خبرگزاري فارس:ابراهيم كارخانهاي،استاد دانشگاه و نايب رييس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس،در واكنش به پيشنهاد روسيه دلايل متعدد ضرورت غني سازي اورانيوم در خاك ايران را برشمرد.
به گزارش خبرنگار سياست خارجي فارس،دلايل نماينده مردم همدان در مجلس درباره ضرورت غني سازي اورانيوم درخاك ايران به اين شرح است:
1)غني سازي در خاك روسيه مالكيتش با كشور روسيه است نه ايران.
2) غني سازي با مديريت يك كشور خارجي براي ما قابل اتكاء نخواهد بود ؛نمونه آن همكاري آلمان، فرانسه و چين در ساخت نيروگاه هستهاي و تاسيسات ucf اصفهان است كه حتي آنها در داخل كشور نيز به تعهدات خود عمل نكردند، چه رسد به اين كه غني سازي در خارج از خاك ايران و در كشوري باشد كه پنجاه سال سابقه فعاليت هستهاي دارد.
3) مزيت فنآوري بومي غنيسازي، تنها توليد سوخت هستهاي نيست، بلكه در كنار اين فرآيند، چرخه تحقيقاتي كشور در عرصههاي مختلف علمي و صنعتي، شتاب بيشتري خواهد گرفت، با تعطيل شدن فعاليتهاي هستهاي صلحآميز در نطنز، روح تحقيقاتي در آنجا خواهد خشكيد و ضربه سختي بر پيكر فن آوري بومي جوان هستهاي كشورمان وارد خواهد شد، بر اين اساس ما از كشور روسيه ميخواهيم با مشاركت خود، تاسياست هستهاي جوان نطنز را احياء و در خاك ما شاهد عيني فعاليت صلح آميز ما باشند.
4) اگر مشكل اروپا و امريكا اعتماد عيني صلح آميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران است، رياست جمهور ما با صراحت اعلام كردهاند در داخل خاك ايران و با مشاركت خود آنها بطور عيني شاهد صلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي ما باشند، در غير اين صورت مشكل آنها اعتماد عيني نيست، بلكه آنها اساسا با دستيابي كشورمان به چرخه سوخت هستهاي مخالفند.
advertisement@gooya.com |
|
5) امروزه كه علوم جديد پوسته هسته اتمي را در نورديده و نگاه خود را متوجه هسته اتم نموده است، هر كشوري كه چرخه تحقيقاتي خود را با علوم هستهاي كامل كند، بدون شك در آيندهاي نه چندان دور باصره خود را با پيشرفتهاي نوين جهاني كمتر خواهد كرد و راه براي توسعه و پيشرفت و نجد و عظمت آن كشور بيشتر باز خواهد شد، بر اين اساس مخالفت اروپا و امريكا با فنآوري هستهاي كشورمان در حقيقت مخالفت با توسعه و پيشرفت كشورما است.
6) هيچ كشوري حق ندارد، راه توليد علم و توسعه و پيشرفت را بر كشور ديگري ببندد، اين حق همه كشورهاي جهان است كه در چارچوب معاهدات بينالمللي از حقوق مسلم خود بهرهمند شوند.
7) اين ظلم به همه كشورهاي جهان است كه كشورهاي مسلح به انواع سلاحهاي هستهاي بخواهند كشورهاي ديگر جهان را از فعاليتهاي صلح آميز هستهاي، محروم كنند.
8) سرانجام در قرن حاضر، انرژيهاي فسيلي جهان به پايان خواهد رسيد و تنها منبع پايدار تامين انرژي جهان، انرژي هستهاي است، بنابراين نه تنها ايران، بلكه همه كشورهاي جهان حق دارند كه براي دستيابي به انرژي پايدار هستهاي، تلاش كنند.
9) كشورهاي بيدار جهان، نخواهند گذاشت سوخت آينده جهان در انحصار چند كشور باشد و آنها براي كسب انرژي، عزت و استقلال خود را در ميان كشورهاي قدرتمند، قرباني كنند.
10) در نظام خلقت، انرژي جهان هستي از جمله خورشيد كه حيات در پرتو آن شكل ميگيرد بر پايه فرآيندهاي هستهاي تامين ميشود فلذا بشر نيز براي تامين انرژي پايدار مورد نياز خود راهي جز استفاده از فرآيندهاي هستهاي نخواهد داشت، اين راه همه كشورهايي است كه ميخواهند آزاد و مستقل و به دور از سلطه ديگران، زندگي كنند.