2- بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران
گزارشگر: علی صمد از بروکسل
در این بخش از برنامه ریاست ادامه جلسه در اختیار خانم هلن فلوتر رئیس کمیته حقئق بشر پارلمان اروپا و عضو حزب سبز فرانسه قرار گرفت. ایشان در صحبت های خود موارد زیر را متذکر شدند: موضوع حفوق بشر یکی از مواردی است که همواره مورد توجه اروپا بوده است. ما اروپایی ها با ایران دیالوگ سیاسی داشته ایم، اما موفقیت ها کم بوده است و اروپا در این خصوص هنوز متقاعد نشده است. ما در عرصه حقوق بشر یک سری پیشنهادات را به حکومت ایران داده ایم و منتظر برخورد حکومت هستيم. ماهنوز معتقد هستیم که باید دیالوگ را ادامه داد و حمایت لازم و ضروری از مبارزین حقوق بشر و جامعه مدنی در ایران را بعمل آورد. از نظر ما مفهوم حقوق بشربنیادی و جهانشمول است.
خانم هلن فلوتر گفت که من از فرصت استفاده می کنم و به روزنامه نگار در بند اکبر گنجی و به وکیل روشنفکران و قربانیان قتل های زنجیره ای درود می فرستم. برای ما اینها سمبل زندانیان سیاسی در ایران هستند و ما برای این دو مبارز تصمیمات و ابتکارات لازم را اتخاذ کرده ایم. ما برای این قسمت از برنامه از چهار شخصیت ایرانی که هر کدام در عرصه های کاری خود فعالیت موثر می کنند، دعوت به عمل آوردیم تا ما را در عرصه مورد بحث یاری رسانند. اولین سخنران آقای کریم لاهیجی وکیل ایرانی و معاون فدراسیون جهانی حقوق بشر و نیز رئیس لیگ حقوق بشر ایرانی در فرانسه به سخرانی خواهند پرداخت.
کریم لاهیجی
آقای کريم لاهيجی خطاب به حاضرين گفت: قبل از اینکه بحث خودم را آعاز کنم، از حاضرین ایرانی در جلسه می خواهم که به من اجازه دهند که صحبت های خود را به دو دلیل به زبان فرانسوی ایراد کنم، یکی اینکه از 15 سال پیش بطور منظم با این ارگان در ارتباط هستم و دوم اينکه به شدت از سیاست اروپا ناراضی و عصبانی می باشم. در واقع من بحث حقوقی دارم و می خواهم زبانی صریح ترداشته باشم. قبل از پرداختن به انتخابات، ضروری می دانم از سیاست و قوانین جمهوری اسلامی صحبت کنم که حکومت جمهوری اسلامی چیست؟ ایران حکومتی اسلامی دارد. در ایران در اصل جمهوری وجود ندارد. در سیستم جمهوری در واقع قدرت در دست مردم است. اما در کشور ما منش این رژیم مردم نیست. یعنی در سیستم جمهوریت مردم با آرای خود می توانند قدرت را به دو قوه مقننه و اجرائیه بدهند. در ایران برای این دو قوه انتخابات وجود دارد، اما از نظر من که یک حقوق دان هستم، خیلی سریع بگویم که این رژیم الیگارشی روحانیون است. چرا این جور فکر می کنم؛ طبق قانون اساسی همین رژیم، می بایست یک فرد به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود. در واقع این فرد قدرت ندارد بلکه فرد دیگر که ولی فقیه است، تمام قدرت را در انحصار خود دارد. آقای رئیس جمهور- احمدی نژاد- در واقع شخصیت اول کشور نمی تواند باشد زیرا در واقع ایشان در استخدام رهبری هستند. رهبر حکومت کنترل رادیو و تلویزیون، ارتش، شورای نگهبان و ... را در اختیار دارد. در دور قبلی انتخابات شورای نگهبان در حدود 80 درصد لوایح تصویب شده در مجلس را رد کرد. در این عرصه می توان ازدو کنوانسیون مهم همچون؛ کنوانسیون برعلیه شکنجه و نیز کنوانسیون رفع تبعیض بر زنان نام برد که توسط شورای نگهبان رد شد و بدین طریق در برابر رای نمایندگان مجلس ایستاد. مفهوم این برخورد یعنی اینکه اسلام موافق شکنجه و مخالف برابری زنان و حتی مردم است.
اگر اکبر گنجی را به 6 سال زندان محکوم کردند، دلیلش این بود که ایشان مقالاتی بر علیه فتل های سیاسی که توسط سازمان اطلاعات و مسئولین حکومت انجام شده بود، نوشته بودند. آقای لاهیجی در پایان سخنان خود پیشنهاد زیر را به اروپایی ها ارائه دادند که باید ما به قرارداد هلسینگی برگردیم. حقوق بشر فقط برای اروپایی ها نیست، بلکه برای همه و برای ما ایرانی ها نیز است. طبق این قرارداد هنگامی که آقای فرانسوا میتران رئیس جمهور سابق فرانسه به شوروی سابق برای دیدن برژنف رفته بودند، علاوه بر دیدن ایشان ملاقاتی هم با ناراضیان حکومت شوروی و از جمله آفای ساخارف داشتند. میتران همین روش را نیز در لهستان پیگیری کرد. ما هم این تقاضا را از شما داریم که با ایرانیان ناراضی در زندان ها و در ایران ملاقات کنید و از آنها حمایت کنید. باید مشروعیت اپوزیسیون و سازمان های غیر دولتی را در ایران مورد توجه و حمایت قرار داد.
هلن فلوتر
- خانم هلن فلوتر بعد از صحبتهای آقای لاهيجی در خصوص آقای گنجی توضیحی کوتاه ارائه دادند. و گفتند که ارتباط مستقیم ما اروپایی ها در ایران مشخصا" با مبارزین داخل زندانها بوده است. حتی ما از دولت ایران تقاضا کردیم که در دادگاه های فعالین سیاسی شرکت داسته باشیم.
سخنران دوم برنامه، خانم آزاده کیان از مدرسین علوم سیاسی در فرانسه و نیز پژوهشگر در مسائل اقلیت های ملی و زنان در ایران بود.
آزاده کیان
من در پی تحقیقاتی که در ایران انجام داده ام، ملاحظه کردم که زنانی رفتند و به احمدی نژاد رای دادند. از نظر من نباید این دسته از زنان را محکوم کرد. من آنها را می فهمم. از نظر من آنها رفتاری مدرن داشتند. در واقع نبود دمکراسی و انتخاب باعث گردید که زنان به کسی رای دهند که به بعضی از نگرانی های آنها جوابی دهد. من به وضعیت اقلیت های ملی در ایران توجه دارم. ایران در منطقه ای قرار گرفته است که نمی تواند بویژه در مورد زنان کم توجهی کند. وضعیت زنان در ایران قابل مقایسه با وضعیت زنان در منطقه نیست. ایران به جامعه ای مدرن تبدیل شده است. امروز داشتن دو فرزند حاصل یک سری ارزش هاست. در واقع این وضعیت حاصل حاکم شدن زنان بر جسم و بدن خود می باشد. شما در دهات و نقاط دور افتاده ایران خواسته های مدرن را می توانید از زبان زنان بشنوید. امروز در ایران بیش از 80 درصد زنان با سواد هستند و دیگر می توانند به سرنوشت و آینده خود فکر کنند. این رقتار مدرن است، اما می تواند دمکراتیک نباشد. این وضعیت در کل ایران حاکم است. این زنان در ایران حضور دارند. در واقع این ها هستند که در این سالها مشروعیت حکومت و قوانین آنرا زیر سئوال برده اند. آنها قبل از آن که مردان بخواهند مشروعیت قوانین را زیر سئوال ببرند، آنها – زنان- با شهامت این کار را کردند و حجاب و مقاومت در برابر آن بهترین نمونه است. پس این زنان نمی توانند بنیادگرا باشند. رئیس جمهوری که به قدرت رسیده باید به خواسته ها و مطالبات مردمی که به او رای داده اند، جواب دهد. هر چند که می دانم رئیس جمهور در ایران به لحاظ قانونی قدرت ندارد. آقای احمدی نژاد نمی تواند از نظر من به موضوع اتمی ایران جواب دهد. او دیگر نخواهد توانست ایران را به دهه 80 باز گرداند.
خانم هلن فلوتر بعد از خاتمه صحبت خانم آزاده کيان گفت که سخنران بعدی جلسه خانم سیمین بهبهانی از ایران میباشند. ایشان نویسنده ای سرشناس در ایران هستند و برنده جایزه جهانی" کارل-ون- اوستینرکی" در سال 1999 شده اند. ایشان از مدافعین حقوق زنان در ایران هستند. برای احزاب سبز اروپا حضور حانم بهبهانی در اینجا بسیار اهمیت دارد. من ار ایشان دعوت می کنم که صحبت های خودشان را آغاز کنند.
- سیمین بهبهانی
خانم ها، آقايان
درود صميمانه ام را بپذيريد!
من به اينجا آمده ام با اين اميد كه زبان صدها هزار مادري باشم كه دختران و پسران نوجوانشان به جوخه اعدام سپرده شده يا درجنگ به شهادت رسيده اند.
آمده ام كه صداي بيوه گان جواني باشم كه همسرانشان شهيد يا اعدام شده اند و با كوششي شگفت فرزندان يتيمشان را برسفره بي رنگ شب هاي گرسنگي به ثمر رسانده اند و كسي آنان را ياري نكرده است .
آمده ام تابازگوي غم زناني باشم كه شوهرانشان درحبس هاي دراز مدت گرفتارند.
آمده ام تا از تن فروشي، اعتياد ، فقر، زوال اخلاق ،تظاهر به تقوا در خيابان ونهان كاري فسق در شبستان سخن بگويم .
نه! نه!
من به اينجا آمده ام تا از حقوق بشر و دموكراسي سخن بگويم؛ از حرمت انسان كه عزيزترين آفريده ي خداست و بيست وشش قرن پيش دركشورمن عزتش را شناخته بودند و سند اين عزت استوانه يي ست از گل پخته كه درآغاز قرن بيست و يكم براعتبار قوانين حقوق بشر صحه مي گذارد.
اعلاميه اي حقوق بشرانسان را شايسته زندگي آرام و شرافتمندانه و به دوراز ستم معرفي مي كند. آزادي انديشه و بيان و عقيده، و برخورداري از مواهب طبيعي و دانشي و هنري را حق او مي داند و تسلط هيچ كس را براو نمي پذيرد.
با اين همه چگونه است كه حكام مي كوشند كه دين را با حكومت بياميزند و خود را جانشين و نماينده خدا معرفي كنند و احكام خود را به نام دين بي چون و چرا به اجرا درآورند.
امروز، در بعضي از اديان، قصاص و تعزير بصورت تازيانه زدن، قطع اعضاء بدن، سربريدن، چشم بركندن، به دار كشيدن، سنگسار و نفي بلد و انواع ديگر آزارها معمول است كه نه با حقوق بشر سازگار است و نه با دموكراسي .
زندان در قاموس حقوق بشر و دموكراسي، فقط محيطي سالم و امن و بهداشتي است براي جدا سازي مجرمان از مردم صالح. همچنين محلي است براي تهذيب اخلاق و آموزش معيارهاي سلامت نفس به مجرمان. مجازات اعدام هم مي رود كه به فراموشي سپرده شود.
چگونه است كه دركشورهاي ديكتاتوري اين همه اعدام سياسي و زنداني سياسي داريم؟ مگر نه اين كه آزادي عقيده از اصول مهم حقوق بشراست .
بعضي از انديشه وران در روزگاران گذشته حكومت را ناشي از قدرت الهي مي دانستند اما امروز دموكراسي حكومت را ناشي از اراده و انتخاب مردم مي داند.
درقانون اساسي بعضي كشورها حكومت به قدرتي تعبيرمي شود كه ازجانب خدا به حاكم وقت اعطا شده است . چنين حاكمي قطعا" خود را نماينده خدا و صاحب تسلطي بي پايان برجان و مال و عقايد مردم مي داند. آيا چنين حاكمي مي تواند دموكرات باشد ؟
در باره حقوق بشر و دموكراسي به قدر فهم و وقتي كه در اختيارم بود سخن گفتم حالا سخني دارم با نمايندگان اين پارلمان كه مركز برخورد انديشه ها وحصول آراء ارزشمند است :
شما وارث مباحث فيلسوفان بزرگ يونان و روم و صاحب تفكر انديشه وران متاخر و معاصر هستيد. كشورهاي خاورميانه و جهان سوم هم داراي منابع طبيعي ارزشمندي هستند كه خود نمي توانند مستقلا" از آن بهره برگيرند. اگر دولت ها و كارگزاران اين كشورها نينديشيده وبي مسئوليت يا خدا نكرده با سوءنيت قصد واگذاري اين منابع را داشته باشند، آيا شما به خود اجازه مي دهيد كه با بستن قراردادهاي شتاب زده و قبول پيشنهادهايي كه درآينده به فقر و فلاكت بخشي از مردم جهان منجرمي شود، مراتب عدل و انصاف را فداي منافع كشورهاي خود كنيد؟ گمان ندارم كه چنين باشد .
امروز جهان خانه اي بزرگ است كه خانواده يي مركب از مليت هاي گوناگون ساكن آن هستند. شوربختي درهر كجاي جهان كه باشد مثل سونامي به جنوب و شمال و مشرق ومغرب هجوم مي آورد و توسعه يافته ونيافته نمي شناسد. هراس همه ما از آنروز است.
در پايان :
به اميد روزي كه خرد بر جهل پيروز شود و آزادي بر جاي خود كامي بنشيند و صداي آزاد زنان و آزاد مردان در گلو خفه نشود و هيچ كس به نام مجرم سياسي درگوشه زندانها نپوسد .
به اميد روزي كه هيچ كس زير پرچم دين باروت وشكم نبندد و هرروز گوشه اي از چهره جهان را با زخمي جذامي نيالايد.
به اميد روزي كه بشر سلاح اتمي را به جهنمي دور از جهان ما بسپارد و از خير فناوري هسته اي به گذرد و انديشه خود را براي يافتن انرژي هاي سالم به كار اندازد ؛ و گرنه روزي خواهد آمد كه بشر براي دفن زباله هاي اتمي جاي جز شكم خود پيدا نكند.
هم اكنون ماهي ها وگاوها هم به راديو اكتيويته آلوده اند. اي انديشه وران، صلح و سلامت جهان خود را پاس بداريد .
حاضرین در کنفرانس بعد از صحبت های پر شور و احساسی خانم بهبهانی بپا خواستند و تا مدتها ایشان را تشویق کردند.
خانم هلن فلوتر بعد از تشکر از خانم بهبهانی، از نویسنده ایرانی آقای علی اشرف درویشیان که یکی از روسای کانون نویسندگان در ایران هستند دعوت می کرد که بحث خود را آغاز کنند.
علی اشرف درویشیان:
علی اشرف درویشیان ابتدا متذکر شد که کانون نویسندگان رئیس ندارد و همه تصمیم گیری ها به شکل جمعی اتخاذ می شود.
درباره سانسور و ...
در اين سال ها، به علت گسترش رسانه هاي همگاني جهاني، به طورفراگيري، آخرين اخبار و اطلاعات در زودترين هنگام به آگاهي مردم در سراسر جهان ميرسد و حكومت هاي توتاليترو انحصارطلب، براي جلوگيري از اين روند رو به گسترش پخش اطلاعات، تمام توان و امكانات خود را به كار مي گيرند. توقيف و سانسور مطبوعات، بستن سايت هاي اينترنتي، دستگيري نويسندگان مطبوعات از جمله اكبرگنجي، احضاروبلاگ نويسان به دادگاه، جلوگيري از تشكيل مجمع عمومي كانون نويسندگان ايران كه به عنوان نهادي مستقل ازحكومت ها، نزديك به 38سال است كه فعاليت مي كنند و در دو رژيم فعاليتش با مشكل روبرو بوده، همه در راستاي اين برنامه است .
دو مساله مهم در منشور كانون نويسندگان ايران، مبارزه با سانسور و تلاش براي بدست آوردن آزادي انديشه، بيان و قلم است ودر اين راه بسياري از اعضايش، دچار شكنجه، زندان، دربدري ،سانسورآثار، تبعيد، اعدام (سعيد سلطانپور)، ربودن درخيابان و ترور(محمدمختاري و محمد جعفرپوينده) شده اند. احمد ميرعلايي و غفار حسيني، نيز به سرنوشت هاي مشابه اي گرفتارشده اند. اينك نيز ناصرزرافشان و يوسف عزيزي بني طرف از اعضاي كانون نويسندگان ايران، صرفا" به خاطر احضارعقيده، در زندان به سرمي برند. سانسوركتاب نيز براين مشكلات افزوده مي شود. اين سانسور شامل متون قديم ايراني و كتاب هاي كه از زبان هاي خارجي ترجمه ميشود نيزمي شود. ما درايران نمي توانيم اصل متن آثارنويسندگان ديگر كشورها را بخوانيم به همين خاطر يك نوع عدم اعتماد به كتاب دربين خوانند گان در ايران وجود دارد و اين يكي از علت هاي پايين بودن تيراژ كتاب درايران است.
advertisement@gooya.com |
|
ما ايراني ها، از همان آغاز دوران كودكي، با سانسور روبروهستيم. آموزش در خانواده وسپس درمدرسه و دانشگاه به گونه اي است كه نبايد از خط قرمزهايي عبوركنيم . اين خط قرمزها را حكومت هاي ديكتاتوري طي ساليان متمادي، براي مردم ما ترسيم كرده اند ودر نتيجه در ذهن و جان ما، نهادينه شده است؛ چنانچه ناچار، گاه حتي به خودسانسوري دست مي زنيم و خودمان متوجه|آن نيستيم. اگر مي بينيد كه شاعران ونويسندگان گذشته ما همچون خيام، حافظ وعبيد زاكاني آثاري جهاني خلق كرده اند، به اين علت است كه درآن روزگاران، سانسور پيش از بيان مطلب، وجود نداشته است و شاعر وهنرمند، بدون هيچ قيدوبندي، اثرخودرا خلق مي كرده است و تنها پس از گوش به گوش رسيدن اثر، دچار مشكل مي شده است؛ اما امروز ما درايران با سانسورپيش از چاپ كتاب روبروهستيم در نتيجه اين سانسور، دررمان ها و داستان ها وشعرهامان نمي توانيم به زندگي از همه ابعاد نگاه كنيم. سال هاست كه حكومت به ساختن انجمن ها وكانون هاي وابسته به دولت، دست زده است .اعضاي اين انجمن هاي فرمايشي، يا سانسورچي اند يا موافق با سانسور و وظيفه آنها، هواداري از حكومت و صرف جيره ها و امتيازهايي است كه دريافت مي كنند. كار دائمي آنها، جلوگيري ازگسترش فرهنگ وادبيات مترقي وپيشرواست. خبرنگاران واعضاي گروه ها وانجمن هاي خارجي كه به ايران سفرمي كنند، فقط مجازند كه با كانون ها و انجمن هاي حكومتي، ديدار داشته باشند واز مواجهه آنها با اعضاي كانون نويسندگان ايران جلوگيري مي شود.
اين كه درايران، با آن پشتوانه فرهنگ غني گذشته اش، اثري جهاني خلق نمي شود يكي هم مربوط به كنترل شديد آثار ادبي توسط حكومت هاي تماميت خواه و عوامل آن است. عجيب تر از همه اين كه گاه كتابي كه سالها در انتظار مجوز مانده، عاقبت پس از حذف برخي نكات و جملات، اجازه انتشارمي گيرد؛ اما پس از اندك مدتي توسط نهادي ديگري به نام قوه قضائيه، جمع آوري و نويسنده اش به دادگاه كشانده مي شود. علاوه براين ها، گروه هاي فشار هم هستند كه هر گاه اراده كنند، مي توانند با پرتاب بمب هاي آتش زا، يك كتاب فروشي را به خاكستر تبديل كنند.
گفتم كه سانسوراز همان اوان كودكي ما را با خود درگيرمي كند و اين باعث جلوگيري از رشد خلاقيت مي شود. مي دانيم كه تفكر خلاقه نقش مهمي در كار نويسنده و شاعر دارد. در مدرسه ها و دانشگاه هاي ما حرف هاي را نبايد زد و چيزهاي را نبايد نوشت و اين سايه شوم سانسور هميشه بر ذهن ما حاكم است. طبق جديدترين آمارها، كشورما پس از چين محدودكننده ترين كشورهادر مورد سايت هاي اينترنتي است . اين محدوديت ها در مورد مطالب فارسي بيشتر است . اعمال محدوديت در اينترنت، باعث شده كه ما در استفاده از اينترنت، 25 سال از مردم اروپا عقب تر باشيم .
پس از انتخابات ممكن است محدوديت هاي بيشتري در برابر آزادي و دمكراسي اعمال شود؛ اما بيش از آنچه درطي اين 26 سال اعمال شده، نخواهد بود زيرا شرايط جهاني و فعاليت نهادهاي كه براي احقاق حقوق انسان ها تلاش مي كنند، اجازه چنين اعمال سخت گيرانه اي را نمي دهد درضمن مقاومت مردمي كه دراثر آگاهي از تحولات جهان ديگر نمي خواهند به سال هاي پر از كابوس و ترس برگردند را نبايد فراموش كنيم. اين مقاومت ها كه به صورت هاي مختلف در اين 26 سال به ويژه از سوي جوانان و زنان نشان داده شده، برگشت ناپذير است .
در اين بخش، سخنرانان به سئوالات حاضرین در کنفرانس پاسخ دادند. برای پرهیز از طولانی شدن گزارش از آوردن پرسش و پاسخ ها خوداری میشود. تنها در این بخش توضیح و پیشنهاد آقای کریم لاهیجی را به دلیل اهمیت آن،درج شده اشت.
کریم لاهیجی
در ایران تنها 35 درصد به احمدی نژاد رای دادند وفراموش نکنیم که 65 درصد به او رای ندادند. من بر این باورهستم که اروپا سخنگوی حقوق بشر و دمکراسی است و جمهوری اسلامی جهانشمول بودن حقوق بشر را اصلا" قبول ندارد. من مخالف مذاکره با رئیس جمهور جدید ایران نیستم اما علاوه بر مذاکره با ایشان حتما" باکانون نویسندگان در ایران وبا خانم شیرین عبادی رئیس کانون مدافعین حقوق بشر در ایران نیز مذاکره کنید.