اگر موضوعی مثل قضیه آرش سیگارچی در امریکا اتفاق می افتاد ما چه می گفتیم؟ سیامک ثناالدین

فرض کنید دولت امریکا یکی از روزنامه نگاران امریکایی (گیلانی الاصل) را به این اتهام که با خبرنگار واحد مرکزی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در نیویورک مصاحبه کرده است ، یک وبلاگ منتشر می کند ، سردبیر یک روزنامه محلی است و از برخوردهای خلاف قانون مدعیان قانون با روزنامه نگاران انتقاد کرده است به (فقط) شش ماه محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کند .

1- اظهار نظر سخنگوی قوه قضائیه امریکا جیم کری رد . (تشابه اسمی ایشان با جمال کریمی راد اتفاقی است !)
: ایشان به اتهام صحبت با نماینده یک شبکه تلویزیونی یک دولت تروریست مورد بازداشت قرار گرفته و پس از محاکمه به 14 سال زندان- که هیچ ربطی به تناسب این عدد با چهارده معصوم مسلمانان شیعه ندارد -محکوم شده است . چه معنی دارد یک خبرنگار امریکایی که باید تعهد دینی و رسالت مطبوعاتی داشته باشد با چنین افراد فریب خورده و معلوم الحالی ارتباط داشته باشد . به هر حال همانطور که ما جاسوسان خود را در رادیو فردا بکار می گیریم ، جمهوری اسلامی ایران نیز احتمالا جاسوسان خود را در صدا و سیمای مرکز نیویورک بکار می گیرد و طبیعی است که ما نسبت به این موضوع واکنش نشان بدهیم . به هر حال صرف صحبت کردن با یک نفر که احتمالا جاسوس است از نظر ما اقدام به جاسوسی است .

2-صحبتهای مصاحبه مطبوعاتی سخنگوی وزارت خارجه ایران .
: ما این موضوع را البته نشانه تبعیت دولت امریکا از نظام قضائی دقیق و کامل ایران اسلامی می دانیم و از اینکه روش برادرمان آقای سعید مرتضوی دادستان محترم تهران در برخورد با وبلاگ نویسان و خبرنگاران جهانی شده است خرسندیم ، اما این نوع برخورد روشن کرد که استکبار جهانخوار که ادعای آزادی می کند چقدر در عمل صادق است . به هر حال اندیشمندان ایرانی از برادر متعهد خود امریکایی خود حمایت می کند . طبق اعلام روزنامه رسمی و الهی کیهان علاقه ای که آن خبرنگار امریکایی به انقلاب اسلامی دارد مورد تحسین همه مسلمانان جهان و همه افکار عمومی و تمام شبکه های خبری دنیا قرار گرفته است . ما انتظار داریم ایشان بدون قید و شرط آزاد گردد و به آغوش میهن اسلامی ایران وارد شده و باقیمانده اطلاعاتی را که بدلیل ضیق وقت نتوانست در اختیار دوستان ما در صدا و سیمای نیویورک بگذارد ارائه کند .

3-اظهار نظر حسنی امام جمعه ارومیه .
: ما دست این جور امریکایی را می بوسیم اما بهتر بود ایشان در امریکا برای مسلمانان گوجه فرنگی و سیب زمینی می کاشت تا امریکا از حرص بمیرد . عمل این جوان نشان داد که باید به آقای رفسنجانی رای داد . اگر امریکا بخواهد این جوان حزب الهی را زندان بکند من خودم با همین کلاشینکف چند تا گلوله اتمی به امریکا می زنم تا بداند حق ندارد به یک نفر اینجور بی عدالتی بکند . ای آمریکای بی ناموس ! تو دوم خردادی می گفتی اتم لازم نداریم ؟ تو نمی فهمی ! اینجور جاها اتم باید زد . مستحب است ! ای جنایتکار . این جوان را ممنوع در خروج می کنی ؟ من خودم می آیم خروجش می دهم از آنجا که در آن همه فاسد اند . ای بی ناموس ! ای کثیف ! خاک بر سرت! بعد می گویی حقوق بشر ؟ آزادی ؟ ای حیوان ! ای اینترنت ! ای وبلاگ ! شش ماه جوان چه بکند بدون حقوق اجتماعی ؟ پس تو حقوقش را می دهی ای دوم خرداد ؟ پس از کجا بیاورد نان و پنیر زهرمار بکند ؟ هان ؟

4- بخش خبر صدا و سیما .
: به گزارش واحد مرکزی خبر و شعبه خیابان 43 و 27 واشنگتن خبرگزاری فارس ، یک جوان امریکایی محقق که علاقه بسیاری به اسلام و انقلاب اسلامی ایران دارد- اما هنوز مسیحی مانده است- جهت تحقیق در مورد حقانیت اسلام و ایران اسلامی با خبرنگار صدا و سیما در نیویورک مصاحبه ای کرده اما دادستان نیویورک دستور داده است نامبرده را ممنوع الخروج کنند و با قرار وثیقه سنگین 23 میلیون دلاری او را روانه به اصطلاح سوئیت های نیویورک کرده و قرار است وی را طی محاکمه ای سریع به 14 سال زندان محکوم کند و از این طریق به 14 معصوم شیعیان اهانت کند . آگاهان سیاسی می گویند این سند جنایت امریکا است . همین آگاهان سیاسی می گویند این به اصطلاح سوئیتها اتاقهایی یک متر و نیم در دو متر و نیم است که نه تهویه مطبوع دارد ، نه بهداشتی است ، نه روشنایی کافی دارد و به معنای کامل سلول انفرادی بدون اولین امکانات زندگی یک انسان است . ضمنا از نامبرده روزانه هشت ساعت بازجویی می شود و در این بازجوئیها موضوعاتی غیر مرتبط با اتهام و حتی در مورد روابط نامشروع ایشان با برخی مطرح می گردد . برخی از شاهدان دیده اند که ایشان را با چشم بسته و با توهین و تحقیر از سلول به اتاق بازجویی منتقل می کرده اند .

5- سخنان خطیب نماز جمعه تهران .
: البته خطبای جمعه سراسر کشور در انتخابات بی طرف اند اما انتظار داریم مومنین نمازخوان همانطور که به نامزد شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و آبادگران رای می دهند حمایت خود را از برادر مومنی که بزور می خواهد وارد آغوش اسلام و بهشت بشود اما در بلاد کفر گرفتار شیاطین است را پشتیبانی کنند . البته بر مسلمین مقیم امریکا واجب است که به زندان دادستانی نیویورک حمله کنند و این مسلمان افتخاری را با شجاعت آزاد کنند ولو در این راه شهدایی نیز تقدیم جامعه مسلمان امریکایی شود باکی نیست . دولت امریکا هم اگر از این کارش پشیمان شد باید دفعه بعد در انتخاب کلیه افراد حکومتش نظارت استصوابی را نصب العین قرار بدهد تا هر ضد انقلاب و قاچاق فروشی نرود پشت میز بنشیند و بخواهد با اسلام بجنگد . فرق نمی کند ایران باشد یا امریکا . اینکار صحیح نیست . آدم گریه اش می گیرد وقتی نمی تواند جواب منطقی دولت امریکا را از طریق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای بدهد .

6- بیانیه شورای اسلامی شهر تهران .
: ما نیز همراه کلیه مسلمانان عالم امکان ضمن حمایت از دوست عزیز محقق امریکایی مان یکی از خیابانهای تهران را بنام ایشان مزین می کنیم تا درس عبرتی برای امریکائیان باشد تا علیه حکومت خودکامه و استبدادی خود که -متاسفانه رفاه نسبی را نیز برای فریب شهروندانش سالهاست که ایجاد کرده است- بپا خیزند و با فروریزی پایه های لرزان نظام امپریالیستی ، نظامی بر اساس اسلام ( حداقل بر اساس اسلام ناب امریکایی ) در کشور خود ایجاد کنند . چرا که اینروزها همه می بینند که دوره ایجاد نظام اسلامی همه کشورهای جهان را فراگرفته و بهترین مثال افغانستان عزیز و عراق برادر ما می باشد . ضمنا البته ملت همیشه در صحنه ایران اسلامی می دانند که این عمل شنیع دولت امریکا نتیجه اقدامات مجلش ششم و شورای قبلی شهر تهران است چرا که این همان امریکایی است که برخی بدون مشورت با آن صحبت از رابطه با آن می زدند.

7- نظر مرتضوی دادستان نظام اسلامی و حومه .
: این امریکا وبلاگ نویسی یک جوان و مصاحبه او را با یک گزارشگر را تاب نمی آورد و از سر ضعف و دستپاچگی به بهانه تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی او را محاکمه و مجازات می کند . امریکا باید بداند که باید دنبال راه دیگری باشد چون ما خودمان این کاره ایم و لااقل در دلمان می دانیم چه ظلمی دارند به آن جوان بیچاره روا می دارند . لا اقل اینقدر حرفه ای نیستند که اول بازداشتش را تکذیب کنند و بعد از مدتی مخفی کاری ، در کمال سکوت و خونسردی حکم او را اعلام کنند . از طرفی ما با امریکا رابطه نداریم و آنها نباید انتظار داشته باشند ما تجربیات خودمان را در اینگونه موارد برخورد با بیگناهان ، در اختیار آنها بگذاریم .