برخى از نخبگان اصلاح طلب از جمله سيدمصطفى تاج زاده، محسن آرمين، عبدالله رمضان زاده و جلال جلالى زاده از اعضاى ارشد جبهه مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامى مدتى است با تحليل شرايط فعلى و تذكار اهميت نقش اقليت هاى قومى و مذهبى در ايران، نامزد هاى رياست جمهورى در دور نهم را به اعلام موضع صريح در مورد جايگاه اين بخش از هم ميهنان در برنامه هاى انتخاباتى خود فرا خوانده اند. در پى اين مسئله بيش از يكصد اصلاح طلب كرد استان هاى كردستان، كرمانشاه، ايلام و آذربايجان غربى در نشست هم انديشى خود پيرامون انتخابات آتى بر اهميت موضوع تاكيد و به صراحت اعلام كردند مادامى كه نامزد هاى رياست جمهورى موضع صريح خود در مورد نقش كرد ها به مثابه بخش مهمى از اقليت هاى قومى و مذهبى كشور را اعلام نكنند حمايت كرد ها را انتظار نكشند. در اين نشست كه هشتم بهمن ماه در سنندج برگزار شد، رفع تبعيض و برخوردارى از فرصت هاى برابر در احراز پست هاى دولتى و رعايت عدالت سياسى، اقتصادى و فرهنگى مورد تاكيد قرار گرفت. پيشتر نيز سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى ايران _ شاخه كردستان در يك بيانيه تحليلى، به مناسبت آغاز به كار شاخه كردستان بر تامين حقوق شهروندى هم ميهنان كرد به عنوان شهروندان اصيل ايرانى تاكيد و توجه مضاعف دولت براى جبران عقب ماندگى هاى اقتصادى و اجتماعى منطقه را خواستار شده بود. اگر سخنان خاتمى رئيس جمهور كه كرد ها را اصيل ترين قوم ايرانى خواند و بر اندك بودن سهم شان در حاكميت ملى تاكيد داشت سرآغاز اعلام موضع صريح اصلاح طلبان در مورد اقليت هاى قومى هم ميهن، از جمله كرد ها، بدانيم اينك به نظر مى رسد جبهه اصلاحات با استفاده از تجربيات هشت سال گذشته با يك رويكرد جديدتر، شفاف تر و واقع بينانه تر به مقوله اقليت هاى قومى و مذهبى هم ميهن نگريسته و بنا دارد در اين مقطع از مبارزات اصلاح طلبانه، ضمن ارائه تعريف مردمسالارانه تر از حقوق شهروندى اقليت ها آن را وارد گفتمان اصلاح طلبان كرده و همه جناح هاى سياسى رقيب را به اعلام موضع صريح و شفاف در مورد حقوق اقليت هاى هم ميهن و شعار «ايران براى همه ايرانيان» وادار نمايد. از اين لحاظ به نظر مى رسد گروه هاى محافظه كار و مخالفان اصلاحات كه هرگز از ظرفيت لازم براى توجه به مطالبات اقليت هاى قومى در چارچوب يك گفتمان دموكراتيك برخوردار نبوده اند براى گريز از ميدان رقابتى كه نخبگان اصلاح طلب فراروى شان گشوده اند، رويكرد تهمت و ناسزا را برگزيده اند.
ترقى عضو ارشد جمعيت موتلفه به عنوان نماينده محافظه كاران سنتى در شتابزده ترين موضع گيرى در مقابل بيانيه مجاهدين انقلاب تعبير «تحريك قوميت ها از سوى اصلاح طلبان» را به كار برد. برخى نيز با تعابير نرم و درشت ديگر همين موضوع را برگزيدند تا اينكه يك روزنامه محافظه كار در واكنش به مباحث مطرح شده در «اولين نشست هم انديشى اصلاح طلبان كرد در سنندج» در مقاله اى تحت عنوان «تشديد قوميت گرايى، راهبرد حزب مشاركت براى ماندن در قدرت» چكيده مواضع ضدقومى اقتدارگرايان را به نمايش گذاشت. گردانندگان اين نشست حضور تمام وقت فيلمبرداران صداوسيماى مركز كردستان در جلسه را به فال نيك گرفته و اميدوار بودند آنچه از سوى آنان منعكس مى شود نيازمند تكذيب نباشد اما متاسفانه چنين نشد و برداشتى كاملاً متفاوت از سوى جريان هاى محافظه كار ارائه شده است. دروغ هايى از قبيل: «نشست اصلاح طلبان كرد در ادامه سفر هاى دوره اى كانديدا ها و هواداران آنان برگزار شده، نشست انتخاباتى و مقدمه چينى براى سفر معين به كردستان بوده است.» در حالى كه مسئولان همايش به صراحت اعلام كردند «نشست براى تبادل نظر اصلاح طلبان كرد در مورد انتخابات رياست جمهورى و هماهنگ كردن مواضع آنان بوده است»، طرح اين مسائل ميزان امانت دارى محافظه كاران را نشان مى دهد. نكته مهم اين موضع گيرى اصرار مجدد محافظه كاران، به ويژه جريان اقتدا رگراى آن است كه مى كوشد، تلاش اصلاح طلبان براى تعريف مطالبات قومى و شفاف كردن فضاى گفتمان در اين مورد را تحت عناوين «دامن زدن به مطالبات قومى، شعار انحرافى، مطالبات غير منطقى و شواليه بازى و قهرمان پرورى» مورد حمله قرار داده و در يك اقدام غير منطقى و بدون پشتوانه با درج يك نمودار رنگى، اصلاح طلبان كشور و حاميان كرد آنان را تجزيه طلب معرفى كند!
advertisement@gooya.com |
|
نگارنده اين سطور گرچه پاسخگويى به همه اين موارد را نه لازم و نه ممكن مى داند اما به عنوان فردى كه سا ل هاى سال براى حفظ استقلال و تماميت سرزمين مادرى ام ايران از هيچ كوششى دريغ نورزيده ام منتقدان طرح مطالبات قومى و اقليت هاى مذهبى را به واقع بينى دعوت و از ايشان مى پرسم: آيا به نظر شما اقليت هاى قومى و مذهبى ايران در ۲۷ سال گذشته با وجود حضور فداكارانه در صحنه هاى دفاع از كشور و انقلاب از تمام حقوق شهروندى خود، آنگونه كه در اصول قانونى اساسى آمده است برخوردار بوده ا ند؟ آيا براساس همان شعار شايسته سالارى كه اين روز ها نقل هر مجلسى است، شايستگان اقليت هاى قومى و مذهبى از فرصت هاى برابر در احراز پست هاى دولتى و مزاياى اقتصادى برخوردار بوده اند؟ آيا جمعيت ده درصدى كرد و اهل سنت حق ندارد از مديران كشور بپرسد: سهم ما از حاكميت چند است؟ و اگر پرسيد بايد به تجزيه طلبى متهم شود؟ و اگر پس از تجربيات زياد بخشى از اصلاح طلبان نوانديش به اين نتيجه رسيدند كه در ساليان گذشته حتى در عمر دولت اصلاحات حقوق شهروندى اقليت هاى قومى و مذهبى هم ميهن، كما هو حق ادا نشده است اين تشديد قوميت گرايى است؟ آيا متفكران جناح محافظه كار مى توانند بگويند كرد ها و جامعه اهل سنت ايران با چه زبانى و با چه تعبيرى بايد مطالبات بحق قانونى و منطقى خود را بيان كنند كه به تجزيه طلبى متهم نشوند؟ آيا رهبران فكرى جناح مصلحت ناشناس كشور نيم نگاهى به اطراف كشور افكنده اند و از دام هاى خطرناكى كه دشمنان كشور و اصلاحات در سر راه ايران عزيز گسترده اند آگاهى دارند؟ كسانى كه طرح حقوق شهروندى كرد ها را دامن زدن به مطالبات قومى و تشديد قوميت گرايى و شعارى انحرافى تلقى مى كنند آيا اصولاً اين مردم را ايرانى مى دانند يا همچون معدودى خودكامه ايران را متعلق به همه ايرانيان ندانسته و كشور را ملك اختصاصى گروه و جريانى خاص تلقى مى كنند؟
بجا بود مخالفان نشست اصلاح طلبان كرد به صراحت مى گفتند از سخنان كدام اصلاح طلب كرد حاضر در آن نشست بوى «تجزيه طلبى» مى آمد؟ آيا بهتر نبود با نگاهى به تركيب جمعيت حاضر درمى يافتيد، اكثريت قريب به اتفاق سخنرانان از نيرو هاى اصيل طرفدار انقلاب و از زجر كشيده هاى منطقه بودند؟ آيا هيچ انديشه كرده ايد اگر رمضان زاده، جلالى زاده، هدايتى، توفيقى، فتاحى، مهدوى و امثالهم «قوميت گراى تجزيه طلب» باشند براساس تعريف شما هيچ كرد دوستدار ايران باقى نمى ماند؟ اگر كرد ها سهم خود را در حكومت و از توسعه مبتنى بر عدالت منطقه اى سخن گفتند، «تجزيه طلب» هستند!
در پايان اين نوشته جناح محافظه كار كشور و همه كسانى كه در انتخابات آتى قصد برخوردارى از حمايت اقليت هاى قومى و مذهبى را دارند را دعوت مى كنم به جاى توهين و تهمت و تعميق كينه ورزى موضع صريح و شفاف خود در مورد حقوق شهروند اقليت هاى قومى و مذهبى را بيان كرده و بگويند اگر بر كرسى رياست جمهورى تكيه زدند چه مقدار در تامين حقوق كرد ها و بلوچ ها، ترك ها، عرب ها و تركمن ها و ساير اقليت هاى قومى و مذهبى تلاش خواهند كرد و در اين رابطه برنامه مشخص و كاربردى شان چيست؟ آيا شايستگان آنان را سزاوار وزارت، سفارت و استاندارى مى دانند يا نه براساس معيار هاى قبيله اى و رجحان مذهبى شايسته سالارى را زير پا مى گذارند. شايد اين رويه بهتر از روشى باشد كه در هفته هاى اخير بر عليه مدافعان حقوق شهروندى اقليت هاى هم ميهن شروع كرده ايد؟
*سيدهاشم هدايتى عضو شوراى مركزى و رئيس شاخه سازمان مجاهدين انقلاب در كردستان