پانزده سال سابقه كار مستقيم با زندان داشتم، ده سال به عنوان مدير در سازمان برنامه و پنج سال به عنوان نماينده رئيس جمهور در ستاد مبارزه با مواد مخدر و در اين مدت با مشكلات و مسائل زندان به خوبى آشنا بودم. كمبود ها و سوءتدبير ها را از نزديك شاهد بودم. يك بار كه از زندان روبازى در كرمان بازديد داشتم، مشاهده كردم زندانيان كه عموماً متهمين مواد مخدر بودند زير آفتاب وحشتناك كرمان از تشنگى له له مى زدند. پرسيدم چرا آب به اينها نمى دهيد. گفتند اگر آب بخورند نياز به دستشويى پيدا مى كنند و اينجا به اندازه كافى دستشويى نداريم! بار ديگر رئيس سازمان زندان ها دعوت كرد بعد از نماز صبح از زندان اوين بند جوانان بازديد داشته باشم كه صحنه زجر آورى بود. جوانان به صورت كتابى كنار هم خوابيده بودند و فجايعى كه رخ مى داد!!
رئيس وقت سازمان زندان ها مى گفت هر وقت شيپور طرح والعاديات۱ به صدا درمى آيد مى دانم كه فردا والذاريات من است. چون پليس با يك حمله هزاران نفر را دستگير مى كند و تحويل من مى دهد و من بايستى جا و غذا و لباس و بهداشت براى آنها تامين كنم! براساس آمارى كه سازمان زندان ها ارائه مى داد بيش از ۶۰ درصد از افرادى كه دستگير و تحويل سازمان مى شوند كمتر از ۲۴ ساعت در زندان مى مانند يعنى ضرورتى به دستگيرى آنها نبوده و با قرار سبك ترى مى توانسته اند آزاد باشند ولى متاسفانه بسيارى از قضات راحت ترين قرار را قرار بازداشت مى دانستند و ساليانه صد ها هزار نفر بى گناه يا كم گناه به ناحق بازداشت مى شوند و همه اصرار و فشار تاكيد رياست قوه قضائيه هم آنچنان كه بايد كار ساز نبوده و شايد دليلش اين باشد كه كمتر كسى جرات مى كند عليه بازپرس يا قضاتى كه به ناحق حكم بازداشت صادر مى كنند شكايت كند و اگر هم چنين اقدامى صورت گيرد اثبات آن كار ساده اى نيست. رئيس اسبق سازمان زندان ها نقل مى كرد فردى به اتهام سرقت يك كبوتر به زندان افتاده و تاكنون بيش از چهل عدد مرغ در زندان خورده است. اين بى تدبيرى نيست؟!
advertisement@gooya.com |
|
در مركز يكى از استان ها ظرفيت زندان ۴۰۰ نفر بود ولى بيش از ۴۸۰۰ نفر زندانى در آنجا بازداشت بودند و يك دوم ظرفيت دانشگاه همان استان خالى بود! اگر فلسفه زندان اصلاح مجرمين باشد عقل حكم مى كند كه هيچ كس را به زندان نفرستيم، چون عملكرد ربع قرن زندان ما و چند ميليون نفرى كه دوران بازداشت غيرقانونى و حتى محكوميت خود را در زندان گذرانيده اند بيانگر اين واقعيت تلخ است كه زندان نقش اصلاحى ندارد ولى اگر فلسفه زندان انتقام از مجرمين باشد اينگونه صدور احكام حبس دقيقاً مطابق با هدفى است كه براى آن افراد را به زندان مى فرستيم و بحق كينه توزانه ترين طريق انتقام جويى همين است. پانزده سال تجربه مديريت به اندازه چند ماه تحمل حبس به دانسته هاى من اضافه نكرد. در چند ماه حبسى كه به اتهام نشر اكاذيب عليه سردار نقدى فرمانده وقت حفاظت اطلاعات تحمل كردم واقعيت هاى تلخى را شاهد بودم! يكى از مددكاران زندان به من مراجعه كرد و درخواست كرد با جوانى كه به اتهام تخلف رانندگى منجر به صدمه و آسيب بدنى و به علت عجز از توديع وثيقه در زندان است و دچار افسردگى شده ملاقات كنم. اين جوان نقل مى كرد شب اولى كه به بند جوانان زندان آمد مورد تعرض قرار گرفته است. موضوع را با رئيس زندان در ميان گذاشتم با خونسردى آكنده از اندوه گفت چه مى توانم بكنم. بند نوجوانان با دو هزار و پانصد نفر زندانى حتى يك نفر مامور هم داخل بند نداريم و اين نوجوانان كه عمدتاً به دلايل ناهنجارى هاى رفتارى مرتكب جرم شده و به زندان افتاده اند و از تربيت صحيح خانوادگى و اجتماعى هم برخوردار نبوده اند در زندان قابل كنترل نيستند . من اين مطالب را به بالاترين مسئولين قضايى و سياسى كشور منتقل كردم .به مسئولين قضايى پيشنهاد كردم خوب است كارآموزان قضايى را براى يك دوره كوتاه هم كه شده به زندان ها بفرستند و همانطور كه دانشجوى پزشكى بخشى از تحصيل خود را در بيمارستان مى گذراند قضات هم زندان را از نزديك لمس كنند و بفهمند بعضى اوقات صدور حكم چند روز يا چند ماه حبس آن هم در زندان هايى كه آلوده به مواد مخدر و ايدز و انواع و اقسام بيمارى ها است معادل حكم اعدام است!
-----------------------------
*سيدمحمود عليزاده طباطبايى: وكيل پايه يك دادگسترى
پى نوشت:
۱- طرح جمع آورى معتادان و توزيع كنندگان مواد مخدر.