بنام خدا
تهران
چهارشنبه 29 آذر 1384
نامه سرگشاده
ملت بزرگوار ايران
هيچ كشوري بدون حفظ اصالت هاي ملي، فرهنگي و توسعه آزادي ها ودموكراسي، به يك قدرت واقعي و پايدار تبديل نخواهد شد.
در طول تاريخ همه قدرت هائي که به انحطاط فرهنگي و اخلاقي دچار شده اند سقوط کرده اند. اين يک اصل تاريخي است که ملت ها با فرهنگ و اخلاق والاي ملي، مراحل تکامل و تعالي را طي کرده، و به قدرت ميرسند و با انحطاط فرهنگي و اخلاقي راه سقوط را طي ميکنند.
تاريخ چند هزار ساله امپراطوري هاي جهان نمايانگر آنست كه در هر دوران كه جوامع مربوط به آن قدرت ها به فساد گرائيده و اصالت هاي ملي و اخلاقي رو به انحطاط رفته است، قدرت و نظام هر دو با هم مضمحل و نابود شده اند.
به ظهور و سقوط امپراطوري رم كه در ابتدا با استقرار دموكراسي و سناي رم آغاز شده و در پايان با رواج فساد اخلاقي، تن پروري، و سركوب آزادي ها و تضعيف سنا و زيرپا گذاشتن دموكراسي، مسير انحطاط و زوال را پيمود، توجه فرمائيد.
در همين كشور عزيز خودمان ايران هر بار كه حكومت و مذهب و در پيرو آن كل جامعه به انحطاط و فساد اخلاقي، وخودخواهي، و حفظ منافع فردي و گروهي دچار شده است، امپراطوري هاي بزرگي چون امپراطوري هخامنشيان، ساسانيان، و حكومت هاي قدرتمندي چون سلجوقيان، خوارزمشاهيان، صفويان و ... در هر مورد حكومت و مذهب و كل جامعه و مملكت همگي در كنار هم به ورطه نيستي و زوال سقوط كرده اند.
در همين قرن بيستم ملت هاي بزرگ ژاپن، آلمان، انگلستان و آمريكا نمونه بارزي از ملت هايي هستند كه بر پايه هاي مستحكم اخلاق، آزادي و دموكراسي از خرابي هاي وسيع جنگ هاي جهاني اول ودوم سربلند كرده و به نحوي منافع ملي وسيطره جهاني خود را حفظ كرده اند .... .
در حال حاضر، و خامت دورنماي آينده كشور عزيزمان ايران وحشت انگيزتر از آن است كه انديشمندان، مهر سكوت بر لب زنند و فقط به نظاره گري پرداخته و تنها به خارج كردن رقباي سياسي و يا مخالفين خود از صحنه بسنده كنند، و نسبت به مخاطرات ايران بر باددهي كه در كمين ملت ما است بي تفاوت بمانند ودر عين حال ورد ايران ايران سر دهند.
مجهز شدن به سلاح هاي هسته اي براي كشورهاي كوچك نقض غرض است:
با وجود آنكه بايد با اعتماد به نفس بسيار بالا قابليت هاي خودمان را باور داشته باشيم و در شرايط لازم براي دفاع از خاك خود سر از پا نشناخته و با چنگ و دندان براي مقابله با دشمن بپا خيزيم، ولي با اينهمه، در محاسبات استراتژيكي، واقع بيني مهمترين اصلي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد، و بدون رعايت واقع بيني هر نتيجه و تصميمي كه بگيريم، جز فاجعه و ضايعات و خامت بار ملي، حاصلي به بار نخواهد آورد.
من در گذشته نيز طي نامه هاي سرگشاده حضور ملت بزرگوار و مقامات مسئول هيئت حاكمه نوشته ام (در دوران گذشته هم عين اين مطالب را به حضور فرماندهي كل قوا نوشته بودم)، كه سرزمين ايران با مقتضيات كنوني جهان و باتوجه به موقعيت ژئوپوليتيكي و ژئواستراتژيكي، در بين كليه قطب هاي قدرت جهاني قرار گرفته كه چنين موقعيتي در جهان كنوني منحصر به فرد است، و مجموعه اين شرايط به ايران امتياز و اجازه ميدهد تا با اتخاذ يك خط مشي مثبت و معقول، يعني مدارا كرد ن با همه قدرتها و گام برداشتن در راستاي تحكيم ثبات منطقه اي، خود نيز بعنوان يك قدرت قابل محاسبه، در بين ساير قدرت هاي موجود و يا ذينفع در منطقه، نقش اساسي و حساسي ايفا كند، و به اين ترتيب هم امنيت و منافع ملي دور و نزديك خود را تامين كند و هم به صلح و ثبات منطقه اي و جهان بطور مؤثر كمك نمايد.
موقعيت ژئوپوليتيكي و ژئواستراتژيكي ايران
با يك نگاه كوتاه به نقشه جغرافياي جهان توجه خواهيد فرمود كه سرزمين ايران در شمال غرب و غرب كشور با اروپاي متحد و ناتو و كمي آنطرف تر با قدرت بزرگ هسته اي و تكنولوژيك اسرائيل، و در شمال با قدرت بزرگ روسيه كه پس از آمريكا بزرگترين ذخائر اتمي جهان را دارد، و در مشرق ايران قدرت بزرگ چين كه از نظر جمعيت، ميزان توليدات اقتصادي، جنگ افرازهاي هسته اي و بودجه دفاعي و نظامي پس از آمريكا دومين قدرت نظامي جهان است. ( لااقل در محدوده منطقه اي و آسيا ) باز هم كمي پائين تر و در جنوب كشور چين، باقدرت بزرگ هند ( از نظر جمعيت، تكنولوژي، ميزان نيروهاي مسلح و جنگ افراز هسته اي، اقتصاد و ميزان توليدات و غيره ...) و در جنوب با خليج فارس كه بخشي از اقيانوس هند است و بيشتر قدرت هاي جهاني متجمله انگلستان و آمريكاي ابر قدرت در آن نفوذ عميق اجتماعي و حضور نظامي و سياسي و منافع بزرگ حياتي و استراتژيكي دارند، همسايه و هم مرز ميباشد.
يكي از بزرگترين امتيازاتي كه اين موقعيت ژئوپوليتيكي براي ملت ايران فراهم كرده وجود ذخائر عظيم نفتي و منابع معتنابه انرژي در بسياري از مناطق كشور بويژه در شمال و در جنوب سرزمين ايران است، و از نظر ژئواستراتژيكي امتياز بزرگتر آنست كه كشور ما در شمال با ميدان هاي بزرگ نفتي درياي خزر و منطقه آسياي ميانه و در جنوب با حوزه ها و ميدان هاي عظيم نفتي خاورميانه و منطقه خليج فارس كه متجاوز از 50 درصد نيازمنديهاي جهان را تامين مينمايد، همسايه و هم مرز ميباشد، و تنها كشوري است كه بر گذرگاه ناوگان هاي حمل و نقل نفتي، در طول هزاران كيلومتر سلطه و دسترسي بدون چون و چرا دارد.
از نظر ژئواستراتژيكي سرزمين ايران در سر راه كليه تحركات نظامي واقتصادي شرق به غرب و بالعكس قرار گرفته و يكي از معابري است كه روسيه و چين در صورت نفوذ در آن مي توانند به آبهاي خليج فارس و اقيانوس هند و حوزه هاي عظيم نفت و انرژي موجود در منطقه خاورميانه دسترسي مستقيم پيدا كنند و تحركات آنها در جهت آفريقا و ساير مناطق جهان بميزان غير قابل تصوري تسهيل گردد.
دسترسي آسان روسيه به خليج فارس و اقيانوس هند هرگونه الحاق استراتژيكي روسيه و هند را، تسهيل مينمايد، و موقعيت كشورهاي منطقه و بويژه پاكستان را در شرايط حساس تري قرار خواهد داد و هر گونه دسترسي چين به اين منطقه نه تنها هند و روسيه را در شرايط مشكل تري قرار خواهد داد بلكه كليه مواضع شرق و غرب را دگرگون خواهد كرد. بنابراين ملاحظه ميفرمائيد كه موقعيت و مواضع ايران بطور بالقوه مي تواند موازنه قوا را در منطقه و در جهان در هم بريزد.
مجموعه ظرفيت هاي موجود و بالقوه در موقعيت ژئوپوليتيكي و ژئواستراتژيكي سرزمين ايران، موجب شده است كه تمام قدرت هاي جهاني، كليه تحركات استراتژيكي ايران را دائما زير نظر و ذره بين دقيق قرار داده و نسبت به هرگونه حركت استراتژيكي ايران، و تجاوز خارج از محدوده و خط قرمزي كه براي حفظ امنيت حياتي خودشان ترسيم كرده اند، با حساسيت بسيار زياد عكس العمل نمايند.
بنابراين ملاحظه ميفرمائيد كه توجه به اين واقعيت هاي بسيار عمده، نتيجه گيري و تنظيم يك استراتژي دراز مدت را براي ملت ايران، ساده تر و روشن ميسازد.
ايران بدون مجهز شدن به سلاح هاي اتمي هم مي تواند در چهارچوب امكانات، توانائي ها و ظرفيت هاي بالقوه خود و با در نظر گرفتن محدوديت ها، و شرايط اوضاع و احوال جهاني، و با تكيه به اصالت هاي ملي، فرهنگي، و تاريخي و بالا بردن سطح آگاهي هاي ملي و رشد و تعالي اخلاقي و توسعه تكنولوژي و علوم و بهبود شرايط اقتصادي ملت، و ايجاد نيروهاي مسلح ورزيده و مجهز به آخرين دانش هاي نظامي جهان، به يك قدرت ثبات دهنده در سطح منطقه و جهان تبديل گردد.
يكي از امتيازات ملي ايران كه در سطح منطقه بي نظير است سلطه و نفوذ ريشه دار و عميق فرهنگ ملي ايران، بر روي ملت ها و اقوام موجود در فراسوي مرزهاي سرزميني ايران بشعاع متجاوز از هزاران كيلومتر است.
ما مي توانيم از تعارض دائمي و ريشه داري كه بين قاره ها و قدرت ها ي بزرگ وجود دارد بدون چرخش كامل به سمت اين و يا آن بهره برداري كنيم. و به اين منظور بايد در كل برنامه هاي ملي و استراتژيكي خود، در نظر داشته باشيم كه اروپا به هر حساب ژئوپوليتيكي و سياسي و اقتصادي همانطور كه منافع اصلي و دور بردش با رشد قدرت آمريكا در تعارض است، بنا به دلايلي از همان نوع، با رشد واقعي واصيل ملت هاي آسيا و بويژه ايران نيز در تعارض است، و رشد ريشه دار ملت ما، چه از نظر اقتصادي و نظامي و چه از نظر تكنولوژي و علوم، با منافع دور برد و امنيت كل قاره اروپا مغايرت دارد.
در عين حال ميبايستي تا آنجا كه هدفهاي ملي و منافع زير بنائي و پايدار ايران نقض نشود، با اتخاذ يك سياست مستقل و پايدار از كليه امتيازاتي كه ممكن است از جانب اين قدرت ها براي ما فراهم گردد، بهره برداري واستقبال كرد.
جاي هيچگونه ترديد نيست که با در نظر گرفتن رشد ساليانه بسيار بالا و سريع اقتصادي, تکنولوژيک و نظامي همسايگان پر قدرتي چون روسيه, چين, و هند در شمال و در شرق سرزمين ايران, بزودي و در آينده بسيار نزديکي موازنه قواي جهاني بويژه در منطقه آسيا درهم خواهد ريخت.
بنابراين, الزاماً به توسعه روابط دوستانه و مثبت, با قدرت هاي بزرگ و درجه اول جهان, آمريکا و انگستان نياز اساسي, داريم.
با اتخاذ سياست ملي خردمندانه، و ادامه يك خط مشي پايدار و مستقل، مواضع ژئواستراتژيكي ايران چنان مستحكم و تثبيت ميگردد، كه در صورت تجاوز (بويژه تجاوز اتمي) يكي از قدرت هاي موجود در منطقه، چتر حمايتي ساير قدرت هاي جهاني بخاطر حفظ امنيت و موجوديت خودشان، چه ما بخواهيم و چه نخواهيم وارد صحنه كارزار خواهد شد.
نيروهاي مسلح ايران و موضوع سلاح هاي هسته اي
بهره برداري از بكار بردن سلاح هاي اتمي مستلزم امكانات بسيار وسيع تعرضي و انتقال و پياده كردن نيروها در خاك دشمن است .
نيروهاي مسلح ايران هر چند ميليوني هم كه باشند، بايد اذعان كنيم، كه مانند ارتش هاي بسياري از كشورهاي جهان بيشتر جنبه تدافعي دارد و بعلت عدم وجود امكانات لجيستيكي كافي و ضرورت پاسداري از سرزمين وسيع و مرزهاي چند هزار كيلومتري كشور، توانائي اجرا و پشتيباني عمليات رزمي طولاني را در مسافات خيلي دور از مرزهاي كشورمان ندارند.
هنوز كشورهايي مانند روسيه، چين، هند، پاكستان و حتي كشورهاي اروپائي هر كدام منفردا توانايي اجراي عمليات نظامي در صحنه هاي خيلي دورتر از مرزهاي خود را ندارند. بنابراين اگر چنين ارتش تدافعي از بمب و يا ساير سلاح هاي اتمي نيز استفاده كند، در واقع بكار بردن آن در محدوده سرزمين خودي و يا احتمالا مناطق هم جوار خواهد بود كه آنهم براي كشور و ملت ما، فاجعه اي هولناك و غيرقابل جبران خواهد بود.
در داخل سرزمين وسيع ايران، موثرترين نوع عمليات مابر عليه هر مهاجم خارجي قدرتمند، جنگهاي ميهني و چريكي خواهد بود.
قدرت واقعي يك ارتش بسيجي كه در حال حاضر از ظرفيت نسبتاً كامل آن استفاده شده است، بيشتر در اجراي عمليات چريكي و گريلائي است. كه مستلزم روحيه و انگيزه ميهني بسيار قوي و مشاركت مردمي گسترده خواهد بود.
گو آنكه در يك جنگ اتمي گسترده، روي عمليات واحدهاي بسيج از قبل سازمان يافته که چهره هاي آنها شناخته شده است، بطور صددرصد نمي توان محاسبه كرد ولي بايد يادآور شوم كه استعمال سلاح هاي اتمي از طرف نيروهاي خودي موجب عدم رضايت شديد مردم عادي از گردانندگان كشور و نيروهاي مسلح و چريكهاي دولتي خواهد شد, و هرگونه پشتيباني احتمالي ملت را در زمان جنگ منتفي خواهد كرد.
مائوتسه تونگ كه رهبري جنگهاي گريلائي را در چين بر عهده داشت. ميگويد: "چريك و ياگريلا ماهي اي است كه فقط در آبهاي دوست مي تواند شنا كند."
و به اين علت است كه من در اينجا ادعا مي كنم كه خميرمايه هرگونه توسعه و تعالي و رشد امكانات ملي و منجمله توانائي هاي دفاعي، ميبايستي با استقرار دموكراسي (حكومت مردم بر مردم) و آزادي هاي اجتماعي و مردمي، و هم چنين با حفظ منافع و اصالت هاي ملي، و تقويت احساسات ميهني در كليه افراد و اقوام ملي، توام باشد. تا مردم خودشان را صاحب مملكت بدانند و حتي در شرايط پر از خون و آتش ... از هر وجب سرزميني كه روزي در آن حرمتي داشته و از همه موهبت هاي آن نيز برخوردار بوده اند، با چنگ و دندان دفاع كنند.
سيستم سلاح هسته اي و غرور ملي
ايجاد تكنولوژي محدود و يا نامحدود هسته اي و حتي مجهز شدن به سلاح هاي اتمي آنهم با كمك ساير قدرت ها و با صرف هزينه هاي سرسام آور ارزي، موضوعي نيست كه بعنوان نمودار تكنولوژي پيشرفته و بالاي يك مملكت، غرورانگيز باشد.
در همين قاره آسيا تعدادي از كشورهاي پيشرفته با تكنولوژي بسيار بالا، مثل ژاپن، كره جنوبي، و تايوان ... مجهز شدن به سيستم سلاح هسته اي را به مصلحت امنيت ملي خود نمي دانند، در حاليكه تكنولوژي و حتي توانائيهاي اقتصادي آنها به مراتب از كره شمالي، پاكستان، هندوستان، و حتي چين و روسيه بالاتر و برتر است.
سيستم سلاح اتمي و امنيت خاطر ملي
با توضيحاتي كه در برگ هاي پيوست در مورد سلاح هاي اتمي و پي آمدهاي غيرقابل اجتناب آن داده شده، هرگونه تلاش براي تجهيز اتمي نيروهاي مسلح ايران، از نظر منافع و امنيت ملي ما، نقض غرض است، و جز نابودي و انهدام و قتل عام هاي ميليوني حاصلي نخواهد داشت، زيرا خلاصه تر بگويم: از لحظه اي كه مسلم و قطعي شود كه ايران به تعداد محدودي سلاح اتمي دسترسي پيدا كرده است. از همان زمان تعداد قابل توجهي از سلاح هاي اتمي كشورهاي مجهز به آن براي مقابله، با اين تهديد، اختصاص داده خواهد شد. و بطور شبانه روزي در سمت هدفهاي ارزنده و تأسيسات حياتي و عمده ايران، نشانه گيري و تنظيم شده و آماده شليك خواهند بود.
و ... البته بمنظور پيشگيري از هر گونه حمله اتمي، پيشدستي و حمله غافلگيرانه دشمن فرضي، به مراكز اتمي و تأسيسات و قرارگاه هاي ارزنده ما، يكي ا زراه كارهاي برتر در جنگهاي اتمي ميباشد.
خود و كشورمان را قرباني ديگران و هدف را فداي وسيله نكنيم.
سرهنگ بازنشسته – نصراله توکلي نيشابوري
پيوست 1
آيا ايران ميتواند ابرقدرت شود؟!
بمنظور آنكه تحت تاثير احساسات و تعصبات ملي ويا مذهبي و تلقنيات و وسوسه هاي خارجي قرار نگيريم، و نيروهاي انساني، زمان، وامكانات مادي و معنوي كشور را، به انگيزه ابرقدرت شدن به هدر ندهيم، توجه مسئولين امور مملكت را به واقعيت هاي زيرين جلب ميكنم:
حداقل مشخصات و شرايط لازم براي ابرقدرت شدن
1- وسعت سرزمين.
2- وسعت منابع ملي و ضريب خودكفائي بسيار بالا.
3- وسعت صنايع و تكنولوژي وعلوم.
4- وسعت جمعيت.
5- ضرورت سيستم حكومتي مردم بر مردم (به پايان همين قسمت توجه شود)
6- وسعت نيروهاي مسلح پرقدرت و بويژه وجود يك نيروي دريايي بسيار مجهز، و ورزيده كه بتواند با شعاع عمل و برد عملياتي نامحدود، در سرتاسر جهان وارد كار زار شود.
7- وجود ناوگان تجارتي مدرن با ظرفيت بسيار بالا و با امكانات پايگاهي و بندري متناسب در سرتاسر أبها و سواحل جهان.
8- وسعت آگاهي هاي ملي و بين المللي, و بالا بودن سطح دانش ملي در کليه شئون جامعه.
9- سياسي بودن ذهن کليه پرسنل نظامي و امنيتي بويژه در رده فرماندهي هاي بزرگ
10- و عامل بسيار اساسي تر آنست که اگر کليه مشخصات و توانائيها و مقدورات وسيع موجود و يا بالقوه يک کشور, با اخلاق, ايمان, نظم و انضباط ملي و احساس مسئوليت هاي فردي و اجتماعي بسيار بالا همراه و توام نباشد، حتي در صورت فراهم بودن کليه امکانات مادي ديگر, به هر ميزان از پيشرفت هم که دسترسي پيدا شود، با اين همه قدرت حاصله، ريشه دار، اصيل، و قابل محاسبه و پايدار نخواهد بود.
ضرورت دموکراسي براي ايجاد اصالت و مداومت در قدرت هاي ملي
بزرگترين واقعيتي که براي رشد و توسعه ظرفيت هاي قدرت ملي بايد مورد توجه قرار گيرد. لزوم دموکراسي و حکومت راستين مردم بر مردم است، زيرا در نبودن آزادي ها و سيستم دموکراسي، هر ميزان رشد و پيشرفت که در زمينه هاي مختلف بويژه قدرت نظامي بدست آيد، صوري، بي بنياد، و بي دوام خواهد بود، و کاربرد قدرت هاي بي بنياد، تنها برنامه هاي مقطعي و منافع خارجيان را تامين مي کند و نهايتا به منافع و مصالح ملي لطمه مي زند. (مثال: حکومت هاي شوروي و نازي در روسيه و آلمان)
پيوست 2
طبيعت جنگهاي هسته اي و نقش بازدارندگي آن
1- جنگهاي هسته اي حتي اگر محلي و منطقه اي هم باشد بعلت طبيعت اين جنگ كه نوعي جنگ توتال Total (همه جانبه) و يا نامحدود مي باشد، خواه و ناخواه با احتمال بسيار زياد در مدت زمان بسيار كوتاهي به يك جنگ بزرگ جهاني منتهي خواهد شد.
جنگهاي توتال و يا نامحدود جنگهايي هستند كه در آن طرفين كليه امكانات بالقوه جنگي، نظامي وغيرنظامي خود و از جمله انواع سلاح هاي متعارف و غير متعارف خود را بكار برده و به كليه مناطق و هدفها و شئون مادي و معنوي دشمن، كه با موجوديت و هستي او ارتباط دارد، در هر كجا كه باشد حمله ور شده و كليه توانائي هاي جنگي موجود و بالقوه نظامي وغير نظامي طرف مقابل، از جمله هرگونه قرارگاه ها و تاسيسات اقتصادي، علمي، تكنولوژيك و صنعتي، مخابراتي، تداركاتي، ارتباطي، و خدماتي، ... و غيره، را بدون هرگونه محدوديتي مورد ضربات سنگين انهدامي قرار داده و بكلي نابود و مضمحل مينمايند.
پي آمدهاي جنگ هسته اي حتي براي قدرت هاي بزرگ نيز تا آنجا و خامت بار، و فاجعه آميز و غير قابل جبران خواهد بود كه اگر فرضاَ هم بتوانند به موجوديت خودشان ادامه بدهند، معهذا ده ها سال بعد نيز نخواهند توانست به امكانات وظرفيت هاي قبل از جنگ خودشان دست يابي پيدا كنند!
استراتژي بازدارندگي هسته اي
ضايعات و خسارات جاني و مالي وساير پي آمدي هاي يك جنگ اتمي كه در اينجا فقط سعي شده تصوير كوچكي از گوشه هايي از آن به نظر ملت بزرگوار ايران و مقامات مسئول منعكس گردد، موجب ميشود كه در پايان يك جنگ اتمي، حتي قطب هاي قدرت و يا ابرقدرت هاي باصطلاح پيروز در جنگ نيز با شرايط و اوضاع و احوالي بمراتب بدتر از قبل از جنگ روبرگردند و توجه به همين واقعيت ها ادراكي را در ذهن رهبران ملي ايجاد ميكند كه در نتيجه آن همه قدرت ها از دست زدن به يك جنگ اتمي باز داشته ميشوند.
به اين ادراك ذهني وتاثير و نتيجه آن دراصطلاح نظامي و استراتژيكي بازدارندگي هسته اي و يا .... nuclear deterrence ميگويند.
همين استراتژي بازدارندگي هسته اي است كه در مدت 60 سال گذشته قدرت هاي بزرگ را از دست زدن به يك جنگ اتمي و يا آغاز يك جنگ نامحدود و توتال total war بازداشته است.
بدليل همين ادراك و نگراني از عكس العمل انتقامي دشمن متخاصم و سبب وجود بازدارندگي هسته اي است كه بعضي از قدرت هاي اروپايي و يا آسيائي در باطن از مجهز شدن كشورهاي كوچكي مانند كره شمالي و ... ديگران بطور غير مستقيم استقبال ميكنند. بويژه آنكه از طريق سلطه ونفوذ پرقدرتي كه معمولاَ روي دستگاههاي اطلاعاتي اين كشورها دارند روي تصميم گيري هاي استراتژيكي تاثير گذاشته و آنها را در جهت درگيري با دشمن و رقيب خودشان كاناليزه و هدايت مينمايند. و به اميد آنكه در صورت بكار رفتن غافلگيرانه سلاح اتمي روي هدف ويا هدفهاي دشمن ويا رقيب واقعي آنها كه معمولا دشمن فرضي و تخيلي كشورهاي كوچك نگون بخت است ... !) از عكس العمل انتقامي قدرت مقابل معاف و مصون خواهند ماند.
كشورهاي بزرگ پشت صحنه در واقع همان ها هستند كه باتهيه و پيش بيني هاي قبلي، ظرفيت هاي لازم براي بهره برداري از بحران هاي حاصله از اقدام هاي خلاف خود كشورهاي كوچك را نيز دارند (از قبيل لطمه به ظرفيت هاي استراتژيكي دشمن و يا رقيب، بهره برداري از بالا و پايين رفتن بور سها لطمه به حيثيت اعتباري رقيب يا رقبا، و بالاخره احتمال تجزيه و از هم پاشيده شدن موجوديت سرزمين دشمن و غيره ... و غيره ... ؟!
و به اين ترتيب ملت هاي كوچك داراي امكانات سلاح هسته اي محدود، وجه المصالحه و قرباني برنامه هاي بين المللي و هدفهاي دوربرد استراتژيكي و ژئوپوليتيكي قدرتمندان پشت صحنه خواهند شد.
ساده تر بگوئيم دارندگان سلاح اتمي محدود، پس از شليك چند فروند سلاح اتمي محدود خود، چون ديگر توان و قدرت جنگي و رواني لازم براي برخورد با ساير مراحل جنگ را نخواهند داشت، ناچار در حاليكه كشور و جامعه وكليه تاسيسات و نهادهاي حياتي سرزمينشان در زير ضربات انتقامي سنگين دشمن خشمگين در معرض قتل عام، انهدام و اضمحلال و از هم پاشيدگي قرار گرفته است اجباراَ به انتظار تلاش هاي حاميان اروپايي و يا آسيائي و يا حتي آمريكايي خود در پناهگاه هايشان باقي خواهند ماند، (حامياني كه هرگز به كمك آنها نخواهند آمد، سهل است، كه بلافاصله بمنظور تبرئه خود با دشمن فرضي پرقدرت هم صدا و هم داستان خواهند شد ... ؟! )
البته اگر دست زدن به هرگونه حمله اتمي آغاز يك جنگ توتال و جهاني را نيز در پي نداشته باشد (كه بسيار بعيد بنظر ميرسد) بايد به مسئولين داخلي و خارجي اين نوع برنامه ها قوياَ يادآور گرديد كه چنانچه اين قدرت هاي كوچك اتمي در بكار بردن سلاح اتمي پيشدستي كنند، افكار عمومي ملت آمريكا (و يا چين و يا اسرائيل ويا روسيه و اروپا هر كدام كه باشند) آنچنان دچار هيجان و التهاب ناشي از نفرت و ترس وخشم شديد خواهد شد، كه اگر كشور كوچك و يا حاميانش هم طرفداران ويا. LOBBY پرقدرتي در داخل آمريكا، داشته باشند دولت و نيروهاي مسلح آمريكا در زير فشار افكار عمومي، و هم چنين بمنظور تثبيت موقعيت و حفظ اعتبار جهاني اش ناچار خواهد بود كه براي عبرت ديگران و حفظ اعتماد و اطمينان هم پيمانان خود باشدت و خشونت انتقامي كم سابقه اي، به بسياري از نقاط حساس و حياتي كشور متهاجم ضربات هسته اي نابودكننده غيرقابل تصوري وارد كند، و چون يكي از اصول پيروزي درجنگ ها اصل تعرض است، احتمالا امريكا مجبور خواهد شد كه به قدرت هاي پشت صحنه نيز ناگهان حمله ور گردد.
پيوست 3
بررسي هاي قبل از تصميم گيري
تعدادي از امكانات، محدوديت ها، واقعيت ها، و مسائلي كه ضرورت دارد قبل از هرگونه تصميم گيري براي ايجاد يك سيستم سلاح اتمي مورد بررسي و تحليل قرار گيرند بشرح زير است:
1- فراهم كردن امكانات شركت در يك جنگ هسته اي و ايجاد يك سيستم سلاح اتمي، مستلزم وجود توانايي ها و سيستم هاي متعدد و گوناگوني از جمله توسعه آموزش و بالا بردن آگاهي ها درسطح ملي است كه زمينه هاي آن ميبايستي از سال ها قبل فراهم شده و در جامعه جا افتاده باشد.
advertisement@gooya.com |
|
2- ضرورت وجود يك استراتژي ملي خردمندانه، كه در راستاي تامين هدفهاي ملي و حفظ امنيت و دفاع از موجوديت و تماميت كشور تنظيم شده باشد.
3- بررسي و تحليل امكانات، محدوديت ها و شرايط موجود كشور وهمچنين بررسي و تحليل امكانات و محدوديت هاي كلي دشمن ويا دشمنان فرضي و نيروها و شرايط جهاني و منطقه اي.
4- بنابر ضرورت هاي كلي فوق الذكر، قبل از هر گونه اقدام براي ايجاد يك سيستم سلاح اتمي، ميبايستي ضمن آگاهي از مراحل گوناگون يك جنگ اتمي، جواب سوالات زير براي ما روشن شده باشد:
الف – دوستان و دشمنان فرضي ما كدامند و دركجا قرار دارند. و درصورت بروز يك جنگ اتمي عكس العمل و اثر آنها چه خواهد بود؟ و چه كمك ها و پشتيباني هايي از جانب اين دوستان و دشمنان، براي ما و دشمن فرضي ما مقدور و يا محتمل است؟!
ب – از ايجاد سيستم سلاح اتمي چه امتيازات و منافعي براي كشور و ملت ما (در جهت هدفها و منافع ملي) متصور است؟! و در مقابل ميزان زيان ها و پي آمدهاي بسيار گوناگون و فاجعه آميز بكار بردن و حتي مجهز شدن به سلاح اتمي كدامند ... ؟ و چگونه ميتوان كشور و ملت بيگناه را درمعرض انهدام و قتل عام هاي ميليوني در آتش (holocaust) جهنم سوزان اتمي قرار دارد ... ؟!
پ – آيا اساساَ هدفهاي جنگي جهاني و يا منطقه اي ارزنده اي كه تجهيز ما را به سيستم سلاح اتمي الزاماَ ايجاب نمايند، وجود دارند و يا خير ..؟!
ت – آيا جامعه ايران از نظر نظم و ترتيبات، و فرهنگ و اخلاق و نحوه زندگي و راه و رسم ملي، شرايط، و ظرفيت هاي لازم براي درگيري و تحمل يك جنگ هسته اي را دارد ... ؟!!
ث – آيا اولين ضربه اتمي كه به ايران وارد شود، (با توجه به شرايط موجود) از هم گسيختگي كشور را تسريع نخواهد كرد .. ؟
ج –حتي در سخت ترين شرايط نبرد هم تصميم گيري براي بكار بردن سلاح اتمي براي فرماندهان برجسته و شريف كه احساس مسئوليت ملي و انساني دارند. بسيار مشكل است.
بنابراين از هم اكنون بايد روشن و مشخص شو دكه آيا در كل جامعه، اراده و تمايل كافي و آگاهانه براي برخورد با چنين جنگي وجود دارد .. ؟!
چ - اصطلاحي است معروف كه جامعه و يا ملت از يكطرف و ارتش و يا نيروهاي مسلح يك كشور در طرف ديگر، در واقع نمودار و نمادي از يكديگرند و بمنزله دو آئينه در مقابل يكديگر، هر يك از آنها ديگري را نشان ميدهد. بنابراين آيا نظامات و ترتيبات موجود نيروهاي مسلح و يا لااقل ارتش ملي ما شرايط و توانايي هاي لازم براي درگيري، فرماندهي، و هدايت و رهبري يك جنگ هسته اي را به ما نشان ميدهد ...؟!
آيا منابع داخلي كشور و منابع و پشتيباني هاي خارجي دوستان احتمالي !!؟ براي چنين شرايطي، بررسي و محاسبه شده اند و اساساَ آيا چنين دوستان احتمالي وجود خارجي دارند ..؟!
پيوست 4
نيازمنديها و سيستم هاي مكمل سيستم سلاح اتمي
علاوه بر هزينه سنگين سرمايه گذاري و ساير هزينه هاي مستمري كه براي دست رسي به انرژي هسته اي و توليد سلاح هاي اتمي بايد پرداخته شود، وجود سيستم هاي مشروحه زيرين بخش عمده تر و شايد هم پرهزينه تر ايجاد يك سيستم سلاح اتمي است كه وجود آنها بعنوان اجزاء متشكله سيستم اتمي اجتناب ناپذير بوده و هر يك از آنها مستلزم كارشناسان و متخصصين ورزيده، مديريت سطح بالا، نظم و انضباط و دانش بسيار وسيع و فراگيري ملي و سرمايه گذاري هاي سنگين و هزينه هاي مستمر و دائمي خواهد بود، تعدادي از اين سيستم هاي فرعي ولي ضروري بشرح زيراند:
1- سيستم هاي ايمني و حفاظت فيزيكي تاسيسات و رآكتورها و بخش ها و اجزاء مختلف آن.
2- سيستم هاي ايمني و حفاظت سلاح هاي اتمي و موشكهاي مربوط به حمل آنها.
3- سيستم دفاع نزديك زميني.
4- ايجاد سيستم موثر حمل سلاح هاي اتمي خودي به منطقه هدف، كه مي تواند تركيبي از حمل موشكي و حمل هوايي باشد.
5- سيستم دفاع دور و نزديك هوايي كه مستلزم يك نيروي هوايي بسيار ورزيده و پرقدرت است.
6- سيستم تاسيسات، قرارگاه ها و سيلوهاي مربوط به سلاح هاي اتمي و وسائل انتقال و جابجا كردن آنها در داخل اين تاسيسات و سيلوها.
7- ايجاد سيستم سيلوها و تونل هاي بسيار عميق زيرزميني بسيار طولاني و مجهز، و ايجاد تاسيسات مربوط به حمل و نقل و جابجا كردن مستمر ودائمي آنها در داخل اين تونل هاي زيرزميني. از نقطه اي به نقطه ديگر و احتمالا از سيلوئي به سيلوئي در منطقه مخفي ديگر .
8- ايجاد سيستم هاي الكترونيكي قوي و بسيار پيچيده در داخل هر سيستم و بين سيستم هاي ديگر.
9- ايجاد سيستم هاي ايمني و حفاظتي الكترونيكي و غير الكترونيكي در داخل هر قرار گاه و موسسه اتمي مربوط به سيستم ها.
10- سيستم هاي ايمني و حفاظت در برابر هرگونه تشعشعات اتمي و نشت احتمالي اشعه راديو اكتيو.
11- ضرورت ايجاد سيستم كنترل خسارات damage control و مقابله با انواع بلاياي طبيعي مانند زلزله – سيل – طوفان – آتش سوزي هاي عمده و تاثير آنها در هر يك از تاسيسات.
12- ايجاد سيستم هاي يدكي: هرگونه لطمه وارده به بعضي از سيستم هاي جزء مربوط به سيستم سلاح اتمي ممكن است كاربرد و بكار آيي ساير سيستم ها را نيز دچار اختلال كند.
13- ضرورت ايجاد يك سيستم ماهواره اي بسيار قوي كه قطعاَ مورد حمله دشمن هم قرار خواهد گرفت.
14- ضرورت ايجاد يك سيستم اطلاعاتي بسيار قوي و ورزيده در خارج از كشور و در ماوراء بحار كه بتواند هرگونه اقدام دشمن را براي تهاجم هسته اي غافلگيرانه، بموقع اطلاع دهد.
كه معمولا بايد با يك سيستم (data processing) تجزيه و تحليل و اطمينان از درستي خبر توام باشد. و با سرعت بسيار زياد با ساير واقعيت ها و هم چنين با ساير سيستم هاي دولت هاي هم پيمان تقاطع پيدا كرده و هم آهنگ گردد.
15- ايجاد سيستم اطلاعاتي و ماهواره اي بررسي و تحليل منطقه هدف كه به آن target acquisition ميگويند.
16- ايجاد سيستم هاي دفاعي اعلام خطر و هشدار early warning دور برد و نزديك برد.
17- ايجاد يك سيستم مخابراتي بسيار قوي و ايجاد انضباط و نظم مخابراتي بسيار دقيق در بين سيستم ها و همچنين در داخل تاسيسات هر سيستم بطور جداگانه.
18- ايجاد يك سيستم مقابله با جنگهاي الكترونيكي و ضد مخابراتي كه مي توانند در سيستم هاي مخابراتي و الكترونيكي، اختلال ايجاد كرده و حتي مسير موشكها و وسائط حمل نقل سلاح هاي اتمي را منحرف نمايند.
19- ايجاد يك سيستم دفاعي ضد موشك دشمن، كه مستلزم ايجاد ايستگاه هاي متعدد ماهواره اي و هشدار دهنده در شعاع دور و نزديك در دايره پيرامون مناطق و قرارگاه هاي عمده و حساس كشور است.
20- ايجاد سيستم هاي دفاعي و حفاظتي ضد اتمي در حول و حوش تاسيسات صنعتي، و تداركاتي، و قرارگاه هاي فرماندهي، و ساير قرارگاه هايي كه هدايت و اداره امور جنگ را تامين و پشتيباني مينمايند.
21- ضرورت تجهيزات و لباسهاي ضد تشعشعات هسته اي و اندازه گيري ميزان راديو اكتيو براي كليه كساني كه در قرارگاه ها و تاسيسات حياتي و عمده كشور فعاليت مي كنند، و بويژه براي نظاميان درگير در جبهه هاي حساس (اگر جبهه اي باقيمانده باشد؟)
22- ضرورت سيستم هاي آموزشي گوناگون در سطح شهرها براي غير نظاميان و نظاميان و نيروي انتظامي .
23- ضرورت ايجاد يك سيستم بهداري و بيمارستاني بسيار وسيع و منظم در سطح كشور، بمنظور تخليه ده ها هزار نفري بيماران از مناطق و تاسيسات هسته اي و غير هسته اي كه مورد حمله دشمن قرار گرفته، به مناطق داخلي دور و نزديك، و بستري كردن و معالجه آنها.
24- مسلماَ در صورت حمله دشمن دستگاه هاي راديو و تلويزيون دولتي از ظرفيت و بكارآئي خواهند افتاد، و عمليات روزمره كليه بخش ها و شئون اجتماعي از نظر تداركات ملي، حمل و نقل و ترافيك، با وقفه و هرج و مرج روبرو خواهند شد. و احتمالا گروه هاي مختلف براي تامين اولين نيازمندي هاي خود به بنگاه ها و اماكني كه احتمال تامين نياز آنها را دارند حمله ور خواهند شد. پيش بيني و بكارگيري سيستم هاي راديوئي و تلويزيوني يدكي، كه بتوانند فرماندهي كشور را در اداره امور ملي و برقراري نظم و آرامش كمك كنند بسيار ضروري است .
25- سيستم هشدار و هم آهنگي هرگونه تحركات موشكي كشورهاي دارنده سلاح اتمي با ديگر كشورها از ضرورت هاي بسيار اساسي و حياتي است كه ساير كشورهاي احتمالي هدف در هر مورد براي پيشگيري از غافلگيري بعنوان پيشدستي و خنثي كردن خطر دست به يك حمله و يا ضد حمله اتمي ناخواسته نزنند.
( خط ارتباطي و تلفن قرمز بين واشنگتن و مسكو نمونه اي از اين هم آهنگي هاي پيشگيرانه است).
(ايجاد چنين سيستمي مستلزم اطمينان ساير قدرت هاي اتمي از حسن نيست، خردگراني، مشروعيت ملي هيئت حاكمه و مديره كشور است)
26- سيستم بازرسي و جانشيني مربوط به تجديد و مدرنيزه كردن و جانشين كردن سلاح هاي اتمي و موشك هاي منقضي شده و ازرده خارج شده، و يا از كار افتاده قديمي، با سلاح هاي جديد و مدرن تر، بطور منظم و نوبه اي.
27- آزمايش بكارآئي سلاح هاي اتمي كه خود يكي از بزرگترين مشكلات مخاطره آميز براي محيط زيست و مناطق همجوار آن خواهد بود.
28- در يك جنگ اتمي كه نوعي جنگ توتال total است. دشمن به كليه شئون ملي ما (شئون نظامي و غير نظامي) با حداكثر قدرت حمله ور ميشود. و بنابراين آمادگي هاي كامل براي اطمينان از در دسترس داشتن مداوم اقلام استراتژيكي، و نحوه تامين بموقع نيازمندي هاي اوليه ملي وترتيبات لازم براي ادامه چرخ هاي زندگي ملت در دوران جنگ، و استقرار نظم و انضباط شهري و روستايي و حفظ روحيه ملي بمنظور مداومت فعاليت هاي روزمره بخش هاي مختلف جامعه، بايد ايجاد شده باشد، در غير اينصورت اگر سلاح و يا سلاح ها و موشكهاي معدودي را شليك كنيم وبعد مملكت دچار وقفه و فلج اجتماعي گردد، ونتوانيم مراحل بعدي جنگ را تحمل كنيم، در اينصورت اگر اثري هم از شليك چند موشك كذائي متصور باشد بهره برداري از آن فقط به سود اين قدرت و يا آن قدرت اروپائي و يا آسيائي خواهد بود، منتهي به بهاي، انهدام و اضحلال موجوديت ملي ما . ؟!!
پيوست 5
مراحل عمده جنگ اتمي واستراتژي بازدارنده
با نگاهي كوتاه به مراحل عمده يك جنگ اتمي كاملا درك خواهيم كرد كه چرا بسياري از كشورهاي پيشرفته جهان مانند ژاپن، سوئد و يا آلمان و برزيل وغيره ... از توليد و توسعه يك سيستم سلاح اتمي خودداري و پرهيز ميكنند:
مراحل عمده يك جنگ اتمي بطور بسيار خلاصه بشرح زيراند:
مرحله اول: حمله اوليه يكي از طرف هاي متخاصم، كه يا در زير فشار دشمن ودر ادامه يك جنگ قراردادي و غير اتمي، و يا در زمان صلح و در ادامه يك جنگ سرد و بدون هرگونه مقدمه بطور غافلگيرانه، كه بوسيله موشكها و يا توپخانه سنگين، نيروي هوايي، و يا از طريق رخنه دادن و انتقال سلاح اتمي به سرزمين دشمن فرضي انجام خواهد شد.
مرحله دوم: مرحله انتقامي و بكار بردن ظرفيت هاي بزرگ هسته اي طرفين وردوبدل شدن سلاح ها كه معمولا از طريق هوا به زمين بوسيله نيروي هوايي، و يا زمين به زمين از طريق موشك هاي دوربرد بسيار پيشرفته، و يا دريا بزمين از طريق موشكهاي مجهز به انواع دستگاه هاي مدرن و پيشرفته الكترونيكي كه بوسيله نيروي درياييي (از زيردريايي هاي اتمي كه دائماَ در قعر اقيانوس ها در حال تغيير مكان ميباشند) و يا از عرشه رزم ناوهاي بزرگ جنگي، اجرا و انجام ميشود. در اين مرحله كه معمولا با بروز جنگ جهاني نيز همزمان خواهد بود طبعاَ ايران كه در آينده قابل پيش بيني قادر به داشتن امكانات و سيستم هاي كافي نخواهد شد، ظرفيت و امكانات موجود و يا بالقوه مداومت نبرد را از نظر تواناييهاي نظامي و غير نظامي، نخواهد داشت.
مرحله سوم: مرحله بهره برداري سريع از درهم شكستن ماشين جنگي دشمن فرضي، و انهدام و نابودي امكانات و ظرفيت هاي نظامي آن كشور است.
اولين اقدام لازم براي انجام مرحله سوم، انتقال سريع نيروهاي نظامي به سرزمين دشمن فرضي، و اشغال مناطق حياتي وحساس او خواهد بود.
اولين عامل لازم براي اجراي اين مرحله، ايجاد قبلي توانايي ها و امكانات زير است:
الف) داشتن نيروهاي حمل و نقل ورزيده كه در فرودگاه هاي متعدد در مناطق مختلف كشور استقرار يافته و از حملات اتمي و غير اتمي دشمن جان بدر برده و سالم مانده باشند.
ب) تمام شرايط و تواناييها و سيستم هاي مندرج در بندهاي ت و ث و ج مشروحه ذيل:
ت) بعلت اثرات سلاح هاي اتمي همه نيروها و تاسيساتي كه اين نيروها را پشتيباني مي كنند، ميبايستي پراكنده باشند و بموقع مقتضي براي اجراي يك ماموريت سريعا بيكديگر ملحق، و پس از انجام ماموريت بطور برق آسا متفرق و پراكنده شوند.
ث) رعايت پراكندگي نيروها مستلزم وجود فرماندهي و مديريت بسيار قوي در همه رده ها وايجاد پبشاپيش فردوگاه ها و پايگاه ها و آمادهاي تداركاتي و خدماتي پراكنده، در سطح كشور است.
ج) وجود يك سيستم مخابراتي و الكترونيكي بسيار قوي و موثر و قابل اطمينان براي اجراي اين نوع عمليات برق آسا و فرماندهي و مديريت و پشتيباني تداركاتي يگان ها و واحدهاي پراكنده ضرورت قطعي و غير قابل انكار دارد.
مرحله چهارم: استقرار در منطقه كشور هدف، كه كليه امكانات و ظرفيت ها و سيستم هاي مربوط به چرخش زندگي روزمره آن در كليه شئون مملكتي بويژه رهبري ملي و اجرائي تداركاتي، قضائي و انتظامي و غيره و غيره .... از هم گسيخته و درهم شكسته و بعلت اثرات گوناگون يك جنگ اتمي هزاران هزار مسئله اجتماعي و اقتصادي و بويژه بهداشتي و رواني جامعه را با اختلال روبرو ساخته و بي نظمي و هرج و مرج، شورش ها، و غارت هاي محلي سرتاسر منطقه را فرا گرفته، ايجاب مينمايد كه با سرعت به باز سازي سيستم هاي اجرايي و قضايي و انتظامي منطقه اشغالي سروسامان داده شود و نظم و آرامش نسبي برقرار گردد. ( از نظر قوانين جهاني و حقوق بشر رسيدگي و پشتيباني مناطق تحت اشغال بخصوص در چنين شرايط ويژه اي بر عهده نيروهاي اشغال كننده است.)
براي درك بيشتر اهميت اين مرحله، فقط توجه شما را به مسئله دفن و كفن ميليوني كشته شدگان – وجود ميليوني مجروحين و معلولين و انهدام بيشتر بيمارستان ها – از بين رفتن پايگاه ها و منابع تامين غذا و آب آشاميدني – انهدام بيشتر و يا قسمتي از منابع تامين سوخت و انرژي – ترميم خرابي ها و ايجاد مسكن فوري و براه انداختن سريع آب و برق و گاز و حمل و نقل و صدها و صدها اقدامات ديگر، جلب ميكنم.
اجراي كليه مراحل فوق ضرورت ظرفيت و توانايي ما را در ايجاد خطوط ارتباطي و سيستم هاي پشتيباني تداركاتي و خدماتي را در طول هزاران كيلومتر چه براي پشتيباني نيروهاي خودي، و چه بمنظور پشتيباني و تامين نيازمندي هاي انساني منطقه هدف ايجاب مينمايد.
ج- كليه مشكلات و نابساماني هاي ذكر شده در بند ت وث بالا شامل منطقه كشور خودي نيز خواهد بود و اين واقعيت مشكلات ما را صد چندان خواهد كرد.
پاينده باد ايران
سرهنگ بازنشسته – نصرالله توكلي نيشابوري