بسم الله الرحمن الرحيم
صدور قطعنامه پيشنهادي انگليس , فرانسه و آلمان در شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در شرايطي كه در حاشيه اجلاس شوراي حكام , رايزنيها و مذاكرات فشرده اي در جريان بود و سير تحولات را در موقعيتي نوساني قرار داده بود , از اهميت و حساسيت خاصي برخوردار است . در اين زمينه نكات مهمي به ذهن مي رسد كه در جاي خود بايستي مد نظر قرار گيرد.
1 ـ آنچه در دوره 2 سال و نيمه اخير شاهد آن بوده ايم , نقش مستقيم و غيرمستقيم واشنگتن در راه تحميل ديدگاههاي آمريكا و اسرائيل بر جامعه بين المللي است كه با ريخت و پاشهاي حاشيه اجلاس , به نتايجي مي انجامد كه دقيقا سياسي , غيرفني , غيرحقوقي و كاملا غيرعادلانه است .
بررسي تركيب اين آرا و محتواي قطعنامه نشان مي دهد كه اهداف سياسي خاصي كه مشخصا از دشمني آشكار و نهان آمريكا عليه ايران ريشه گرفته , زيربناي قطعنامه را تشكيل مي دهد و آمريكا قدم به قدم سعي دارد دشمني خود عليه ايران را در قالب قطعنامه ها , مصوبات و تصميمات شوراي حكام , چه با اجماع و چه بدون اجماع , تسري دهد و آنرا بعنوان موضع ساير كشورها نيز « به هر قيمت ممكن » به ديگران هم ديكته كند.
2 ـ موضوع مهم ديگر , بررسي تركيب آرا كشورهاست . تكليف انگليسي هاي شرور كه در اين روزها نقش « كارگزار آمريكا » را بازي مي كردند , كاملا روشن است . آنها در راه اثبات دشمني عليه ايران , سنگ تمام گذاشتند و بايستي در جاي خود , به نقش آنها نيز پرداخت . اما در مورد ساير كشورها لازمست تصميمات روشن و مشخصي اتخاذ شود و در قبال آنها راهكار موثري در پيش گرفته شود.
با نگاهي به تركيب كشورهاي موافق قطعنامه , به نكته مهمي برمي خوريم و آن اينكه حتي درحال حاضر هم دستكم 80 درصد از مبادلات تجاري و اقتصادي ما دقيقا با همين كشورها صورت مي گيرد. درك معاني و مفاهيم راي اين كشورها بايستي براي ما هشدار دهنده باشد و در يك تصميم گيري مشخص و البته بدور از هرگونه شتاب در تصميم گيري و اجرا , در اين روند تاسف بار تجديدنظر كنيم و نگذاريم مشخصا اروپا از يكطرف از بازار پرسود ايران بيشترين سود را ببرد و بيشترين سواستفاده ممكن را بعمل آورد و از طرف ديگر در مجامع بين المللي , بخاطر خوشايند آمريكا , ايران را « وجه المصالحه » قرار دهند و براي حل مسائل خود با آمريكا در جاهاي ديگر , امتياز بگيرند و در عوض عليه ما راي بدهند.
اين نكته نيازمند تعمق و تدبير خاصي است كه بايستي بادقت و حساسيت , موضوع آن مطرح شود و در فرصتهاي مناسبي به جمع بندي و تصميم گيري منجر گردد تا شاهد اين صحنه هاي رقت انگيز و تاسف بار در جبهه مقابل خود نباشيم .
به راستي چرا بايستي حجم مبادلات تجاري ما با اروپا در حد 14 ميليارد دلار باشد و اروپا هميشه تصور كند كه گويا حتي در صحنه مبادلات تجاري با ايران هم « دست بالا » را دارد و مي تواند ديدگاههايش را بر ما تحميل كند علاوه بر اين , چرا بايستي مناسبات ما با انگليس عليرغم آنكه اينهمه شرارت را از جانب آنها شاهديم , همچنان در اين سطح وسيع باشد
3 ـ نكته مهم ديگر اينكه حتي در پيشنهادات اخير مسئولين هسته اي , باز هم موضوع تداوم مذاكرات هسته اي با اروپا مطرح است . آيا ادامه اين فرايند انحرافي كه مي دانيم هرگز به مصلحت ما نيست , حاوي نكته مثبتي مي تواند باشد آيا ميتوان انتظار داشت كه اروپا از اين پس تجديدنظري در ديدگاههايش بنفع ما صورت دهد پاسخ اين سئوال بطور قطع و يقين منفي است و در واقع , ما را به اين جمع بندي واقع گرايانه نزديك مي كند كه ادامه مذاكره , دستكم باهمين تركيب كنوني يعني با انگليس , فرانسه و آلمان , ديگر قابل توجيه نيست . پيشنهاد جدي ما اينست كه تصريح شود كه جمهوري اسلامي ايران از اين پس با هيچ تيم اروپائي كه انگليس عضوي از آن باشد , مذاكره نخواهد كرد و تركيب آينده تيم اتحاديه اروپا نيز بايستي مورد قبول جمهوري اسلامي ايران باشد.
بطور همزمان , لازمست با گسترش دامنه و ابعاد كشورهاي طرف مذاكره , به تدريج از نقش , اعتبار و جايگاه جهاني ساير كشورهاي مستقل نيز در مقاطع مختلف بهره برد و نبايد يكبار ديگر تمامي تخم مرغهاي خودمان را در سبد اروپا بگذاريم تا آنها با فرصت طلبي كامل , همه را به آمريكا تحويل دهند!
4 ـ موضوع ديگري كه بسيار حياتي بنظر مي رسد , رايزني با كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد و حتي با كشورهائي است كه فريب آمريكا و اروپا را خوردند و با واشنگتن همراهي كردند.
advertisement@gooya.com |
|
مسئله اينست كه آنچه امروز آمريكا و اروپا در صحنه روياروئي با ايران , عمل مي كنند و سعي دارند آنرا بعنوان يك الگوي جهاني معرفي كنند , فردا عليه خود آنها نيز عمل خواهد شد. متاسفانه برخي از كشورهائي كه در فهرست موافقين اعمال فشار عليه ايران قرار گرفته اند , فردا خودشان در معرض همين فشارها قرار خواهند گرفت و با شمشيري كه عليه ايران صيقل مي دهند , خودشان هم هدف واقع مي شوند.
درك ابعاد حساس اين مقوله نشان مي دهد كه بايستي فعاليتهاي ديپلماتيك گسترده اي را از اين پس شكل دهيم و فقط به همان چند روزي كه اجلاس شوراي حكام برپاست , اكتفا نكنيم بلكه با استمرار اين ارتباطات و رايزنيها , فضاي مناسبتري را براي تبيين ديدگاههاي متين و منطقي ايران در سطح جهاني فراهم سازيم .
مسئله كاملا روشن است . ايران بايستي براي حفظ منافع ملي و مصالح كشور در قلمرو فعاليتهاي صلح آميز هسته اي , بر تلاش خود بيفرايد و با برنامه ريزي و ارتباطات منطقي تر , در جهت تامين اهداف شاخص خود , فضاسازي كند. ما بايستي بر مواضع روشن خود همچنان استوار و پايدار بمانيم ولي در عين حال براي تشريح ديدگاهها و افشاي اهداف ناپاك آمريكا , هيچ فرصتي را از دست ندهيم . تنها در اين صورت است كه مي توان به حفظ حقوق و منافع كشور در اين زمينه اميدوار و مطمئن بود.