advertisement@gooya.com |
|
برای آزادی گنجی
جنبش و مبارزهء غير خشونت آميز برای پيروزی به کارزاری موفق نياز دارد. کارزار ( Campaign) غير خشونت آميز مجموعه ای از فعاليتهای سياسی است که در طول زمانی مشخص برای رسيدن به اهدافی از پيش تعيين شده انجام می شود. پيگيری و رويکردی سامان يافته ( سيستماتيک ) از جمله عناصر کليدی کارزار محسوب می شوند. هر يک از اين فعاليتها، چون حلقه های به هم پيوسته ای به حرکت بعدی پيوند می خورند و به نيرو، گستردگی و پيشرفت جنبش می افزايند. در کارزاری که زيرکانه و دورانديشانه طرح ريزی شده باشد ارزش هر عمل در ارتباط و تاثير آن بر فعاليت بعدی و ريشه داشتنش در فعاليت قبلی نهفته است و به تنهايی ارزيابي نمی شود. به عنوان مثال ارزش تحصن نمايندگان جنبش دانشجويی در مجلس را بايد از يک سو مرتبط با فعاليتهای درون و بيرون از مجلس تا پيش از آن و از سوی ديگر بسته به تاثيرش بر حرکتهای بعدی اين نمايندگان سنجيد. البته اين بدان معنا نيست که روزهای خاص و نمادين ( سمبوليک ) مانند هيجده تير، سي ام تير و شانزده آذر، برای تظاهرات و اعتراض انتخاب نمی شوند. بلکه آنگاه که امکان پذير است وصل حرکات و فعاليتها در قالب کارزار از پيش برنامه ريزی شده و سازمان يافته ای به يکديگر ارجحيت دارد و نيروی مبارزه را افزايش می دهد. همانطور که انجام يک تظاهرات موفق احتياج به برنامه ريزی دقيق و محاسبه عکس العمل های حريف و راههای مقابله با آن را دارد، طراحی و پياده کردن کارزاری موفق که شامل همه انواع حرکات غير خشونت آميز از تظاهرات، اعتصاب غذا، تبليغات، تحصن، تا اعتصاب عمومی و ديگرتاکتيک های مبارزه می شود به برنامه ريزی دقيق و مفصل نياز دارد که به مراتب دشوارتر از انجام يک تظاهرات تنهاست.
1. برنامه ريزی کارزار غيرخشونت آميز
قدم اول، تحقيق در بارهء خواسته های جنبش، مشکلات و موانع و ظرفيتهای نظامی، سياسی و فرهنگی
حريف است. با تحقيق، گروههای مطالعاتی، جلسات بحث و گفتگو و کنفرانس ها پايه های طرح کارزار ريخته می شود. متاسفانه در کشوری که ديکتاتوری و سانسور سياسی و فرهنگی امکان ارتباط آزاد و گسترده را محدود می سازد اين بخش از برنامه ريزی کارزار گاه ضعيف ترين بخش آن است. اگرچه خواسته های جنبش در حاليکه مردم تشنه ء آزادی و حق حاکميت ملی هستند به سرعت شکل می گيرند اما تجزيه و تحليل مشکلات و موانع و مطالعه ظرفيت های حريف اغلب بصورت مخفی و تنها در جمع معدودی از مبارزان امکان پذير می شود و از آنجا که مورد نقد و بحث گسترده قرار نمی گيرد به پيشرفت کافی نيز در هنگام آغاز کارزار نمی رسد. از اين رو موانع و ظرفيت های حريف گاه با پرداخت بهای سنگين تر و در جريان مبارزه آشکار می شود.
قدم دوم، تعيين هدف برای فعاليت های اوليه است. اگر در جريان تجزيه و تحليل ظرفيت های حريف نقاط ضعف آشکار شده باشند، انتخاب ضعيف ترين نقطه نظام برای تمرکز دادن انتقادات و اعتراضات اولويت دارد. در يکی از فازهای مبارزه برای استقلال هند از انگليس، گاندی انحصار انگلستان بر معادن نمک هند را بعنوان هدف اصلی کارزار انتخاب کرد. در آغاز به نظر می رسيد اين هدف در مقايسه با هدف اصلی جنبش، يعنی استقلال هند، هدفی کوچک و بی اهميت باشد. اما از آنجا که « نمک » با زندگی همه مردم در اين سرزمين گرم و فقير ارتباط داشت و قيمت نمک بر سختی زندگی آنان می افزود و از سويی ساختن آن مستقل از کمپانی های انگليسی ( و در حقيقت نقض قوانين نمک رايج در مستعمره ) آسان بود ناگهان به نماد جنبش استقلال و دليل ضرورت استقلال برای مردم هند مبدل گشت و انگليس « کارزار نمک » را تهديدی برای «فلج کردن کامل ساختار اداری» خواند. وقتی به گذشته می نگريم از ديدگاه بسياری از تاريخ نويسان « کارزار نمک » درخشان ترين کوشش مبارزه بيست و هشت سالهء هندوستان برای استقلال از انگليس بود.
قدم سوم، پس از تعيين هدف انتخاب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت است. به نظر می رسد هدف بلند مدت جنبش مردم ايران رسيدن به دمکراسی و حقوق بشر، عدالت، امنيت و رفاه اقتصادی است و رفراندوم برای تعيين نظامی که اين خواسته ها را تامين می کند در درجهء اول اهميت قرار دارد. اما اهداف کوتاه مدت به همان آسانی انتخاب نمی شوند و چه بسا که هميشه توافق گسترده و يکسانی در اين باره وجود نداشته باشد. اگر اهداف کوتاه مدت روشن نباشند و مورد توافق گسترده مبارزان قرار نگيرند کارزار را به رکود يا توقف دچار می کنند. اهداف کوتاه مدت بايد قابل دسترسی باشند. پيروزی در زمانی نسبتا کوتاه و رسيدن به اهداف کوتاه مدت و تشويق مبارزان برای ادامه و حرکت به جلو اهميت بسياری دارد. رسيدن به اهداف کوتاه مدت بايد قابل اندازه گيری و برآورد باشد. برای هدف کوتاه مدت بايد جدول زمانی معينی را در نظر داشت تا درپايان مدت معين قابل ارزيابی و تجديد نظر باشد و بالاخره هدف کوتاه مدت بايد قدم مهمی در راه رسيدن به اهداف دراز مدت باشد.
برای مثال، هدف آزادی گنجی يا دانشجويان زندانی هدفی روشن و قابل اندازه گيری است. اگر مبارزان داخل کشور اين هدف را قابل دسترسی ارزيابی کنند و برای آن مهلت زمانی مشخصی را قرار دهند طبيعی است که رسيدن به اين هدف کوتاه مدت باعث تشويق و روحيهء مبارزان و قدم مهمی در راه رسيدن به اهداف دراز مدت می شود.
در تعيين اهداف کوتاه مدت بايد « حداقل » هايی را که برای مبارزان قابل قبول است مشخص کرد تا خطر به سازش کشيده شدن و متوقف ساختن بخشی از کارزار بدون ايجاد تغييری اساسی کمتر شود. برای مثال پذيرش آزاد کردن تعدادی از دانشجويان و فعالان رده های پايين در حاليکه رهبران و فعالان ردهء بالا در زندانهای سری سپاه برای اجرای نمايش های تلويزيونی و اعترافات ساختگی زير شکنجه قرار دارند به منزلهء به خطر انداختن هدف کوتاه مدت کارزار است و نبايد در چهارچوب « حداقل » برای مبارزان قابل قبول باشد.
2. آناليز کارزار غير خشونت آميز
تجزيه و تحليل و بررسی کارزار پس از مشخص کردن اهداف آن آغاز می شود. تجزيه و تحليل کارزار مشخص می کند که شرکت کنندگان اين کارزار چه کسانی هستند و چگونه به کارزار ياری می رسانند. برای پيروزی کارزار به شرکت چه کسانی نياز است و چگونه می توان با آنها تماس گرفت. ظرفيت حريف، مکانيسم تهاجم و سرکوب حريف و راههای مقابله و خنثی ساختن اين سرکوب بخش مهمی از اين تجزيه و تحليل است. بر اساس اين تجزيه و تحليل « نقشه عمل » کارزار تدوين می شود. « نقشه عمل » شامل افزايش قدم به قدم فشار مردم بر حريف است. در هر مرحله فشار به حريف افزايش می يابد بدون آنکه فعاليتهای مرحلهء قبلی کنار گذاشته شود. تحصيل و تعليم درسهای مبارزه غير خشونت آميز بايد در همهء مراحل بخش جدايی ناپذير کارزار باشد. بطور کلاسيک افزايش قدم به قدم فشار بر حريف در کارزار غير خشونت آميز در مراحل زير صورت می گيرد:
1) تحقيق و مطالعه در ظرفيت های خود، حريف و تعيين اهداف
2) مذاکرات و تلاش برای متقاعد ساختن حريف به عقب نشينی در برابر خواسته های مردم
3) سخنرانی ها و جلسات عمومی، نامه های سرگشاده
4) تظاهرات موضعی و عمومی
5) اعتصابات محدود از اعتصابات کاری تا غذايی
6) تحريم های مالی ( در صورت امکان )
7) نافرمانی مدنی، حرکت دسته جمعی در نقض قانون
8) اعتصابات عمومی ( متوقف ساختن کامل چرخهای اقتصادی )
9) ايجاد يک حکومت موازی
3. ارزيابی کارزار غير خشونت آميز
کسی که وظيفه ارزيابی کارزار را به عهده دارد ليستی از مسائل کليدی زير آماده می کند و آنگاه درزير هر يک از اين مسائل سؤالات مقدر را مطرح می کند و سعی می کند تا با جواب دادن به اين سؤالات نمای کلی کارزار و دستاوردهای آنرا بدست دهد.
1) تاريخ کارزار
آيا نقاط آغاز و پايان کارزار تحت بررسی مشخص هستند؟ آيا مبارزان برای کارزار خود جدول زمانی خاصی در نظر داشتند؟
2) اهداف
الف – بلند مدت – آيا اهداف بلند مدت روشن و مورد توافق عمومی بودند؟ آيا اين اهداف به صراحت اعلام شدند؟
ب- کوتاه مدت – آيا اهداف کوتاه مدت انتخاب شده بودند؟ آيا قابل دسترسی بودند؟ آيا دسترسی به آنها قابل برآورد و اندازه گيری است؟ آيآ با دسترسی به اين اهداف کارزار به اهداف بلند مدت خود نزديکتر می باشد؟
ج - جدول زمانی - آيا مهلت زمانی مشخص برای رسيدن به به اهداف کوتاه مدت معين شده بود تا بر اساس آن بتوان پيشرفت و ميزان موفقيت کارزار را اندازه گيری کرد؟
د – برنامهء حداقل – آيا اهداف حداقلی از پيش تعيين شده بودند تا بر اساس آنها کارزار به سازش و يا مصالحه کشيده نشود؟
3) شرکت کنندگان
در آغاز چه کسی طرفدار ما بود و چه کسانی را نياز داشتيم؟ برای حصول موفقيت طرفدار خود چه کنيم؟ اين کسان را چگونه می بايست جذب می کرديم؟ آيا بدنه ای از طرفداران سازمان يافته و منضبط برای ادامه کارزار و ايجاد تداوم وجود داشت؟
4) مخالفان
چه کسانی در اردوی مخالفان تصميم گيران اصلی هستند؟ آيا لازم است برای پيروزی کارزار بخشی از طرفداران مخالفان به کارزار بپيوندند و يا خنثی گردند؟ جذب اينان و يا خنثی کردن آنها به چه طريقی بايد انجام پذيرد؟
5) سازماندهی و کارسازنده
ساختار سازمانی جريانی که می بايست بدنهء اصلی کارزار را تشکيل دهد و آن را به نتيجه برساند چه بود؟ تصميم گيريها چگونه انجام شد؟ کارزار چگونه از حمايت مالی برخوردار شد؟ آيا همزمان با کارزار در مخالفت با رژيم کار سازنده برای جايگزين کردن نهادهای موازی با آن به جای نهادهای رژيم انجام گرفت و اگر گرفت ميزان موفقيت آن چه بود؟
6) آمادگی برای عمل
چه تحقيق و مطالعاتی صورت گرفته بودند؟ تحصيل و تعليم کادرها، سخنرانی عمومی و استفاده از رسانه های گروهی غرب و يا مستقل تا چه اندازه انجام شده بود؟ تعليم کارها برای حرکتهای اصلی و يا مستقل تا چه اندازه انجام شده بود؟ تعليم کادرها برای حرکتهای اصلی و مهم کارزار تا چه حد انجام شده بود؟ آيا مبارزان به اندازهء کافی برای مقابله با سرکوب قابل پيش بينی آماده بودند؟ آيا به رژيم قبل از حادتر کردن مبارزه اولتيماتوم داده شده بود؟ اگر شده بود جواب رژيم چه بود؟
7) عمل
چه شکلهايی از عمل غير خشونت آميز در طول کارزار به کار گرفته شدند؟ ( از اعلاميه دادنها، نامه های سرگشاده، اعتراض دسته جمعی، تظاهرات، اعتصاب غذا، اعتصابات عمومی، فلج کردن اقتصادی و اجتماعی رژيم، تشکيل نهادهای موازی و در نهايت جايگزينی ) آيا لازم بود مبارزه از يک پله به پله بالاتر ارتقا پيدا کند؟ اگر بود چه وقت و چگونه؟ آيا اعتصابات محدود و تحريمها مؤثر بودند؟ آيا کارزار در نهايت به نافرمانی مدنی و حرکت مدنی و حرکت دسته جمعی انجاميد يا خير؟ چرا؟ و بالاخره چرا عمل دسته جمعی در نقطه توقفش ايستاد و فراتر نرفت؟
8) عکس العمل مخالفان
آيا مبارزان اکثرا کتک خوردند، به زندان افتادند، شکنجه شدند، به قتل رسيدند و يا برای هدف سرکوب قرار گرفتن اولويت های خاصی تعيين شده بود؟ آيا خانواده های آنان امکان ابراز مخالفت و دفاع از آنان را داشتند؟ کداميک از مبارزان و به چه دليل زير شکنجه قرار گرفتند و از اعترافات آنها چه استفاده ای مورد نظر رژيم بود؟ تاکتيک های ديگر مخالفان از تمسخر، حذف کردن از رسانه ها، و به سازش و مصالحه کشاندن در چه مراحلی صورت گرفت و تا چه حد موفقيت آميز بود؟
9) نتايج
آيا کارزار به اهداف کوتاه مدت خود رسيد؟ آيا پيشرفتی در جهت اهداف دراز مدت حاصل آمد؟ بر سر مبارزان مجروح و زندانی چه آمد؟ آيا از پايگاههای هر چند محدود توده ای رژيم کاسته شد؟
10) آناليز
آيا تاکتيک های مناسبی در زمانهای مناسب اتخاذ شده بود؟ آيا بهترين اهداف انتخاب شده بودند؟ آيا جدول زمانی واقع بينانه انتخاب شده بود؟ اگر واقع بينانه بود آيا کارزار به جدول زمانی تعيين کرده وفادار ماند؟ آيا آگاهی توده ها ارتقا پيدا کرد؟ آيا عملهای غير خشونت آميز کارزار به روشنی اسطوره ها، رازها و حقايق جامعه و مشکلات آنرا به مردم رساندند؟ اگر اهداف کوتاه مدت به نتيجه نرسيدند چرا چنين شد؟ کارزار چگونه می توانست تقويت شود؟ آيا بنيهء سازمانی و وسعت آن برای انجام موفقيت آميز کارزار و ادامه ء آن کافی بودند؟ آيا تصميم گيرندگان کارزار از نظرهای شرکت کنندگان و طرفداران خود با خبر می شدند ونسبت به آن پاسخگو بودند؟ آيا در زمينه ء تصميم گيری مشکلاتی ناشی از قاطعيت بيش از حد يا ترديد بيش از اندازه وجود داشت؟ چه کسی در طول کارزار ابتکار عمل را به دست داشت، رژيم يا مبارزان؟ آيا وقايع غير منتظره ای بودند که به کارزار ياری و يا به آن آسيب رساندند؟
اين ارزيابی پيشنهادی ده قسمتی برای استراتژيست مبارزهء غير خشونت آميز چهارچوبه ای برای تجزيه و تحليل و نقد کارزار فراهم می کند. همانطور که در آغاز گفته شد پيگيری و رويکرد سازمان يافته از عناصر کليدی يک کارزار موفق محسوب می شوند. اما نبايد از نظر دور داشت که اين دو خصوصيت از عناصر کليدی ارزيابی موفق از کارزار غير خشونت آميز نيز به شمار می آيند. در اين مرحله ما بيش از هر چيز به تجزيه و تحليل و بررسی گسترده، سامان يافته و پی گيری مبارزان داخل کشور احتياج داريم. مبارزان می توانند با نوشتن تجربيات خود و انتشار آن در سطح وسيع، مبارزه غير خشونت آميز را ارتقا دهند. در زمانی که به نظر می رسد مبارزه وارد فازی از اعتصاب غذاها و اعتراضات پراکنده شده باشد و تظاهرات خيابانی و تحصن ها هنوز وجه سراسری و ملی نيافته عدم انتشار تجربيات و ترسيم تصوير بزرگتر جنبش برای جوانان اين توهم را ايجاد می کند که جنبش به رکود يا تسليم در برابر سرکوب رژيم دچار شده است. واقعيت اما چنين نيست. اعتراض دانشجويی 18 تيرماه 1378 به يک روز نيانجاميد. بنا به گزارش شورای عالی امنيت ملی رژيم در طول سال 76 تا 77، 14 راهپيمايی در کوی دانشگاه تهران انجام گرفته بود که جمعيت در اين راهپيمايی ها به طور متوسط 100 تا 150 نفر ثبت شده بودند و همه در کنترل کامل کلانتری يوسف آباد قرار داشتند. اما چهار سال بعد عليرغم حمله و سرکوب وحشيانه 1378، استبداد حاکم با چهره ای پي گيرتر، دليرتر، پخته تر و برخوردار از حمايت مردمی بسيار گسترده تری مواجه گشت. بر اساس آنچه که تا به امروز رخ داده می توان گفت راهپيمايی های آزادی گنجی پی گيری شگفت انگيز ارادهء مردمی است که به نافرمانی مدنی دست زده اند.
رامين احمدی
----------------------------------------
منابع
1. Gene Sharp, The Politics of Nonviolent Action - Extending Horizons Books, 1973
2. Peter Ackerman and Christopher Kruegler, Strategic Nonviolent Conflict, 1994
3. Thomas Schelling, Some Questions on Civilian Defense In Civilian Resistance as a National Defense, Penguin Books, 1969