ری تکیه, کارشناس ارشد انجمن روابط بین الملل در امور ایران - انکار فتنه آمیز فاجعه بین المللی هولوکاست توسط محمود احمدی نژاد, بعنوان اهرمی جهت فشار سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد.پس از گذشت زمان نسبتا زیادی, دور جدیدی از مذاکرات سه کشور اروپایی فرانسه, انگلیس و آلمان با ایران در تاریخ 21 دسامبر درباره ی مناظره ی برنامه هسته ای این کشور آغاز گردید.
مشکلی بعدی که درحال حاضر به میان آمده, انتقال بخشی از عملیات غنی سازی سوخت هسته ای ایران به خاک روسیه است, هر چند که بیشترمذاکرات دیپلماتیک بدون تغییرات قابل ملاحظه ای در برنامه ها و محاسبات اتمی ایران تا زمان انتخاب آقای احمدی نژاد صورت پذیرفته بود. سیاست اتمی ایران به روشنی تلفیقی است از یک ایدئولوژی آمرانه همراه با ژستی ناسیونالیستی که بطور سرسختانه ای بدور از انعتاف بوده و قابل معامله با امتیاز جدیدی نیست. با توجه به این حقیقت انکار ناپذیر, آخرین دور از مذاکرات اروپائیان بدون شک مشابه دور قبلی خواهد بود.
پس از 26 سال قدرت, رژیم ایران بصورت پیچیده ای تفییریافته, بطوریکه در حال حاضر با نسلی جدید از افراد تندرو و متعصب در کادر رهبری خود مشاهده می شود. سابقه ی بارز آقای احمدی نژاد و متحدانش شرکت در جنگ با عراق است و چشم انداز سیاستهای استراتژیک آنها نیز بر همین اساس تعریف می شود. عراقی ها در جنگ بطور نا مشخصی از سلاح های شیمیایی بر علیه شهروندان ایرانی استفاده کردند. تعداد زیادی از جنگجویان آسیب دیده از این مواد شیمیایی به عنوان افراد سابقه دار در جنگ, نسبت به تحرکاتی که از طرف جامعه ی بین الملل انجام می گیرد بی اعتماد هستند, چراکه آنها را از عوامل !
اصلی بروز آن فاجعه ی تلخ می پندارند..
نمونه ای از سخنرانی های آقای احمدی نژاد نشان می دهد که خاطرات جنگ برای او فراوموش نشدنی است و مبارزه طلبی و ازجان گذشتگی, در شیوه ی بیان وی کاملا مشاهده می شود. اما تجربه تلخ جنگ منجر به خواسته درونی افراد کثیری شده که تجربه ی جنگی فاجعه بار را پشت سر گذاشته اند و خواهان عدم تکرار دوباره آن هستند. گروه هایی از جنگ سالاران با تجربه که وارد سیاست شده اند, نه تنها برای دست یابی به وضعیتی پیش گیرانه و مطمئن, اشتیاق فراوانی نشان میدهند. بلکه در تلاشند تا به شرایطی دستیابند که توانایی و قابلیت معامله و چانه زنی با طرف مقابل را نیز داشته باشند. در ای!
ن شرایط, برای رهبران بی اعتماد ایران به جامعه ی بین الملل, بسیار مشکل خواهد بود که ابزار حساس و اصلی برنامه هسته ای خود را به عنوان ضامنی جهت
خوشنودی اروپائیان رها کنند.
پس از گذشت زمانی قریب به سه دهه کش و قوس های سیاسی, طیف مرتجع از سیاسیون ایرانی دریافته اند که درگیری با آمریکا بسیار محتمل و گریز ناپذیر است, بنابراین تنها راه حفظ امنیت رژیم و یک پارچگی خاک ایران را در دسترسی به سلاحی استراتژیک جستجو می کنند. هر چند که امروز شاید امریکا در باتلاق عراق گرفتار بنظر برسد, که بلند پروازی های آن را ناگوار می سازد.اما در مواجه و رویارویی با حاکمان ایران, آمریکا همچنان یک کشور ستیزه جوست که می تواند از قدرت غیر قابل تقلیلی هم برخوردار باشد. از طرف دیگر بعید بنظر می رسد که آمریکا قصد کنار آمدن و اطمینان به طرف مقا بل ر!
نیز داشته باشد.
برانگیختن احساسات ناسیونالیستی آخرین حربه ی جدید رژیم جهت پیشرفت در مذاکرات اتمی است که از آن سود می جوید. غربی ها می خواهند ایران رها کردن حقوق مربوط به چرخه سوخت هسته ای را با پیمان برسر عدم غنی سازی سوخت هسته ای گارانتی نماید و با این اقدام روند اعتماد سازی دوباره بین دو طرف را بهبود بخشد. که این امر باعث برانگیخته شدن و شدت دشمنی های ناسیونالیستی ایرانی ها شده. چرا که ایران بعنوان کشوری که بصورت تاریخی موضوع مداخلات و عهد نامه های کاپیتولاسیون پر هزینه بوده, بطور فزاینده ای نسبت به پیشرفتها و حقوق عالیه مربوط به خود حساس عمل می کند.
advertisement@gooya.com |
|
از نظر حاکمان جدید ایران, آنها از طرف جامعه ی بین الملل به چالش کشیده شده اند, نه بدلیل عصبانیت آنها از پیمان شکنی های گذشته ایران, بلکه بدلیل و جود فتنه ای بزرگ در این میان. به باور رهبران ایران, برنامه هسته ای این کشور و هویت ملی آنها به یکدیگر در آمیخته شده است. بنابراین ایستادن در مقابل خواسته های گستاخانه ی غرب, وفاداری به ارزشهای انقلابی به حساب می آید. در نتیجه استراتژی مدارا و تسلیم شدن به بیگانگان, کاربری خاصی در دیپلماسی این طیف از سیاسیون ایرانی ندارد.
برهمین اساس, برای تهران, برنامه های مربوط به تکنولوزی هسته ای چیزی نیست که بتواند آنرا با سرمایه گذاری های غرب معامله کند. پیشنهاد ارائه شده توسط روسیه هم به همان ترتیب , رژیمی را که حقوق مربوط به برنامه های هسته ایش را به عنوان منشور ملی خود می نگرد, بعید بنظر می رسد وسوسه کننده باشد. پوپولیستها یی که در این وضعیت دشوار سکان هدایت کشوررا در دست گرفته اند، ارزش واقعی تکنولو ژی هسته ای را در برخورداری از قدرت بازدارنگی آن می دانند. پذیرش تعهداتی که در اجلاس اخیر با اروپاییان مطرح شده, بخصوص برای رژیمی که خود را در محاصره کامل می بیند و همچنین اح!
تمال اقدامات خصمانه ای از طرف جامعه ی بین الملل علیه خود را محتمل می داند, بعید بنظر می رسد عملی شود.
اما همه ی این ها به این معنی نخواهد بود که ایران عجولانه از مذاکرات صرف نظر کند و رویه ی تندروی و آشوب طلبی را در پیش بگیرد, که در این صورت ممکن است این موضوع منجر به روبرو شدن با مشی کیفری و خصمانه ی آمریکا شود. برای روئسای جدید تهران, مذاکرات بسیار ارزشمند است, به این دلیل که ممکن است موجبات تفرق و چند دستگی را در میان اتحادیه ی اروپا به همراه داشته باشد و مانع از ارجاع پرونده ی اتمی ایران به شورای امنیت سازمان امنیت گردد. هر چند که این رویه, بعید بنظر می رسد از سیاستی که آقای احمدی نژاد و پیروانش در پیش گرفته اند حاصل شود.
در ماهی که پیشروست, دیپلماتها بحثها خواهند کرد و سازمانهای بین المللی نیز انتقادات و سرزنش های دوره ای خود را منتشر خواهند کرد و به مصوباتی که قراراست تصویب کنند, خواهند اندیشید. اما با همه اینها, ایران غیر منعطف به آستانه ی تکنولوژی هسته ای نزدیکتر خواهد شد.
برگردان: سام جدی