[برگرفته از وبلاگ ابطحي]
دیشب از سخت ترین شبهایی بود که اینتر نت می دیدم. تا باز کردم عکس های دردناک اکبر گنجی را با آن قیافه نحیف دیدم. با آن که کمتر از یک ماه قبل در مرخصی دیده بودمش، واقعاً نشناختم. تازه از جلسه ی خبرنگاران با آقای خاتمی برگشته بودم. در پایان جلسه مفصل بارئیس جمهور در باره ی اکبر حرف زده بودم. به خصوص که در همان جلسه روزنامه ها خبر دادند که از هر نوع پوشش خبری در مورد گنجی و تظاهراتی که برای آزادی وی صورت گرفته بود منع شده اند. آقای خاتمی گفت الان در مصاحبه از اکبر خواستم که نامه ی تقاضای آزادی را بنویسد و از آقای شاهرودی هم خواستم که آزادش کنند. وقتی عکس اکبر را دیدم به خانم گنجی برای همدردی زنگ زدم. راجع به نوشتن تقاضای آزادی پرسیدم. توضیح داد که حق اکبر بوده که خیلی پیشتر ها این نامه را بنویسد و ننوشته، حالا که چند ماه به پایان مدت زندانش مانده که نمی نویسد. توضیح قانع کننده ای بود. اگرچه ما بیشتر از هرچیز نگران مسائل انسانی بودیم و نگران جان گنجی. طبعا خانواده اش بیش از همه این حق را دارند که نگران سلامت او باشند. امروز صبح با پرینت عکسهای گنجی و به اتفاق علی آقای خاتمی، محمد صدر، تاج زاده، امین زاده، رضا خاتمی، واله، و خوشرو رفتیم پیش آقای خاتمی. آقای خاتمی هم که عکسها را دید مثل همه خیلی تحت تاثیر قرار گرفت. توضیح خانم گنجی در مورد تقاضای آزادی مشروط را به اطلاع آقای خاتمی رساندیم. آقای خاتمی هم گفت دیشب که من آن مصاحبه را کردم از این توضیحات بی اطلاع بودم. نگرانی آقای خاتمی به حدی بود که برای پیگیری این امر انسانی جلسه را رها کرد تا برود تماس های لازم را بگیرد. با آقای شاهرودی تماس گرفت، حرفهای مفصلی رد وبدل شد. آقای خاتمی حاضر بود که هر نامه ای که لازم است بنویسد تا این مشکل حل شود. امیدی برای آن که امروز و فردا بارقه امیدی ایجاد شود در آقای خاتمی و ما به وجود آمد. تلاش بزرگی با فعالیت مستقیم آقای خاتمی و کمک رئیس قوه قضائیه شروع شده بود.
advertisement@gooya.com |
|
خدا کند که نتیجه ی شیرین آن رهایی سریع تر گنجی باشد. ماجرای امروز گنجی یک ماجرای انسانی است که ذهن آقای خاتمی را در این روزهای پایانی ریاست جمهوریش، سخت به خود مشغول کرده است ماجرایی که به راحتی می تواند در داخل و با درایت مسئولان خاتمه یابد که اگر چنین میکردند راه را بر بهانه جویی ها ودخالتهای اهانت آمیز خارجی مسدود می کردند.
امید آن می رود که گنجی سریعتر آزاد شود و سلامت خود را بازیابد. و لبخند بر لبان خانواده و دوستانش بنشاند.