جمعه 29 اردیبهشت 1385

تحلیل کیسینجر از پرونده هسته ای ایران، آفتاب

آفتاب – سونیا انزابی نژاد: هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا و استاد روابط بین الملل، در مقاله ای در واشنگتن پست با عنوان، «آزمونی هسته ای برای دیپلماسی» به بررسی مساله هسته ای ایران و چگونگی برخورد غرب با آن پرداخته است. کیسینجر در این مقاله با اشاره به نامه اخیر احمدی نژاد به بوش، معتقد است این نامه را می توان از جنبه های مختلف مورد توجه قرار دارد.


از یک جهت می توان آن را اقدامی برای جلوگیری از تصمیم شورای امنیت علیه ایران دانست. با چنین دیدگاهی که این نامه را صرفا در حد یک عوام فریبی و ابزاری تبلیغاتی می داند، برخورد مقامات آمریکایی در نپذیرفتن آن، منطقی می نماید. اما نخستین ارتباط مستقیم رئیس جمهوری ایران با آمریکا پس از گذشت بیش از 27 سال از قطع روابط دو کشور می تواند مفهومی فراتر از یک سیاست تبلیغاتی ماهرانه داشته باشد.

وی می افزاید: این اقدام را می توان گشودن مسیری، برای مذاکره با آمریکا دانست و اکنون چالش پیش روی آمریکا این است که استراتژی خود را برای مواجهه با این مساله مهم پیش روی این کشور تعیین کند.

کیسینجر در ادامه مقاله با اشاره به چشم انداز کابوس واری که جهان با آن مواجه خواهد شد اگر سلاح های هسته ای تبدیل به بخشی عادی از تسلیحات همه کشورها شده و یا در اختیار گروه های تروریست قرار گیرد، می افزاید: به همین دلیل است که چگونگی برخورد جامعه جهانی با کشورهایی مانند ایران و کره شمالی حساسیت بسیاری می یابد.

به عقیده او شکست دیپلماسی، جهان را مجبور به انتخاب بین دو گزینه نامطلوب می کند؛ استفاده از نیروی نظامی و یا پذیرفتن جهانی پر از تسلیحات هسته ای.

او یادآوری می کند که حتی تصور اینکه اگر در حملات تروریستی نیویورک، لندن، مادرید یا بالی، از سلاح های اتمی استفاده می شد، چه فاجعه ای رخ می داد، وحشتناک است.

کیسینجر سپس به بررسی مذاکرات چند جانبه ای که با کره شمالی و ایران صورت گرفته است پرداخته و پیشنهادهای خود را برای پیشبرد موثر چنین مذاکراتی مطرح می کند.

به عقیده او مذاکرات شش جانبه با کره شمالی که شامل کشورهای کره جنوبی، چین، روسیه آمریکا و کره شمالی بود پیشرفتهای بیشتری نسبت به مذاکرات چهارجانبه ایران وکشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان در برداشت.

زیرا در سپتامبر گذشته توافق آشکاری در بیجینگ به دست آمد که بر اساس آن کره شمالی پذیرفت فعالیت های هسته ای خود را کنار بگذارد و در عوض ضمانت های امنیتی و اقتصادی کافی دریافت کند، اگر چه این کشور هنوز با تاکتیک هایی در به تاخیر انداختن جلسات مذاکره سعی می کند، زمانی برای ادامه فعالیتهای هسته ای خود به دست آورد اما در مورد ایران حتی یک توافق رسمی در مورد اهداف پیش رو وجود ندارد و ایران به هیچ وجه حاضر به توقف غنی سازی اورانیوم نیست.

کیسینجر سپس با اشاره به در خواستی که به تدریج به شکلی گسترده مطرح می شود مبنی بر لزوم ورود آمریکا به مذاکرات با ایران ، می نویسد، این موضوع در مذاکره با کره شمالی هم مطرح بود، اگر چه مساله ای فرعی به شمار می رفت.

در مورد کره شمالی این کشور مایل بود که با آمریکا وارد مذاکره دو جانبه شود ولی آمریکا از این مساله اجتناب می کرد زیرا معتقد بود در این صورت سایر طرفهای مذاکره کننده از قبول مسئولیتهای مشترک طفره می روند.

اما در مورد مساله هسته ای ایران، موضوع مذاکره دو جانبه حساسیت بیشتری می یابد و دشواری های فراوانی وجود دارد از جمله سابقه تاریخی طولانی از تنش های بین دو کشور که از زمان پیروزی انقلاب ایران ادامه داشته است؛ دشواریهایی که نامه احمدی نژاد هم نمی تواند باعث کاهش آنها شود.

اما با وجود این به دلایل بسیار از جمله دلایل امنیتی آمریکا نباید از طریق واسطه ها مذاکره کند، حتی اگر این واسطه ها متحدانی نزدیک باشند.
مذاکره مستقیم با کره شمالی و مذاکره با ایران در مورد عراق می تواند آغازی برای گفتگوی ایران و آمریکا در زمینه مساله
هسته ای باشد؛ اقدامی که می تواند به خروج از بن بست فعلی کمک کند.

کیسینجر در ادامه مقاله خود می نویسد: دیپلماسی نیازمند نیرویی تازه و انگیزه هایی جدید است. در گام نخست، آمریکا و متحدانش باید تبیین کنند که چه مدت زمانی را برای مذاکره در اختیار دارند. این مساله به اینکه ایران چند سال با دسترسی به سلاح اتمی فاصله دارد، بستگی دارد.

همچنین در هر برنامه ریزی برای یک مسیر دیپلماتیک باید به این نکته توجه شود که در سال 2008 دولتهای آمریکا و روسیه تغییر خواهد کرد و این مساله باعث ایجاد وقفه ای در فرآیند مذاکرات خواهد شد.

گام دوم این است که باید بین مذاکرات چند جانبه و قصد تغییر رژیم تفاوت قائل شویم. زیرا هیچ یک از کشورهای حاضر در مذاکرات چند جانبه با کره شمالی و ایران از استراتژی تغییر رژیم در این کشورها حمایت نمی کنند و هرگونه مذاکره برای خلع سلاح هسته ای مستلزم ارائه تضمین های اقتصادی و امنیتی است و همین مساله به خودی خود با طرح تغییر رژیم ناسازگار است.

بنابراین آمریکا اگر می خواهد از طریق دیپلماسی به این بن بست هسته ای پایان دهد باید تغییری در دیدگاه خود مبنی بر تغییر رژیم در این کشورها ایجاد کند. وی می افزاید: آمریکا باید با گسترش سلاح های اتمی مقابله کند ،صرفنظر از اینکه چه دولتی قصد دستیابی به آن را دارد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

کیسینجر در پایان با اشاره به دوران جنگ سرد می نویسد، مساله ای که اکنون جهان با آن مواجه است مشابه وضعیتی است که در سال 1938 پیش از جنگ جهانی دوم و همچنین پیش از آغاز جنگ سرد وجود داشت.

نگرانی و تردید در مورد قبول مسئولیت در مسیر دشوار دیپلماتیک که در پیش روست. شکست در این آزمون در سال 1938، یک جنگ مصیبت بار را در پی داشت و توانایی کنترل بر این شرایط در دوران جنگ سرد موجب کسب پیروزی بدون جنگ شد. اکنون دیپلماسی، آزمونی در پیش دارد، آزمونی که نتایجی سرنوشت ساز در پی دارد.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'تحلیل کیسینجر از پرونده هسته ای ایران، آفتاب' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016