سه شنبه ۱۹ مهر
ميزان نيوز: با توجه به اهميت سخنان رئيس جمهوري ايالات متحده در مورد تروريسم متن كامل ترجمه شده آن جهت اطلاع منتشر مي گرد.
رييس جمهور: از همه شما سپاسگزارم (کف زدن.) از همه شما سپاسگزارم. لطفا بنشينيد. (کف زدن.) از استقبال گرمتان تشكر می كنم. بار ديگر افتخار يافته ام تا با حاميان سازمان اعانه ملی برای دموکراسی(1) همراه شوم. از روزی كه رونالد ريگان، رييس جمهور اسبق ايالات متحده پايه های اين تفكر را بنا نهاد دنيا شاهد سريع ترين پيشرفت تاريخی نهادهای مردم سالاری بوده است. و مردم آمريكا به نقشی كه در اين ماجرای بزرگ داشته ايم افتخار می كنند.
كشور ما نگهبان مرزهای ناامن بود؛ ما از حقوق مخالفان و اميد تبعيديان دفاع كرديم؛ ما به ظهور حكومت های مردم سالار جديد در ويرانه های استبداد كمك نموديم. و تمام هزينه و فداكاری های صورت گرفته ارزش داشت، زيرا ما در آمريكای لاتين، اروپا و آسيا به آرامشی رسيده ايم كه آزادی با خود به همراه می آورد. آزادی بار ديگر در اين سده جديد مورد حمله دشمنانی قرار گرفته است كه قصد دارند پيشرفت مردم سالاری را به عقب بازگردانند. ما بار ديگر با اقدامات آزادی طلبانه به عمليات تهديدآميز واكنش نشان می دهيم. و بار ديگر شاهد پيروزی آزادی خواهيم بود. (کف زدن.)
وين(2)، مايلم به خاطر دعوت مجددم سپاسگزاری نمايم. و از مقدمه كوتاهت ممنونم. (خنده.) از كارل گرشمن(3) تقدير می نمايم. مايلم به ديك گپهارت(4)، نماينده سابق كنگره و عضو هيات مديره سازمان اعانه ملی برای دموکراسی خوشامد بگويم. از ديدنت خوشحالم ديك. و از كريس كاكس(5)، رييس كميسيون امنيت و تبادلات ايالات متحده و نيز عضو هيات مديره سازمان اعانه ملی برای دموکراسی كه در اينجا حضور يافته است قدردانی می نمايم. مايلم از همه اعضای ديگر هيات مديره نيز تشكر كنم.
از وزير امور خارجه، كاندی رايس كه به ما پيوسته است و نيز وزير دفاع، دان رامسفلد قدردانی می نمايم. از همه شما به خاطر حضورتان در اين محل ممنونم. همچنين به همراهی امروز رييس تازه سوگند خورده مشاوران نظامی رييس جمهور، ژنرال پيتر پيس(6)، نخستين فرد از نيروی دريايی كه به چنين مقامی نايل می شود افتخار می كنم. (کف زدن.) از اعضای هيات ديپلماتيك نيز كه در اينجا حاضر شده اند سپاسگزارم.
كشور ما به تازگی شاهد چهارمين سالگرد يك مصيبت بزرگ بود و بار ديگر به اين نقطه عطف در تاريخمان نگريست. ما همچنان شهر پر افتخاری را كه از دود و خاكستر پوشيده شده بود، آتشی را كه از ميان آسمان خراش می گذشت و مسافرانی را كه آخرين لحظات عمر خود را به مبارزه با دشمن گذراندند به ياد داريم. ما همچنان مردانی را كه از هر مرگ شاد می شدند و آمريكاييانی را كه در لباس نظامی به خدمت می رفتند به خاطر داريم. و ما وظيفه ای را كه از آن روز بر گردن ما نهاده شد و تا اين لحظه نيز ادامه يافته است از ياد نمی بريم: ما با اين خطر مرگبار برای انسانيت مقابله خواهيم كرد. ما تا لحظه ای كه مبارزه با تروريسم به پيروزی نرسد خسته نخواهيم شد و استراحت نخواهيم كرد. (کف زدن.)
تصاوير و تجربه 11 سپتامبر برای آمريكاييان منحصر به فرد است. با اين وجود مصيبت آن صبح در نقاط ديگر نيز از جمله ممباسا، كازابلانكا، رياض، جاكارتا، استانبول، مادريد، بسلان، تابا، نتانيا، بغداد و شهرهای ديگر دوباره به وقوع پيوسته است. در چند ماه گذشته شاهد هجوم تروريستی ديگری بوده ايم كه طی آن حملاتی به لندن و شرم الشيخ صورت گرفت و يك بمب گذاری مرگبار در بالی رخ داد. تمام اين تصاوير جداگانه تخريب و انزجار كه در اخبار شاهديم می توانند اقداماتی ديوانه وار، بدون نقشه و مجزا به نظر رسند؛ مردان و زنان و كودكان بی گناه كشته شده اند چرا كه فقط قطار اشتباه را سوار شده بودند، در ساختمان اشتباه مشغول به كار بودند يا در هتل اشتباه اقامت گزيده بودند. با اين وجود در حالی كه قاتلان قربانيان خود را بی هدف انتخاب می كنند حملات آنان در خدمت يك ايدئولوژی مشخص و متمركز است كه از مجموعه ای از باورها و اهداف شيطانی و نه ديوانه وار تشكيل می شود.
برخی آن را افراط گرايی اسلامی می خوانند، برخی ديگر نام جهادگرايی آشوب طلب بر آن می گذارند و ديگران به آن فاشيسم اسلامی می گويند. نام اين ايدئولوژی هر چه كه باشد با دين اسلام تفاوت بسيار دارد. اين شكل از افراط گرايی، اسلام را به خدمت يك ديدگاه خشن سياسی در می آورد كه خواستار تاسيس يك امپراطوری انحصار طلب نفی كننده تمام آزادی های سياسی و مذهبی به وسيله تروريسم و خرابكاری و شورش است. اين افراط گراها از تفكر جهاد، دعوتی برای كشتار تروريستی بر ضد مسيحيان و يهوديان و هندوها و نيز مسلمانان فرقه های ديگر می سازند كه آنان را مرتد می نامند.
بسياری از اين مبارزان، اعضای سازمان های تروريستی جهانی و بدون مرز مانند القاعده هستند كه تبليغ می كنند و سرمايه و كمك های فنی مورد نياز افراط گرايان محلی را فراهم می سازند و رهبری عمليات های بزرگ و وحشيانه ای همچون 11 سپتامبر را بر عهده می گيرند. ساير مبارزان را می توان در گروه های منطقه ای يافت كه اغلب با القاعده، شورش های شبه نظامی و جريان های جدايی طلب در نقاطی مانند سومالی، فيليپين، پاكستان، چچنستان، كشمير و الجزيره ارتباط دارند. ديگرانی نيز وجود دارند كه در هسته های محلی شكل گرفته اند و از افراط گرايی اسلامی تاثير می پذيرند اما به طور مستقيم توسط آنان رهبری نمی شوند. افراط گرايی اسلامی بيشتر شبيه به يك شبكه نه چندان پيوسته با شاخه هايی بسيار بيشتر از يك ارتش تحت فرمان واحد است. با اين وجود همه اين عناصر كه در ميدان های جنگ پراكنده مشغول مبارزه هستند از ايدئولوژی و ديدگاه واحدی نسبت به دنيای ما برخوردارند.
ما ديدگاه افراط گراها را می دانيم، زيرا آن را به روشنی در تصاوير ويديويی، نوارهای صوتی، نامه ها، بيانيه ها و تارنماها اعلام كرده اند. نخست آن كه افراط گرايان می خواهند به تاثير آمريكا و غرب بر خاور ميانه بزرگ خاتمه دهند، زيرا ما از مردم سالاری و صلح حمايت می كنيم و بر سر راه خواسته های آنان قرار گرفته ايم. اسامه بن لادن، رهبر القاعده از مسلمانان خواسته است تا "دارايی ها، پسران و پول خود را برای بيرون راندن كافران از سرزمين هايشان" وقف نمايند. شگردهای آنان برای رسيدن به اين هدف به مدت يك ربع قرن ادامه داشته است: آنان ما را می زنند و انتظار دارند كه فرار كنيم. آنان می خواهند كه ما بار ديگر تاريخ تلخ بيروت در سال 1983 و موگاديشو در سال 1993 را در مقياس بزرگ تر و همراه با پيامدهای بيشتر تكرار كنيم.
دوم آن كه شبكه مبارز می خواهد از خلا ناشی از عقب نشينی ايالات متحده برای در اختيار گرفتن زمام امور يك كشور استفاده نمايد تا حملات خود را از آنجا ترتيب دهد و مبارزه با حكومت های اسلامی غير افراطی را از اين نقطه رهبری نمايد. افراطيان در دهه های گذشته بيش از هر جا مصر، عربستان سعودی، پاكستان و اردن را هدف اشغال قرار داده اند. آنان برای برهه ای از زمان در افعانستان به اين هدف دست يافتند. هم اكنون به عراق چشم دارند. بن لادن اعلام كرده است: "همه دنيا در حال تماشای اين جنگ و دو دشمن است. نتيجه يا پيروزی و افتخار و يا بدبختی و تحقير خواهد بود." تروريست ها عراق را جبهه اصلی خود در مبارزه بر ضد انسانيت می بينند. و ما بايد عراق را جبهه اصليمان در مبارزه با تروريسم بدانيم.
سوم آن كه طبق باور مبارزان در اختيار گرفتن امور يك كشور، جمعيت های مسلمان را گرد هم می آورد و برای آنان امكان براندازی همه حكومت های ميانه رو و تاسيس يك مپراطوری اسلامی از اسپانيا تا اندونزی را فراهم می سازد. تروريست ها با قدرت اقتصادی، نظامی و سياسی بيشتر می توانستند برنامه كار اعلام شده شان مبنی بر توليد سلاح های كشتار جمعی، انهدام اسراييل، ارعاب اروپا، تهديد مردم آمريكا و تهديد دولت آمريكا به انزوا را پيشتر برند.
ممكن است برخی وسوسه شوند اين اهداف را به دليل تعصب آميز يا افراطی بودن، نشدنی تلقی نمايند. البته آنها تعصب آميز و افراطی هستند، اما نبايد كنار گذاشته شوند. دشمن ما كاملا متعهد است. همانگونه كه زرقاوی عهد كرده است، "ما يا بر نژاد انسان پيروز می شويم و يا به زندگانی جاويد می رسيم." و دنيای متمدن به خوبی می داند كه متعصبان ديگر تاريخ نيز از جمله، استالين، هيتلر و پل پات(7) پيش از ترك عرصه تاريخ همه ملل را به جنگ و قتل عام كشاندند. لازم است با مردان بد نيت جاه طلب بی وجدان با جديت برخورد شود و بايد آنان را پيش از چند برابر شدن جناياتشان متوقف سازيم.
شكست دادن شبكه ستيزه جويان دشوار است، چرا كه رشد آن مانند يك انگل به عذاب و سختی كشيدن ديگران بسنگی دارد. افراط گرايان درگيری های محلی را در خدمت بنا نهادن يك فرهنگ شكنجه می گيرند كه هميشه در آن كس ديگری مقصر است و راه حل هميشه به خشونت منتهی می شود. آنان از مردان و زنان جوان آزرده و سرخورده سوء استفاده می كنند و آنان را از طريق مساجد كه آلت دست تروريسم قرار گرفته اند به خدمت می طلبند. و از فن آوری امروزی برای چند برابر كردن قدرت ويرانگرشان استفاده می كنند. اعضای جديد هم اكنون به جای آن كه در اردوگاه های دورافتاده آموزش ببينند می توانند به كتابخانه های اينترنتی دسترسی داشته باشند كه در آنها چگونگی ساخت بمب های كنار جاده ای يا منفجر ساختن نارنجك های موشكی آموزش داده شده است و اين امر خطر خشونت را حتی در داخل جوامع صلح آميز و مردم سالار انتشار می دهد.
تاثير افراط گرايی اسلامی همچنين توسط ياری دهندگان و قدرت دهندگان بيشتر می شود. آنان توسط نظام های خودكامه و ياران مصلحتی مانند سوريه و ايران كه هدف مشتركشان آزار آمريكا و دولت های اسلامی ميانه رو است و از تبليغ های تروريستی برای نسبت دادن خطاهای خودشان به غرب و آمريكا و يهوديان استفاده می كنند تحت پوشش قرار گرفته اند. اين افراط گرايان بر پايه مراكزی همچون خيريه های فاسد استوار هستند كه برای فعاليت های تروريستی پول جمع آوری می كنند. آنان توسط كسانی كه پرخاشجويانه برای انتشار برداشت های افراطی و تعصب آميز از اسلام در نقاط بی ثبات سرمايه گذاری می كنند قدرت می يابند. ستيزه جويان همچنين توسط عناصری از رسانه های خبری عرب زبان كه به نفرت و نگرش ضد سامی دامن می زنند و نظريه های توطئه آميز را تغذيه می كنند و از آنچه در گذشته "مبارزه با اسلام" توسط آمريكا ناميده می شد صحبت می كنند و تقريبا يك كلام از اقدامات آمريكا برای محافظت از مسلمانان افغانستان، بوسنی، سومالی، كوزوو، كويت و عراق نمی گويند تقويت می شوند.
بنا بر باور برخی از آنها افراط گرايی حتی توسط اقدامات ائتلاف ما در عراق استحكام يافته است و طبق اظهار آنان حضور ما در آن كشور به نوعی باعث يا عامل خروش افراط گرايان شده است. به آنان يادآوری می كنم كه ما روز 11 سپتامبر در عراق نبوديم و با اين وجود القاعده به ما حمله كرد. نفرت افراط گرايان پيش از آن كه عراق مساله روز باشد وجود داشت و پس از آنكه اين كشور بهانه ای در دستان آنان نباشد نيز ادامه خواهد داشت. دولت روسيه از عمليات آزاد سازی عراق حمايت نكرد و با اين وجود ستيزه جويان بيش از 180 دانش آموز را در بسلان به قتل رساندند.
افراط گرايان در طول سال ها موارد زيادی را از جمله حضور اسراييلی ها در كرانه باختری يا حضور نظامی ايالات متحده در عربستان سعودی يا شكست طالبان يا جنگ های صليبی هزاران سال پيش بهانه كرده اند تا به خشونت متوسل شوند. در حقيقت ما با مجموعه ای از ظلم و جور مواجه نيستيم كه بتوان به آنها پرداخت و از حجمشان كاست. آنچه در برابر ما قرار دارد يك ايدئولوژی افراطی با اهدافی اصلاح ناپذير مبتنی بر به اسارت در آوردن همه ملل و ارعاب كل جهان است. هيچ يك از اقدامات ما قاتلان را به خروش دعوت ننمود و هيچ امتياز، رشوه يا اقدامی برای تسلی برنامه های آنان را برای كشتار دگرگون يا محدود نمی سازد.
آنان بر خلاف اين نظر كشورهايی را هدف قرار می دهند كه بيانديشند می توان رفتارشان را از طريق خشونت تغيير داد. در برابر چنين دشمنی تنها يك واكنش كارآمد وجود دارد: ما هيچ گاه عقب نشينی نمی كنيم، هيچگاه تسليم نمی شويم و هيچ گاه به چيزی كمتر از پيروزی كامل قانع نمی شويم. (کف زدن.)
ايدئولوژی مرگبار افراط گرايان اسلامی چالش بزرگ ما در قرن جديد است. با اين وجود مبارزه كنونی تا حد زيادی يادآور مبارزه با كمونيسم در قرن پيش است. افراط گرايی اسلامی نيز مانند ايدئولوژی كمونيسم نخبه سالار است و توسط رهبری اداره می شود كه انتخاب او بر عهده خودش است و به خود اجازه می دهد تا به نمايندگی از جمعيت های مسلمان صحبت نمايد. به گفته بن لادن نقش او برای مسلمانان اين است كه به آنان بگويد "چه چيزی برای آنها خوب است و چه چيزی برای آنها خوب نيست." و تجويز اين مرد كه در ثروت و سعادت بزرگ شده است برای مسلمانان فقير اين است كه قاتل و بمب گذار انتحاری شوند. او به آنان اطمينان می دهد كه اين راه رسيدن به بهشت است، با اين وجود هيچ گاه خود پا به اين مسير نمی گذارد.
دشمن جديد ما نيز مانند ايدئولوژی كمونيسم آموزش می دهد كه افراد بی گناه می توانند قربانی يك ديدگاه سياسی شوند. و اين امر نشان دهنده بی اعتنايی خونسردانه آنان نسبت به زندگی انسان است. ما در كشتار دانيل پرلز(8)، نيكولاس برگ(9)، مارگارت حسن و بسياری از افراد ديگر شاهد اين امر بوده ايم. قاتل تئو ون گگ در دادگاهی در هلند به مادر گريان قربانی رو كرد و گفت: "من درد شما را احساس نمی كنم، زيرا به اعتقاد من شما يك كافريد." و بر خلاف ظاهر اين شعار مذهبی، بيشتر قربانيان دست اين ستيزه جويان، مسلمانان هستند.
ساده و روشن است كه قتل 25 كودك عراقی در يك بمب گذاری با اعدام معلمان عراقی در مدرسه هايشان يا كشتار پرستارانی كه در بيمارستان ها مشغول مراقبت از بيماران هستند قتل يا رد كامل عدالت و شرافت و اخلاقيات و مذهب به شمار می رود. اين ستيزه جويان تنها دشمن آمريكا و عراق نيستند، بلكه دشمن اسلام و انسانيت اند. (کف زدن.) ما در گذشته نيز هنگامی كه تعصب بی رحم باعث پيدايش گولاگ ها، انقلاب فرهنگی و ميادين كشتار شد شاهد ستم بی شرمانه بوده ايم.
دشمن جديد ما نيز مانند ايدئولوژی كمونيسم به دنبال اهداف استبدادی است. سران آنان وانمود می كنند كه حزبی ستم ديده و نماينده مظلومان در برابر دشمنان ستمگرشان هستند. در واقع آنان دارای جاه طلبی بی پايان برای تسلطی فرمانروايانه هستند و آرزو دارند قدرت را از همه كس غير از خودشان بگيرند. آنان در حكومت هايشان كتاب ها و مجسمه های تاريخی را ممنوع اعلام كرده اند و با زنان وحشيانه رفتار می كنند. آنان به دنبال پايان بخشيدن به هر گونه مخالفت و نظارت بر تمام جنبه های زندگی و حكومت بر افراد هستند. تروريست ها در حالی كه آينده ای عدالتمند و مقدس را وعده می دهند مشغول آماده سازی آينده ای آكنده از ستم و بدبختی هستند.
دشمن كنونی ما مانند ايدئولوژی كمونيسم به افراد آزاد بی اعتنا است و اظهار می كند كه زنان و مردانی كه آزادانه زندگی می كنند ضعيف و فاسد هستند. به گفته زرقاوی آمريكايی ها "بزدل ترين موجودات خدا هستند." اما بياييد روشن صحبت كنيم: بزدلی به دنبال كشتار كودكان و بزرگسالان از طريق بمب گذاری در اتوموبيل و بريدن گلوی اسيری دربند و حمله به عبادت كنندگان هنگام ترك مسجد است. شهامت بود كه منجر به آزادی بيش از 50 ميليون انسان شد. شهامت است كه موجب بيدارباش خستگی ناپذير در برابر دشمنان يك حكومت مردم سالار نوپا می شود. و شهامت ناشی از آزادی است كه ديگر بار باعث نابودی دشمنان آزادی می گردد.
و مانند ایدئولوژی کمونیسم، رادیکالیسم اسلامی نیز دارای تضادهای فطری ای است که آن را محکوم به شکست می کند. با وحشت از آزادی -- با بی اعتمادی به خلاقیت انسان، مجازات کردن تغییر، و محدود سازی معاضدت های نیمی از جمعیت -- این ایدئولوژی به تضعیف همان خصایصی که پیشرفت بشری را ممکن می سازند و موجب موفقیت جوامع بشری می شوند می پردازد. تنها بخش مدرن دیدگاه های این مبارزان سلاح هایی است که می خواهند بر علیه ما به کار گیرند. مابقی دیدگاه های خشونت آمیز و بی رحمانه آنها به واسطه تصویر کج و منحرفی که از گذشته دارند تعریف می شود -- اعلام جنگ بر علیه اندیشه پیشرفت. و هر آنچه که در جنگ بر علیه این ایدئولوژی در راه باشد، نتیجه نامعلوم نیست: آنهایی که از آزادی و پیشرفت نفرت دارند خود را به انزوا، نزول، و سقوط محکوم می کنند. چون مردمان آزاد به آینده ایمان دارند، مردمان آزاد صاحب آینده خواهند بود. (کف زدن)
ما خواستار این مبارزه جهانی نبودیم، اما با اعتماد به نفس و استراتژی جامعی در حال پاسخ دادن به ندای تاریخ هستیم. مغلوب کردن شبکه ای گسترده و قادر به سازگار شدن با محیط خود نیازمند حوصله، فشار دائم، و شرکای قدرتمند در اروپا، خاورمیانه، آفریقای شمالی، آسیا، و ماورا است. با همکاری با این شرکا، ما توطئه های مبارزان را برهم می زنیم، توان آنها برای جنگ آوری را از بین می بریم، و تلاش می کنیم تا به میلیون ها انسان ساکن در منطقه آشفته ای از جهان جایگزین امیدوار کننده ای برای نفرت و خشونت بدهیم.
اول، ما مصمم هستیم تا از حملات شبکه های تروریستی قبل از اینکه به وقوع بپیوندند جلوگیری کنیم. ما با سازماندهی مجدد دولت خود در حال ایجاد سیستم دفاعی گسترده و هماهنگی برای کشورمان هستیم. ما برای انجام وظیفه بسیار دشوار ردیابی فعالیت دشمن بر اساس اطلاعاتی که معمولا از منابع پراکنده داخلی و خارجی به صورت متفرقه و ناقص به دست می آید در حال اصلاح آژانس های اطلاعاتی خود هستیم. ما به همراه دولت های بسیاری از کشورهای دیگر در جهت نابود کردن شبکه های تروریستی و ناتوان کردن رهبران آنها در حال اقدام هستیم. با همکاری با یکدیگر، ما تقریبا تمامی آنهایی که مسئولیت مستقیم در حملات 11 سپتامبر داشتند و همچنین برخی از معاونان ارشد بن لادن و مدیران و عاملان سازمان القاعده در بیش از 24 کشور را یا کشته یا دستگیر کرده ایم. از میان این افراد، می توان به مغر متفکر حمله به کشتی یو اس اس کول که رئیس عملیات القاعده در منطقه خلیج فارس بود، مغر متفکر حملات جاکارتا و اولین بمب گذاری های بالی، یک برنامه ریز ارشد عملیات تروریستی زرقاوی که مشغول برنامه ریزی حملاتی در ترکیه بود، و بسیاری از رهبران ارشد القاعده در عربستان سعودی اشاره کرد.
advertisement@gooya.com |
|
در مجموع، ایالات متحده و شرکای ما از 11 سپتامبر تا کنون دست کم ده توطعه تروریستی بسیار جدی القاعده از جمله سه توطعه القاعده برای انجام حمله در داخل ایالات متحده را خنثی کرده ایم. ما همچنین دست کم پنج کوشش دیگر القاعده برای تعیین اهدافی در ایالات متحده یا وارد کردن عمال خود به داخل کشور را متوقف کرده ایم. این پیشرفت های پیوسته دشمن را زخمی کرده -- اما دشمن هنوز هم قادر به انجام عملیات در سطحی جهانی است. تعهد ما روشن است: ما به مبارزه ادامه خواهیم داد تا شبکه های سازمان یافته بین المللی تروریسم کشف و نابود شده و رهبرای آنها برای جنایت های خود پاسخگو قرار گیرند.
دوم، ما مصمم هستیم تا سلاح های کشتار جمعی در اختیار رژیم های شرور و متحدان تروریستشان که بدون راه دادن تردیدی به خود از آنها استفاده می کنند قرار نگیرد. با همکاری با بریتانیا، پاکستان، و دیگر کشورها، ایالات متحده یک شبکه بازار سیاه بزرگ فناوری هسته ای به رهبری عبدالقدیر خان را کشف و نابود کرد. لیبی برنامه های سلاح های هسته ای و شیمیایی و همچنین موشکی دور برد خود را رها کرد. و در سال گذشته، ما و شرکایمان تحت طرح امنیت گسترش بیش از یک دوجین محموله مشکوک به ارتباط با فناوری تسلیحاتی منجمله تجهیزات برای برنامه موشکی ایران را متوقف ساختیم.
این پیشرفت ها خطرات موجود بر علیه کشورهای آزاد را کاهش داده، اما از میان نبرده. مردان خبیث که قصد دارند از سلاح های وحشتناکی بر علیه ما استفاده کنند برای دستیابی به آنها دائما می کوشند. و ما مصرانه در حال تلاش هستیم تا سلاح های کشتار جمعی در دستان آنها قرار نگیرد.
سوم، ما مصمم هستیم تا گروه های رادیکال از حمایت و پناه رژیم های شرور برخوردار نشوند. دولت های حمایت گر مانند سوریه و ایران دارای تاریخچه طولانی ای در همکاری با تروریست ها بوده و مستحق هیچ نوع صبری از سوی قربانیان تروریسم نیستند. ایالات متحده هیچ تفاوتی میان آنهایی که اقدامات تروریستی انجام می دهند و آنهایی که از تروریست ها حمایت می کنند یا به آنها پناه می دهند قائل نمی شود، چون همه آنها به یک اندازه قاتل هستند. (کف زدن) دولت هایی که ترجیح می دهند با ترورسم متحد باشند، همچنین ترجیح می دهند که دشمن تمدن باشد. و جهان متمدن باید این رژیم ها را پاسخگو قرار دهد.
چهارم، ما مصمم هستیم تا مبارزان کنترل هیچ کشوری که از آن به عنوان پایگاه و سکویی برای انجام عملیات تروریستی استفاده شود را به دست نیاورند. به این منظور، ما در کنار شرکای افغانی خود بر علیه بقایای طالبان و متحدان القاعده آنها می جنگیم. به این منظور، ما برای به انزوا کشیدن و مقابله با مبارزان در پاکستان با پرزیدنت مشرف همکاری می کنیم. و به این منظور، ما با بقایای رژیم پیشین و تروریست ها در عراق مبارزه می کنیم. هدف تروریسم براندازی یک دموکراسی در حال برخاستن، تصاحب یک کشور استراتژیک به عنوان ایمنگاهی برای تروریسم، بی ثبات کردن خاورمیانه، و حمله به آمریکا و دیگر کشورهای آزاد با خشونتی فزاینده است. هدف ما شکست دادن تروریست ها و متحدانشان در مرکز قدرتشان است -- و به همین دلیل ما دشمن را در عراق مغلوب خواهیم کرد.
ائتلاف ما با برنامه نظامی جامع و مشخصی به همراه متحدان عراقی مان در حال پیش روی است. منطقه به منطقه، شهر به شهر، ما به منظور پاکسازی نیروهای دشمن عملیات تهاجمی انجام داده و نیروهای عراقی را باقی می گذاریم تا از بازگشت دشمن جلوگیری شود. ما در این مناطق در تلاش هستیم تا بهبودهای ملموسی در زندگی شهروندان عراق ایجاد شود. ما در حال کمک رسانی به برخاستن دولت منتخبی هستیم که مردم عراق را در برابر افراط گرایی و خشونت متحد می کند. این کار خطرات زیادی برای عراقی ها، و آمریکایی ها و نیروهای ائتلاف دارد. در هیچ جنگی نمی توان بدون ایثار برنده شد -- و این جنگ نیازمند ایثار بیشتر، زمان بیشتر، و اراده بیشتر است.
این تروریست ها ددمنش تر از هر دشمنی هستند که تاکنون دیده ایم. آنها به هیچ نوع مروت یا قوائد جنگی پایبند نیستند. هیچکس نباید دشواری های پیش رو را دست کم بگیرد، یا از مزیت هایی که حضور ما وارد این مبارزه می کند غافل شود.
برخی ناظران به کار پیش رو نگاه کرده و موضع بدبینانه خود براندازانه ای اتخاذ می کنند. این عمل قابل توجیه نیست. با هر بمب گذاری در اینجا و آنجا و تشییع جنازه هر کودک روشن تر می شود که افراط گرایان وطن پرست یا مبارزان مقاومت نیستند -- آنها قاتلانی هستند که به جنگ با مردم عراق و با خود برخاسته اند.
بر خلاف آنها، رهبران منتخب عراق در حال اثبات توان و استواری خود هستند. در مقایسه با هر معیار و پیشینه تاریخی، عراق پیشرفت های سیاسی باور نکردنی ای داشته -- از استبداد به آزادی، به انتخابات ملی، و به تهیه قانون اساسی، و همه اینها فقط در دو سال و نیم. با کمک ما، ارتش عراق با گذشت هر ماه توانایی های جدید و اعتماد به نفس بیشتری به دست می آورد. یازده ماه قبل در جریان عملیات فلوجه، تنها چند گردان ارتش عراق در عملیات رزمی شرکت داشت. امروز بیش از 80 گردان ارتش در کنار نیروهای ما با شورشگران می جنگند. پیشرفت آسان نیست، اما پیوسته است. و هیچ فرد منصفی نباید دستاوردهای مردم عراق را نادیده گرفته یا انکار یا رد کند.
برخی ناظران دوام پذیری دموکراسی در عراق را زیر سوال می برند. آنها قدرت و جذابیت آزادی را دست کم می گیرند. ما شنیده ایم که می گویند اساس دموکراسی عراق باید متزلزل باشد چون عراقی ها با یکدیگر مشاجره می کنند. اما این جوهر دموکراسی است: استدلال کردن، مباحثه با مخالفان، ایجاد اجماع نظر از طریق متقاعد سازی، و پاسخگویی به اراده مردم. شنیده ایم که می گویند شکاف میان شیعیان، سنی ها و کردهای عراق بیش از آن است که دموکراسی پایداری شکل گیرد. در حقیقت، فدرالیسم دموکراتیک بهترین امید برای متحد سازی جمعیت های متنوع است چون سیستم مشروطه فدرال به حقوق و رسوم مذهبی تمامی شهروندان احترام گذاشته و در عین حال به تمامی اقلیت ها از جمله سنی ها سهم و صدایی در آینده کشور می دهد. این درست است که بذر آزادی همین اخیرا در عراق کاشته شده -- اما دموکراسی، پس از اینکه رشد کرد و به بار آمد، یک گل آسیب پذیر نخواهد بود؛ درختی سالم و نیرومند است. (کف زدن)
به عنوان افراد آمریکایی، ما اعتقاد داریم که مردم در همه جا -- همه جا -- آزادی را به بندگی ترجیح می دهند و اینکه آزادی، وقتی انتخاب شد، حیات همه را بهبود می بخشد. در نتیجه، ما اطمینان داریم که در حالی که ائتلاف ما و مردم عراق هر یک نقش خود را ایفا می کنند، دموکراسی عراق پیروز خواهد شد.
برخی ناظران همچنین اینگونه ادعا می کنند که به نفع آمریکا خواهد بود اگر ما به ضررها پایان دهیم و همین حالا عراق را ترک کنیم. این خیال باطل و توهمی خطرناک است که یک سوال ساده خلاف آن را به ثابت می رساند: آیا با قرار گرفتن عراق و مردم و منابع آن در کنترل زرقاوی و بن لادن ایالات متحده و دیگر کشورهای آزاد امن تر خواهند بود یا ناامن تر؟ پس از ساقط کردن دیکتاتوری که از مردمان آزاده تنفر داشت، ما در کناری ساکت نمی ایستیم تا قاتلانی که مصمم به نابود کردن کشور خود ما هستند کنترل عراق را از طریق خشونت به دست گیرند.
در هر مبارزه طولانی، وسوسه جستجوی زندگی آرام، فرار از زیر بار مسئولیت ها و مشکلات دنیا، و امیدوار شدن به اینکه دشمن از تحجر و تعصب و قتل خسته شود همواره وجود دارد. چنین جهانی بسیار خوشایند است اما جهان ما اینچنین نیست. دشمن هیچگاه خسته نمی شود، هیچگاه سیر نمی شود، هیچگاه با خشونت های دیروز اقناع نمی شود. این دشمن به هر عقب نشینی جهان متمدن به عنوان دعوتی برای خشونت بیشتر می نگرد. صلح در عراق بدون پیروزی ممکن نیست. ما تسلط بر احساسات خود را حفظ می کنیم و به آن پیروزی دست می یابیم. (کف زدن)
عنصر پنجم استراتژی ما در جنگ بر علیه تروریسم از میان بردن فرصت تروریست ها برای جلب نیروهای جدید از طریق جایگزینی نفرت و غیظ با دموکراسی و امید در سرتاسر خاورمیانه بزرگ است. این پروژه ای دشوار و بلند مدت است، و جایگزین دیگری هم ندارد. آینده ما و آینده این منطقه با یکدیگر مرتبط هستند. اگر خاورمیانه بزرگ به حال خود رها شود تا در تلخی رشد کند، اگر کشورها در فلاکت باقی بمانند، در حالی که رادیکال ها غیظ میلیون ها نفر را بر می انگیزند، آن بخش از جهان منبعی از درگیری های بی پایاین و خطر روز افزون برای نسل ما و نسل آینده خواهد شد. اگر اجازه داده شود که مردمان این منطقه سرنوشت خود را انتخاب کنند، و به عنوان مردان و زنان آزاد با نیروی خود و مشارکت به پیش روند، افراط گرایان به حاشیه رانده می شوند و جریان حرکت رادیکالیسم خشونت آمیز به سایر نقاط جهان کند شده و در نهایت قطع می شود. با دفاع از امید و آزادی دیگران، ما آزادی خود را استوارتر می کنیم.
برای این کار آمریکا از راه های عملی ای استفاده می کند. ما دوستان خاورمیانه ای خود از جمله مصر و عربستان سعودی را ترغیب می کنیم تا راه اصلاحات را پیش بگیرند و با احترام به حقوق و انتخاب های مردم خودشان اراده جوامع خود را در جنگ بر علیه تروریسم تقویت کنند. ما در برابر رژیم های ظالم از دگراندیشان و تبعید شدگان دفاع می کنیم چون دگراندیشان امروز رهبران دموکراتیک فردا خواهند بود. ما با طرح استدلال خود از طریق دیپلماسی دولتی، اعتقاد خود به خود مختاری، حاکمیت قانون، آزادی دین، و حقوق برابر زن را به روشنی و با اطمینان کامل مطرح می کنیم. این اعتقادات در هر سرزمین و هر فرهنگی صحیح و مقبول هستند. (کف زدن)
در حالی که ما سهم خود را در برخورد با رادیکالیسم انجام می دهیم، می دانیم که حیاتی ترین فعالیت ها در خود جهان اسلام انجام خواهد شد. و این فعالیت ها از هم اکنون آغاز شده اند. بسیاری از علمای اسلامی با اشاره به آیه 32 سوره 5 قرآن که می گوید کشتن یک انسان بی گناه مانند کشتن تمام بشریت است و نجات جان یک فرد مانند نجات تمام بشریت است، از هم اکنون به محکوم کردن تروریسم در انظار عمومی پرداخته اند. پس از حملات تروریستی لندن در 7 ژوئیه، امامی در امارات متحده عربی اعلام کرد، "هر کسی که مرتکب چنین اعمالی شود نه مسلمان است و نه متدین." وقت آن رسیده که که تمام رهبران مسلمان متعهد در تقبیح و محکوم کردن ایدئولوژی ای که برای اهداف سیاسی از اسلام سوء استفاده می کند و دینی شریف را آلوده می کند شرکت کنند.
بسیاری از پیروان دین اسلام با به جان خریدن خطرات بزرگ شخصی در حال به اثبات رساندن تعهد خود هستند. در هر جایی که ما مبارزه خود با افراط گرایی را آغاز کردیم، متحدان مسلمان ما با برخاستن و پیوستن به مبارزه شریک این آرمان حیاتی شده اند. نیروهای افغانی با بقایای طالبان مبارزه می کنند. سربازان عراقی در حال ایثارگری برای شکست دادن القاعده در کشور خود هستند. این شهروندان شجاع از آنچه در گرو است اطلاع دارند -- بقای آزادیشان، آینده منطقه شان، به اثبات رساندن عدل و انسانیت سنت هایشان -- و می دانند که ایالات متحده از ایستادن در کنارشان مفتخر است. (کف زدن)
با برخاستن دشمنی مرگبار و آغاز یک مبارزه ایدئولوژیک جهانی، تاریخ روزگار ما را برای چالش های جدید و خطرات بی سابقه به یاد خواهد آورد. و در عین حال، مبارزه ای که در آن شرکت می کنیم صورت فعلی مبارزه ای کهن است -- مبارزه میان آنهایی که به استبدادگران ایمان دارند و آنهایی که به مردم ایمان دارند. در سرتاسر طول تاریخ، مستبدان و آنهایی که به دنبال استبداد بوده اند اینگونه ادعا کرده اند که جوامع تحت کنترل شدید قدرتمند و ناب هستند -- تا روزی که این جوامع در فساد و تباهی سقوط می کنند. مستبدان و آنهایی که به دنبال استبداد بوده اند ادعا کرده اند که مردان و زنان آزاد ضعیف و منحط هستند -- تا روزی که مردان و زنان آزاده آنها را شکست می دهند.
ما از مسیر این مبارزه -- از مسیری که مبارزه مان خواهد رفت -- یا ایثارگری های پیش رو خبر نداریم. اما می دانیم که دفاع از آزادی ارزش ایثارگری های ما را دارد. ما می دانیم که عشق به آزادی قدرتمندترین نیروی تاریخ است. و ما می دانیم که آرمان آزادی دیگر بار پیروز خواهد شد.
خدا همه شما را حفظ کند. (کف زدن)