*عباس جزايرى مدير كل ستاد حوادث غير مترقبه: تنها در سال گذشته 396 زمين لرزه در شهرهاو روستاهاى مختلف كشور رخ داده است که در مجموع 612 قربانی داشته است.
* لرزه خيزترين مناطق جهان عبارتند از کاليفرنيا در آمريکا، ايتاليا، ترکيه، ايران و ژاپن (بويژه مناطق ساحلی آن).اين مناطق فعال براساس مشاهدات تجربی و با کاربرد تئوری زمين ساختی صفحه ای، يا زمين ساختی پاره ای (plate tectonics) شناسائی شده اند.
دنیای ما- عباس جزايرى مدير كل ستاد حوادث غيرمترقبه اخیرا در گزارشی اعلام داشته که تنها در سال گذشته 396 زمين لرزه در شهرها و روستاهاى مختلف كشور رخ داده است که در مجموع 612 قربانی داشته است. براساس آمارهای مستند هر 2 سال يك زلزله 6 ريشتر به بالا و هر 10 سال يك زلزله 7 ريشتر به بالا در ايران رخ داده است و 76 درصد كشته شدگان حوادث غيرمترقبه در ايران را قربانيان زلزله تشكيل ميدهند.در عین حال بر اساس گزارش دفتر برنامه عمران سازمان ملل در تهران، هر ساله بطور متوسط در ازای هر یک میلیون نفر 1074 در ایران بر اثر حوادث ناشی از زلزله در مناطق زلزله خیز جان خود را از دست می دهند.با توجه به اینکه فلات ایران بر روی منطقه ای از گسل های زلزله خیز قرار دارد،گرچه پیش بینی زمان وقوع آن فعلا امکان پذیر نیست، اما پیش بینی اینکه چه تعداد و با چه درصدی کشته در طول سال این زمین لرزه ها در کشور ما رخ می دهد، دشوار نیست. گزارشی در این زمینه در زیر موجود است که پس از زمین لرزه بم نوشته شده است.این گزارش برخی جوانب این پدیده طبیعي و رویکرد اجتماعی موثر به آن را بررسي مي کند.
الف آذرنگ
نکاتی پیرامون زلزله
زمين لرزه بم، يکبار ديگر ابعاد فاجعه آميز و ویرانگر وقایع طبيعی را به ما يادآور شد. از دست رفتن دهها هزار انسان و زخمی شدن دهها هزار نفر ديگر، و خسارات عظيم وارده بر حيات اقتصادی جامعه، يکبار ديگر توجه را متوجه عملکرد نابخشودنی دولتها طی يک صد سال اخير تاريخ ايران کرد.
کارنامه دولتها در ایران در زمينه های کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از زمين لرزه و ديگر مصائب طبيعی و بشر ساخته، اقدامات کمک رسانی و توان بخشی (فردی و اجتماعی) و بازسازی مناطق آسيب ديده، بیانگر بی کفایتی مدیریت کلان و خرد و عدم حضور و مشارکت مردم در روند تصمیم گیریهاست.
طی هفته های گذشته ، اقدامات و سياستهای کمک رسانی، توان بخشی و بازسازی دولت و دستگاه ها و نهادهای ذيربط، در ارتباط با زمين لرزه فاجعه بار بم، از طرف نيروها و محافل سياسی و رسانه های فارسی زبان مورد بررسی قرار گرفت. جهت آشنائی خوانندگان با مباحث مختلفی که در اين بحث ها مطرح شد، مقاله زير واقعيات علمی درباره زمين لرزه، علل و پيآمد های آن و اقداماتی که بتواند ثاثيرات ويرانگر آنرا کاهش دهند را بررسی میکند.
زمین لرزه چیست؟
زمين لرزه يکی از ويران کننده ترين وقایع طبيعی است. زمين لرزه هائی به شدت زمين لرزه بم، می توانند انرژی درحد 10 هزار بمب اتمی که هيروشيما را ويران کرد را آزاد کنند . زمين لرزه های شديد، تقريبا هر چند سال یکبار درنقاط گوناگون جهان اتفاق می افتند. سالانه حدود 40 زمين لرزه متوسط و حدود 40 تا 50 هزار زمين لرزه خفيف در جهان رخ می دهد. زمين لرزه های خفيف رامی توان حس کرد ، اما شدت آنها به حدی نيست که موجب وارد آمدن خسارات قابل توجه شوند. برخی زمين لرزه ها آنقدر ضعيف هستند که برای انسان قابل حس نبوده و تنها با استفاده از دستگاه لرزه سنج می توان وقوع آنها را دریافت.
زمین لرزه ها يادآور پويائی ودگرگونی زمين هستند. در مقايسه با اقيانوس های متلاطم و جو توفانی، بخش اصلی توده سخت زمين، آرام به نظر می رسد. اما برخلاف این ظاهر آرام، لايه بيرونی کره زمين موسوم به پوسته(crust) که تا عمق5-100 کيلومتر ادامه می يابد، کاملا فعال و دارای حرکت وتکاپوست. همچنین در لايه درونی دیگر زمين موسوم به گوشته (mantel)، بويژه در بخش زیرین آن که از سنگ های مذاب تشکيل شده و تا عمق 3000 کيلومتری زمين ادامه دارد، نيز حرکت و تلاطم وجود دارد. جریان همرفتی درونی گوشته بر پوسته وبخش فوقانی گوشته زمين فشار آورده و باعث جابجایی و کرنش آن میگردد و در نهایت موجب وقوع زمين لرزه می شود.
اکثر زمين لرزه ها در مناطقی بوقوع میپیوندند که در امتداد کمربندهای پر تکاپوی پوسته زمين قرار دارند. اين کمربندها عمدتا درحوزه ميانی اقيانوسها، در مناطق کناری اقيانوسها ( مانند حاشيه اقيانوس آرام موسوم به حلقه آتش ) و در طول مناطق قاره ای ( مانند کمربند آلپ ـ هيماليا) قرار دارند.
لرزه خيز ترين مناطق جهان عبارتند از کاليفرنيا درآمريکا، ايتاليا ، ترکيه ، ايران وژاپن ( بويژه مناطق ساحلی آن). اين مناطق فعال بر اساس مشاهدات تجربی وبا کاربرد تئوری زمين ساختی صفحه ای، يا زمين ساختی پاره ای (plate tectonics) شناسائی شده اند. اکثر اين پاره ها (plates) بسيار حجيم و عظيم بوده و با ضخامتی بين 150 ـ 75 کيلومتر ، ميليونها کيلومتر مربع را در برمی گيرند. حرکت اين پاره ها ساختارهای گوناگون زمين مانند کوهستانها، ارتفاعات و دره های عظيم واقع در ميانه اقيانوسها و گسل هایی (fault) بزرگ درمحل تلاقی پاره های مختلف را بوجود می آورد.
حرکت مطلق پاره های زمين بسيار آهسته و ناچيز است. بعنوان مثال سرعت حرکت شمال-شرق پاره هندوستان ـ استراليا 5 سانتيمتر در سال وحرکت صفحه عربستان به سمت شمال بسوی صفحه يورشيا (eurosian) که فشارهای حاصل از آن منجر به زمين لرزه اخير بم شد، حدود سه سانتيمتر درسال است. حرکت پاره های زمين می تواند به جدائی ، برخورد و يا گذر لغزشی دوپاره بيانجامد. جدائی پاره ها ناشی از خیزش گوشته است و باعث شکستگی پوسته میشود. مواد گداخته و مذاب از این شکستگی بیرون ریخته و پوسته جديد زمين را می سازند. بلنديهای ميانه های اقيانوس درچنین روندی ایجاد شده اند. برخورد و یا تصادم پاره يورشيا با پاره هندوستان ، حدود 50 ميليون سال پيش به پيدايش رشته کوههای هيماليا منجر شد. گذر لغزشی دو پاره ازکنار هم، برخلاف حرکتهای جدا کننده يا تصادمی ، نه پوسته زمين را از بين می برد ونه بر آن می افزايد.
شکاف هائی که درنتيجه حرکت پاره های زمين و یا نیروهای ناشی از آن، درپوسته ايجاد می شوند گسل ناميده می شوند. تکوین زمين لرزه با فشار ناشی از تکاپوی زمین ساختی (جنبش پاره ها) و مقاومت نیروی اصطحکاک میان سنگهای دو سوی گسل آغاز میشود. این روند باعث تراکم کرنش در توده های سنگ دو سوی گسل و انباشت انرژی در آنها میشود. هنگامی که نیروی وارده از حد میگذرد، گسل از هم گسیخته و زمین در راستا و در شیب گسل جابجا میگردد و انرژی انباشته در سنگها به انرژی جنبشی مبدل شده و به شکل امواج جنبشی فشارشی و یرشی در توده های سنگ به حرکت در میآید و زمین را میلرزاند. مکان گسیختگی گسل درزير سطح زمين قرار داشته و کانون زیرين (hypocentre) نام دارد. حرکت عمودی يا شاقولی از کانون زيرين به سمت بالا ، به کانون زبرين (epicentre) در سطح زمين می رسد. درگزارش های خبری ، اغلب کانون بعنوان مرکز زمين لرزه ها معرفی می شود. کانون اکثر زمين لرزه ها درعمقی کمتر از 70 کيلومتر قرار دارد (کانون زمين لرزه بم حدود 7 کيلو متر زير زمين قرار داشت). اما زمين لرزه هائی که کانون آنها درعمق700 کيلومتر ی وجود داشته هم ثبت شده اند.
امواج لرزشی ناشی از حرکت گسل در جهات مختلف پخش می شود. اين امواج باسرعتی حدود 3 کيلومتر در ثانيه حرکت کرده ومی توانند فاصله ای حدود 500 کيلومتر را در کمتر از 3 دقيقه طی کنند. امواج لرزشی را می توان به دو گروه امواج حجمی وامواج سطحی تقسيم کرد. امواج حجمی در درون زمين پخش شده واز امواج سطحی سريع تر حرکت می کنند. امواج حجمی به دو نوع فشارشی (compressional) و برشی (shear) تقسيم می شوند. امواج فشارشی موجب انبساط و انقباض تودهایی که در آن در حرکت هستند میشوند. امواج سطحی به دو نوع " لاو" (Love) و ریلی (Rayleigh) تقسيم می شوند. امواج " لاو " را برای اولين بار دانشمند انگليسی جيمز لاو (James Love) طبقه بندی کرد، این امواج درپی حرکت زمين و در نتيجه وقوع زمين لرزه در نزدیکی سطح زمین پدیدار می شوند. حرکت امواج ريلی شبیه به حرکت امواج دريا است. ويرانگری حاصل از امواج سطحی بسيا ر بیشتر از امواج حجمی است.
سنجش زمين لرزه
معمولا زمين لرزه با استفاده از ابزاری بنام لرزه نگار (seismograph) ثبت و با توجه به شدت آن، طبقه بندی می شود. سوزن جوهری لرزه نگار با حرکت در دو جهت افقی وعمودی برروی کاغذ، لرزه ها را بطور فيزيکی در دو بعد ثبت می کند. متداول ترين شيوه سنجش زمين لرزه ، درجه ًریشتر (Richter) است ، که بزرگی زمين لرزه را که بيانگر انرژی آزاد شده توسط آن است را می سنجد. اين شيوه سنجش بزرگی زلزله نام دانشمند آمريکائی که نزديک به يک قرن پيش آنرا اختراع کرد را برخود دارد. درجهً ريشتر يک مقياس لگاریتمی است. بعبارت ديگر زمين لرزه ای به بزرگی 7 درجه ريشتر، 10 برابر زمين لرزه 6 درجه ای است. لرزه های کمتر از درجه 2 احساس نمی شوند.
زمين لرزه در ايران
فلات ايران در کمربند لرزشی آلپ ـ هيماليا ، يکی از فعال ترين کمربندهای جهان قرار دارد. تاريخ مکتوب بشر بر وقوع زمين لرزه های ويرانگر در اين فلات پهناور گواهی می دهد. زمين لرزه هائی که موجب کشته شدن تعداد بيشمار انسانها، نابودی شالوده های کشاورزی وصنعت و اتلاف منابع طبيعی شده اند.
بررسی ها و تحقيقات باستان شناسی و زمين شناسی، بر وجود چندين دوره لرزشهای بزرگ در ايران باستان گواهی می دهند. مناطق باستانی و ابنيه های تاريخی، شواهد مستقيم و غير مستقيم بسياری درباره فعاليت های لرزشی در فلات قاره ايران را در بردارند. دوره های بازسازی و يا تعمير در پی وقوع زمين لرزه ، يکی از اين شواهد است که می توان آنرا در سگز آباد ( اواسط هزاره سوم قبل از ميلاد ) ، تپه مارليک ( هزاره های سوم تا دوم قبل از ميلاد ) معبد آناهيتا در کنگاور (قرن 17 قبل از ميلاد ) ، شهر بيشابور ( قرن پنجم قبل از ميلاد ) ، شهر نيشابور ( قرن های دوازده و سيزده ميلادی ) و مسجد جامع قائن ( قرن يازده ميلادی ) مشاهده کرد. زوال تمدن درشهرهای باستانی زير که برخی از آنها بر روی گسل های لرزشی قرار داشتند را ، بايد بخشا در ارتباط با وقوع زمين لرزه های برزگ بررسی کرد:
سگز آباد، مارليک و کومش ( بعد از زمين لرزه سال 856 ميلادی ) ، ذرنگ سيستان ( پس از زمين لرزه های 734، 805، و 815 ميلادی ) . در طول تاريخ، حداقل 9 زمين لرزه ، اندازه و جای شهر نيشابور را دستخوش تغيير کرده است . شهر ری درطول تاريخ مکتوب حداقل 6 بار بطور کامل ويران شده است. در شهر تبريز همه ابنيه و آثار تاريخی در پی حداقل 8 زمين لرزه بزرگ ، بويژه درپی زمين لرزه 7 ژانويه 1780 بکلی ويران شدند، بنحوی که متاسفانه به استثنای مسجد کبود که در سال 1465 ميلادی ساخته شده، ابنيه تاريخی چندان سالم و کاملی در تبريز باقی نمانده است: (www.iranian.com/Iranica/June97/Earthquake/Text2.html ).
دريک قرن اخير ، 22 زمين لرزه بزرگ به کشته شدن بالغ بر 200 هزار انسان ، ويرانی دهها شهر وصدها روستا و وارد شدن صدها ميليارد دلا خسارت بر زير ساخت اقتصادی کشور شده است.(نگاه کنيد به جدول زمين لرزه ها ی مهم ايران) (http://neic.usgs.gov/neis/world/iran/sig_eq.html):
زمين لرزه طبس گلشن ( 16سپتامبر 1978) با شدت 8.7 درجه ريشتر، زمين لرزه رودبارـ طارم ( 20 ژوئن 1990 ) با شدت 7.4 درجه ريشتر و زمين لرزهً بم ( 26 دسامبر 2003) با شدت 6.6 درجه ريشتر، ويران کننده ترين زمين لرزه های يک صد سال اخير ايران به شمار می روند.
زمين لرزه طبس گلشن با تکان دادن منطقه ای به وسعت يک ميليون و يکصد و سی هزار کيلومتر مربع موجب ويرانی کامل 90 روستا، آسيب جدی به 50 روستای ديگر ، ويرانی کامل شهر طبس گلشن وتخريب 15 هزار واحد مسکونی شد. اين زمين لرزه موجب کشته شدن نزديک به 20 هزار نفر وزخمی شدن هزاران نفر ديگرشد.
زمين لرزه رودبار طارم به کشته شدن 40 هزار نفر وزخمی شدن حدود 60 هزار نفر انجاميد و حدود نيم ميليون نفر را بی خانمان کرد. اين زمين لرزه به ويرانی سه شهر رودبار ، منجيل ولوشان و700 روستا وآسيب به 300 روستای ديگر درشمال غرب ايران منجر شد. زمين لرزه رودبار طارم موجب ويرانی حدود يکصد هزار واحد مسکونی ، آسيب جدی به شبکه آبرسانی 283 روستا، ويرانی و تخريب حدود 1200 کيلومتر راه و جاده روستائی و زنده بگور شدن چندين هزار راس احشام شد.
زمين لرزه بم
پاره عربستان با سرعتی حدود 3 سانتيمتر در سال، به سمت شمال درمقابل پاره " يوروشيا" حرکت می کند. تغيير شکل پوسته زمين در نتيجه اين حرکت در طول فلات ايران به سمت ترکمنستان ادامه يافته و فشارهای حاصل از آن، موجب وقوع زمين لرزه می شود.
زمين لرزه بم که حاصل فشارهای ايحاد شده از حرکت پاره عربستان بود، درمنطقه ای اتفاق افتاد که در آن يک گسل شمالی ـ جنوبی راست لغز ـ راست گرد (گسل گلبافت) قبلاً مساحی و نقشه برداری شده است. زمين لرزه بم در100 کيلو متری محل وقوع زمين لرزه های 9.6 درجه ای 11 ژوئن 1981 و 3.7 درجه ای 28 ژوئيه 1981 استان کرمان رخ داد. زمين لرزه بم موجب ويرانی کامل شهر بم ، کشته شدن بالغ بر 40 هزار نفر وزخمی شدن حدود 40 هزار نفر شد. اينگونه خسارات بر نيروی پرارزش انسانی ناشی از کيفيت بسيار پائين ساخت وساز در کشور است.
. پيش بينی زمين لرزه
باتوجه به دانش معاصر و ابزار موجود، پيش بينی دقيق محل ، زمان وشدت زمين لرزه ، نه تنها بسيار دشوار ، بلکه تقريبا غير ممکن است. مطالعهً تاريخ و زمين شناسی يک منطقه، يکی از رويکردهای ممکن برای پيش بينی زمين لرزه است. در اين راستا، عوامل فيزيکی مانند ترکيب توده های سنگی و خاکی، شکل آنها و حتی رفتار حيوانات نيز مورد توجه و بررسی قرار گرفته اند. اما هيچ يک از اينها نتوانسته اند به پيش بينی زمين لرزه در کوتاه مدت کمک کنند. در بلند مدت و در مقياس چندين دهه، وقوع و شدت احتمالی زمين لرزه را می توان، درمناطق وسيع، پيش بينی کرد.
تا زمان وقوع زمين لرزه بزرگ 1906 در سان فرانسيسکو، کشورهای آمريکا و ژاپن، مقادير هنگفتی را صرف مطالعه و بررسی امکان پيش بينی زمين لرزه می کردند. از اين مقطع زمانی به بعد است که هدف پيش بينی وقوع زمين لرزه، در اين دو کشور کنار گذاشته شده و جای آنرا يک استراتژی ملی برای پيش بينی و کاهش خسارات ناشی از زمين لرزه، ايجاد مراکز دائمی مطالعه و بررسی زمين لرزه، ايجاد مديريت بحران در مناطق زمين لرزه خيز، انجام تمرين ها و نمايش های آموزشی مرتب جهت آماده کردن مسئولان و شهروندان گرفت. امروزه، ژاپن دو برابر آمريکا بودجه ملی به موضوع مهندسی زمين لرزه اختصاص می دهد.
advertisement@gooya.com |
|
نياز به يک استراتژی ملی
تلفات بی شمار انسانی وخسارات مالی زمين لرزه در ايران، عمدتا از فقدان يک استراتژی ملی برای پيش بينی خسارا ت زمين لرزه و راههای موثر تخفيف آن ، ناشی می شود. استراتژی ملی مورد نظر در اين زمينه می تواند دربرگيرنده اهداف زير باشد:
الف ـ عرصه پژوهش های علمی
1 ـ گسترش شبکه لرزه نگاری کشور درجهت شناسائی کامل مناطق لرزه خيز و تعيين سريع محل و شدت زمين لرزه ها؛
2 ـ نقشه برداری و ارزيابی گسل های فعال کشور؛
3 ـ تهيه نقشه خطرات و خسارات احتمالی زمين لرزه جهت کمک به اهداف توسعه اجتماعی ـ اقتصادی کشور؛
4 ـ نقشه برداری زمين شناسی و شناسائی ساختارهای زمینی در شهر های عمده کشور؛
5 ـ برنامه ريزی و هدايت مرکزی پژوهش در زمينه ايمنی سازه ها در قبال زمين لرزه ؛
6 ـ مطالعه و بررسی شيوه های موثر برای طرح و ساختمان سازه های مقاوم و برای مقاوم کردن ساختمانها و سازه های موجود در برابر زمين لرزه؛
7 ـ بررسی و شناسائی مطمئن ترين رويکرد ممکن برای کاهش آسيب پذيری خطوط آب، گاز، برق وتلفن در مراکز شهری کشور؛
8 ـ بررسی و ارائه طرح های موثر برای کاهش خطرات و خسارا ت زمين لرزه و ايجاد مديريت ويژه در سطوح کلان و خرد.
ب ـ عرصه آموزش های عمومی
1 ـ استفاده از راديو ـ تلويزيون و ديگر رسانه های عمومی، مساجد، انجمنهای محل جهت افزايش اگاهی عمومی از خطرات زمين لرزه؛
2 ـ آموزش کودکان ونو جوانان جهت مقابله با پيامد های زمين لرزه در سطوح ابتدائی و متوسطه و با استفاده از کتابهای درسی، نمايش فيلم، برگزاری نمايشگاه، تهيه نقاشی و پوستر؛
3 ـ تقويت نقش کليدی زنان در برنامه های کاهش خسارات زمين لرزه و ارتقاء فرهنگ ايمنی.
ج ـ عرصه فعاليت های امداد رسانی
1 ـ ايجاد مديريت بحران در مناطق زمين لرزه خيز؛
2 ـ انجام تمرين ها ونمايش های آموزشی جهت آماده کردن مسئولان وشهروندان؛ بیمارستانها و آتش نشانی
3 ـ تدوين منشور و برنامه امداد رسانی ملی با تاکيد بر عدم تمرکز امکانات و تجهيزات و تکیه بر نقش مردم
تدوین و اجرای موثر یک استراتژی ملی در این مورد هم مانند دیگر عرصه های حیات ملی در گروی نقش کلیدی دولت ملی و مشارکت دموکراتیک توده مردم است.
http://www.edalat.net/lire/artikeln/right/zelzeleh.html