نامه ميردامادى به صفارهرندى
گروه سياسى: «محسن ميردامادى» رئيس هيات اجرايى جبهه مشاركت در نامه اى به «محمدحسين صفارهرندى» وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى از صادر نشدن مجوز روزنامه ارگان اين حزب و نيز مطالب مطرح شده از سوى وزارت ارشاد درباره خبرنامه داخلى جبهه مشاركت انتقاد كرد. در بخشى از نامه ميردامادى آمده است: نگاهى كه جناب عالى و همكاران و همفكرانتان به مقوله تحزب و نقش و اثر آن در ساز و كار حكومت داريد و مواجهه شما با پديده نقد و انتقاد كه در همين نامه كوتاه نيز حداقل در سه فقره آن بروز يافته است، گواه روشنى است كه در بن مايه اين نگاه جايى براى مخالف و حق آزادى بيان وجود ندارد.اين نامه مى افزايد: جناب عالى سردبير روزنامه اى بوديد كه در طول دوران هشت ساله دولت اصلاحات در كنار ده ها روزنامه و نشريه همسو و در معيت شبكه هاى مختلف صدا و سيما، با هر چه در توان داشتند و نداشتند به نقد و مخالفت با دولت و مجلس اصلاحات و حاميان آن پرداختند و از اين نيز بارها پا را فراتر نهادند اما كوچكترين مضيقه اى براى آنان فراهم نشد، نه به اتهام سياه نمايى و دروغ زنى و نه با چوب توطئه و بحران آفرينى. اما درست از همان زمان كه تفكر جناب عالى و همراهانتان در انتخابات تغلب يافت، آخرين روزنامه دست و پا بسته اى كه گرايش به رقيب انتخاباتى نامزد مورد حمايت شما داشت مانند اسلاف خود به محاق توقيف رفت و تا امروز هم مجموعه احزاب و سازمان هاى حامى دكتر معين به بهانه هاى مختلف از داشتن حق سخن گفتن محروم اند. رئيس هيأت اجرايى جبهه مشاركت در نامه خود به صفار هرندى آورده است: گوهر استدلال شما در عدم توانايى به انجام تعهد خود در برابر احزاب، آن است كه وزارت ارشاد در هيات نظارت بر مطبوعات تنها يك راى دارد و هيات نظارت بر مطبوعات داراى شخصيت حقوقى مستقل است. اما سئوال اينجا است كه اولاً؛ آيا جناب عالى به تازگى متوجه اين امر شده ايد يا در هنگامى كه اين وعده را مى داديد به اين جنبه از مسئله هم توجه داشتيد؟ چرا وعده اى داده ايد كه توان انجام آن را نداريد؟ ثانياً؛ و مهم تر از آن اينكه آيا شما به صفت وزير ارشاد بودن وعده ها و شعارهايى مجزا از دولت براى خود داده ايد و يا اين كه مجموعه تعهداتى كه وزراى دولت نهم از جمله جناب عالى در برابر ملت و نمايندگان ادا نموده اند تعهدات دولت است؟ اگر حالت دوم است كه به زعم ما اينچنين است، آيا هيات نظارت كه آراى مجموعه نمايندگان دولت و رئيس جمهور در آن اعم از وزير ارشاد، وزير علوم، شوراى عالى انقلاب فرهنگى و سايران براى تحقق شعار دولت و دادن نشريه به احزاب كفايت مى كند، باز هم به همان راه مى رود كه شما مى گوييد؟ اين نامه مى افزايد: در پايان نامه وزارت ارشاد به دوران دولت هشتم و هيات نظارت بر مطبوعات در آن زمان اشاره شده است. جناب عالى و همكارانتان تغافل فرموده ايد كه هيات نظارت بر مطبوعات ذيل قانون مطبوعات مصوب مجلس پنجم تشكيل مى شود كه راه بر هرگونه اصلاح آن بسته بود و تركيب هيات نظارت در آن چنان صورت بندى شده بود كه تفكرى خاص در آن براى هميشه اكثريت داشته باشد. تمام تلاش مجلس ششم براى اصلاح اين قانون بود كه ناكام ماند، اما با اين وجود سابقه امر از آن حكايت مى كند كه هر بار تقاضاى نشريات حزبى نظير ارگان جبهه مشاركت ايران اسلامى و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى در دستور كار اين هيات قرار مى گرفته دوستان يا جلسه را از رسميت مى انداخته اند يا در دستور جلسه اخلال و با صدور مجوز مخالفت مى ورزيده اند. به همين دليل تقاضاى ارگان مطبوعاتى حزب مشاركت به گردن هيات نظارت جديد و جناب عالى افتاده است و اگر نبود وعده جناب عالى طبيعى بود كه با چنين تركيبى در هيات نظارت تكليف منتقدانى چون ما از پيش روشن بود.
advertisement@gooya.com |
|
ميردامادى با اشاره به اظهارات صفارهرندى در مصاحبه با روزنامه كيهان در رابطه با خبرنامه داخلى مشاركت افزوده است: اين ادعا از جنبه هاى مختلف قابل نقد بلكه محل تاسف است. نشريه داخلى مشاركت نزديك به چهار سال است كه با اخذ مجوزهاى مربوطه از وزارت ارشاد وقت منتشر مى شود و تاكنون جز در زمان تصدى جناب عالى كه يك بار تذكر دريافت كرده و پاسخ آن را نيز داده است نه مورد تذكر واقع شده و نه كسى مدعى غيرقانونى بودن آن شده است. همان گونه كه در نامه شماره ۹۰۳۴۸ج .م.د مورخ ۵ / ۱۱ / ۴۸ توضيح داده شده است، اين نشريه تنها براى اعضا و هواداران حزب كه متقاضى دريافت آن هستند و چه شخصاً و يا از طريق دفاتر حزب در سراسر كشور تقاضاى دريافت اين نشريه را مى نمايند به نشانى اعلام شده از سوى آنان ارسال مى گردد. البته در اين ميان كسانى هم وجود دارند (به عنوان نمونه تعدادى از نمايندگان فراكسيون اكثريت مجلس هفتم) كه صرفاً جهت اطلاع از مواضع حزب تقاضاى دريافت نشريه داخلى را نموده اند و حزب نيز با اولويت دادن به اعضا و هواداران خود چنانچه امكان ارسال آن براى اين دسته از افراد باشد براى آنان نيز به نشانى اعلام شده از سوى خود آنان نشريه داخلى را ارسال مى كند. جاى تاسف دارد كه جناب عالى يك طرفه به قاضى رفته ايد و اين اقدام كاملاً قانونى و شفاف را غيرقانونى خوانده ايد. جاى تعجب و تاسف است كه جناب عالى و همكارانتان چگونه با تك تك دريافت كنندگان اين نشريه تماس گرفته و دريافته ايد كه «گيرندگان اكثراً رابطه و تعلق تشكيلاتى ندارند». همين جا از جناب عالى و همكارانتان در وزارت ارشاد و ساير دستگاه هايى كه در اين امر مى توانند به شما و ما كمك كنند، مى خواهيم چنانچه كسانى به هر دليل به اشتباه نشريه داخلى حزب را دريافت مى كنند و شما از احوال آنان باخبريد، مرحمت نموده و اسامى آنان را به اطلاع ما برسانيد تا ما با حذف نام آنان از فهرست دريافت كنندگان نشريه به مزاحمت خود براى آنان پايان دهيم. به هر روى كماكان ما منتظر صدور مجوز انتشار روزنامه براى يك حزب قانونى توسط جناب عالى به عنوان رئيس هيات نظارت بر مطبوعات و وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى هستيم.