چپ افکند آواز و از راست شد «سعـدی»
انتشار مقاله یادی از فاطمی ، یار وفادار مصدق موجب داد وفغان سلطنت طلب ها شد و سروصدا وهـتاکی گروهی از سلطنت طلب ها را به دکتر مصدق و دکتر فاطمی و نویسنده مقاله بدنبال داشت که هنوز هم ادامه دارد.
اینجانب در سراسر عمر دراز سیاسی خود عضو و فعـال جبهه ملی و پیرو راه مصدق بوده ام ، نه انسان ناشناخته ای هستم و نه شیوه کار و مواضع سیاسی اینجانب ناشناخته است ونیازی برای تبلیغ خود و معـرفی هم ندارم.
من این را می دانم که حکومت استبدادی فردی بی آینده است و مقالات زیادی در این باره نوشته ام ، گروهی از سلطنت طلب ها این را نمی دانند و با تعـصب در تمام تاریخ معـاصر نخواسته اند که بدانند ، تا آنجا که محمد علی شاه مجلس را به توپ بست و خلع شد و شاهان پهلوی نیز روی به استبداد فردی آوردند و سرنوشتی بهتر از محمد علی شاه نداشتند و هـر دو از وطن رانده شد ند و این حقایق را نمی توان کتمان کرد.
افشاء رازهای خودکامگی ضرورتی ملی است که نباید لحظه ای از آن غافل ماند.
سلطنت طلب ها که خود را از مقابله با گرایشات آزادی خواهانه مردم ایران و واقعـیات تاریخ ایران در زما ن پهلوی ها عاجز و ناتوان می بینند ، سعـی بر این دارند که با اعتراض و حمله و هتاکی به آزادیخواهان و مورخین و دکتر مصدق و دکتر فاطمی در تحریف حقایق تاریخی بکوشند و این کار سلطنت طلب ها تازگی ندارد.
آنچه تازگی دارد ، همکاری تنگاتنگ و اتحاد و وصلت نا میمون گروهی از چریکهای بعـد از انقلاب با سلطنت طلبان و عوامل حکومت اسلامی می باشد.
بیست و هفت سال پس از انقراض کامل سلطنت در ایران ، چریکهای بعد از انقلاب با سوء استفاده از نام جزنی ها و احمد زاده ها و پویان ها که هیچگونه سر آشتی با سلطنت طلبان نداشتند به یاری سلطنت طلبان آمده و نقش تعلیم دهی و مشاطه گری این گروه را بعهده گرفته اند.
قرار است در ماه دسامبرملغمه ای از این گروههای نامتجانس و نا متناسب در بروکسل تشکیل گردد و یک بار دیگر
با نسخه مشهور " همه با هم " آیت الله خمینی مردم را به پای همه پرسی ببرند و جای شیخ وشاه را عوض کنند و از ملایان انتقام بگیرند که چه لذت بخش است.!
آیا تاریخ تکرار خواهد شد.؟ آیا شرایط جهانی سال 1384 برابر سال 1357 می باشد.؟ آیا مردم انقلاب خواهند کرد.؟
آیا ملایان فرار خواهند کرد.؟ آیا چپها این بار هم مغبون خاندان رضا خان و چکمه پوشانش خواهند شد.؟
آیا حتی با کمک خارجی این موضوع افسانه نیست.؟ آیا آینده برای پرسش ها ی این ملغمه پاسخی دارد.؟
ما را بهشت صحبت یاران همدم است / دیدار یار نا متناسب جهنم است « سعدی »
آنچه مسلم است و باید از خاطر سلطنت طلبان و چریکهای بعد از انقلاب نرفته باشد ، این است که ، فرار محمد رضا شاه در سال 1357 افسانه و دروغ نبوده است وملت ایران طوما ر سلطنت را درایران درهم پیچیده است و جنایات رژیم ولایت فقیه برای رژیم استبدادی شاه مشروعیت ایجاد نمی کند.
سلطنت در ایران بویژه در دو قرن اخیر آنچنان فاجعه آمیز بوده است که بازگشت آن کاری خلاف منطق و عقل است وآزموده را آزمودن خطاست .
هر که ناموخت از گذشت روزگار / هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
تعـصب داشتن حس غریبی است که سال هاست گریبان عده کثیری ازسلطنت طلبان را گرفته و نباید ازاعدام ها و تیرباران های دوران پهلوی سخن به میان آورد چرا که پادشاهان پهلوی رئوف ومهربان و دادگر ومتجدد بوده اند.
راستی چرا سلطنت طلبها از تاریخ درس نمی گیرند. ؟ چرا چریکهای بعد از انقلاب برای رضا شاه شماره مخصوص تلاش منتشر می کنند و یک کلمه از کشتار آزادیخواهان مانند میرزاده عشقی و فرخی یزدی و...و فجایع آن دوران نمی نویسند؟ مبادا که مدرنیته و تجدد رضا خان زیر سئوال برود.؟ توجه بفرمائید که راز و نیازها از کی شروع شده است
چرالازم نمی بینند ازدیکتاتوری واستبداد ونبودن آزادی و دمکراسی دردوران رضا شاه و محمد رضا شاه انتقاد کنند ؟ چرا نمی پذ یرند که که اگر شاهان پهلوی درقلوب ملت ایران جای داشتند به چنان سرنوشت عبرت آموزی دچارنمی شدند ؟
چرا سلطنت طلبان وقتی از اعدام دکتر فاطمی ، از محاکمه و زندانی شدن دکتر مصدق ، نخست وزیر قانونی ومنتخب مردم و اعدام افسران توده ای و به گلوله بستن وکشتن چریکهای واقعی سخن به میان می آید ، آزرده خاطرو برآشفته می شوند ؟ و آن را انکار کرده و هتاکی می کنند و تهمت و افترا می زنند.
گفتند که عادل همه مائیم ونه آن است / از بهر عدالت ، چه سر ها که بریدند
مگر ممکن است وقایع تاریخی را فراموش ویا انکار کرد. ؟
چرا سلطنت طلب ها وقتی سخن از کودتای بیست و هشت مرداد می رود که بکرات از طرف مفامات آمریکائی تایید شده است و خانم مادلن آلبرایت و بیل کلینتون از ملت ایران معـذرت خواسته اند،همچنان قفل سکوت بر دهان زده اند و
از قیام ملی شاه و مردم سخن می گویند.
یادمان نرود که اواخر سلطنت محمد رضا شاه می گفتند : " شاه بره ، هر چی بشه بهتره ، د یگه از این بد تر نمیشه "
و ما د ید یم که بد تر شد و سیاهی ولایت فقیه بد تر از سیاهی دوران شاه شد.
امروز هم هشدار می دهیم که خطر اشغـال نظامی ایران و جایگزین کردن یک حکومت دست نشانده آمریکائی با زور سرنیزه وتانک های آمریکائی و متحدانش در ایران بیشتر از هر زمان دیگری است و سیاهی چنین حکومتی بمراتب سیاه تر از حکومت اسلامی است.
advertisement@gooya.com |
|
سلطنت طلبان و استالینیست های متحد شان که همگی تربیت شده و پرورش یافته دوران استبدادند ، نمی توانند بدون سرپرست و فرمانده و آقا بالا سر زندگی کنند و اعـتقاد دارند که اقتدار و استبداد شاهان پهلوی برای حصول پیشرفت های اقتصادی و دگرگونی اجتماعی ایران ضرورت داشته است و اکنون نیز برای طرد حکومت ملایان و هرج ومرج ناشی از آن ،استقرار مجدد چنان نظم نوینی ! ضرورت دارد و باید با رفراندم و تانکهای امریکائی ایجاد گردد.
طرفداران جمهوری پارلمانی موظفند در مقابل این اتحاد شوم و نامیمون سکوت نکرده و نظر خود را با روشنی و صراحت اعلام دارند و در مبارزه با گروههای فرصت طلب و فاسد و مخالف حاکمیت ملی بی درنگ مبارزه را تشدید نمایند.
شایان توجه است که علیرغم همه ستم ها که در دویست سال اخیر بر ملت ایران رفته است ، اندک اندک بسوی آزادی و دمکراسی رفته ایم و اکنون با زوال استبداد پیشین و تزلزل استبداد دینی در آستانه رستاخیز بزرگ تاریخ ایران برای ایجاد نظم آزاد اندیشی که هسته و مایه فکری نهضت ملی ایران است قرار داریم و دانسته یا ندانسته بهای گزاف استقرار نظام جنبش ملی را نسل ما هر روزمی پردازد و این همه خون و آتش و نامردمی و ستم که برایران می بارد، آن بهاست
تردیدی نیست که ملت ایران حکومت آزادی و آزادگی و شکل نظام را خود معـین خواهد کرد ، اما نفی عوامل فساد رژیم پیشین در زیر هر پوششی که پنهان شوند ، وظیفه ای ملی است.آنها باید در پیشگاه عدالت پاسخگوی آنچه کرده اند باشند.
در باره متحدان چپ سلطنت طلبان و چریکهای بعد از انقلاب باید گفت که اینها کج اندیشانی هستند که هنوز خواب بازگشت مقتدران متجدد را می بینند و اینک که استالین نیست باید با اقتدار شاهانه ! که نام دیگر استبداد است در صحنه سیاسی ایران مطرح بود و چون از تاریخ درس نگرفته اند ، ناگزیرجزای تاریخ سزای آنهاست. آنها نفهمیده اند که تاریخ ایران ورق خورده است و دیگر ملت ایران را علیرغم آنچه در استبداد دینی می گذرد ، نمی توان به بردگی استبداد شاهی به پای صندوق های رفراندوم سوق داد و خوشحال بود که تانکهای امریکائی در قفا می رسند.
سلطنت طلبان و چریکهای بعد از انقلاب اگر هنوز در خوابند وخواب خوش دوران سلطنت پیشین را می بینند ، باید بدانند که ملت ایران بیدار وهوشیار است و در ایران 1384 زندگی می کند و اجازه نخواهـد داد بعـد از عـراق ، نوبت اشغـال نظامی ایران باشد .
آن چه دمکراسی ایران را خفه کرده ، حکومت استبدادی ولایت فقیه و خطر تجاوز نظامی آمریکا به ایران است.
ما با کسانی که تاریخ گذشته ایران و کودتای امریکائی ـ انگلیسی بیست و هشت مرداد و سقوط دکتر مصدق ، نخست وزیر قانونی ایران را تحریف کرده واین روزها در اینجا و آنجا از اشغـال نظامی ایران استقبال و حمایت می کنند و در راه وصلت نا میمون و ملغـمه سلطنت و جمهوری اوائل دسامبردر بروکسل جلسه گذاشته و دعوت کرده اند ، کاری و حرفی نداریم جز این که : عرض خود می بری و زحمت ما می داری.
دکتر پرویز داورپناه