بسم الله الرحمن الرحيم
چند روز قبل از آنكه « محمدالبرادعي » مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي گزارش خود درباره پرونده اتمي ايران را به شوراي امنيت بدهد , همه ميدانستند كه اين يك گزارش منفي خواهد بود. نماينده آمريكا در آژانس بين المللي انرژي اتمي روز سه شنبه هفته گذشته , يعني چهار روز قبل از موعد از منفي بودن گزارش خبر داده بود و بعضي رسانه ها نيز در روزهاي آخر هفته گذشته به محتواي ضد ايراني اين گزارش اشاره كرده بودند.
اين واقعه , از دو نظر براي آژانس , كه يك مجمع بين المللي است , و براي شخص البرادعي , كه رياست آنرا برعهده دارد , بسيار زشت و ضربه زننده است . اول آنكه اعلام محتواي گزارش توسط نماينده آمريكا در آژانس قبل از آنكه البرادعي آنرا به شوراي امنيت ارسال نمايد , يك رسوائي بزرگ براي آژانس و مدير كل آنست . زيرا بدين معني است كه آمريكا محتواي اين گزارش را ديكته كرده و البرادعي مجري دستور دولتمردان واشنگتن بوده است . ديگر اينكه با توجه به اعترافات چندين باره خود البرادعي به عدم مشاهده انحراف در فعاليت هاي اتمي ايران , تهيه گزارش منفي توسط همين شخص درباره ايران , به مفهوم سياسي بودن برخورد وي با اين پرونده است و گزارشي كه تحت فشار آمريكا تهيه شود و در آن اعمال غرض شود , فاقد ارزش و اعتبار است .
آژانس بين المللي انرژي اتمي , يك مجمع جهاني است كه به ملت ها تعلق دارد و نبايد از آن به عنوان يك ابزار استفاده شود. در ماجراي پرونده اتمي ايران , از آژانس زشت ترين سواستفاده بعمل آمده و به آن بزرگترين ضربه ها وارد شده است . اكنون شخص البرادعي و آژانس تحت رياست وي , از اعتبار ساقط شده اند و چنين واقعه اي براي جامعه جهاني يك فاجعه است .
در برابر عملكرد سياسي , انحرافي و غيرمنصفانه آژانس بين المللي انرژي اتمي , وظايفي برعهده ملت ها و دولت هاي مستقلي همچون جمهوري اسلامي ايران است كه بايد با حساسيت و قاطعيت به آن عمل كنند.
1 ـ جمهوري اسلامي ايران بايد عضويت خود را در آژانس بين المللي انرژي اتمي به حالت تعليق درآورد. لازمه اين تعليق اينست كه بازرسي هاي آژانس تعطيل شود , هرگونه نظارت آژانس بر فعاليت هاي اتمي ايران متوقف گردد و هيچيك از قطعنامه ها و دستورالعمل هاي آژانس براي ايران الزام آور نخواهد بود. اين , حق جمهوري اسلامي ايران است و اساسنامه پيمان منع توليد و گسترش سلاح هاي اتمي با صراحت براي همه اعضاي اين پيمان چنين حقي را در نظر گرفته است .
2 ـ آژانس بين المللي انرژي اتمي نبايد به همين حال رها شود . جمهوري اسلامي ايران و ساير كشورهاي عضو بويژه اعضاي غيرمتعهد , بايد با ترتيب دادن نشست هاي متعدد و برپا كردن همايش هائي در نقاط مختلف جهان , انحرافات آژانس را بررسي نمايند و با استفاده از حقي كه دارند درصدد اصلاح آژانس برآيند. شايد اصلاح ساختاري مقدمه اي باشد براي انجام اصلاحات جامع و كاملي كه مي تواند آژانس را از گردابي كه در آن سقوط كرده نجات دهد. ابزاري عمل كردن آژانس نه تنها آنرا از حيز انتفاع انداخته بلكه از آن وسيله اي براي ظلم و حق كشي و گسترش بي عدالتي و تروريسم در جهان ساخته است . براي جلوگيري از ضايع شدن حق ملت ها بايد هرچه زودتر به اين فاجعه خاتمه داده شود.
3 ـ آمريكا , انگليس و ساير قدرتهاي اتمي كه عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي هستند , برخلاف مقررات آژانس و برخلاف تصريح « ان . پي . تي » سلاح هاي اتمي خود را نه تنها نابود نكرده اند بلكه هر روز بر تعداد و تنوع آنها ميافزايند. همين دولت ها عليرغم تخلفات آشكاري كه دارند , براي كشورهائي كه برابر مقررات آژانس و با رعايت كامل مفاد « ان . پي . تي » داراي فعاليت هاي صلح آميز هسته اي هستند , مزاحمت ايجاد مي كنند تا مانع دست يابي و استفاده آنها از اين موهبت الهي شوند. با اين قدرتهاي فاسد و خاطي بايد برخوردي قاطع كرد تا اولا وادار به نابودي سلاح هاي اتمي خود شوند و ثانيا مزاحمت آنها نسبت به ساير اعضا قطع گردد. تلاش براي متحد ساختن اعضاي آژانس و در پيش گرفتن روش هاي قانوني همراه با بهره گيري از افكار عمومي ملت هاي جهان ميتواند اين هدف را محقق سازد.
advertisement@gooya.com |
|
4 ـ تخلف ديگر قدرتهاي اتمي جهان , حمايت آنها از رژيم صهيونيستي است . اين رژيم غاصب و جنايتكار , با داشتن زرادخانه اتمي و برخورداري از حداقل 200 كلاهك اتمي , صلح و امنيت جهاني را به خطر انداخته و تهديد بزرگي براي ملت هاي منطقه محسوب مي شود. با اينحال نه تنها برخوردي با آن نمي شود , بلكه مورد حمايت قدرتهاست . آژانس نيز در اين زمينه سكوت مي كند و حتي رئيس آژانس اجازه نمي يابد از تاسيسات اتمي رژيم صهيونيستي بازديد نمايد. قدرتهاي اتمي به دليل اين تخلف نيز بايد بازخواست شوند.
اگر تاكنون آمريكا و ساير قدرتهاي زورگو توانسته اند به قلدري و زورگوئي ادامه دهند و مجامع بين المللي را نيز آلت فعل خود قرار دهند به اين دليل بوده است كه كشورها و ملت هاي ديگر در برابر اين زورگوئي ها سكوت كرده و براي مبارزه با آنها متحد نشده اند. اكنون با توجه به رشد بيداري ملت ها , وقت آنست كه يك جريان متحد براي چنين مبارزه اي شكل بگيرد و جهان را از نكبت استكبار نجات دهد.