یک شهروند ایرانی نامهاي را از جانب جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا، خطاب به محمود احمدينژاد، رئيسجمهور ایران نوشته است که پیش بینی می شود، به سرعت به اصليترين خبر رسانههاي جهان تبديل شود.
متن كامل اين نامه بدين شرح است:
آقاي احمدی نژاد
رئيسجمهور ایران
من نیز مدتي در اين انديشه بودم که چگونه ميتوان تناقضات و جنایات غير قابل انكار موجود در صحنه داخلی ایران را كه مدام مورد بحث محافل مردمي و بخصوص مجامع سياسي و دانشجويي است توجيه كرد. سوالات زيادي در اين مورد بي جواب مانده است لذا تصميم گرفتم شمهاي از اين تناقضات و سوالات را مطرح كنم تا شايد فرصتي براي پاسخ به آنها فراهم آيد.
آيا ميشود پيرو حضرت محمد (ع) پيامبر بزرگ الهي بود، خود را متعهد به حقوق انسان دانست، اسلام را دین مهرورزی و الگوي تمدني معرفي كرد، ساخت سلاحهاي هستهاي و كشتار جمعي را در نزد دیگران نقد کرد، مبارزه با بی عدالتی را شعار خود قرار داد، و در نهايت براي ایرانی مقتدر و پیشرفته در سطح جهاني تلاش كرد. جامعهاي كه قرار است حضرت مهدی (ع) و صالحان زمين در آن حكومت كنند،
اما درعينحال حقوق شهروندان، اساتید دانشگاه، دانشجویان، روشنفکران و روزنامه نگاران را مورد تعرض قرار گیرد، جان و حيثيت و هستي کارمندان بی پناه شرکت واحد و خانواده های آن ها از ارزش ساقط شود و دفتر برخی روزنامه ها فقط با احتمال حضور افرادی که مثل شما فکر نمی کنند، به آتش كشيده شود، يا با احتمال وجود افراد دگر اندیش روزنامه ها و نشریه ها توقیف و چندین خانوار بلاتکلیف شوند. آیا این به نفع مردم ایران است که آثار باستانی این کشور مدفون شوند و خشک اندیشان به جنگ با تاریخ پیش از اسلام در آن برخیزند؟ آیا استقرار پلیس ضد شورش در خیابان های شهر تهران و ... برای برخورد با زنانی که خواهان به رسمیت شناخته شدن حق آزادی خود هستند، بخشی از دین شماست؟
آیا درست است که حريم مقدس خانههاي شهروندان مدافع حقوق بشر شكسته و شايد بيش از چند قرن كشور ترقی خواهی مانند ایران به عقب برگردانده شود؟ رهبر شما با مصادیق مدرن از جمله حضور زنان در ورزشگاه و استفاده از ماهواره مشکل دارد. پس شما چطور می توانید از پیشرفت ایران صحبت کنید، وقتی که همین امور اولیه را تحمل نمی کنید؟
با چه مجوزی ده ها میلیون دلار از خزانه كشور ایران را صرف اعزام دهها تن تروریست و دهها تن مواد منفجره به کشورهای اطراف و ارسال مهمات به کشورهایی مثل افغانستان، عراق، فلسطین، لبنان و ... کرده اید و می کنید؟ از بین بردن شهروندان غیرصهیونیست و غیرمذهبی در اسرائیل و بی سرپرست کردن خانوادههاي آن ها با سلاح های ارسالی شما را چگونه می توان توجیه کرد؟ علت کتک خوردن جوانان ایرانی در خیابان های شهر تهران چیست و چرا جوانان دانشجو به علت مخالفت با ارزش های تحمیلی شما مجازات می شوند؟
آیا می دانید چند درصد از آنان رنجور و افسرده به مواد مخدر روی می آورند وهر ساله تعدادي از آنان نیز خودكشي كنند؟ آیا می دانید چند درصد از جوانان ایرانی سرخورده به کشور های غربی و حتا آمریکا، یعنی کشوری که شما دشمن شماره یک آن هستید، پناه می برند؟
آیا شما در ناآرامی های عراق دست نداشته اید؟ اگر در حال حاضر آمریکا عراق را ترک کند، بعید نیست که امنیت کشور شما نیز با خطر مواجه شود. البته صدام يك ديكتاتور جنايتكار بود. شما نیز می دانید در ایران چه جنایت هایی علیه دگر اندیشان انجام شد و تمامی این جنایت ها مورد حمايت افرادی از حکومت وقت بود.
آقاي رئيسجمهور
شايد بدانيد من يك شهروند عادی هستم. مردم کوچه و خیابان را می بینیم که می پرسند اين اقدامات را چگونه ميتوان با ارزشهاي صدر اسلام من جمله تعهد به آئين حضرت محمد (ع) پيامبر رحمت برای جهانیان تطبيق داد؟
متهماني درزندان اوین، رجایی شهر و سایر زندان های اطلاعات سپاه و زندان های مخفی وزارت اطلاعات ... در بند هستند كه محاكمه نميشوند. به وكيل دسترسي ندارند. خانوادههاي آنان نميتوانند آنان را ببينند و در خارج از شهر خود نگهداري ميشوند و هيچ نظارت داخلی یا بينالمللي بر بلاهایی که بر سر آن ها می آورید، وجود ندارد. معلوم نيست اينها زنداني هستند، اسير جنگي اند، متهم اند و يا محكوم؟
مدافعان حقوق بشر در ایران تاييد كردهاند كه زندانها و بندهای مخفي در ایران هم وجود دارد. من نتوانستم ربودن افراد و نگه داشتن آنان را در زندانهاي مخفي با هيچيك از نظامهاي قضايي دنيا تطبيق دهم و نفهميدم كه اين اقدامات با كداميك از ارزشهاي صدر اسلام تطابق دارد. با تعليمات حضرت محمد یا قرآن یا ارزشهاي انسانی.
جوانان، دانشجويان و مردم در مورد پديده قتل های زنجیره ای سوالات زيادي دارند. حتما بعضي از آنها را شنيدهايد.
در طول تاريخ پس انقلاب افراد زیادی کشته واعدام شدند و البته این در تاریخ ایران پدیده ای نوظهور نبود، مسلماً در این رابطه ایران به تاسيس بینشی جديد و حکومتی با کادری جديد نیازمند است.
دانشجويان ميگويند تا پیش از سال 60 چنين پدیده هایی کم تر به چشم می خورد. تاریخ معاصر ایران را ورق می زنند، و ميگويند هر چه جستجو ميكنيم فرماندهان قتل های زنجیره ای را پیدا نکردیم.
مجبورم آنان را راهنمايي كنم تا برخی کتاب های اکبر گنجی و حمید کاویانی و ... را بیشتر بخوانند. اکبر گنجی یعنی همان کسی که شما در قبال آزادی اش هیچ پاسخی به جامعه جهانی ندادید. جامعه جهانی چگونه باید به شما اعتماد کند در حالی که شما به شهروندان و بزرگان فرهنگ خودتان هم رحم نمی کنید؟ شما که در برآورده کردن حقوق اولیه شهروندان خود عاجزید و چنین برخوردی با اهل قلم دارید، چطور در نهایت وقاحت جهانیان را محکوم می کنید و می خواهید جهان را اصلاح کنید؟
تاريخ جنگ جهاني دوم و فاشیسم را در آلمان مطالعه كنید. حبس های خانوادگی، و آزار و شکنجه مخالفان و دگراندیشان در کردستان و سایر شهرهای ایران، آوارگی نویسندگان و شکل گیری ادیبات تبعید شباهت عجیبی به وضعیت موجود در آن دوران آلمان دارد. يكبار يكي از دانشجويان گفت در سال های انقلاب اسلامی كه صدها مخالف كشته شدند، اخبار به هیچ وجه گردش آزاد نداشت و کشته شدگان گاهی ناصبی و مرتد خوانده می شدند. برخورد اخیر گماشته های شما با کارگران و کارمندان شرکت واحد و خانواده های آن ها تفاوت چندانی با برخورد هیتلر با یهوری ها ندارد.
فرض كنيم اين خبرها صحيح نباشد، آيا نتيجه منطقي آن ميتواند تاسيس ایرانی فرهنگمند و حامی اصحاب علم و اصلاحات در منطقه خاورميانه باشد؟ اين پديده ها چگونه تحليل و تفسير و توجیه ميشوند؟
آقاي رئيسجمهور
حتما ميدانيد جمهوری اسلامی با چه شعارها، اهداف، هزينهها و پيامدهايي تاسيس شد و دست آخر به دست چه کسانی افتاد:
- با كشته شدن هزاران نفر
- با پناه بردن چند ميليون نفر از ایرانیان به کشورهای دیگر جهان
- با تخريب شخصیتی هزاران نفر انسانی که قربانی اشتباهات خود و شما می شدند
اين تراژدي منحصر به زمان تاسيس نيست، متاسفانه 27 سال است كه ادامه دارد.
رژيميتاسيس شده است كه به روزنامه نگار و نویسنده و شاعر و اهل قلم رحم نميكند، مردم معترض را حبس می کند، برنامه ترور شخصيتهاي فرهنگی را پیگیری نميكند و هزاران آزاده را در زندانها نگهداري ميكند و در پس پرده با القاعده و سازمان های تروریستی همکاری نزدیک دارد. چنين پديدهاي در قرون اخير در ایران كم نظير يا بي نظير است.
سئوال بزرگ ديگر بسياري از مردم اين است كه چرا چنين سرکوبگرانی مورد حمايت هستند؟
آيا حمايت از چنين افراد سرکوبگری حمايت از تعليمات حضرت محمد (ع) يا حضرت علی (ع) و يا منطبق بر ارزشهاي انسانی است؟
و آيا واگذار نمودن حق تعيين سرنوشت تمام سرزمين ایران به صاحبان اصلي آن كه در داخل و خارج ایران هستند، اعم از دیندارو غیردیندار، با اصول اسلام و حقوق انسان و تعليمات انبياء منافات دارد؟
اگر منافات ندارد چرا با همه پرسي و رفراندوم برای حکومت مورد خواست مردم ایران مخالفت ميشود؟
دولت شما اخيراً با انتخاب اقلیت و کارشکنی ها وتقلب روی كار آمد. همه ناظران بيطرف تاييد ميكنند اين دولت منتخب تمامی مردم نیست. با ناباوري دولتمردان باسابقه را تحت فشار قرار دادند و به آن ها گفته شد بايد شما را به رسميت بشناسند و برنامههاي دولت قبل را تعقيب ننمايند.
اگر دولت فعلي شما چنين سياستهايي را در قبال اهل فرهنگ از قبل اعلام كرده بود آيا مردم آن را انتخاب ميكردند؟ آيا اين نوع موضعگيري در مقابل اهل فرهنگ و قلم و حتی خرد کردن سنگ قبرهای آن ها قابل تطبيق با ارزشهاي پيش گفته است؟ همچنين مردم ميپرسند چرا هر نشریه و روزنامه ای که مثل کیهان فکر نمی کند، باید محاکمه یا توقیف شود و یا مورد حمله قرار گیرد و آتش بگیرد؟ آیا وقت آن نرسیده است که قلاده این سگ های شکاری را به دست بگیرید؟
آقاي رئيسجمهور
ميدانيد با مردم زندگي ميكنم و دائم با آنان در تماس هستم، بسياري از مردم روشن اندیش ایران به نحوي با هم تماس ميگيرند. آنان اينگونه سياستهاي چندگانه را با هيچ منطقي سازگار نميدانند.
شواهد نشان ميدهد عموم مردم ایران، هر روز نسبت به سياستهاي اعمال شده ی شما نگران تر و عصباني تر ميشوند و شاهد آن فرار سرمایه های ایران به کشور های دیگر است.
قصد من طرح سوالات فراوان نيست اما ميخواهم به چند نكته ديگر هم اشاره كنم.
چرا در ایران هر فکر نامطابق با ولایت فقیه شکت خورده تلقی می شود و هر تفاوت فکری یا هر کشوری که ارزش های آن متفاوت و متعلق به سنت لیبرالی و دموکراتیک است، تهديدي عليه نظام حکومتی ایران تعبير و تبليغ ميشود؟ آيا تلاش و تفاوت فکری و فعالیت تحقيقاتي از حقوق اوليه مردم ایران نيست؟
شما احتمالا با تاريخ آشنايي داريد. غير از قرون وسطي در چه مقطع تاريخي و در كجاي عالم تفکر و دگراندیشی جرم تلقي شده است؟
در قضيه عراق دروغي گفته شد. نتيجه آن چه بود؟ آیا شما نیز به مردم خود در حمایت از گروهک های تروریستی در این کشور دروغ نگفتید و سرمایه های آن ها را بدون اطلاع آن ها در جهت ناامنی عراق به کار نگرفتید؟ من ترديدي ندارم كه در تمام جوامع بشري دروغ امر ناپسندي است و جنابعالي هم دوست نداريد كسي به شما دروغ بگويد. آیا اگر کشتی کارین اِی به دست مبارزان علیه اسرائیل می رسید وضعیتی مشابه سقوط هواپیمای ایرباس ایران در شهرهای اسرائیل اتفاق نمی افتاد؟ این کشتی از آب های کارون پهلو گرفته بود و هزینه های صرف شده از جیب ملت ایران تامین شده بود. آیا در این صورت شما به مردم ایران راست گفته بودید و آن ها از حقیقت های مشابه در مورد کمک های نظامی و مالی ایران به کشورهای بی ربط خبر دارند؟
آقاي رئيسجمهور
آيا اقلیت ها و شهروندان مختلف ایران حق دارند بپرسند چرا با نخبگان و نویسندگان آن ها مخالفت و در مقابل از خشک اندیشان حمايت ميشود و حتی به کتاب های نویسندگان بزرگ هم رحم نمی شود؟ چرا سايه تهديد دائميبالاي سر آنان است؟
مردم ایران مردمي خلاق و با استعداد هستند. آنان ميتوانند نقش مهم و ارزندهاي در تامين نيازها و پيشرفت مادي و معنوي جامعه بشري ايفا كنند. اعتیاد و توزیع ناعادلانه ثروت و مشاغل به نفع افراد حکومتی در بخش بزرگي از ایران مانع چنين نقشي است. آيا آنان حق دارند بپرسند چرا ثروت عظيم و پول نفت و گاز آن ها در قالب مهمات به کشورهای دیگر ارسال می شود در حاليكه خود آنان بيش از ديگران نيازمند آن هستند.
آيا چنين اقداماتي با حقوق انسانی مردم ایران منطبق است؟
مردم ایران سوالات دیگری نیز دارند. از جمله حبس رامین جهانبگلو توسط وزیر اطلاعاتی که اهل مطبوعات را گاز می گیرد، اجازه ی تشکیل کانون نویسندگان را نمی دهد و برای مبارزه با آزادی کمر رجز می خواند. در ایران افرادی به توقيف اموال شهروندان دگراندیش، کتاب های عرضه شده در نمایشگاه بین المللی می پردازند و ملت ايران، تهديدات روز افزون و ابراز ناراحتي و عصبانيت از فقر حاصل از صرف هزینه برای ساخت بمب هسته ای را محکوم می کنند و موارد متعددي از اين دست كه از شرح آن در اين نامه ميگذرم.
آقاي رئيسجمهور
واقعه قتل های زنجیره ای واقعه هولناكي بود. كشتن بيگناهان در همه جاي دنيا تاسف بار و دردناك است. دولت پیش از شما همان موقع با اعلام تنفر از مسببين چنين وقايعي به بازماندگان حادثه تسليت گفت و اظهار همدردي كرد.
همه دولتها موظفند از جان و مال و آبروي شهروندان خود محافظت كنند. آن طور كه گفته ميشود دولت شما برخوردار از سيستمهاي امنيتي و حفاظتي و اطلاعاتي گستردهاي است. حتی مخالفين خود را در خارج از مرزها شكار ميكند. قتل های زنجیره ای و حمله به مطبوعات عمليات سادهاي نبوده و نیستند. آيا طراحي و اجراي عمليات بدون هماهنگي با سيستمهاي اطلاعاتي و امنيتي و يا نفوذ گسترده در آن ميتوانست امكان پذير باشد؟ البته اين يك احتمال عقلايي است. چرا ابعاد اين موضوع ها تا كنون مخفي مانده است؟ چرا توضيح داده نميشود چه كساني در اين حادثه كوتاهي كرده اند و چرا مسببين و مقصرين معرفي و محاكمه نميشوند؟ آیا فرزندان و همسران کشته شدگان در این قتل ها از همان امکاناتی که فرزندان شهیدان و جانبازان برخوردارند، بهره می برند؟ آیا رهبر شما هر سال به آن ها تسلیت می گوید یا حتا سعی کرده است که از آنها دلجویی کند؟ آیا روانه کردن اتوبوس حامل نویسندگان و ... بخشی از تعالیم حضرت محمد است و با انسانیت سازگاری دارد؟ آیا ادب (سعید) اسلامی شما و همقطارانتان اقتضا می کرد که زنی سالخورده را با 27 ضربه خنجر از پای درآورند؟ کدام قسمت از کتاب آسمانی شما به عاملان و آمران کثیف تر از حیوانات درنده این جنایات و به چنین وحشیان حرامزاده ای اجازه ورود به پست های حکومتی و محاکمه وکیلان مدافع کشته شدگان را داده است؟ خاموشی شما در قبال این سوال ها شما را همدست جنایتکاران خواهد کرد و تاریخ و خدایی که شما به آن معتقدید شما را نخواهند بخشید. اگر قصد دارید جهان را اصلاح کنید باید بدانید که کشور شما هم بخشی از همین جهان و شایسته تر برای اصلاح و گندزدایی است.
آیا حادثه 18 تیر ماه کوی دانشگاه را به یاد دارید؟ آیا جنایتی که در حق دانشجویان و جوانان ایرانی شد قابل بخشش است؟ نظام حکومتی ایران چنین برگ هایی را در پرونده خود دارد. آیا جامعه جهانی با این وجود باید به این نظام که فکر تولید سلاح هسته ای را در سر دارد، اعتماد کند؟
آقاي رئيسجمهور
از وظايف همه دولتها ايجاد امنيت و آرامش براي شهروندان است. مردم كشور شما احساس امنيت رواني، مالی و رفاه ندارند.
بعد از روی کار آمدن شما، به جای آرام شدن اوضاع دائم گرفتار بحران سازی های بی ربط به وضعیت خود بوده اند و شما و صدا و سیمای دروغزده تان جو ناامني را دامن زدند و بطور مداوم از احتمال جنگ با آمریکا یا اسرائیل سخن به میان آمده است. آيا اين خدمت به مردم ایران است؟ آيا خسارت ناشي از ترس و وحشت و فرار مغزها و سرمیاه های ایران قابل محاسبه است؟
تصور كنيد، شهروندان ایرانی در همه جا احتمال حمله را در اثر سیاست های جنگ طلبانه ی شما بدهند. سری به صف های طویل مقابل سفارت خانه های اروپایی بزنید و تعداد جوانان را ببینید! اين وضعيت را چه كسي ميپسندد؟ چرا رسانههای داخل ایران به جاي القاي آرامش و شادی، غم و افسردگی و مرگ را به مردم تزریق می کنند؟
برخي معتقدند اين تبليغات براي کشتن روح نشاط در مردم است.
در منشورهاي رسانه اي، اطلاع رساني درست و حفظ امانت در انتشار خبر، يك اصل انساني و پذيرفته شده است اما آیا در صدا و سیمای شما چنین چیزی وجود دارد و آیا قوه قضاییه تحت امر رهبر به مطبوعات اجازه بیان واقعیات و حقوق واقعی مردم را می دهد؟ مايلم تاسف عميق خود را از عدم تعهد بسیاری از رسانههاي داخلی ایران به حقیقت را اعلام كنم. بهانه اصلي در حمله به روشنفکرها و روزنامه نگاران و نویسندگان و فعالان حقوق بشر، ناسازگاری با اسلام و ارزش هاست. آن قدر اين موضوع تكرار می شود تا مردم باور كنند و زمينه حمله افراطی ها به دگراندیشان فراهم شود.
آيا در فضاي ساختگي و دروغ، حقيقت گم نميشود و آيا گم شدن حقيقت با معيارهاي پيش گفته سازگار است و آيا حقيقت، نزد مردم و خدای مردم هم گم ميشود؟
آقاي رئيسجمهور
در همه كشورها مردم هستند كه هزينه دولتها را ميپردازند تا دولتها به آنان خدمت كنند.
سئوال اين است كه صدها ميليارد دلار هزينههاي ساليانه کمک به تروریست ها و کمک به فلسطین و کروهک های عراقی چه دست آوردي جز افزایش اعتیاد و بیکاری و فساد و فقر براي مردم و فشار بر جوانان ایران داشته است؟
جنابعالي اطلاع داريد در بعضي از شهرهای كشور شما مردم در فقر و تنگدستي هستند و برخی روستاها حتا آب آشامیدنی و برق ندارند و در شهرهای بزرگ میلیون ها نفر در خانه های اجاره ای زندگي ميكنند. آیا از میزان خشونت خانگی علیه زنان در ایران خبر دارید؟ آیا می دانید در ایران چند درصد دختران از خانه ها فراری هستند؟
بيكاري معضل بزرگي است و اين مشكلات كم و بيش در ساير كشور شما هم هست. آيا در چنين شرايطي آن حجم عظيم کمک به کشورهایی مثل فلسطین و آن هزينههاي هنگفت از خزانه مردم توجيه پذير است و با اصول پيش گفته تطابق دارد؟
آقاي رئيسجمهور
آنچه گفته شد بخشي از دردهاي امروز مردم ایران و اهل فرهنگ سرزمین و مردم شماست. اما كلام اصلي من كه شما حداقل بخشي از آن را تصديق خواهيد كرد اين است كه :
حاكمان اسلامی هم دوران معيني دارند و پايدار نيستند، اما نام و کردار آنان درتاريخ خواهد ماند و در آيندههاي نزديك و دور دائم در دادگاه تاریخ حاضر خواهند بود.
مردم خواهند گفت، در دوران ما چه گذشته است. آيا براي مردم امنيت، رفاه و آسايش آورده ايم يا نا امني و بيكاري.
آيا ميخواستيم عدالت بر پا كنيم يا فقط از انحصار طلبان و خشک اندیشان و گروههاي خاصي حمايت كرديم و به قيمت فقر و تنگدستي عده زيادي از مردم، و وحشت اهل قلم و فرهنگ عده اندكي را به ثروت و مقام رسانديم و رضايت آنان را بر مردم و خدای مردم ترجيح داديم.
آيا ا زحقوق شهروندان یکسان دفاع كرديد يا آنان را ناديده گرفتيد و بعضی را مرتد و ناصبی خواندید.
آيا ازحقوق انسانها در سراسر ایران دفاع كرديد يا اينكه با تحميل اتهام و انگ های گوناگون و دخالتهاي غير قانوني و بی ربط در امور كشورهایی مثل افغانستان و عراق و فلسطین و... و با ايجاد زندانهاي مخوف عدهاي دگراندیش را به بند كشيديد؟
آيا امنيت و صلح را براي مردم رقم زديد يا سايه تهديد و زور را بر کسانی که مثل شما فکر نمی کنند، گسترانديد.
نسل های آینده ایران از شما می پرسند:
آيا به ملت خود و ساير مردم جهان راست گفتيد يا اينكه حقايق را وارونه جلوه داديد. آيا طرفدار حقوق واقعی و حیاتی مردم بوديد يا طرفدار حکومت خشک اندیشان و متحجران. آيا درحكومت شما منطق، عقلانیت، اخلاق انسانی، صلح، احترام به شهروندان دگراندیش، عمل به تعهدات انسانی، گسترش عدالت برای همه شهروندان ایرانی اعم از مذهبی و غیرمذهبی، خدمت به تمامی مردم، رفاه و پيشرفت، حفظ كرامت انساني مورد توجه شما بود يا زور و اسلحه ی اتمی پشت صحنه، تهديد دگراندیشان، ناامني برای آن ها، بي توجهي به مردم، عقب انداختن پيشرفت و تعالي ملت ایران و پايمال كردن حقوق انسانهایی که مثل شما نیستند و مثل شما فکر نمی کنند، در کجای دین و مذهب شما جای دارد؟
و بالاخره خواهند گفت آيا به آنچه سوگند ياد كرديد، در خدمت به مردم كه وظيفه و تعهد اصلي شماست و به آئين پيامبرتان پايبند بوديد يا خير؟
آقاي رئيسجمهور
تا كي ایران ميتواند چنين وضعيتي را تحمل كند. با اين روند، ایران به چه سمتي خواهد رفت؟
- تا كي مردم ایران بايد خسارت تصميمات نادرست اقلیت حاکم را بدهند؟
- تا كي بايد سايه نا امني ناشي از غنی سازی اتمی یا حوادثی مشابه چرنوویل و بیماری هایی حاصل از فعالیت های هسته ای در مناطق گوناگون که ایران به مقابله با آن ها توجهی ندارد، بر مردم ایران سايه افكند؟
- تا كي بايد خون مردان و زنان و مطبوعات روشنگر بر سنگفرش افکار عمومی ایران بريزد و خانههاي اهل فکر تفتیش شود و مردم آن ها را حتا نشناسند؟
آيا جنابعالي از وضعيت امروز ایران راضي هستيد و آيا فكر ميكنيد سياستهاي جنجال طلبانه شما ميتواند ادامه يابد؟
آيا اگر به جاي صدها ميليارد دلار مخارج امنيتي، نظاميو کمک به کشورهای بی ربط با ایران اين ارقام صرف سرمايه گذاري و كمك به مردم مستضعف، توسعه بهداشت و مبارزه با امراض مختلف، آموزش و بالا بردن توانمنديهاي فكري جوانان و كمك به آسيب ديدگان ناشي از بلاياي طبيعي، ايجاد اشتغال و توليد، آباداني و رفع فقر و محروميت، و صرف ايجاد رفاه در ایران می شد، مردم شما نيز احساس غرور و سربلندي و خوشبختی نميكردند؟
آيا موقعيت سياسي و اقتصادي دولت شما و مردم مستحكمتر نبود و با كمال تاسف ميگويم آيا نفرت فزاينده جوانان ایرانی نسبت به شما وجود داشت؟
آقاي رئيسجمهور قصد آزردن کسی را ندارم.
آيا اگر امروز حضرت محمد و علی، بزرگان دین شما، حضور داشتند در مورد اين رفتارها با شهروندان دگراندیش و مطبوعات ایران چه قضاوتي داشتند؟
سئوال كليدي من اين است آيا راه بهتري غیر از قتل و حبس و آزار و تبعید، براي تعامل با دگراندیشان و مطبوعات و نیروهای اصلاح طلب وجود ندارد؟ آیا غیر از این است که جمهوری اسلامی نیز مخالفان خود را در کشورهایی مثل آلمان و فرانسه و ... در ماجراهایی مانند میکونوس شکار کرده است؟
امروز در ایران اقلیت های مذهبی و قومی بسیاری هستند که هر از گاهی مورد آزار قرار می گیرند.
نگر نه این که قرآن كريم بر اين كلام مشترك تاكيد دارد که هر کس نفسی (بی گناه) را به قتل برساند، تمامی بشریت را کشته است.
جناب آقاي رئيسجمهور
نگاهي به تاريخ ایران نشان ميدهد كه اگر حكومتها در طريق استبداد باشند، نميتوانند پايدار بمانند. مگر نه این که حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم نه؟ خداوند سرنوشت بشريت را به دست انسان ها سپرده است و بر آن ها تغییری نمی دهد مگر آن که آن ها خود را تغییر دهند. چه بسيار وقايعي كه بر خلاف خواست و تدبير حكومتها اتفاق ميافتد پس از رهبرتان بخواهید از محدود کردن و آزار مردم ایران دست بردارد.
آقاي رئيسجمهور
آيا نشانههاي تغيير و تحولات در ایران امروز قابل انكار است؟ آيا اوضاع فعلي ایران با 27 سال قبل را ميتوان مقايسه كرد؟ تغييرات و نیازهای جدید که مطابق با ذهنیت رهبر ایران نیستند، سريع و بسيار گسترده است.
مردم ایران از وضعيت موجود راضي نيستند و كمتر به وعدهها و اظهارات برخي حاكمان اعتماد ميكنند.
مردم نسبت به شكاف موجود میان حکومتی و غیرحکومتی معترض هستند.
مردم از فساد و تبعیض موجود در دستگاه حکومت ابراز تنفر ميكنند.
بسياري از شهروندان دگر اندیش از اين كه افکار و وجود آن ها در معرض تهاجم ناراحتند.
ولایت فقیه امکان نقد از بیرون را بر خود بسته است و قادر نیست بحران ها و ایرادهای جدی خود را ببیند و امروز در آستانه شكست و از دست دادن مردم به مثابه پشتیبان خود است. ژرف انديشان و عقلاي در بند ایران همواره در مورد بحران های موجود در بطن دستگاه حکومت ایران هشدار داده اند اما رهبر شما تا چه حد این فریادها را جدی گرفته است؟
advertisement@gooya.com |
|
آقاي رئيسجمهور!
دستگاه پیر حکومت ایران تا چه حد به جوانان تحصیل کرده و دگراندیش اجازه فعالیت می دهد؟ دستگاه حکومتی شما از جمله در مجلس خبرگان و شورای نگهبان ترکیبی است از جمود و خشک اندیشی که مغزهای متفکر ایران هیچ جایی در آن ندارند. چند درصد از فارغ التحصیلان رشته هایی مانند علوم سیاسی در صحنه سیاسی ایران فعالیت دارند و چند در از دانشجویان رشته حقوق وارد دستگاه منجمد قضایی ایران می شود. آیا می دانید که در دستگاه حکومت ایران چند درصد دست اندرکاران با یکدیگر نسبت فامیلی و خویشاوندی دارند؟ در این باره حتما تحقیق کنید. هیچ فکر کرده اید که چرا تا نام انرژی هسته ای به میان می آید بلافاصله مجبورید نام جوانان را در کنار آن اضافه کنید یا به نحوی از آنان یاد کنید؟ علتش این است که شما و بالادستی هایتان هیچ جایی برای فعالیت جوانان و ورود بدون گزینش آن ها نگذاشته اید. هیچ فکر کرده اید که رهبر پیر می شود و ذهن او تا سن خاصی کارایی های لازم را دارد و بهتر است که رهبری هیچ گاه مادام العمر نباشد.
آقاي رئيسجمهور!
هیچ می دانید عده بسیار زیادی از ایرانی ها از این که شما ریاست جمهوری ایران را بر عهده دارید، احساس شرم و نکبت می کنند و موضع گیری های ناشیانه شما ایران را به چه بحرانی کشانده است؟ از محسنی اژه ای تان بخواهید تا در این مورد تحقیق کند و به شما بگوید که چند درصد مردم حقیقتاً به شما اعتقاد دارند! فراموش نکنید که شما از جانب اکثریت مردم ایران انتخاب نشده اید و برآیند گرسنگی و فقر مردم مستضعف در ایران هستید! دست از سر اسرائیل بردارید و برای آینده ایران کار کنید و انرژی هسته ای را مصداق پیشرفت نپندارید! شما و سایر رهبران انتخاب نشده ایران باید در قبال آینده ایران و مردم آن پاسخگو باشید. تظاهر به مردم دوستی و مهرورزی چیزی غیر از مردم دوستی به معنای واقعی آن است و مردم به خوبی این را می فهمند. مهرورزی آن جا خود را نشان می دهد که شما و سایر افراطی ها در قبال دگراندیشان و مخالفان خود رفتار انسانی داشته باشید وگرنه با مطیعان خود مهربان بودن هنری نیست!
چه بخواهيم و چه نخواهيم، شما مبتلا به پارانوئید هستید، درست مانند رهبرتان که با وجود مشکلات فراوان داخلی در فکر اصلاح جهان است. هیچ به این موضوع فکر کرده اید که رهبر ایران چه مزیتی بر یک فرد کم سواد یا بی سواد دارد که به خود اجازه می دهد برای اکثریتی که هیچ علاقه ای به او ندارند تعیین تکلیف کند؟ هیچ به این فکر کرده اید که یک جوان تحصیل کرده ایرانی چطور باید این را بپذیرد که فردی مثل خامنه ای رهبر اوست؟
خدا کند این نامه تاثیری در شما داشته باشد و دست از ماجراجویی بردارید و در سیاست های خود تجدید نظر کنید، پیش از آن که بسیار دیر شود!
مهدی محمدی
و نه
جرج بوش، رئيس جمهوري آمریکا