nikaeen@gmail.com
به دلیل وجود سازو کار های دمکراتیک در انتخابات انجمنهای اسلامی دانشجویان، طی سالهای گذشته حکومت جمهوری اسلامی نتوانست مانند سایر گروههای فعال درون دانشگاه، دفتر تحکیم وحدت را آن گونه که مایل بوده است هدایت نماید. از حمله به کوی داشگاه به بعد نیز تمام سعی خود را برای فروپاشاندن شورای مرکزی و انجمنها در دانشگاه مصروف نموده است و هر چند که اعضای صدیق طی سالهای گذشته با فداکاری وگذشت از دفتر تحکیم وحدت دفاع نموده اند اما با وجود تعداد زیاد عوامل نفوذی و فرصت طلبان، مجموعه دفتر تحکیم وحدت نیز به نسبت تضعیف شده است.
در انتخاباتهای گذشته، یکی از گروههای مرجع پر نفوذ در کشور دفتر تحکیم وحدت بوده است که اوج آن در انتخابات دوم خرداد 1376 و انتخاب محمد خاتمی تبلور یافته است. صد البته باید تفکیک هایی نیز در بین اشخاص حقیقی و شخصیت حقوقی دفتر تحکیم وحدت نیز قایل شد و این نکته قابل توجه است که اعضای دفتر تحکیم وحدت نیز در هر رتبه ای که به لحاظ تشکیلاتی قرار داشته اند به عنوان مرجعی برای رای دهندگان و شهروندان ایرانی عمل می کرده اند و البته این نکته قابل توجه است که همه این مخاطبان یک دست و یک شکل نیستند ولی بی شک جمعیت قابل توجهی را شامل می شدند که باید دید در انتخابات پیش رو این تاثیر برروی افکار عمومی به چه میزان تغییر یافته است.
با توجه به این مقدمه نگارنده برای آن که ذهنیت موفقیت کامل فشارهای وارده بر دفتر تحکیم وحدت و توفیق کارگزاران این حرکت در تضعیف مقاومت دانشگاهیان آزادی طلب به زیر سئوال جدی ببرد به طور مشخص پیشنهاد می نماید که " کلیه اعضای سابق و فعلی انجمن های اسلامی که هنوز مشی مستقل خود را از حاکمیت حفظ کرده اند و کسانی که دفتر تحکیم وحدت را به عنوان گروهی آوانگارد برای پی گیری خواسته های آزادی طلبانه می شناسند، با توجه به تمام اختلاف سلیقه های موجود مواضع و عملکرد خود را با شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در تهران هماهنگ نمایند و رفتار سیاسی خود را با توجه به بیانیه های دفتر تحکیم وحدت برای انتخابت آینده ریاست جمهوری تنظیم نمایند".
در بیان تفضیلی تر این پیشنهاد باید گفت که وجود اختلاف سلیقه و روش عمل در دفتر تحکیم وحدت از قدیم وجود داشته است و غیر قابل انکار است اما باید به این نکته نیز توجه کرد که کسانی که از میان اعضای دفتر تحکیم وحدت استقلال خود را حفظ کرده اند دارای ریشه های فکری مشابهی هستند و این امکان را برای آنها فراهم می کند تا طی یک دوره سه ماهه به عنوان اقلیتی فعال و با وجود یک رهبری مشخص دست به یک رفتار سیاسی متمرکز بزنند. در شکل گیری چنین اقلیت فعالی باید دو نکته را مورد توجه قرار داد: اول آنکه کسانی که این ایده را می پسندند باید تا ایده ها و تمنیات سیاسی خود را فرو کاسته و حداقل نمایند تا امکان اجماع فکری حداقلی بوجود آید و این حداقل ها را به اطلاع اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برسانند. دوم آنکه شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز می باست راه سهل و آسانی را برای دریافت نظرات و جمع بندی آنها در نظر بگیردو در تصمیم گیری و تصمیم سازی های خود این نظرات را ملحوظ کند.
advertisement@gooya.com |
|
اما نکته ای نیز در این میان نباید فراموش شود و آن اینکه امید و تمنای بیش از اندازه نباید از این طرح داشت مگر آنکه این طرح را به عنوان یک فرایند بلند مدت درک کنیم که این امکان را فراهم می کند با حضور یک مرکزیت و بدنه ای گسترده هم از اضمحلال دفتر تحکیم وحدت به عنوان حاصل زحمات فراوان اعضای اسبق، سابق، فعلی و آینده جلوگیری کرد و هم این که آن را شروع تمرینی بر ای ایجاد یک دمکراسی بر مبنای گروههای آزاد به حساب آورد.
هر چند که این طرح دارای نقاط ضعفی نیز هست: اول عدم امکان بر قراری یک شبکه ارتباطی منظم و کارآمد در بین مجریان طرح و مخاطبان آن. دوم عدم درک نیاز به ادامه راه در کسانی که به هر دلیلی دل بسته دفتر تحکیم وحدت و دوره فعالیت خود در این تشکل هستندو این که فعالان فعلی نیز در موقعیت اسلاف خود قرار می گیرند. سوم ارائه طرح و نظریه پردازی در این مورد کافی نیست و می بایست عده ای که در این زمینه هم فکر هستند دست به اقدام های عملی بزنند. و در نهایت آنکه از یک طرف شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت باید توجه داشته باشد که قرار نیست تا قدرت تصمیم گیری خود را با کسی تقسیم کند و کسانی هم که در حلقه های اطراف قرار می گیرند نباید متوقع برآورده شدن تمام انتظارات خود باشند.
و البته اعتقاد قلبی من بر این است که مشکلات گفته شده را به راحتی با کمی هم فکری و هم دلی می توان حل نمود و به شخصه چشم به راه نظرات موافق و مخالف خواهم بود.