را به يك بحران عربي _ ايراني بدل كند، موضع نرمتر اتخاذ كرد و با تشويق تهران تلاش داشت تا از طريق گفت وگو موضوع را حل كند. مقامات تهران هم درخواست هاي گهگاه امارات را براي گفت وگو پاسخ گفته اند اما با توجه به تقارن زمان طرح درخواست هاي اين شيخ نشين با هنگامه بي ثباتي سياسي در منطقه، به نظر مي رسد امارات به دنبال يافتن فضاي ويژه اي است كه درخواست هاي خود را به شكلي ديگر مطرح كند.
جغرافياي جزاير سه گانه ايراني
مجموع جزاير و شهرستان ابوموسي با وسعتي بيش از ۶۸ كيلومتر مربع مشتمل بر جزاير ابوموسي، جزيره تنب كوچك، سيري، فرور بزرگ و فرور كوچك است. بنا بر تحقيقي كه ايرج افشار سيستاني پژوهشگر ايراني انجام داده است، جزيره ابوموسي با وسعت ۱۲ كيلومتر مربع، تنب بزرگ با ۱۱ كيلومتر مربع و تنب كوچك با ۲ كيلومتر مربع مساحت، همراه با ساير جزاير ايراني خليج فارس، دنباله چين خوردگي هاي زاگرس محسوب مي شوند.جزيره ابوموسي يكي از ۱۴ جزيره استان هرمزگان و نزديك ترين پهنه خشكي از خاك ايران به خط استوا است كه در طول ۲۲۲ كيلومتري بندرعباس و ۷۵ كيلومتري بندر لنگه واقع است. نام جزيره ابوموسي به صورت هاي مختلف در تاريخ ايران به كار گرفته شده است كه از آن جمله مي توان به بوموسي، غضنفر، بوم موسي _ بوموف، بابا موسي، و گپ سبزو اشاره كرد. اين جزيره با طول و عرض حدود ۵/ ۴ كيلومتر به عنوان يكي از مراكز صدور نفت خام كشور با ظرفيتي قابل توجه محسوب مي شود. به دليل نبود آب شيرين و اراضي مناسب كشاورزي بيشتر مردم ابوموسي، ماهيگيرند. در اين جزيره معدن خاك سرخ نيز وجود دارد.
جزيره تنب بزرگ به مساحت بيش از ۱۰ كيلومتر در فاصله ۱۴ مايل دريايي از جنوب غربي جزيره قشم واقع شده است.جزيره تنب كوچك مثلث شكل و در ۶ مايلي غرب جزيره تنب بزرگ قرار دارد. فاصله آن تا مركز استان از طريق دريا حدود ۱۰۵ مايل دريايي و مساحت آن حدود ۲ كيلومتر مربع است. اين جزيره غيرمسكوني است.
سه گانه هاي سه هزار ساله ايراني
خليج فارس و جزاير آن از جمله ابوموسي در روزگار عيلاميان به ويژه در زمان سلطنت «شيلهك اين شوشيناك» در ۱۱۶۵ سال پيش از ميلاد تحت تسلط اين سلسله بوده است. در دولت ماد نيز جزاير خليج فارس جزو يكي از ايالت هاي جنوب غربي و سپس جزو ساتراپ (استان) چهاردهم دولت ماد به نام «درنگيانه» و بخشي از كرمان بود. در دوران هخامنشيان اين جزاير از جمله جزاير ابوموسي و تنب كوچك و بزرگ به موجب بند ۶ ستون اول كتيبه بيستون جزو استان پارس بوده است. همچنين در دوران اشكانيان در روزگار سلطنت مهرداد اول (۱۷۱- ۱۳۸ پيش از ميلاد) بنادر و جزيره هاي پارس تحت حكومت اين سلسله قرار گرفت.
در عهد ساسانيان جزاير و بنادر خليج فارس جزو قلمرو ايران و شهر اردشير از استان پارس و جزو پادكيسان نيمروز بود.پس از ورود اسلام به ايران در دوره اقتدار آل بويه از ۳۲۲ هجري قمري بنادر و جزاير سراسر كرانه هاي خليج فارس در قلمرو فرمانروايي آنها قرار داشت. اين فرمانروايي به دست سلجوقيان كرمان ادامه داشت تا اين كه پس از انقراض ملوك كيش در سال ۶۲۶ هجري قمري در روزگار اتابكان فارس و ايلخانان مغول، والي هاي درياي فارس يا ملوك هرمز در جزيره كيش سكني گزيدند و تا سال ۷۷۹ هجري قمري بر تمام جزاير خليج فارس و درياي مكران- عمان- حكومت كردند.تيموريان نيز خراج جزيره كيش و ساير جزاير خليج فارس را تا سال ۸۷۳ هجري قمري كه در ايران حكومت داشتند، جزو فارس محسوب و وصول مي كردند.
حاكميت استعمار نوين بر سه گانه هاي ايران
با ورود پرتغالي ها به خليج فارس و آغاز فعاليت هاي استعمار نوين در منطقه، جزاير اين خليج از جمله ابوموسي به اشغال دريانوردان پرتغالي درآمد. در روزگار سلطنت شاه عباس صفوي، پس از يك دوره طولاني نبرد، جزاير و بنادر ايراني در خليج فارس از جمله ابوموسي، قشم، هرمز و بحرين به وسيله نيروهاي ايراني آزاد شد كه به همين مناسبت بندر گمبرون به بندر عباس تغيير نام يافت.در سال ۱۱۴۷ هجري قمري(۱۷۳۵ميلادي) نادرشاه افشار، لطيف خان دشتستاني را به عنوان حاكم ايالت هاي جنوب ايران و كاپيتاني كل سواحل و بنادر و جزاير خليج فارس منصوب كرد كه اين فرد در سال ۱۷۳۶ ميلادي به بحرين لشكر كشيد و شيخ جبار هوله، ياغي بحرين را شكست داد و كليد دژ بحرين را براي نادرشاه فرستاد.
كريم خان زند نيز در سال ۱۱۷۹ هجري قمري (۱۷۶۵ ميلادي) بر سراسر منطقه فارس و جزاير خليج فارس از جمله ابوموسي و ... اعمال حاكميت كرد.در دوره قاجاريه آقامحمدخان پس از شكست دادن جانشينان كريم خان زند، موفق شد بر تمام ايران از جمله بنادر و جزاير خليج فارس مسلط شود. در روزگار فتحعلي شاه هم جزاير درياي پارس از جمله كيش، بحرين، ابوموسي، هندرابي، تنب بزرگ و تنب كوچك، فارور و ... جزو ايالت فارس محسوب مي شد و در سال ۱۲۶۳ هجري قمري، كرانه ها و جزيره هاي خليج فارس از جمله جزيره ابوموسي بخشي از ايالت «بنادر خليج فارس» شد.
در سال ۱۸۵۳ ميلادي بريتانيا كه از سال ۱۸۱۹ به بهانه حفظ امنيت در خليج فارس استقرار يافته بود، براي تثبيت سلطه خود، حكام منطقه را در كنفرانسي جمع كرد و آنها قراردادي را با عنوان صلح جاويدان امضا كردند كه به موجب آن بريتانيايي ها اجازه يافتند نه تنها به بهانه مبارزه با دزدان دريايي بلكه به بهانه حفظ امنيت خليج فارس بتوانند در هر حادثه اي كه در كرانه هاي خليج فارس اتفاق مي افتد، مداخله كنند. در سال ۱۸۱۹ ميلادي بريتانيا در پي اين كوشش ها جزاير ابوموسي و تنب بزرگ و كوچك را كه از روزگار كهن در تملك ايران و جزو لاينفك خاك آن بود، به اشغال خود در آورد.
دولت ايران در دهه نخست قرن ۱۳ بارها حق حاكميت خود را بر جزاير تنب و ابوموسي اعلام كرد و در تاريخ ۵ اسفند ۱۳۰۸ هم وزارت خارجه ايران، نامه اعتراضي را مبني بر برافراشتن پرچم بريتانيا بر فراز جزاير ابوموسي و تنب بزرگ به وزير مختار بريتانيا در تهران ارسال كرد. ايران در طول سال هاي بعد نيز همواره ضمن انجام اقدام هايي مشابه و نامه نگاري هاي متعدد كه همگي از اسناد معتبر حق حاكميت ايران محسوب مي شوند، بر احقاق حق خود پاي مي فشرد.تا اين كه در نيمه دوم سال ۱۹۷۱ دو كشور توافق كردند كه يك روز پيش از خروج نيروهاي بريتانيايي از خليج فارس، ايران نيروهاي خود را به جزاير مسكوني ابوموسي و تنب بزرگ و جزيره غيرمسكوني تنب كوچك اعزام كند. بدين ترتيب پس از حدود ۸۰ سال كه سياست استعمار برخلاف حقوق مسلم تاريخي، مانع اعمال حاكميت ايران بر اين جزاير شده بود، پس از گفت وگوهاي طولاني و پيگير، بار ديگر اين جزاير تحت حاكميت بر حق ايران قرار گرفت.
advertisement@gooya.com |
|
اما جزاير سهگانه از ادعاي مالكيت بيگانگان مصون نماندند. امارات متحده عربي ۳۲ سال است كه به طور مداوم بر ادعاهاي خود مبني بر مالكيت اين جزاير ايراني اصرار مي ورزد. ادعاهاي امارات بيش از هرچيز بر اساس خلقيات ناسيوناليستي اعراب شكل گرفت. يك ادعاي حيثيتي كه فاقد مبناي حقوقي و سياسي است و خود امارات هم به آن واقف است اما به اصرار اين كشور در متن برخي بيانيه ها گنجانده مي شود تا عقب نشيني عرب در برابر عجم تعبير نشود.اماراتي ها فراموش نمي كنند كه رابطه كشورشان با ايران طي چند سال گذشته بر اثر اصرار بر همين ادعا تيره بود و همين موضوع اثرات اقتصادي و سياسي منفي اي براي دو همسايه در پي داشت.
نسل جديد رهبران شيخ نشين امارات، پس از فوت شيخ زايد، چند هفته اي است كه قدرت را در اين سرزمين به دست گرفته اند. كارشناسان مي گويند انتظار اين است كه اين نسل نسبت به حقايق موجود منطقه و مسايل دوجانبه ديد واقع بينانه تري داشته باشد.اما افزوده شدن اين بند به بيانيه پاياني بيست وپنجمين نشست شوراي حكام خليج فارس ترديدهايي را دراين ميان دامن زده است.