اطلاعیه مجامع اسلامی ایرانیان بمناسبت سالروز انقلاب

سالروز 22 بهمن 57 با فرو پاشی نظام 2500 سال استبداد شاهنشاهی و سقوط رژیم سلطنتی وابسته پهلوی و پيروزي انقلاب معادلات سياسي سلطه گران جهانی را برهم زد و یکی از دست نشانده ترین رژیم ها که از حمایت دوابر قدرت آمریکا و روسیه شوروی( سابق) برخوردار بود ، ریشه کن ساخت. شعار انقلاب آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی بود بنا به این اصول بود که انقلاب ایران چشم انداز و استراتژی جدیدی را به جهان عرضه کرد و عصر نوین ....را نوید داد. آنچه در ٢٢ بهمن ٥٧ انجام گرفت، دفعتاً به وقوع نپيوست، بلكه حاصل و ثمره سالها تلاش و مبارزه خستگیناپذير ملتی با «هویت تاریخی ایرانیت » خود بود که با استقاومت، مقاومت و ایثارگری در بارور ساختن اين نهال تلاش در خور را نمودند .
پس از انقلاب،آقای خمینی ،«سلسله روحانیت» و تشنگان قدرت فراموش کردند که انقلاب بهمن 57 ایران پیروزی « گل بر گلوله » بود و جوهر گوهرین در ذات هستی اش سرشار از آرمانها و توانائیها ی اجتماعی ، فرهنگی ، مادی و طبیعی و برانگیخته از وجدان و هویت تاریخی دیرینه و کهن مردم است.
"رهبر انقلاب" گام به گام با همکاری نیروها و گروهها زور پرست روحانی و غیر روحانی ، ديگر بار برای ايجاد انشقاق و جدائی افكندن در صفوف ملت دست بكار گرديد ، و انقلاب را به بیراهه کشاند و با سیاستی که ناشی از طرز فکر او ومعطوف به قدرت می بود در تهدید و تحدید آزادی ها با پرخاشگری در سخنراني 26 مرداد58 گفت :«...اگر ما از اول كه رژيم فاسد را شكستيم و اين سد بسيار فاسد را خراب كرديم به طور انقلابي عمل كرده بوديم و قلم تمام مطبوعات مزدور را شكستته بوديم و تمام مجلات فاسد را تعطيل كرده بوديم و رؤساي آنها را به محاكمه كشيده بوديم و حزبهاي فاسد را ممنوع اعلام كرده بوديم و رؤساي آنها را به جزاي خودشان رسانده بوديم، چوبه هاي دار در ميدانهاي بزرگ بر پا كرده بوديم و مفسدين وفاسدين را درو كرده بوديم اين زحمتها پيش نمي آمد. من از پيشگاه خداي متعال و ملت عزيز عذر مي خواهم[...] و آقای خمینی در ادامه آن سخنرانی در برداشتی استالینیستی از انقلاب اظهار داشت:
« دولت ما انقلابي نيست، ارتش ما انقلابي نيست، ژاندارمري ما انقلابي نيست، شهرباني ما انقلابي نيست پاسداران ما هم انقلابي نيستند، من هم انقلابي نيستم. اگر ما انقلابي بوديم اجازه نمي داديم اينها اظهار وجود كننند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مي كرديم، تمام جبهه ها را ممنوع اعلام مي كرديم و يك حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفين تشكيل مي داديم و من توبه مي كنم از اين اشتباهي كه كردم و من اعلام مي كنم به اين قشرهاي فاسد در سرتاسرايران كه اگرسر جاي خود ننشينند ما به طورانقلابي با آنها عمل ميكنيم ».
آقای خمینی با این باور به انقلاب با یاران و اصحاب زورمدارش درجبهه استبداد و وابستگی قرار گرفت و در مقابل جبهه آزادی و استقلال که وفاداران اصلی به اهداف و اصل راهنمای انقلاب می بودند ، صف کشید. و با استعانت و دستاویز کردن جنگ " ایران و عراق" با تسریع کردن کودتا بر علیه اولین رئیس جمهور منتخب مردم ایران در خرداد 60 و با سرکوب آزادی ها و شکنجه، زندانی کردن و کشتار بهترین فرزندان ایران، مشروعیت و مقبولیت خود را از دست داد.

مردم ایران!

اکنون 26سال ازانقلاب شكوهمندمان، كه منجر به سقوط استبداد شاهنشاهی گرديد میگذرد در طی این 26 سال در تجربه اصلاح ناپذیری نظام ولایت مطلقه فقیه درعمل ونظربه اثبات رسید. اکنون این نظام در حکمت نظر ی و عملی در آزمون و ابتلاء شکست خورده است و کشور عزیزمان را بحرانی عظیم، فساد و فقر همه جانبه فراگرفته است. تنها قدرتمداران و زور مداران « سلسله روحانیت» با زور سرنیزه و ترس و وحشت در بین مردم کما کان چند صباحی به عمر و بقاء خود ادامه می دهند. در ادامه همین بحران آفرینی ها استعداهای انسانی را سرکوب می کنند و ثروت ملی را پیش خور کرده و بعنوان غنائم به تاراج و غارت می برند. روحانیون وغیرروحانیون زورمداردر قدرت همانند دو راس دیگر مثلث زورپرست به کاخ سفید عرض خدمتگزاری میکنند. درخدمتگزاری و نوکری خود به رقابت و مسابقه با یکدیگر ادامه می دهند از طرفی رفسنجانی در مصاحبه با "یو اس تو دی" آشکارا و با وقاحتی تمام طلب حمایت امریکا را در قدرت رسیدن خود میکند و جناح راست و خامنه ای نیز با ارسال سفرای ویژه به امریکا پیغام میدهند که عبور از بحران نه از عهده رفسنجانی بلکه تنها ار عهده مافیاهای نظامی – مالی آنان بر می آید. دیگر اینکه به گفته ی خانم کارن کویاتکفسکی(کارمند سابق پنتاگن) : "مجاهدین حاضربه انجام کارهایی هستند، که ماانجام آنها را برای خود شرم آور میدانیم. کارهایی که ما ترجیحا در قبال آنها سکوت میکنیم. و اتفاقا بخاطر انجام این نوع وظایف ما از آنها استفاده میکنیم."و بخشی ازهمین گروههای مخالف خارج کشور بنام « اپوزیسیون جمهوریخواه » با پهلوی طلب ها در « اکسیونی » بنام « فراخوان رفراندوم» خطاب به حکومت بوش می گویند : "متحد شدیم از ما حمایت کنید !" و چنانکه مايکل لدين نئومحافظه کار بنام دستگاه بوش در نوشته ای بسيار مهم با عنوان" سريع تر، لطفا" ( Faster, Please) به حمايت "از فراخوان ملی برگزاری رفراندم " در می آید و مبلغ " رفراندوم" می شود!! مبرهن است که هر کدام از این سه دسته که به نحوی ازانحاء سیاست خارجی را محور سیاست داخلی میکنند و خواهان دخالت مستقیم قدرت خارجی در امور ایرانند ، همه در واقع ذوب شدگان در ولایت زور و قدرت هستند.و تنها کسانی که در واقع این سه دسته برای آنان محلی از اعراب جز اجرای نقش اطاعت قائل نیستند،شما مردمید.
شخص خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و دیگر سران نظام مافیایی ولایت فقیه برنامه ای بجز گسترش فقر ، فساد و تاراج و دزدی ندارند، و کار شان تولید کننده خشونت و پایمال کردن حقوق ملی وحقه مرد م در سطح کشور و زدو بند با آمریکا و انگلیس وباج دادن و خرج از کیسه ملت و خزانه ی عمومی و جان و مال مردم برای جلب حمایت کشور ها و بیگانگان قدرتمند به منظور تثبیت حکومتشان است . امریکا به بهانه ی« گسترش سلاح هاى كشتارجمعى و فعاليتهاي هستهاي ايران » و مقابله با گسترش سلاح هاى كشتار جمعى، همگام با رژیم تجاوزگر اسرائیل سیاست نظامی گری خود را در منطقه تعقیب می کند و مردم ایران و منطقه در ترس، وحشت و خوف زندانی این روش زورمدارانه می باشند .
مابا قاطعیت تمام، هرگونه مداخله و تجاوز مستقیم یا غیرمستقیم نظامی آمریکا در ایران را رد و محکوم کرده و آنرا « تحقير و اهانت به وجدان تاريخي و اجتماعي جامعه ما، اقدامی ماجراجويانه و نابخردانه که تنها و تنها به سود دستگاه حکومت ديني ايران و تداوم خشونت آن تمام خواهد شد» می دانیم و به این باوریم که تغییر نظام مستبد مذهبی تنها از طریق خود مردم ایران و در درون کشور و خارج از نظام تحقق می یابد.

هموطن!

هر روزی که استبداد حاکمیت خود را ادامه میدهد دامنۀ خشونت ناشی از آن نیزبه همه ابعاد سیاسی – اقتصادی– اجتماعی وحتی خصوصی ترین سطوح زندگی فردی و جمعی شما بیشتر رخنه میکند. خود تخریبی هایی چون فحشا و اعتیاد ... و تخریب دیگران چون بسط فساد اقتصادی و اخلاقی .... که ابعادش در وطنمان بی سابقه بوده است، خشونتهایی هستند که خوب که بنگری به مراتب سبعانه تر از شکنجه های زندانیانی است که آنها نیز فرزندان این مرز و بومند. آنها که هنوزچشمان خود را بر روی واقعیتهای ملموس و تحربه شده میهنمان میبندند و بعد ار 8 سال تجربه روزمره هنوز چشم امید به اصلاح پذیربودن این نظام دارند،در واقع درحصار ذهنیت بسته خود گرفتارند.میدانیم که شما از آنها قطع امید در چاره جویی کرده اید. از طرفی تجارب کشور همسایه ،عراق و نیز میزان خشونت ونا بسامانی و تاراج منابع که حاصل و نتیجه مختوم حضور اشغالگر خارجی است ،را نیز پیش رو دارید. واقفید که هم امریکا و هم اروپا شما مردم ایران و نقش شما را که در واقع محوری ترین نفش در استقرار مردم سالاری است ، یکسره نادیده میگیرند و مشغول زد و بند آشکار و پنهان با نظام حاکمند. تکرار تجربه ای اینچنین وخیم ودهشتناک از ملتی فهیم چون ملت ایران بر نمی آید .ولی بدترین و فلج کننده ترین عمل ، تن دادن به بی عملی و کزکردگی و به خود راه دادن انواع القا ئا ت ترسی است که شبانه روز از طرف کسانی که شما را در مدار بسته انتخاب بین بد و بدتر می خواهند بر شما تحمیل میشود. و از آن هیج قصدی به جز این ندارند که شما ملتی که همواره پیشتاز مبارزات استقلال و آزادی طلبانه در منطقه بوده اید؛ حقوق خود را فراموش کرده و اعتماد به خود و گوهرو جوهر توانایی خود را از یاد برده ، آنچه خود دارید را زبیگانه تمنا کنید.

هموطن !
شرایط مشخص سیاسی ایران وجهان اکنون موقعیتی مناسب برای قطع ایادی استبداد از میهن عزیزمان ایران را فراهم آورده است. با انتخاب مجدد بوش سیاست خارجی آمریکا در نزد افکار عمومی جهان بطور بیسابقه ای مطرود شده است و نظام مافیایی ولایت فقیه که همچنان در بین افکار عمومی مردم در انزوا بسر می برد. شما مردم ایران از این فرصت تاریخی استفاده کنید و با مقاومت منفی و فعال خود در جهت در دست گرفتن سرنوشت خود و مقدرات کشور تا استقرار آزادی ، استقلال و مردمسالار در ایران بکوشید و سازماندهی در خور را برای یک جنبش و خیزش اعتراضی همگانی و عمومی خود مهیا سازید و نشان دهید که در ایجاد ابتکار و ابداع در راه حل یابی و اتخاذ روشهای خشونت زدایی در پیش برد اهداف یک قرن خود ،هنوز ملتی پیشتاز و الگویید.

مجامع اسلامی ایرانیان
22 بهمن 83