*پرونده روحانينماها و مقدسمآبها باز است
*مباداافراد سطحيانديش و قشري در هر لباسي، قدرت را در دست بگيرند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: مجلس
دكترعماد افروغ با اشاره به پيام حضرت امام خميني به روحانيت كه به نام «منشور روحانيت» شهرت يافته، تأكيد امام مبني بر پرداختن به موضوعات در ظرف زمان و مكان را يكي از نكات بارز اين پيام تاريخي عنوان كرد.
رييس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي گفت:« با توجه به اينكه امام(ره) مبدع يك روششناسي جديد در ذيل فقه سنتي بودند و موضوع را در زمينهي كلانتر و وسيعتر فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي خود قرار ميدادند، سپس به استنباط حكم ميپرداختند، لذا ما نيز در يافتن جايگاه مقدسنماها و متحجران بايد اين كلام را در بطن، متن و زمينهي پيام معروف ايشان به نام منشور روحانيت بيابيم.»
وي درگفتو گو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، تاكيد كرد:« بايد بدانيم كه شاخصي كه امام(ره) براي مقدسنماها ارائه ميدهند چه شاخصي است تا دچار مصداقيابي غلط نشويم.»
يكي از ويژگيهاي منشور روحانيت جامعيت آن است
وي بر اين اساس به مروري بر تأكيدات حضرت امام (ره) در منشور روحانيت پرداخت و يكي از ويژگيهاي اين پيام را جامعيت آن دانست كه چون در اواخر عمر شريف امام به رشته تحرير درآمده است حكم نوعي وصيت و توصيه به روحانيت و ساير اقشار ذيربط را دارد.
افروغ افزود:« امام(ره) از علما به عنوان حاملان وحي و كساني كه بدنبال كشف حقيقت تفقه بودند و عندالاقتضاء تا پاي جان و نوشيدن شهد شهادت ايستادهاند ياد ميكند. ايشان حوزه را منحصر در فقه ندانسته و از علوم مرتبط و ذيربط مستقيم و غيرمستقيم فقه از جمله اصول، كلام، حديث، رجال، تفسير و همچنين متوني از جمله كتب اربعه و متون فلسفه، رياضيات و نجوم، ادب و عرفان به عنوان آثار گرانسنگ حوزههاي علميه ياد كردند و آن آثار را مصداق جهاد في سبيلالله دانستند.»
اين استاد دانشگاه معتقد است كه اگرچه اين پيام امام(ره) به نام منشور روحانيت مشهور شد اما نميتوان تنها آن را منشور روحانيت دانست بلكه اين پيام يك منشور تمام عيار حكومتي است.
عالم اصيل اسلام همواره با پولپرستان در ستيز بوده است
افروغ با بيان اينكه حضرت امام منابع و شيوهي بحث و اجتهاد حوزههاي علميه، را غني ميدانند، گفت: « نكته مهمي كه حضرت امام به آن اشاره ميكنند آن است كه روحاني و عالم اصيل اسلام همواره با سرمايهداران و پولپرستان و خوانين در تضاد و ستيز بوده و حتي تشنهي خون سرمايهداران زالوصفت محسوب ميشده، تلمذ و زندگي زاهدانه داشته و به تجملات دنيا گرايش نداشتهاست.»
وي تأكيد كرد:« اين اصول، شاخصهايي براي ارزشيابي روحانيت و سنگ محكي براي داوري روحانيون فعلي است؛ تا بتوانيم بوسيلهي آن مطلق حوزه و مطلق عالمان ديني، اعم از مقدسنماها و غيرمقدسنماها را داوري، مورد ارزيابي و نيز قضاوت قرار دهيم.»
اين استاد دانشگاه تصريح كرد:« ممكن است بسياري از علما و روحانيون ظاهرا مقدسنما نباشند، اما با شاخصهاي ديگري كه امام(ره) به آن اشاره ميكنند نيز همخواني نداشته باشند.»
احساس خطر روحانيون نسبت به گسترش فرهنگ مبتذل غرب
وي با اشاره به ابراز احساس خطر حضرت امام در امتداد احساس خطر روحانيون نسبت به گسترش فرهنگ مبتذل غرب، ادامه داد:« امام(ره) در اين هنگام توضيح ميدهند كه اين صحبتها به معناي دفاع از همه روحانيون نيست و لذا عباراتي عجيب را كه شايد كسي توقع آن را نداشته در نفي متحجران و روحانيون وابسته و مقدسنما بيان ميكنند و اين خود، حكايت از عمق نفرت و انزجار امام(ره) از اين طايفه دارد.»
نفوذ مقدسمآبها و متحجران
اين نماينده مجلس در بيان تعريفي از روحاني وابسته، مقدسنما و متحجر، اظهار داشت:« آنچه از اين پيام مستفاد ميشود، طرفداري از اسلام آمريكايي و بياعتقادي به تلفيق دين و سياست است. بدين معنا كه به نظر ميرسد كه شاخص برجستهي مورد نظر امام در تقدسمآبي و تحجر نهايتا به عدم حضور در صحنهي سياست و بياعتقادي به حضور فعال در صحنهي سياست برميگردد.»
وي با بيان اينكه "در نظر امام شاخص تعريف مقدسمآبي به جدايي دين از سياست برميگردد، به ايسنا گفت:« امام(ره) در ارتباط با نفوذ مقدسمآبها و متحجران به دو راه ارعاب و زور و خدعه و نفوذ كه از طريق استكبار همواره اعمال ميشود اشاره كرده و طريق استكبار در راه خدعه را القاء جدايي دين از سياست عنوان ميكنند.»
وي با اشاره به اثرگذار بودن خدعه و نفوذ به نسبت ارعاب، گفت:« امام(ره) ميفرمايند ما زخم بيشتري از ناحيهي نفوذ متحمل شدهايم و روحانيون ناآگاه و آگاه وابسته كه در حوزههاي علميه نفوذ كردهاند، آثار مخربي از خود بر جاي گذاشتند.»
به گفتهي وي بر اساس استنباطي از انديشهها و نوشتارهاي حضرت امام ميتوان استنباط كرد كه آن نفوذ با شاخصهاي ارائهشدهي حضرت امام، هنوز هم وجود دارد.
افروغ در ادامه گفتو گو با ايسنا، با اشاره به تأكيدات امام(ره) مبني بر توجه به ملزومات عدم جدايي دين از سياست، گفت:« اگر قرار است روحاني و فقيه در عرصهي سياسي حضور داشته باشند خواه ناخواه بايد تفقه آنها نيز فرق متناسب با اين حضور ملزومات آن باشد؛ يعني نميشود يك روحاني اعتقاد داشته باشد كه اسلام و فقه، همان احكام فردي و عبادي است و درعينحال حضور سياسي هم داشته باشد. چراكه اگر اينگونه باشد، همان اتفاقي ميافتد كه تاكنون شاهد آن بودهايم و لذا ميبينيم كه به تعبير امام حماقت روحاني در معاشرت با مردم به عنوان يك فضيلت تلقي ميشده است بدين دليل كه به لوازم حضور در صحنه، يعني فقه سياسي و حكومتي توجه نشده و اسلام به احكام فردي و عبادي تقليل يافته است.»
به گفتهي وي اين امر، نتيجهاي جز اين ندارد كه هر روحانياي كه بيبهرهتر باشد، به نظر بسياري، با فضيلتتر محسوب ميشود.
پرونده روحانينماها و مقدسمآبها باز است
عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس با اشاره به سخن حضرت امام در اين پيام كه ناظر بر باز بودن پرونده روحانينماها و مقدسمآبهاست، گفت:« امام ميفرمايند كه پرونده آنها كماكان باز است و لذا ميتوان گفت كه اينطور نيست كه پس از انقلاب اسلامي شاهد مرگ مقدسمآبي و دينفروشي باشيم بلكه شاهد آن هستيم كه مقدسمآبي و دينفروشي در اشكال جديد ظهور كرده است و به تعبير حضرت امام شكستخوردگان ديروز، سياستبازان امروز شدهاند.»
به گفتهي وي در اين منشور حضرت امام بر اساس همان شاخصي كه براي مقدسمآبها و متحجران ارائه ميدهند و آن عدم اعتقاد به تلفيق دين و سياست است به محكوم كردن حجتيهايها و حتي ليبرالها ميپردازند يعني حجتيهايها، مقدسمآبها و ليبرالها را در كنار يكديگر قرار ميدهند.
وي با بيان اينكه بر اين اساس ولايتيهايي كه اعتقادي به حضور سياسي ندارند، نگاه كاسبكارانه دارند، گفت:« امام(ره) معتقد بودند كه عدهاي به صورت گسترده در اسلام نفوذ كردهاند كه افكارشان با روح و جوهر اسلام نيز سازگاري ندارد، اينها كساني هستند كه اعتقادي به تلفيق دين و سياست نداشته و اداي اسلامخواهي را درميآورند.»
رييس كميسيون فرهنگي مجلس، با بيان اينكه اين عده شيوهي رفتاري خاصي دارند و تلاش ميكنند با مقدسمآبي، تودهها را فريب دهند، به سخن امام(ره) مبني بر كج راه رفتن اين مقدسمآبها اشاره كرد و گفت:« اين عده تسبيح به دست ميگيرند و بلند بلند ذكر ميگويند و وانمود ميكنند كه هرچه از زندگي اجتماعي فاصله بگيرند و معتكفتر بوده و عرفاني منفي و غيراجتماعي داشته باشند، مؤمنترند و ميخواهند با اين القائات اسلام را به انحراف بكشانند؛ اينها همان گروهي هستند كه امام از آنها به عنوان مقدسين و متحجرين ياد ميكند.»
به گفتهي وي بر اساس انديشههاي امام، در زمان ايشان نيز كساني بودند كه معتقد بودند كه چون عده و عده (امكانات) نداريم بهتر است سر در لاك خود فرو بريم.
وي افزود:« اين دسته را ميتوان انطباقگرا ناميد، كه از جملهي آنها كساني هستند كه پس از مرحوم حائري شيرازي، مؤسس حوزهي علميه، غالب شدند و ميگفتند ما عليالقاعده به حضور سياسي دين اعتقاد داريم، اما وضعيت ما به شكلي نيست كه فعاليت كنيم چون عده و عده (امكانات) نداريم لذا خود را وفق ميدهيم تا حوزه را به سلامت به مقصد برسانيم.»
افروغ با بيان اينكه اعتقاد اين گروه به حضور دين در سياست، عملا نمود خارجي نداشت، به مخالفت امام(ره) با اين گروه اشاره كرد و به ايسنا گفت:« امام(ره) با اين گروه مخالف بود اما سعي ميكرد كه با آنها حشر و نشر داشته و به آنها تذكر دهد.»
شاخص مقدسمآبي بياعتقادي به حضور دين در سياست است
وي به وجود گروهي ديگر به نام آخوند درباري يا روحانيون وابسته اشاره كرد كه با رژيم اشتراك مساعي داشتند و بيش از گروه اول مورد نقد امام(ره) بودند و ادامه داد:« امام(ره) علاوه بر آنكه شاخصي براي تعريف مقدسمآبي ميدهد كه همان بياعتقادي به حضور دين در سياست است، شاخصي را براي ابراز وجود دينداران و دينمداران و روحانيون در عرصهي سياست ميدهد كه اگر ما به اين شاخص توجه نداشته و به آن ملتزم نباشيم، در عمل بويژه پس از استقرار،نظام جمهوري اسلامي و نيازهاي متفاوت آن، با طايفهي اول كه به حضور دين در سياست اعتقاد داشته اما به خاطر شرايط كاري انجام نميدادند، فرق نخواهيم داشت.»
عامل زمانومكان و اجتهاد پويا
اين استاد دانشگاه در بيان اين شاخص مهم به عامل زمان و مكان اشاره و تصريح كرد:« عامل زمان و مكان و توجه به آن از ضروريات جامعهي ديني و حكومتي است كه صبغه و جوهر اسلامي و ديني دارد.»
وي خاطرنشان كرد:« اين امر كه امام(ره) مسأله را در ظرف مكان زمان و زمينهي اقتصادي، اجتماعي و سياسي ميگذارد و منفردا به موضوع نگاه نميكند، شرط ضروري حضور در سياست توسط عالمان ديني است.»
نماينده مردم تهران درمجلس با بيان اينكه امام(ره) نگاه جزئينگر به فقه ندارند، گفت:« امام(ره) اشاره ميكنند كه اينجانب به فقه سنتي و اجتهاد جواهري اعتقاد دارم اما اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست.»
به گفته افروغ اين بدان معناست كه امام(ره) فقه سنتي را پويا دانسته و زمان و مكان را دو عنصر تعيينكننده ميدانند و ميگويند همين موضوعي كه قرار است حكمش را با روشهاي استنباطي اجتماعي بدست آوري را در ظرف كلان اقتصادي، سياسي و اجتماعي بگذار، شرايط را خوب فهم كن و بعد سراغ استنباط حكم برو.
به گفتهي وي موضوعشناسي امام، سيستمي و كلان است يعني مسأله را در زمينهاي وسيعتر ميگذارد و بر اين اساس اگر ما نيز اين كار را انجام دهيم ميتوانيم نيازهاي فقهي حكومت جمهوري اسلامي را پاسخ دهيم و در غير اينصورت، وضعيت همان ميشود كه تاكنون شاهد آن بودهايم يعني به موضوعات مبتلا به جامعه نگاه جزئينگر ميكنيم.
وي به عنوان مثال به مسأله بانكداري اشاره كرد و اظهار داشت:« به عنوان مثال اجزاي بانكداري را درست كرده، آن را با رسالههاي عمليه سازگار ميكنيم اما روح كلي آن را فراموش ميكنيم.»
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه امام(ره) مسأله ظرف زمان و مكان را در ذيل جامعيت مطرح كرده و آن را به نگاه و تعريفي كه از فقه دارند، مرتبط ميكنند، گفت:« تعريف امام(ره) از فقه، تعريف جامعي است، بدين صورت كه در اين تعريف يك مجتهد بايد هم خلوص و تقوا داشته، هم مدير و مدبر بوده و هم آشنا به اين مسائل باشد.»
به گفتهي وي و براساس نظريات و انديشههاي صريح حضرت امام، حكومت از نظر مجتهد واقعي فلسفه عملي تمامي فقه در تمامي زواياي زندگي بشريت است. حكومت نشاندهندهي جنبهي عملي فقه در برخورد با تمامي معضلات اجتماعي، سياسي، نظامي و فرهنگي است و فقه تئوري واقعي و كامل اداره انسان از گهواره تا گور است.
وي معتقد است كه بر اين اساس است كه صهيونيزم، آمريكا، شرق، غرب و انگليس با ما مخالفند چراكه اگر ما اين نگاه را نداشتيم و فقه را به ابعاد جزئي، فرعي و فردي تقليل ميداديم، كسي با ما كاري نداشت و شاهد اين همه شيطنت نبوديم.
افروغ افزود:« فقط اعتقاد به حضور دين در عرصهي سياست كفايت نميكند و بايد علاوه بر آن روش داشته باشيم تا بتوانيم با روش جديد و دخالت زمان و مكان در موضوع و فهمي كه از جهان كنوني داريم، به تحقق اسلام كمك كنيم.»
اين استاد دانشگاه اين روش را براي تحقق اسلام صرفا در كشورهاي اسلامي ندانست و افزود:« امام(ره) در يك جا ميفرمايند يك مجتهد بايد زيركي و هوش و فراست و هدايت يك جامعه بزرگ اسلامي و حتي غيراسلامي را داشته باشد. همچنين ايشان در جاي ديگري ميفرمايند كه علما، روحانيون، مجتهدين، مراجع كمك كنيد كه اجتهاد مصطلح براي ادارهي جامعه كفايت نميكند. حوزهها و روحانيت بايد نبض تفكر و نياز آينده جامعه را هميشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهياي عكسالعمل مناسب باشند چه بسا شيوههاي رايج ادارهي امور مردم در سالهاي آينده تغيير كند و جوامع بشري براي حل مشكلات خود، به مسائل جديد اسلام نياز پيدا كنند، علماي بزرگوار اسلام از هماكنون بايد براي اين موضوع فكر كنند.»
آن گروه كه مانع حضور دين در عرصهي سياست ميشدند نبايد پس از انقلاب مدعي باشند
افروغ به تقسيم گروههاي مدنظر امام(ره) در اين منشور كه شامل گروهي كه خيرخواهانه مانع فعاليت سياسي امام و حضور دين در سياست ميشدند و گروهي كه به شاه گرايش داشته و اصولا اعتقادي به حضور دين در سياست نداشتند، پرداخت و افزود:« آن گروه كه خيرخواهانه مانع حضور دين در عرصهي سياست ميشدند و توفندگي لازم را نداشتند، نبايستي پس از انقلاب، مدعي باشند چراكه اصولا اگرچه اعتقاد داشتند اما عمل نداشتند، نه تئوري براي حضور دين در سياست داشته و نه براي رهايي از شرايط خفقان كمك كردند.»
به گفتهي وي امام(ه) در اين راستا ميفرمايد "ننشينيد تا قدرت به هم بزنيد و برخورد كنيد؛ برخورد كنيد، قدرت به هم ميزنيد".
وي افزود:« آنها كه برخورد نكردند تا اسلام قدرت به هم بزند، به هر ميزان كه اعتقاد به حضور دين در سياست داشته باشند هم نميتوانند مثل كساني كه اين اعتقاد را داشتند، برخورد كردند و قدرت به هم زدند، ادعا داشته باشند.»
وي با بيان اينكه گروه دوم كه به شاه گرايش داشتند، بعد از انقلاب در توطئههاي عليه انقلاب شريك بودند، به وجود گروه سومي اشاره كرد كه آن را بر اساس درك شخصي خود از سخنان امام(ره) استخراج و استنباط كرده است و گفت:« حضور اسلام در سياست لوازمي دارد، اگر ما به حضور دين در سياست اعتقاد داشته اما به فقه اجتماعي و حكومتي اعتقادي نداشته و نگاه كلان و ساختاري نداشته باشيم، نتيجه با عدم اعتقاد به حضور دين در سياست يكسان خواهد بود.»
به گفتهي وي اگرچه رسوباتي از جريان اول (جريان معتقد به حضور دين در سياست اما بدون توفندگي و عمل) هنوز وجود دارد و كماكان حساسيت لازم را از سوي اين دسته از عالمان شاهد نيستيم اما به طور كلي، درحال حاضر شاهد غلبه آن دو دستهي مذكور در فرمايشات امام كه در اين منشور آمده است، نيستيم؛ بلكه، شاهد دستهي سوم هستيم كه در انقلاب نقش داشته و الان در كسوت تدريس هستند و صاحب رسالهاند اما متأسفانه انتظار جامعه اسلامي و جمهوري اسلامي را تأمين نميكنند.
افروغ با بيان اينكه به نظر ميرسد، روششناسي حضرت امام هنوز نهادينه نشده و بسط و نفوذ لازم را نيافته است بر لزوم بيداري مستمر مراجع و حضور هميشگي آنها درصحنهي سياست با چشمها و گوشهايي باز تأكيد كرد و به خبرگزاري دانشجويان ايران گفت:« اينكه علما، درنگاههاي فقهي فردي يا به تعبير امام فقه مصطلح و فقه معهود غرق شوند و هر از چند گاهي موضع سياسي بگيرند، كفايت نميكند.»
وي گفت:« ممكن است اين سروران بگويند كه ميخواهيم اقوال ما با ولي فقيه تعارض پيدا نكند، اين در حاليست كه با توجه به صحبتهاي مقام معظم رهبري در قم مبني بر درخواست ورود علما به صحنه و كمك به جامعهي ديني با احكام ديني متناسب با شرايط زمان و مكان به نظر در صورت حضور مراجع در صحنهي سياست شاهد تنافي و تعارضي نخواهيم بود.»
مبادا افرادي كه سطحيانديش و قشري هستند، در هر لباسي قدرت را در دست بگيرند
وي براساس استنباط خود با بيان اينكه كسي كه مقدسمآبي را زير سئوال ميبرد قطعا خرافهگرايي را نيز زير سئوال ميبرد، نسبت به خطر خرافهگرايي كه به اعتقادات شيعي ربطي نداشته و مبناي معرفتي و مستحكمي ندارد، هشدار داد و گفت:« مدتي است كه در كشور شاهد يكسري روياگراييها و انتظارگراييهاي نامعقول و ناموجهي هستيم،شاهد كساني هستيم كه مدام خواب امام زمان را ميبينند و خلاف نص صريح كتاب و سنت براي ظهور امام زمان (عج) تعيين زمان ميكنند.»
اين نماينده مجلس به حديث منقول از امام صادق (ع) مبني بر اينكه آنها كه براي ظهور امام زمان وقت تعيين كرده و تعجيل ميكنند، كاذبند و هلاك ميشوند اشاره كرد و با تأكيد براينكه مصداقي بحث نميكند، هشدار داد مبادا افرادي كه سطحيانديش و قشري هستند، در هر لباسي قدرت را در دست بگيرند.
وي با تأكيد بر اينكه قصد اسائه ادب به نيت عزاداران امام حسين (ع) را ندارد، تصريح كرد:« در عزاداريها شاهد خطر خرافه و تمثالگرايي هستيم، ما بايد به اين امور خط و جهت دهيم و نبايد به بسط و گسترش اين تمثالگراييها و يا نوحههايي كه به جاي تعميق معرفت، احساسات را عمق ميبخشد، تن در دهيم.»
خطر انجمن حجتيه جدي و كماكان استوار است
رييس كميسيون فرهنگي مجلس، خطر انجمن حجتيه را خطري جدي عنوان كرد كه كماكان استوار و به قوت خود باقي است، اظهار داشت:« در فضايي كه انتظارگرايي نامعقول و ناموجه حاكم ميشود، كساني كه اصلا اعتقادي به حضور دين در سياست و مقابله نداشتند بلكه به فسادگرايي معتقد بودند، امكان مانور بيشتري پيدا ميكنند.»
وي با اشاره به سطح بالاي بينش ديني زمان انقلاب كه در پيروزي انقلاب اسلامي مؤثر بود، تأكيد كرد: « علت مبقيه و محدثه از جنس هم هستند لذا اگر ميخواهيم اين انقلاب باقي باشد، بايد همان بينش نيز حاكم باشد.»
وي با تأكيد بر لزوم درك صحيح تئوري حضرت امام و انس با آن، و كمك به تحقق تئوريهاي ايشان، گفت: « نبايد اجازه دهيم آنها كه مفهوما و مصداقا با اين ديدگاه شريك نبودهاند و در آن زمان حضور هم نداشتهاند، قدرت را در دست گيرند.»
به گفته وي، در مجموع به نظر ميرسد كه امام مستقيم و غيرمستقيم روحانيون را به پنج دسته تقسيم ميكنند: يك دسته كساني كه به حضور در سياست اعتقاد دارند اما عمل ندارند، دستهي دوم كساني كه اعتقاد و عمل دارند اما الگو ندارند، دسته سوم آنها كه اعتقاد و عمل دارند، الگو نيز دارند، چهارمين گروه آنها كه اعتقاد و عمل نداشته، وابسته هم نيستند اما از نظر امام مقدسمآب و احمقاند و دستهي پنجم كساني هستند كه اعتقاد و عمل نداشته و به رژيم درباري وابسته بودند.
advertisement@gooya.com |
|
به گفتهي افروغ، به نظر ميرسد مطلوب امام(ره) دستهاي هستند كه به حضور در سياست اعتقاد دارند و از پشتوانهي عملي و الگوي لازم نيز برخوردارند و نيز كساني كه الگو نداشته اما در اندوختهي خود عمل دارند.
وي در ادامه گفتو گو با ايسنا، با بيان اينكه ديگر شاهد دستهي پنجم كه اعتقاد و عمل نداشته و وابسته به رژيم درباري بودند نيستيم، گفت:« هنوز هستند كساني كه اعتقادي به حضور دين در سياست ندارند و عمل متناسب با انقلاب اسلامي نيز ندارند كه امام از آنها به عنوان ناآگاهاني كه از اسلام واقعي به دور هستند و بيشتر به حمقا شبيهند ياد ميكند.»
وي در ادامه به پيام امام(ره) در اين منشور مبني بر اينكه صدور انقلاب، دستاورد جنگ ما بود اشاره كرد و گفت:« اين بدان معناست كه اين جنگ كه جنگ حق و باطل و فقر و غناست الي الابد وجود دارد.»
اين استاد دانشگاه، با اشاره به اعتراف حضرت امام در اين منشور، مبني بر اينكه از برخي تصميمات اول انقلاب و سپردن پستها به گروهي كه به اسلام ناب محمدي عقيده نداشتند به تلخي ياد ميكنند، گفت: « حضرت امام ميفرمايند، آنها به چيزي كمتر از انحراف انقلاب از تمامي اصولش و هر حركت به سوي آمريكاي جهانخوار قناعت نميكنند.»
به گفتهي وي، در همين راستا پيشبيني حضرت امام را در اين سالها كه اصلاحات آمريكايي درحال جولان دادن و هژموني سرمايهداري درحال تحكيم خود بود، ديديم.
وي با اشاره به تأكيدات امام مبني براتحاد جامعه مدرسين حوزه علميهي قم با طلاب انقلابي كه درمنشور روحانيت آمده است، گفت:« به عنوان يك شاگرد كوچك روحانيت، به شرط آنكه علما از تذكر من ناراحت نشوند، ميگويم كه روحانيت به ويژه جامعه مدرسين اين تذكر امام را در سالروز صدور منشور روحانيت بيشتر مورد تأمل قرار دهند و از دلسوزيهاي روحانيون و طلاب انقلابي استقبال كنند.»
وي با اشاره به آثار ديگري از حضرت امام به بيان 17 انتظار ايشان از روحانيت اشاره كرد و گفت:« به اعتقاد من برخي از اين انتظارات 17 گانه هنوز تأمين نشده و به همين دليل بعضا شاهد هستيم كه شأن و منزلت اجتماعي و مردمي روحانيت تا حدي مخدوش شده است.»
روحانيت بايد در صحنه حضور داشته باشد
افروغ، به "حضور در صحنه" به عنوان اولين انتظار امام از روحانيت اشاره كرد و گفت:« امام(ره) ميفرمايند كه روحانيت بايد در صحنه حضور داشته باشد، بدون آنكه شأن روحاني بودن خود را فراموش كند.»
وي در اين راستا بر لزوم حفظ شأن انقلابي، زندگي زاهدانه و پرهيز از تجملات توسط روحانيت تأكيد كرد و استقلال و عدم وابستگي به دولت را دومين انتظار از روحانيت عنوان كرد و آن را بيشتر مشمول استقلال معنوي و فكري روحانيت دانست.
اين استاد دانشگاه تهذيب نفس، تحمل دانشگاهيان و كارشناسان، ارشاد و هدايت دولت، آگاهيبخشي به مسلمانان نسبت به وظايف خطير سياسي روحانيت، اصلاح حال ملت و جلوگيري از ظلم، غارتگري و دزدي به هر شكل و قالبي، پرهيز از دنياطلبي هرچند از امور مباح باشد را از ديگر انتظارات حضرت امام نسبت به روحانيت عنوان كرد و گفت:« در مورد اخير ايشان شاخص ارائه ميدهند و ميگويند روحانيت بايد با حفظ زيطلبگي با شاخص سطح زندگي پايينتر از سطح معمول مردم زندگي كند.»
نماينده مردم تهران، اين تذكر حضرت امام كه در جايي ميفرمايند اگر يك روحاني خطا كند حسابش به پاي همهي روحانيت نوشته ميشود را تذكري بسيار مبارك خواند و گفت:« اين تذكر به دليل جايگاه روحانيت است؛ يعني اگر اين جايگاه نبود، مردم هيچگاه خطاي يك روحاني را به پاي بقيه نمينوشتند. ما اين امر را كه فلان روحاني وضع مالي آنچناني داشته و چندين شركت مالي و امتيازات مالي در اختيار دارد به طوري كه فساد مالي به بار آورده، به حساب كل روحانيت نمينويسم اما مردم به خاطر جايگاهي كه روحانيت دارد، اين كار را ميكنند.»
به گفتهي وي نوشتن حساب يك روحاني خطاكار به پاي همهي روحانيون به لحاظ معرفتي و عقلي خطاست اما به لحاظ اجتماعي امري صواب است.
افروغ، اين حساسيت اجتماعي را امري مبارك خواند و از حفظ شأن، منزلت و آبروي روحانيت در بين مردم، تداومبخشي به انقلاب اسلامي، استمرار نظام اجتماعي اسلام، حفظ قوانين اسلامي و قانون اساسي به عنوان چند انتظار ديگر امام از روحانيت ياد كرد و گفت:« تداومبخشي به انقلاب اسلامي لوازمي دارد كه اصليترين آن برآورده كردن عمدهترين نيازهاي حكومت يعني نيازهاي فقهي آن است.»
به گفتهي وي نيازهاي فقهي را نميتوانيم با فقه مصطلح، فرعي و فردي جواب دهيم، لذا توقع يك تحول در اين زمينه كه زيبندهي انقلاب اسلامي باشد را در حوزههاي علميه داشتيم كه متأسفانه هنوز تأمين نشده است.
وي افزود:« مقابله با دو فرهنگ منحط غرب و شرق، پرهيز از سخنان تفرقهآميز، اخراج عناصر غيراخلاقي از حوزه، افشاي آخوندهاي درباري، پرهيز از گروهگرايي، رعايت عدالت اسلامي در رفتار روحانيون، اجتناب از تقدسمآبي و تحجر از ديگر انتظارات حضرت امام از روحانيت است كه از آثار ايشان ميتوان آنها را استخراج كرد.»
افروغ در پايان تأكيد كرد:« در آن كس كه به حضور دين در سياست اعتقاد ندارد، تحجري غليظ را شاهد هستيم و در آن كس كه به اين امر اعتقاد داشته اما براي آن راهكاري ندارد و ملزومات آن را خوب فهم نميكند، شكل رقيقتري از تحجر را ميبينيم.»
گفتو گو از خبرنگار ايسنا: راحله هدايت