امروز 17 آذر است. .یک روز پس از پنجاه و دومين سالگرد 16 آذر 1332 . روز تامل و ارزیابی موقع و مقام جنبش دانشجویی و فاصله گرفتنش میان " مسئولیت " و " مشغولیت" خود.
اما اگر در 16 آذر 1332 شهیدان دانشجو ، بزرگ نیا، شریعت رضوی وقندچی برای حفظ استقلال ایران و دراعتراض به کودتای انگلیسی- امریکایی علیه حکومت قانونی دکتر مصدق و تجدید رابطه سلطه - زیر سلطه با کودتاچیان و جلوگیری از سفر نیکسون سینه خود را سپر گلوله های ماموران رژیم پهلوی کردند ،چنانچه امروز زنده بودند به ضرس قاطع سینه خود را سپر آماجهای داخلی نظام ولایت فقیه و نیز "اپوزیسون" داخل حاکمیت به جبش دانشجویی میگرفتند.
چرا که حکومت نظامی - امنیتی احمدی نژاد که 100 روز بیش از آغاز حکومتش نمی گذرد ، از اولین نتایج سحرش اقدام ضد علمی اش در به سخره گرفتن جامعه دانشگاهی ایران با انتصاب یک روحانی که تحصیلات حوزوی دارد آنهم به مقام ریاست کهن ترین دانشگاه ایران و خدشه وارد آوردن به اصل انتخابی بودن روسای دانشگاهها توسط کادر علمی هر دانشگاه بود ، تا نشان دهد که استقلال دانشگاهها را برنمی تابد و اعتباری برای ساحت علمی دانشگاهها قائل نیست و متعاقب آن با اعلام مانور گردان ضد شورش " عاشورا " در روز دانشجو،جو پایتخت را نظامی و به بهانه آلودگی هوا ،3 روز اعلام تعطیلی کرد تا برنامه های گرامی داشت روز دانشجو در دانشگاه های تهران لغو شوند.
اما در واقع تنها نظام ولایت فقیه نیست که با سرکوب و تهدید سعی دارد ذهنیت تاجر مآبانه "سود و هزینه "را بر مبارزه سیاسی تحمیل کند و به زعم خودش با بالا بردن هزینه مبارزه سیاسی ،دانشجویان را از هر نوع تشکل و کار جمعی در راستای اهداف خود دور کند تا مآلا به هدفش که ایجاد و تقویت انفعال در میان دانشجویان است برسد. بلکه اپوزیسون داخلی حاکمیت نیز جنبش دانشجویی را آماج حمله های متعدد خود و نیز برچسبهای بی عملی، انفعال و گریز از مسئولیت قرار داده است.
ازحافظه ها پاک شدنی نیست که دفتر تحكيم وحدت به عنوان بخشی از جنبش دانشجویی ایران، درست از زماني که شعار "جنبش دانشجويي؛ همراه ملت، نقاد قدرت" را به عنوان استراتژي آينده اتحاديه در دستور كار خود قرار داد و در مهر ماه 83 بیانیه استقلال مالى اين اتحاديه را از منابع دولتى صادر و به قطع بند ناف وابستگی سیاسی- مالی خود از حاکمیت و قدرت همت گمارد، مورد بی مهری و حملات تند "اصلاح طلبان" حکومتی قرار گرفت. طيف علامه تحكيم ، که جرات استقلال یافته بود ، دیگر از سوی آنها به رسميت شناخته نشد. بهزاد نبوي عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، به سا مان دادن اردوي ساليانه طيف منفصل تحكيم شیراز که احمد علمشاهى دبير تشكيلاتش آن طیف را واسطه ميان مردم و دولت میداند و میخواهد ، پرداخت و جبهه مشاركت سخنرانانش را تعیین و مهدي كروبي در هيات رياست مجلس ششم برايشان پيام فرستاد.
البته از حزب مشارکتی که با بهره گیری از رانتهای قدرت تشکیل و ادامه حیات یافت، بعید نیست که عضوی از آن چون آقای تاج زاده ذهنیتش به حدی به قدرت خو کرده باشد که در جشنوارهي تابستاني دانشگاه صنعتي اميركبير ( 20 مرداد 83 خطاب به دانشجویان بگوید:" به دليل نزديك بودن حوزهي دولت به عرصهي عمومي، ميزان اعتماد به دولت با ميزان اعتماد به عرصهي عمومي برابر است، بر همين اساس در جامعهي ما اگر كسي از عرصهي قدرت حذف شود، از عرصهي عمومي هم حذف ميشود !" و در حالی که برای خود و حزب متبوعش در همان سخنرانی این حق را قائل باشد که :" اگر در انتخابات صلاحيت نامزدهاي اصلاحطلب تاييد نشود، از گزينهي عدم شركت در انتخابات، تحريم و راي سفيد استفاده ميكنيم و اگر آزاد باشد حتما شركت ميكنيم " انتخاباتی را که منجر به کودتای احمدی نژاد و سپاه شد را آزاد قلمداد کند و تحریم انتخابات توسط طیفی از تحکیم وحدتی ها را خدشه و ضربه به جامعه مدنی توصیف و دانشجویان را به خود زنی و انفعال متهم کند و بر این وهم باشد که حذف دانشجویان توسط حزب مشارکت ,حذف آنان از عرصه عمومی را بدنبال دارد !!"
همانگونه که ذهنیت تک بعدی مسئولان وزارت علوم دولت اصلاحات که حوزه های سیاسی و فرهنگی را از هم جدا و ارزش گذاری مثبت و منفی میکنند.غلامرضا ظریفیان معاون دانشجویی وزیر علوم در دوره اصلاحات در مصاحبه با ایسنا در دوشنبه 3 مرداد 1384 اعلام میکند :" وقتی سیاست به پایان میرسد ، کار فرهنگی شروع میشود!دانشجويان هنگامي كه مشاهده ميكنند كه جنبش دانشجويي سخت شده و بايد براي آن هزينه بپردازند، به سمت جنبشهاي نرمتر رفتهاند...و در ادامه وجود 3000 و اندی نشریه دانشجویی و نیز 900 انجمن فرهنگی و صدها شورای صنفی و مجموعههای ورزشی و کانونهای سبز را امری بی سابقه و نشان جنبش های نرم تلقی کرده و معتقد است این بسترها ژلاتينيتر و نرمتر است و دانشجويان مايل به بسترهاي سخت نيستند، زيرا هزينه ميكنند."
و یا علی اكبر محسني مديركل دفتر مركز حراست وزارت علوم، تحقيقات و فنآوری در جمعه ۴ دی83ا علام می کند:" دانشجویان ديگر انگيزه فعاليتهای فوق برنامه ندارند و احساس ميكنند برای فعاليت در برنامههای ديگر بايد هزينهای متقبل شوند، به همين علت در قالب حركتهای صنفی فعاليت ميكنند."بدون اینکه حتی بر فرض صحیح دانستن این تلقی- که نیست- ، شجاعت اعلام این واقعیت را داشته باشند که بزرگترین بی مهری ها و وعده های بدون پشتوانه به حمایت دانشجویان در صورت پشتیبانی از اصلاح طلبان را و تنها گذاردن آنان در مقابل هجوم حاکمیت را ، خود اصلاح طلبان حکومتی مرتکب شدند.
اما حرکتهای صنفی و فرهنگی را پایان سیاست تلقی کردن و فعالیت سیاسی را تنها در حضور در عرصه قدرت حاکم محدود ومحصور کردن ،گلی بود که به سبزه توصیه نهضت آزادی در بیانیه اش به مناسبت 16 آذر امسال نیز آراسته شد که با همین نگرش جنبش دانشجویی را به پرداختن صرف به کار صنفی تشویق کند:" توصيه ميشود که تشکلهاي دانشجويي در سايه تجارب و دستاوردهاي گذشته، دست به «استاندارد سازي» فعاليتهاي خود زده، کارويژههايي را که بر عهده ايشان نبوده و همواره به صورت يک « باراضافي » بر دوش جنبش دانشجويي سنگيني کرده است کنار گذارند.تجارب گذشته حکم ميکند که تشکلهاي مستقل دانشجويي، کارويژههاي حزبي را کنار گذاشته، در قالب سازمانهاي حداقلي متعلق به جنبشهاي اجتماعي و صنفي به فعاليت بپردازند. لازمه اين کار آن است که سازمانهاي دانشجويي به فعاليتهاي ويژه احزاب در رابطه با حکومت همچون معرفي نامزد در انتخابات عمومي كشور يا اقدام به تحريم انتخابات و مطرح كردن رفراندوم نپردازند. "در ادامه واقعیت راعکس جلوه داده معتقد است :"در سالهاي گذشته متاسفانه شاهد بوديم که برخي از جريانهاي دانشجويي، به جاي انتقاد سازنده، به تخريب اجتماعي احزاب دست زدند !!"
برشماری این آماجها به زبان عبارت مثنوی هفتاد من کاغذ میشود و از حوصله این نوشته خارج است .
اما شک نیست که تحکیم وحدت بعنوان بزرگترین تشکل دانشجویی و عضوی از جنبش دانشجویی باید بداند که دگردیسی از نهادی که تنها عهده دار بخشی از دستگاه ایدئولوژیک نظام سیاسی بود ، به یک جنبش اجتماعی اصیل و مدنی مسلما تنشها و بحرانهایی را با آن تحمیل میکند .
و به تعبیر زیبای دکتر شریعتی :"در هر سفری تنها نباید دید که کاروان تا کجا رسیده است حق جویی و انصاف حکم میکند که از هر مسافری بپرسی که " از کجا براه افتاده است"؟ و تنها بدینگونه است که میتوان از "اسرا"ی او در این شب جهل و ظلمت ظلم تا "مسجد الاقصای " حریت سخن گفت و او را یک مهاجر بزرگ یافت. "
آری امروز 17 آذر است. یک روز پس از روز دانشجو .روز ارزیابی موقع و مقام جنبش دانشجویی و فاصله گرفتن میان " مسئولیت " و آنچه و آنکه آنها را به " مشغولیت" به خود فرا میخواند.و این مهم نیازمند درایت وهوشمندی ،خصوصا شجاعت وتهور مرعوب قدرت وعمله های آن نشدن
ونیز باور به این امر است که پاد زهرِ زهر قدرت ،استقامت است و این استقامت تنها زمانی کار ساز است که از موضع آزادی واستقلال و حقوق انسان بعمل آید .چرا که همانگونه که نظام ولایت فقیه برای حفظ خود نیازمند پاسدارن و ملتزمانی از جنس و سنخیت خود است که دغدغه حذف از عرصه قدرت را داشته باشند و به دروغ خروج از آن را با حذف از عرصه عمومی یکی جلوه دهند ،نظام مردم سالار نیز موجدان و حامیان و دیده بانان از جنس خود را میطلبد که تحقق و پایداریش نه در گرو ساحران و نخبگان وابسته به قدرت ، بلکه وابسته به عرصه عمومی و وجدان عمومی ملت است .
دفتر تحکیم وحدت امسال با برگزاری موفق انتخابات درونی خود آنهم با همه تضییقات و تهدید ها و نفاق افکنی ها ی حاکمیت و قائل شدن نقش دیده بانی جامعه مدنی برای خود در کنار نقش نظارت و نقادی ودفاع از نهاد های مدنی و تشکیل زنجیره مقاومت مدنی و توجه به خواسته های صنفی بدنه دانشجویی بدون دوری گزیدن از نگرش و فعالیت سیاسی در قطعنامه پایانی نشست انتخاباتی اخیر خود نشان داد که شفافیت را که لازمه بیان آزادی است برگزیده است .و این امر میمون بسیار قابل تقدیر و ستایش است .اما خود واقفند که چشمان بیدار جامعه نیز دیده بان انطباق این گفتار با عمل است و باز دفتر تحکیم وحدت خود واقف است که نمی توان و نباید خود را تمامی جنبش دانشجویی تلقی کند وبه کمبود ها و ضعفهای ساختاری ونظری خود با دیده اغماض نگاه کند . جنبش دانشجویی ایران اکنون که وفاداری خود را به اهداف آزادی و استقلال جنبش تاریخی دانشجویی ایران و شهدای به خون خفته آن ، رضوی ،قند چی و بزرگ نیا بار دیگر ابراز کرده است در این برهه از تاریخ حساس ایران ، نیازمند نوعي نوزايي فكري درون خود است. و این نوزایی نیازمند اندیشه راهنما و یافتن مفاهیمی شفاف وتجربه پذیر میباشد که بار دیگر آنها را دچار وهم های ساخته حاکمیت از قبیل "اصلاح پذیر بودن نظام ولایت فقیه" نسازد تا دوتجربه " اصلاح طلبان " و " اصول گرایان" بکار شان آمده نگذارد دانشگاه به دنیای ذهنی بریده از واقعیت جامعه ایران بدل شود.
اهتمام در :
◄شناسائی واقعیات سیاسی- اقتصادی –اجتماعی وطن و نیز یافتن پاسخ و راه حل برای معضلات این سه عرصه آنهم نه بر مبنای مجاز و گمان و وهم بلکه یافتن راه حل رشدی منطبق بر واقعیات ،
◄غنی و شفاف کردن وجدان جمعی و ممکن کردن عمل در حوزه وجدان جمعی که بر وفق این وجدان هستند ،
advertisement@gooya.com |
|
◄ مبارزه با سانسور جریانهای اندیشه که به قصد جلوگیری از گزینش بیان آزادی به مثابه اندیشه راهنما انجام میگیرد و برقراری جریان اطلاعات و اندیشه با برگزاری بحثهای آزاد در سطح دا نشگاه ها ، آنهم نه بحث آزادی که بریده ازواقعیات جامعه و معضلات گوناگون جامعه باشند و تنها در یک سری اعلام مواضع خلاصه شوند.چرا که مبارزه با بزرگترین اعتیاد ،همانا اعتیاد به ابهام ،در محیط سیاسی- علمی کشور نیازمند دعوت از صاحبنظران دارای تخصص علمی است و کوشش در ارتقاء سطح علمی خود و یافتن زبان چون و چرا و اجتناب از دعوت مکرر از عناصری که سمت " استادی " را یدک میکشند ولی از علم بهره ای نبرده و تن به بیان شفاف نیز نمی دهند ،
◄ پالایش محیط دانشگاهی از ذهنیتهای وهم آلود غیر علمی و مواد درسی ای که با واقعیت علمی جهانی که هر 3 سال سطح علمیش دو برابرمیگردد، هیچ سنخیتی ندارد و اعتراض به تداوم آن ،
◄ شناسائی و عریان کردن ذهنیتهایی که " بی تفاوتی " و انفعال و عافیت طلبی را در سطح دانشجویان و جامعه دامن میزنند و علت یابی هر یک از این عوامل چنانچه دامنگیر برخی از دانشجویان گردد و نپذیرفتن هیچ بهانه ای از خود و دیگری از قبیل سانسور رژیم و گرفتاری به تحصیل معاش و بی رحمی رژیم در سرکوب برای توجیه وجود این عوامل ،
◄ سخنگوی بدنه اجتماعی خود در دانشگاه ها شدن جنبش دانشجویی ، لذا کوشش در بررسی مسائل بلافصل دانشجویان از قبیل ارتقاء سطح ملی موسسات آموزش عالی و مشارکت در برنامه ريزی های آموزشی و نيز دموکراتيزه کردن مناسبات و روابط دانشجويان با مديريت دانشگاه ها، پذيرش تكثر تشكيلاتى و سامان وتقویت همکاری جبهه ای تشکلهای دانشجویی در جهت تقويت دموكراسى ، ارتقای نقش نظارتی دانشجويان در امور دانشگاه، بالا رفتن مشارکت دانشجويان در امور صنفی و مبارزه با انواع تبعیضات موجود در سطح دانشگاه و رفتار با دانشجویان خصوصا تضییع حقوق دانشجویان دختر و مسائل عمومی دانشجویان از قبیل موضوع افت سطح آموزشی، وجود گزینش، کمبود کادر علمی،وجود کمیته های انظباتی و حضور ودخالت نهاد های غیر مسئول در دانشگاه ها از قبیل نهاد نمایندگی "رهبر" و تصفیه اساتید به دلایل مذهبی، عقیدتی و سیاسی، عدم آزمایشگاه های مجهز، فقر کتابخانه و... نیاز های متنوع دانشجویان است که جنبش دانشجویی بر روی هر بخشی متناسب با آن نیاز ها می تواند و بایستی سرمایه گذاری و برنامه ریزی کند.
این امور بخشی از اهم اموریند که پیشاروی جنبش دانشجویی قرار دارد .هر گروه سیاسی و عنصر ایرانی که خواهان تحقق آرمان مردم سالاری است ودانشگاه وجنبش دانشجویی را مظهر حیثیت معنوی و عدالت خواهی جامعه علمی ایران میداند و جنبش دانشجویی را بیانگر وجدان همگانی میخواهد ، به جای چوب لای چرخ آنان گذاردن ، بایستی تمام بضاعت فکری و علمی خود را در راستای تعالی اهداف و توفیق اجرای اهداف این جنبش قرار دهد.
توفیق جنبش دانشجویی در دیده بانی بیدار جامعه مدنی و یاری دادن جنبش همگانی در استقرار نظامی مردم سالار امیدی است که به همت خصوصیات وویژه گیهای تاریخی این جنبش از این مرزو بوم رخت بر نکنده است.
ژاله وفا، از مجامع اسلامی ایرانیان
jalehwafa@yahoo.de