چرا ایران فعالیتهای اتمی اش را از سر می گیرد؟ م.شایان

پس از سخنان محمد خاتمی در مورد از سر گیری فعالیتهای اتمی، دولت ایران ضرب الجلی برای اروپا تعیین کرد و امروز آصفی خبر از سر گیری فعالیتهای اتمی را داد که بعد این ضرب الاجل یک روز تمدید شد حال باید دید چرا جمهوری اسلامی چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است؟
دلیل اول می تواند یک دست شدن حاکمیت باشد با پایان ریاست جمهوری خاتمی و آغاز به کار احمدی نژاد وتندروها شاید دیگر نیازی به مذاکره با اروپا ویافتن راه حل سیاسی نباشد واز این پس همه چیز با خشونت و از طریق نظامی حل و فصل شود.

دلیل دوم که امکانش بیشتر است موقیت اروپا و گمانه زنی جمهوری اسلامی است. با گران شدن قیمت نفت در بازار جهانی که برای اروپا بسیار دشوار خواهد بود و در کنار مشکل بیکاری در اروپا و اختلافشان در اتحادیه اروپا جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده است که اروپا به هر حال حاضر به معامله خواهد بود بنابراین در صدد گرفتن امتیازات بیشتر یا باج خواهی از اروپا هستند.

دلیل سوم می تواند پيش بینی حکومت در به سر انجام نرسیدن مذاکرات و ارجاع پرونده به شورای امنیت باشد که در این حال هم معامله با اروپا دور از ذهن نخواهد بود حتی اگر مثل صدام حسین این معاملات پشت پرده با نام فروش نفت در برابر غذا باشد که در این صورت هم فشار چندانی متوجه حکومت نخواهد شد چون این مردم عراق بودند که ده سال متحمل محاصره اقتصادی شدند وحکومت صدام نه به خاطر تحریم های اقتصادی که با حمله نظامی آمریکا سرنگون شد. احتمال این حمله با وضعیت موجود در افغانستان وعراق حتی اگر آمریکا واقعاً هم به آن تمایل داشته باشد توان انجامش را نخواهد داشت و اروپا به دلایل ذکرشده و همانند عراق برای جنگ و حمله نظامی با آمریکا متحد نخواهد شد.

دلیل چهارم میتواند در ادامه دلیل اول باشد که حکومت به دنبال تکرار یک تجربه جنگی همانند جنگ ایران وعراق است و خود در حال تحریک اروپا و آمریکا بر سر پرونده حساس اتمی ایران است تا به را انداختن یک جنگ دیگر فضای جنگ و تک صدایی مطلق دهه شصت تکرار شود وهر صدای مخالفی در نطفه خفه شود و همه شهرها مثل جنگ ایران و عراق پر از سنگر و مردانی با لباس نظامی شود که دائماً در حال کنترل ماشین ها ورهگذران بوده و با زندانیان سیاسی همان فجایع سال 67 تکرار شود.

در نهایت آینده به رفتار اروپا وآمریکابستگی دارد و اینکه تا چه حد حکومت توانسته باشد حرکت بعدی اروپا را حدس بزند چون اگر آمریکا با اروپا به تفاهم برسد و نگرانی اروپا از بابت موضوع نفت توسط آمریکا برطرف شود اروپا هم تمایلی به معامله با حکومتی که به چشم اروپا هم خطرناک می آید نخواهد داشت حامیان ایران هم حامیان مطمئنی نیستند سوریه که مجبور به عقب نشینی شد. چین مشغول باسازی اقتصاد اش است و به دنبال متشنج شدن وضعیت اش با آمریکا نیست و بدیهی است که حمایت چین و روسیه از ایران بصورت اخطار دیپلماتیک و در حد مخالفت جنگ آمریکا و عراق خواهد بود. وضعیت دنیا هم مثل سالهای شصت نیست، اروپا نمی تواند بی تفاوت از کنار حکومت ایران بگذرد و قتل عام زندانیان سیاسی را صرفاً یک موضع داخلی در ایران بداند چون اروپا امروز مواجه با مشکل تروریسم وافراط گرایان اسلامی است. بنابراین دیگر نمی تواند در برابر حکومت ایران که به عنوان حامی تروریسم و افراط گرایان شناخته شده بی تفاوت بماند، می بایست بنام حقوق بشر جمهوری اسلامی را تحت فشار گذاشته و مسایل داخلی ایران را هم از نزدیک تعقیب کنند.

به هر حال کشور به دست تندرویانی افتاده که حتی به فشارهای بین المللی نیز بی تفاوتند. در مورد مسئله گنجی نشان داده اند که با توجه به نتایج انتخابات اخیر و بی تفاوتی مردم جری تر شده ونرمشی از خود نشان نداده و جز سلاح گرم و سرد وسیله دیگری برای مذاکره نمی شناسند و تا کشور را به نابودی کامل مثل مدل طالبان یا صدام نکشانند از صحنه کنار نخواهند رفت.