اكبر گنجي پنجاه و ششمين روز اعتصاب غذاي خود را پشت سر گذاشت. معصومه شفيعي، همسر اكبر گنجي در مصاحبه با راديو فردا از تلاش ناموفق خود روز پنجشنبه براي ملاقات با آقاي گنجي مي گويد: چهار روز است از ايشان هيچ خبري نداريم و متاسفانه امروز هم حدود 80 دقيقه ما را نگاه داشتند و ملاقات هم به ما ندادند و ظاهر امر اينطور است كه ممنوع الملاقات است، ما نگران هستيم، ما در بي خبري كامل هستيم. خانم شفيعي مي گويد دكترها از وضعيت اكبر گنجي بسيار ابراز نگراني كردند و گفتند وي حاضر به دريافت سرم نيست. خانم گنجي مي گويد: من نمي دانم كدام قانون و ايدئولوژي است كه به اين آقايان اجازه مي دهد با خانواده يك زنداني بيمار اينطور رفتار كنند؟ وی می افزاید: الان وضعی شده كه همه دستگاه امنيتي جمهوري اسلامي در مقابل من و دو دخترم ايستاده؟ من چه گناهي مرتكب شدم؟ اگر ما گناهي مرتكب شديم، بيايند ما را بگيرند ببرند بازداشت كنند راحتمان كنند.
مسعود ملك
اكبر گنجي نويسنده و روزنامه نگار زنداني كه به منظور برخورداري از مراقبت هاي پزشكي ضروري در بيمارستان ميلاد تهران بستري است، پنجاه و ششمين روز اعتصاب غذاي خود را پشت سر گذاشت. معصومه شفيعي، همسر اكبر گنجي در مصاحبه با راديو فردا از تلاش ناموفق خود روز پنجشنبه براي ملاقات با آقاي گنجي مي گويد:
معصومه شفيعي: روز پنجشنبه 13 مرداد ما براي ملاقات با آقاي گنجي رفتيم بيمارستان. چهار روز است از ايشان هيچ خبري نداريم و بسيار نگران هستيم و هر بار كه مي رفتيم ملاقات، تيم ويژه اي كه مامور حفاظت از آنجا هستند، طبقه دوازدهم با آقاي گنجي به يك بهانه اي ملاقات ما را به يك جلسه تنش تبديل مي كردند و آقاي گنجي را بسيار عصباني مي كردند و اين مساله چهار روز پيش كه ما رفتيم به اوج خودش رسيد، به حدي كه ما ترسيديم نكند خداي ناكرده اين مساله براي آقاي گنجي خطرناك باشد. لذا تصميم گرفتيم تا يك شرايط عادي ملاقات فراهم نشده، ملاقات نرويم. چند روز ملاقات نرفتيم، ولي خيلي نگران بوديم هيچ خبري هم نداشتيم. امروز (پنجشنبه) رفتيم ملاقات. متاسفانه حدود 80 دقيقه ما را نگاه داشتند و ملاقات هم به ما ندادند. ظاهر امر اينطور است كه ممنوع الملاقات است، من نمي دانم دقيقا ولي با اين رفتاري كه با ما مي كنند، هر بار، يك بار حدود شش ساعت ما را نگاه داشتند در بيمارستان تا يك ملاقات پنج دقيقه اي به ما دادند. امروز هم به اين ترتيب، اين بلا را سر ما آوردند. ما نگران هستيم، ما در بي خبري كامل هستيم.
مسعود ملك (راديو فردا): شما با دكترهاي معالج آقاي گنجي هم نتوانستيد تماس بگيريد؟
معصومه شفيعي: چرا من ديروز (چهارشنبه) آنقدر نگران بودم، رفتم بيمارستان ميلاد با دكترهاي ايشان تماس گرفتم، با سه تن از پزشكان ايشان ديدار كردم، آنها خيلي اظهار نگراني مي كردند، به شدت مستاصل بودند و نمي دانستند بايد چه كار كنند. آقاي گنجي در يك وضعيتي است كه احتياج به مراقبت هاي پزشكي خيلي دقيق و ويژه دارد و در اين شرايط خود آقاي گنجي از دريافت سرم خودداري كرده. وضعيت به صورتي است كه بسيار نگران كننده است. دكترها از ما كسب تكليف مي كردند و ما هم نمي دانستيم چه بگوييم. اميدوار بوديم امروز بتوانيم آقاي گنجي را ببينيم و ايشان را متقاعد كنيم به گرفتن سرم، ولي متاسفانه تيمي كه آنجا مستقر شده، تيمي است كه رفتاري بسيار غيرانساني دارد. در بيمارستان كه بودم واقعا بغض گلوي همه ما را گرفته بود و نزديك بود همانجا بزنيم زير گريه. من نمي دانم كدام قانوني است، كدام ايدئولوژي است كه به اين آقايان اجازه مي دهد با خانواده يك زنداني بيمار اينطور رفتار كنند. اگر آقاي گنجي قتل هم مرتكب شده باشد، اگر جاسوس هم باشد، طبق كدام قانون دارند با خانواده اش اينطور رفتار مي كنند؟ خانواده كدام زنداني اين همه بلا كشيده كه ما كشيديم؟ چرا اين بلاها را سر ما مي آورند؟ الان وضعيتي شده كه دستگاه امنيتي همه جمهوري اسلامي در مقابل دو دختر من و خود من ايستاده؟ من چه گناهي مرتكب شدم؟ اگر ما گناهي مرتكب شديم، بيايند ما را بگيرند ببرند بازداشت كنند راحتمان كنند. ما يك خانواده ايم، نگرانيم، من نگران همسرم، بچه ها نگران پدرشان هستند. اين حق طبيعي ما است كه از سرنوشت آقاي گنجي مطلع باشيم.
advertisement@gooya.com |
|
م . م: وعده اي براي ملاقات بعدي هم ندادند به شما؟
معصومه شفيعي: اصلا خودشان را به ما نشان نمي دهند. ما مي رويم بيمارستان، از همان جلوي درب حراست بيمارستان به آنها اطلاع مي دهيم، آنها به طبقه دوازدهم زنگ مي زنند و مي گويند منتظر شويد تا زنگ بزنيم، ولي ديگر زنگ هم نمي زنند. يعني اصلا ما با آن آقايان در ارتباط نيستيم، ما فقط از طريق حراست بيمارستان، آنها هم از طريق تلفن با آن آقايان در ارتباط هستند. در هر صورت وضعيت بسيار غيرانساني است. بسيار غير انساني است. من فقط همين را مي توانم بگويم.