چه خوب است با پايان دوره رياست جمهوري سيد محمد خاتمي و آغاز فصل جديدي از حکومت درايران هيچ وبلاگ نويسي در زندان به سر نبرد و مجتبي سميع نژاد نيز بهار جواني خود را در فضاي سرد زندان خزان نکند.
------------------------------------------------------------------------------------
پايگاه اطلاع رساني هاتف :پاييز و زمستان تمام شد و بهار نيز به نيمه رسيده.هفت ماه مي گذرد كه دربند است.هفت ماه مي گذرد كه كسي سراغ او را نگرفته و در اتاقك دلگير زندان به سر مي برد. قطره هاي اشكي است كه لحظه اي امان به چشمان غمبار مادرش نمي دهد. پدرش هم كه ديگر هيچ، از غم او سكته كرده است.
در يك روز پاييزي يعني در دهم آبان سال 1383 "مجتبي سميع نژاد" وبلاگ نويس "من نه منم" و "استيجه" بازداشت شد .هشتم بهمن 1383 پس از 88 روز انفرادي که سخت ترين روزهاي عمر او محسوب مي شدند به مدت 16 روز آزاد ولي دوباره در 24 بهمن ماه بازداشت شد.
آرام آرام سال نو نزديك مي شد و تنهايي بيشتر او را مي آزرد.خبر رسيده بود كه او و "آرش سيگارچي"،سردبير روزنامه گيلان امروز را قرار است با وثيقه آزاد كنند تا لحظه سال نو را در كنار خانواده شان تحويل كنند.200 ميليون تومان وثيقه براي سيگارچي و 50 ميليون تومان براي مجتبي.
پول زيادي بود اما بايد تهيه مي شد. با هزار بدبختي اين پول تهيه و وقتي براي آزادي مجتبي به محكمه ارائه شد مسئولان دادگستري اين وثيقه را به 150 ميليون تومان افزايش دادند. لبخند بر لبان خانواده مجتبي خشك شد. آنها توانايي تهيه اين مبلغ را نداشتند. اما سيگارچي كه قرار وثيقه او به يك سوم كاهش يافته بود،آزاد شد.
حالا هفت ماه از آن روز مي گذرد.هيچ وبلاگ نويسي دربند نيست غير از مجتبي. حالا مجتبي متهم به جرم ارتداد و سب نبي بود اما مدتي بعد رأي برگشت و دادگاه کيفري حکم ارتداد را نپذيرفت.حالا جواني كه از جواني چيزي نمي داند در زندان قزل حصار گرفتار است.
وبلاگ نويسان كه دغدغه هاي شخصي خود را در تارنمايي به نام وبلاگ مي نويسند اينروزها ياد مجتبي را زنده نگه داشتند و خواستار آزادي اش شدند.
دراين روزهاي سخت كه شمارش معكوس براي رقم زدن آينده ايران سربلند آغاز شده ، جرياني نيز براي آزادي مجتبي در بين وبلاگ نويسان به راه افتاده كه "الپر" آن را زنده كرد. او در بخشي از نوشته اش مي نويسد: چيز زيادي نميخواهيم. فقط عدالت را اجرا كنيد. اين حق مجتبي سميع نژاد نيست كه به خاطر نوشتههايش در وبلاگ زنداني شود. او بايد آزاد شود.
او از همه وبلاگ نويسان و روزنامه نگاران مي خواهد كه براي آزادي مجتبي تلاش كنند.به همين دليل در يادداشتي از سوي چند وبلاگ نويس و وبلاگ خوان دوستدار آزادي نامه اي به رئيس قوه قضائيه نوشته و خواستار آزادي مجتبي شد.در بخشي از اين نامه آمده:بسياري از ما مجتبي را نمي شناسيم و چيز زيادي از او نمي دانيم ولي مي دانيم به زندان انداختن يک جوان به جرم ابراز عقايدش،جز آسيب براي ايران و ايراني حاصل ديگري نخواهد داشت...جرم مجتبي سميع نژاد قتل و جنايت و غارت و چپاول نيست که نياز به بررسي و تشکيل هيئت داشته باشد.جرم او در حد حرف زدن يک جوان دانشجوست و نه بيشتر.
"امشاسپندان" ديگر وبلاگ نويس نيز اينچنين مي خواهد:آقاي شاهرودي! من، يکي از بندگان معمولي خدا، از شما درخواست مي کنم که پايبندي به سخنان تازه تان را که رنگ و بويي ديگر داشت را نشان دهيد و حکم آزادي مجتبي سميعي نژاد را صادر کنيد و اجازه ندهيد که جواني او اين چنين لاي انگشتان به هدر رود. اجازه ندهيد که يک جوان بي گناه قرباني شود.
advertisement@gooya.com |
|
"اميد معماريان" که خود نيز جزء بازداشت شدگان پرونده وبلاگ نويسان بود ، خطاب به مسئولان کشور مي نويسد: سري به محله اي که مجتبي ومجتبي ها زندگي مي کنند، به آرزوهاي کوچکشان، به مشکلات تو درتو وزندگي سختي که همه ما کمابيش با آن مواجهيم بزنيد بعد ببينيد حقشان نيست که اعتراض کنند؟
افسون افسرده به نكته اي جالب اشاره مي كند و آنكه خيلي از وبلاگ نويسان به خاطر ترس از دستگيري و زندان با نام مستعار مي نويسند اما اين كفايت نمي كند و ضمن انتقاد از فيلترينگ مي نويسد: خيلي زود همه چيز برايمان عادي ميشود...سر همين عادت کردن است که مجتبي سميعي نژاد الان چند ماه است که در زندان است و من خودم به شخصه تا به حال هيچ کاري براي او نکردهام.
اين وبلاگ با اشاره به اينكه مجتبي سميع نژاد به هيچ صنف سياسي وابسته نيست مي نويسد: اگر کوتاه بياييم هم به او ظلم کردهايم و هم به آيندهي خودمان رحم نکردهايم. اگر به اين سکوتمان ادامه دهيم ممکن است همين فردا پس فردا خودمان جاي او را بگيريم؛ همينطور که دارند شعاع دايرهي فيلترينگ را بزرگتر ميکنند و ما هيچ نميگوييم.
روزبه روزبهاني نيز نظر مشابهي دارد. او در آخرين سطرهاي نوشته اش مي نويسد:او هم همچو بسياراني که در فضاي وب مجالي براي نوشتن و گفتن يافتند کلامي گفت که مطمئنا قصد وي سب نبي نبوده است.
وبلاگ مانامهر نيز در همين رابطه مي نويسد: چقدر بد است که انسان حق بيان افکار خويش را نداشته باشد،حق آزادي ... چقدر بد است که تو را محبوس کنند به جرم نوشتن.
تاكنون بيش از يك هزار نفر تومار اينترنتي آزادي اين وبلاگ نويس را امضا كرده و خواستار آزادي سميع نژاد از رئيس قوه قضاييه شده اند.
بازداشت وبلاگ نويسان در سالهاي اخير در حالي که هنوز قانون مدوني دراين زمينه وجود ندارد دلايل بسياري از نويسندگان دنياي مجازي را دچار هراس کرده و امنيت ذهني را از آنها ربوده است. چه خوب است با پايان دوره رياست جمهوري سيد محمد خاتمي و آغاز فصل جديدي از حکومت درايران هيچ وبلاگ نويسي در زندان به سر نبرد و مجتبي سميع نژاد نيز بهار جواني خود را در فضاي سرد زندان خزان نکند.