سه شنبه 21 تیر 1384

ناگفته‌هايي درباره خاتمي، از زبان سعيد حجاريان، ايسنا

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي

اتاقي در طبقه دوم ساختمان مشاوران رياست جمهوري هست كه زياد شبيه اتاق كار نيست يا بهتر بگويم به اتاق هاي بيمارستان شباهت دارد؛ سعيد حجاريان با وجود اينكه بعد از شوراي شهر اول ديگر مشاور رييس جمهور نيست، اما در همين اتاق نزديكي‌اش را با خاتمي حفظ كرده و در كنار او و ساير همكاران مانده است تا روزهاي واپسين دولت اصلاحات نيز سپري شود.

حجاريان همراهي اش با خاتمي را كه در واقع از زمان مسووليت وي در موسسه كيهان آغاز شده و در زمان تصدي او در وزارت ارشاد به واسطه بحران ها عمق يافته بود، حفظ كرده و بنا دارد اين رابطه را كه به تعريف خودش « اتحاد و انتقاد» است، ادامه دهد.

هجوم خاطرات اين دوران گاه لبخندي از ياد ايام بر چهره اش مي نشاند و گاه چهره اش را در هم مي برد كه بعضي را به زبان مي آورد و كلامي را چون بغضي فروخورده در پس پرده پنهان مي‌دارد در آخر هم به خبرنگار سياسي ايسنا مي گويد هرآنچه گفته روي ماجراست و اسرار درون پرده را به زبان نياورده و شايد روزي در ايام پيري جوانه آنها را بر كاغذ بنشاند و دوباره اين دوران در قالب مكتوبي ارزشمند زنده شود.

گفت‌وگوي خبرنگار ايسنا با سعيد حجاريان درباره روزهايي كه با خاتمي سپري كرده ؛ از ماجراي استعفاي خاتمي از وزارت ارشاد شروع شد.

ماجراي استعفاي خاتمي از وزارت ارشاد

سعيد حجاريان مي‌گويد:« سابقه همكاري من و آقاي خاتمي به دوران وزارت آقاي خاتمي و همچنين زماني كه ايشان در روزنامه كيهان بوده‌اند برمي‌گردد. البته در زمان مسؤوليت ايشان در روزنامه كيهان ارتباط زيادي با هم نداشتيم؛ اما وقتي كه وزير ارشاد شدند، و مساله تهاجم فرهنگي پيش آمد؛ موضوع به شوراي امنيت ملي كشيده شد، آقاي روحاني در آن زمان دبير شورا بودند و آن مساله فرهنگي به يكباره به يك مساله امنيتي تبديل شد.

آقاي روحاني دستور داشتند كه مساله را حل و فصل و ابعادش را روشن كنند و عده‌اي را براي بحث در كل موضوع دعوت كردند ازجمله آيت‌الله جنتي ، شريعتمداري، مسيح مهاجري، پورنجاتي، امين‌زاده، و محسني اژه‌اي كه در واقع از هر دو جناح حضور داشتند و اين مساله در چندين جلسه متوالي با درگيري‌ها و بحث‌هاي طولاني دنبال شد.

بيشترين تهاجم در اين بحث‌ها متوجه آقاي خاتمي بود و آن جناح معتقد بودند كه وزارت ارشاد باعث تهاجم فرهنگي شده ، ما هم از خاتمي دفاع مي‌كرديم و اگر روزي دبيرخانه شورا آن مذاكرات را منتشر كند، براي فهم مردم خوب است.توپ‌خانه روزنامه‌ها هم آن روزها به هم مي‌تاختند رهبري هم برايش اين قصه مهم بود و سخنراني‌هايي عليه تهاجم فرهنگي و شبيه‌خون فرهنگي به كشور ما كرده بود. در واقع جناح خاتمي و جناح جنتي در اين بحث در مقابل هم بودند و در آخر خاتمي عصباني شد و گفت كه مقصر تهاجم فرهنگي منم و اگر من از ارشاد بروم ديگر تهاجم فرهنگي وجود نخواهد داشت! و وجود من باعث تهاجم فرهنگي است كه از آن طرف گفتند نه مگر تهاجم فرهنگي به يك فرد است. خاتمي گفت بله و من همين فردا استعفا مي‌كنم و مي‌روم و فرداي همان روز خاتمي استعفا كرد.

ديگر خاتمي سركار نيامد و ما هم بدنبال مراسم توديع و بدرقه ايشان در تالار وحدت تهران بوديم و مراسم سنگيني را با حضور همه اصحاب قلم، روزنامه‌نگاران ، فيلم‌نامه و نمايش‌نامه نويسان، برگزار كرديم و از خاتمي يك بدرقه‌اي حسابي كرديم و آقاي هاشمي، لاريجاني را بعنوان وزير معرفي كرد و جانشين خاتمي شد.


ايجاد حلقه فكري و گروه آيين

حجاريان در ادامه به ايجاد حلقه فكري اشاره مي‌كند و ادامه مي دهد: پس از آن به اين فكر افتاديم كه يك حلقه فكري راه بيندازيم كه به موضوع مباحث سياست و فرهنگ در كشور بپردازد. جمعي بنام اصحاب چهارشنبه كه امروز به حلقه كيان معروف است، تشكيل داديم. اين گروه شامل دوستاني بود كه به مباحث معرفت‌شناسي علاقه داشتند و حول محور مجله كيان و دكتر سروش جمع شده بودند و به بحث‌هاي فلسفي مي‌پرداختيم.

البته گرايش فكري آقاي خاتمي با حلقه كيان متفاوت بود. او به فلسفه قاره‌اي تعلق خاطر داشت. درحالي كه حلقه كيان بيشتر گرايش فلسفه تحليلي داشتند. رفته‌رفته اين گروه نامش گروه آيين شد. آقاي خاتمي وقتي كه وزير بود مجوز يك مجله به نام آيين را گرفته بود كه بعدا بتواند حرفهايش را بزند هرچند كه الان آيين ارگان جبهه مشاركت شده است.گرد حلقه آيين جمع شديم و بحث‌هاي دوره‌اي مي‌كرديم. و هربار جلسه در منزل يكي از ما برگزار مي‌شد در آن موقع من به دانشگاه حقوق مي‌رفتم و فلسفي انديشيدن كار خطرناكي بود.


خاتمي كانديدا شد

مشاور سابق خاتمي مي‌گويد: جلسه كوچكي با حضور رئيس دانشكده حقوق دكتر حبيبي، آقاي خاتمي ، دكتر بشيريه، سيدجواد طباطبايي، آقاي نقي‌زاده و من برگزار شد كه در اين جلسه عده‌اي فلسفي و عده‌اي جامعه‌شناس بودند. و يك گروه فكري تشكيل داديم . اين گروه فكري به كار خود ادامه داد تا نزديك انتخابات كه بعد از نيامدن مهندس موسوي همه به سراغ آقاي خاتمي آمدند . خاتمي كانديدا شد . كه همچنان با او همكاري مي‌كرديم. بعد از انتخابات رفقاي ديگر هم كمك كردند برنامه‌ها تعيين و تدوين و ارائه شد.


واكنش خاتمي در بحران‌ها

در ادامه گفت‌و‌گو بت خبرنگار ايسنا حجاريان از واكنش خاتمي در بحران‌ها مي‌گويد: خاتمي وظيفه داشت كه بحران‌ها را مديريت كند. امكان مديريت بعضي بحران‌ها وجود داشت؛ مثل قتل‌هاي زنجيره‌اي كه خيلي خوب مديريت شد، اما بعضي بحران‌ها در ابتدا خوب مديريت شد مثل كوي دانشگاه، اما در اواسط كار ديگر مديريت مطلوب انجام نگرفت. و نيروهايي وارد صحنه شدند كه از توان خاتمي خارج بود و قابل مديريت نبودند.

علت‌ها متفاوت بود مثلا در جريان كوي آقاي معين و آقاي موسوي لاري و آقاي تاج زاده بعنوان معاون وزير به كوي رفتند و در حال مديريت بودند كه يكباره لباس شخصي‌ها مي‌ريزند و بچه‌ها را مي‌زنند و همه چيز به هم مي‌ريزد و مرحوم ابراهيم‌نژاد در نزديكي تاج زاده كشته مي‌شود. قاتل هم فرار مي‌كند و وزارت اطلاعات نمي‌داند چه كسي است و نمي‌تواند موضوع را پيگيري كند.

او ادامه مي‌دهد: در بعضي موارد ناتواني از دستگاه دولت خاتمي بود؛ مثلا در انتخابات وزير كشور ناتوان است مثلا در همين دوره انتخابات رياست جمهوري، وزير كشور از برگزاري انتخابات سالم ناتوان بود. در بعضي‌جاها هم ستادهاي شخصي خاتمي ضعيف بود مثلا دفترش ضعيف عمل مي‌كرد. و در بعضي موارد هم خود فكر مي‌كرد كه اگر تصميمي را بگيرد منجر به جنگ داخلي مي‌شود و دشمن خارجي از آن سوء استفاده مي‌كند.بنابراين گاه از حق خودش و حق جنبش اصلاح‌طلبي براي اين موارد مي‌گذشت.

خاتمي مرا به تندروي متهم مي‌كرد

حجاريان در ادامه عنوان مي‌كند: چپ‌روي يعني تندتر از وضع موجود حركت كردن، و در موقعي است كه ابزار و مقدورات كم است، اما حريف امكاناتش زياد است و در اين شرايط حركت‌كردن و تندروي به معناي چپ‌روي است و راست‌روي يعني آهسته‌تر از مقدورات حركت كردن. مي توان گفت كه خاتمي در چه مواردي چپ‌روي و در چه مواردي راست‌روي كرد. عده‌اي مي‌گويند درهمه جا راست‌روي مي‌كرد. مي‌گويند كه 20 ميليون راي داشت كه اين چيز كمي نيست و مي‌توانست خيلي تندتر برود؛ اما از اين فرصت استفاده نكرد. خودش معتقد است كه اين 20 ميليون راي سازمان‌نيافته‌اند و فقط بر سر صندوق‌هاي راي حاضر شدند نه حزب و نه NGO و نه جامعه مدني سازمان‌يافته‌اي داريم تا آنها را سازمان‌دهي كند.

مثلا امروز مي‌بينيم كه بسيج را سازماندهي مي‌كنند و يك و نيم ميليون راي سازماندهي شده با طرح 10+1، 15 ميليون راي است. من اگر جاي خاتمي بودم تندتر مي‌رفتم خاتمي هميشه مرا به تندروي متهم مي‌كند چه در زمان انتخابات چه در عرصه روزنامه‌نگاري و چه در زمان ترور و چه بعد از آن . فقط زماني كه در كما بودم تندروي نكردم.


خاتمي كدورت ها را از بين مي‌برد

حجاريان از اختلاف ديدگاههايش با خاتمي مي‌گويد: بارها من و خاتمي بر سر اين موضوع درگيري‌هايي داشتيم كه چندين بار هم علني شد از جمله من براي اولين بار واژه فرصت‌سوز را وارد ادبيات سياسي كشور كردم و گفتم كه خاتمي فرصت‌سوز است و آدم سياسي نيست. خاتمي موضع گرفت بشدت برآشفته شد و جواب تندي به من داد و گفت اگر سياست كارهاي تندروانه و بچه‌گانه است من سياستمدار نيستم فرصت‌سوز هم نيستم و فرصت‌ها را كاملا دريافته‌ام. يك جاي ديگر من عنوان كردم كه اصلاحات بي سر است خاتمي رئيس جمهور شده و جنبش را در خيابان‌ها رها كرده درحالي كه بايد سر و رهبر جنبش باشد. خاتمي جواب داد كه من در عين حال كه رئيس جمهور هستم نمي‌توانم رهبر اپوزيسيون هم باشم. اين به معناي عدم پذيرش نقد از سوي خاتمي نيست خاتمي احساس مي‌كرد كه من نقد نمي‌كنم بلكه توهين مي‌كنم.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

از ويژگيهاي خوبي كه خاتمي دارد اينست كه وقتي به كسي تندي مي‌كند بعد از چند روز به سراغش مي‌رود و كدورت‌ها را از بين مي‌برد. خاتمي بخصوص با حلقه نزديكانش از اين نوع برخوردها و كدورت‌ها زياد داشت.

شعارهاي خاتمي برآمده از اعتقاداتش است

مشاور سابق رييس‌جمهور با تاكيد بر اينكه خاتمي فرد باهوشي است به شعارهايش اشاره مي‌كند و مي‌گويد: شعارهايي كه داده هم اعتقاد خودش بوده است و كسي برايش تهيه نكرده و خيلي اصرار داشت كه از شعارهاي ديگران استفاده نشود. وقتي كه مشاوران متني را به او مي‌دهند اگر متن يك صفحه باشد، خاتمي قلم برمي‌دارد و برايش دو صفحه حاشيه مي‌نويسد. و هميشه از من ناراحت بود كه چرا كاغذ را فشرد مي‌نويسي و براي نوشته‌هاي من جايي نمي‌گذاري.


طرح شعارهاي خاتمي از سوي رقبا او را خوشحال مي‌كند


حجاريان به خبرنگار ايسنا مي‌گويد:خاتمي شعار جامعه مدني داد اما بعد آن را تبديل به مدينه‌النبي كرد و به اين طريق چرخش و پيچشي در شعارهايش داد تا فشار را روي خودش كم كند. بعضي‌ها مي‌گويند خاتمي نفهميده بود كه جامعه مدني چيست، اما من اعتقاد ندارم كه خاتمي نفهميده بود؛ بلكه با علم به اينكه جامعه مدني چيست و براي كاهش فشار اين پيچش را انجام داد و بين جامعه مدني و مدينه‌النبي توازن برقرار كرد. البته در اين موضوع فرصتي نشده كه با خودش به بحث بنشينم و آنقدر كار اجرايي زياد شده كه فرصت بحث‌هاي جدي مثل آن زمان كه در حلقه آيين گردهم آمده بوديم نبوده است و گفته كه بعد از انتخابات آيين را درمي‌آورد و دوباره به آن حلقه برمي‌گرديم.


آقاي خاتمي وقتي كه مي‌ديد كانديداهاي اين دوره يا رقبايش شعارهاي او را تكرار مي‌كنند خيلي خوشحال مي‌شد و مي‌گفت همين علامت حقانيت من است كه رقيبم آمده و حرفهاي مرا مي‌زند. حرف من اين بود كه معاند را تبديل به مخالف و مخالف را تبديل به معاند كنم و اينكه رقبا امروز شعارهاي مرا مطرح مي‌كنند ، خود نشان مي‌دهد كه به موافق تبديل شده‌اند.


خاتمي استاندارد رياست جمهوري را در ايران بالا برده بود

حجاريان با بيان اينكه خاتمي به ذات شخصي فرهنگي است، ياد‌آوري مي‌كند: در سفر اولي كه به آمريكا رفت، من هم بعنوان مشاور همراهش بودم و اين اولين باري بود كه يك رئيس جمهور ايران به آمريكا مي‌رفت. اسكورتي كه از فرودگاه جان‌اف‌كندي تا محل اقامت برايش تعيين كرده بودند بسيار عظيم بود و تقريبا كل خيابان برادوي كه قلب تپنده نيويورك است را قرق كرده بودند. استقبال از خاتمي بي‌نظير بود و آمريكاييها تعجب مي‌كردند كه چه كسي به آنجا آمده .در واقع خاتمي آنقدر استاندارد رياست جمهوري را بالا برده بود كه جرات نداشتند حتي مثلا درباره پروتوكل مربوط شام و ناهار سفر اظهارنظري از طرف مقابل صورت گيرد.


خاتمي سمبل وحدت ملي شد

وي يكي از علل استقبال بين‌المللي از خاتمي را پشتوانه مردمي او مي‌داند و مي‌گويد: خاتمي در يك انتخابات مردمي و سالم 20 ميليون راي آورده بود و همه اقشار از او اقبال كرده بودند و فقط راي روشنفكران را نداشت بلكه راي روستاييان ، اقوام و اقليت‌ها و غيره را داشت. در واقع او سمبل وحدت ملي شد.


خاتمي نماد كرامت و بزرگواري ايراني بود

حجاريان همچنين مي‌گويد: خاتمي وجهه‌ي فرهنگي داشت و فردي مبادي‌ آداب ، فرهنگي و عميق در حرف‌زدن بود. زماني كه در شوراي امنيت سازمان ملل ايراني‌هاي جمع شده بودند و خاتمي برايشان سخنراني مي‌كرد، مردم اشك شوق مي‌ريختند احساس مي‌كردند كه دولت دارند، عليرغم آنكه قبلا تحقير شده بودند .خاتمي نماد كرامت و بزرگواري ايراني بود. همچنين خاتمي چند سال وزير ارشاد بود و اطرافيانش افراد فرهنگي و اهل ادب و انديشه بودند و اين تيپ‌ها معمولا چهره‌سازند و خود در پردازش چهره موثرند.


بعيد است خاتمي ديگر به عرصه تصميم‌گيري وارد شود

حجاريان: بعيد مي‌دانم كه خاتمي ديگر به عرصه تصميم‌گيري وارد شود و پيش‌بيني مي‌كنم كه چون خيري از اين دوران نديده مثل مهندس موسوي شود. علاقه شخصي خودش بيشتر فلسفه، فرهنگ، ادبيات و انديشه است تا سياست . وضع جسماني‌اش در اين دوران صدمه زيادي خورده و بايد مدتها درمان شود.


تشكيل دوباره حلقه فكري

حجاريان مي‌گويد: خاتمي خود تمايل دارد كه يك NGO فرهنگي راه بياندازد و شايد همان حلقه‌هاي فكري كه در گذشته داشتيم را تشكيل دهد. تا نسبت به گذشته بازانديشي داشته باشيم من هم دوباره تشكيل و گسترش همان هسته‌هايي كه درمركز تحقيقات استراتژيك گسترش داده بودم كه در چند جاي ديگر نيز مشابه آن تشكيل شد و به انتشار كتاب و نشريات و كار دانشگاهي و غيره مي‌پرداختيم را ادامه مي‌دهم.

حجاريان در پايان گفت:«من 8 سال با خاتمي بودم و قبل از آن هم بسيار با او بودم خاطرات ما خيلي زياد است و شايد روزي آنچه در بحران‌ها بر ما گذشت و تمام خاطرات و نقدهايم را بصورت كتاب منتشر كنم رابطه من با خاتمي رابطه اتحاد و انتقاد بود و مريد و مرادي نبود. خاتمي مرشد من نبود و بسيار روح انتقاد داشتم. ناگفته‌هاي بسياري است و پشت صحنه هنوز پنهان است بايد زماني بگذرد و آنها را مطرح كنم و اينهايي كه به شما گفتم روي صحنه است نه پشت صحنه.»

«گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا: مريم آريايي»

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ناگفته‌هايي درباره خاتمي، از زبان سعيد حجاريان، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016