قریب به دوسال از بمباران کشور عراق و به خاک و خون کشیدن دهها هزار مردم بیگناه می گذرد. آمریکا بدون توجه به اعتراضات میلیونها مردم آزاده جهان عراق را بخاطر منابع نفتی و اهمیت استراتژیکی به اشغال کامل خود در آورد. ماهیت این جنگ سوای دروغ پردازیهای رسانه های امپریالیستی و سوای تحریفات کارگزاران ریز و درشت آمریکائی نه آزادیخواهانه، بلکه ارتجاعی و استعماری است. امروز همه گان می دانند که هر آنچه آقای بوش و شرکا برای حمله به عراق تراشیدند دروغ بود و اشغال عراق بی پرده و بدون کمترین توجه به موازین و قوانین خود ساخته بین المللی و به بهانه مبارزه با تروریسم انجام گرفت. مطابق مطبوعات غربی تاکنو.ن بیش از 100000 هزار عراقی غیر نظامی توسط ارتش آمریکا جان باختند. چشم اسفندیار زندان و شکنجه" دمکراتیک " در عراق نیز بر کسی پنهان نیست و رسالت امپریالیست" دمکراتیک" آمریکا درجهان جز این نیست. اما آنچه که نقشه های آمریکا در عراق رادر هم ریخت ووی را از ادامه تجاوز به سایر کشورها باز داشت همانا مقاومت شجاعانه خلقی است که سلاح بر دست و با فداکاری بی نظیر درسی به بوش و شرکا داد ه است که خوابش را ندیده بودند. عملیات مسلحانه شبانه روزی نیروهای مقاوت عراق در طول دوسال اخیر تحسین بر انگیز است. ارتش متجاوز آمریکا همراه با قوای نظامی 30 کشور دیگر و درمجموع با نیرویی 200000 هزار نفری درمقابل پیکار مسلحانه مردم عراق شکست خورده و دیر یا زود گورشان را از عراق گم خواهند کرد. اما امپریالیست آمریکا به این سادگیها دست بردار نیست و تمام تلاش اش را بکار خواهد برد تا با جنگ روانی و تروریست خواندن مبارزین عراقی و آزادیخواه جلوه دادن خویش و با روی کارگماردن رژیمی گماشته بر مسند قدرت به سیاستهای استعماری خود ادامه دهد. " انتخابات دمکراتیک" در عراق اشغالی هدفی جز مشروعیت بخشیدن به اشغال امپریالیستی و دمکراتیک جلوه دادن انگیزه و اهداف حضور آمریکا در عراق نیست و نخواهد بود. تو گویی مردم عراق وحشی و صغیرند و نیاز به ولی فقیه و چماق بدستی مانند جرج بوش دارند تا او به آنها دمکراسی و تمدن اهدا کند!! زهی بیشرمی!
جرج بوش بزرگترین تروریست جهان کنونی است که با بکار گیری مدرن ترین سلاح های مرگ بار کشور عراق و افغانستان را به خاک و خون کشید و شمار کشته شدگان عراقی در مقایسه با کشته شده گان آمریکائی نشان می دهد که خلق عراق با چه دیوی در حال نبرد است. دیوی بی سر وپا و فاقد هرگونه رحم ووجدان که از آن سر دنیا به عراق نیرو گسیل داشته و با قلدری خلقی را در چنگال خونین خود گرفتار کرده است.
اشغال عراق و سیاست توسعه طلبانه آمریکا اما موجب صف بندی دربین نیرو های سیاسی جهان و ایران نیز گشته است. تظاهرات های میلیونی ضد جنگ و مخالف اشغال عراق نشان داده که مردم آزاده جهان چه می خواهند و در کجا ایستاده اند. مخالفین ضد جنگ امروز نیز برجرج بوش و دارو دسته تروریست اش تف می ریزند و لعنت نثارش میکنند. امروز همه آزادیخواهان واقعی جهان خواهان خروج بی قید و شرط اشغالگران امپریالیست از خاک عراق اند و برای محاکمه مسببین اصلی این فاجعه مرگ بار که هستی ملتی را به بازی گرفته بی تابی میکنند.
متاسفانه در صفوف اوپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی ایران جریاناتی به رغم تطورات سیاسی،" تاکتیکها " ، نوع تحلیل ، زبان و ادبیات سیاسی.و..... اما سیاست همسازگاری با امپریالست آمریکا و ادامه اشغال عراق را تئوریزه میکنند و عملا تن به سازش به سیاستهای نیروی اشغالگر داده اند. مخرج مشترک این جریانات یکی است و آن محکوم کردن نبرد مسلحانه و عادلانه مردم عراق و تائید اشغال عراق.
حزب توده ایران به پیروی از سیاست حزب برادرش درعراق حزب " کمونیست عراق" به دفاع از اشغال عراق و انتخابات استعماری پراداخته و اخیرا در مقاله ای تحت عنوان" کارزار انتخاباتی کمونیستهای عراق: مبارزه ای بین مرگ و زندگی" 29 دی 83 در مورد این انتخابات کذائی چنین می نویسد:
" با وجود تشدید حملات خونین تروریستی درعراق و ایجاد شرایط بسیار خطرناک و بغرنج دراین کشور، کمونیستهای عراقی با تلاش و پشتکار کارزار و سیع انتخاباتی خود برای دستیابی به دمکراسی، عدالت اجتماعی و عراق آزاد را ادامه می دهند. قتل چند تن از رفقای عراقی درهفته های اخیر و تهدیدات مداوم تروریستی نه تنها باعث کاهش فعالیتهای انتخاباتی کمونیست ها نشد ه است ، بلکه حزب کمونیست تنها نیروی سیاسی این کشور است که اخیرا با شجاعت راهپیمائی و همایش موفقیت آمیزی را در خیابانها و استادیو بغداد برگزار کرد". ارگان حزب توده در مورد توجیه حضور ارتش آمریکا در عراق اینطور می نویسد:
" از سوی دیگر درمورد نیروهای اشغالگر، حزب این مسئله را مطرح می سازد که بر اساس قطعنامه 1546 دولت موقت نمی تواند از نیروهای اشغالگر بخواهد این کشور را ترک نمایند. ولی دولت منتخب بعدی بر طبق این قطعنامه با درنظر گرفتن اوضاع امنیتی می تواند اجازه حضور نیروهای خارجی را لغو نماید.."
می بینید که حزب توده چگونه به نیروی مقاومت عراق می تازد و همزبان با جرج بوش مبارزین ضد استعماری و مخالف اشغال عراق را تروریست می خواند. این حزب امیدوار است که بعد از" تشکیل دولت منتخب" و صدور حکم اخراج ارتش اشغالگر ، آمریکا محترمانه خاک عراق را ترک خواهد کرد و به رای و تصمیمات دولت جدید عراق که گویا مغایر منافع امپریالیست آمریکاست گردن می نهد!! پس آمریکا به اشغال عراق دست زد تا دمکراسی و آزادی را برای مردم به ارمغان بیاورد ووقتی ماموریت اش به پیایان رسید با دعا و صلوات و متمدنانه آن کشور را به حال خود رها خواهد کرد!!
این یک سیاست ارتجاعی و همدستی با امپریالیست آمریکاست و نیروهای مقاومت عراقی نیز بدرستی دشمنانان مردم و حامیان استعمار را تشخیص داده و با قاطعیت با آنها برخورد میکنند. نبرد مبارزین عراقی علیه نیروی اشغالگر و متحدین اش نبردی بین مرگ و زندگی است و خائنین به خلق از گلوله های آتشین رزمندگان عراقی در امان نخواهند ماند.
سازمان مجاهدین خلق که عملا خلع سلاح شده و در دهان نهنگ آمریکائی گرفتار آمده است، برای حفظ موجودیت فیزیکی خویش چاره ای جز همکاری با قوای اشغالگر نمی بیند و همین سیاست را دنبال میکند. تمام نوشته ها و موضع گیریهایش درتائید اشغال عراق توسط امپریالیست آمریکاست . این سازمان بیشرمانه و همسنگر با امپریالیست آمریکا تضاد عمده مردم عراق در شرایط کنونی را نه با نیروهای ااشغالگر، بلکه با رژیم جمهوری اسلامی تحلیل میکند. این سازمان که سالهاست در عرصه تاکتیکهای سیاسی شکست خورده است ، خود را به هر آب و آتشی می زند تا از این مهلکه ای که خود موجب اش بوده است رها سازد. لیکن سفاهت محض است هر آئینه تصوررود که جمهوری جنایتکار اسلامی ایران دشمن عمده مردم عراق و یا منطقه باشد و گویا این آمریکا نیست که به تمام جهان فرمان می راند، بلکه این رژیم از درون پوسیده اسلامی است که سرکرده منطقه و سایر قاره هاست!!
مجاهدین نیز همانند حزب توده برای این انتخابات قلابی دعای خیر می خواند و امید وار است از قبل شعبده بازیهای امپریالیست" دمکراتیک" آمریکا نصیبی ببرد. تو گوئی با چنین سیاست نابخردانه ای می توان خود را ازبرزخ اوضاع وحشتناک کنونی رها نید. سرنوشت غم انگیز سازمان مجاهدین سرنوشت تمام جریاناتی است که از مردم و انقلاب کاملا بریدند و برای کسب قدرت سیاسی به طراهان انقلاب نارنجی ها و صورتی راه راه ها و..... روی آورده اند!
آقای حمید تقوائی لیدر(رهبر) حزب کمونیست کارگری ایران اخیرا در مصاحبه ای با نشریه انترناسیونال پیرامون انتخابات و راه برون رفت مردم عراق از وضعیت کنونی نظراتی ابراز نمود که خود تبلوری از تئوری عجق ووجق " سناریوی سیاه و سفید" آقای منصور حکمت است که مضمون اش همانا سازش با " سناریوی سفید " علیه " سناریوی سیاه " یعنی اسلام سیاسی است. آقای تقوائی که این روزها جرئت کرده تا واژه " خروج بدون قید و شرط" قوای اشغالگر ازعراق را بکاربرد، اما همزمان بطریقی این خواست را طرح می نماید که انجامش درنهایت با پیروزی "سناریوی سفید " یعنی امپریالیسم و متحدین اش ممکن خواهد گشت. آقای تقوائی از حافظین صلح سازمان ملل کمک می طلبد. وی چنین می گوید:
" باید خواست خروج بدون قید وشرط نیروهای اشغالگر و خلع سلاح نیروهای مذهبی و قومی درخود عراق به یک مطالبه جهانی تبدیل شود.... نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، به ترکیبی که نیروهای آمریکا و انگلیس و دیگر کشورهای مهاجم به عراق و همچمین نیروهای دول اسلامی جزء آن نباشد، می تواند عملا خلع سلاح اسلامیون و بعثی ها و دیگر نیروهای ملی وقومی را به انجام برساند. روشن است که سازمان ملل یک نهاد مستقل و بی طرف نیست، اما تماما هم وابسته به آمریکا نیست".
این نظریه که قوای اشغالگر همزمان با نیروهای قومی و ملی.. خلع سلاح گردد آنهم توسط نیروی حافظ صلح یعنی دول امپریالیستی اروپائی چیزی نیست جز فرا ر از پاسخ مشخص در قبال یک موضوع مشخص. آقای تقوائی از آنجا که حزب متبوع اش در عراق یعنی حزب کمونیست کارگری عراق التر ناتیو کسب قدرت نمی باشد و خواست و توان مبارزه قهر آمیز با قوای اشغالگر امپریالیست را نیز ندارد ، شرط خروج اشغالگران از خاک عراق را تاسیس یک حکومت سکولار( حتما از نوع افغانستان ) تحلیل میکند در غیر اینصورت چه بهتر ارتش آمریکا تا ابد به اشغال عراق ادامه دهد، تا شرایط روی کار آمدن یک دولت دمکرات سکولار فراهم آید. حزب کمونیست کارگری عراق نیز تاکنون دست به اقدام مسلحانه و"غیر متمد نا نه ای " علیه ارتش تا بدان مسلح آمریکا نزده است سهل است هواداران این حزب بارها تلاش نمودند تا با بحثهای دمکراتیک( به نشریات حزب کمونیست کارگری و تصاویر در حال گپ زدن دمکراتیک اعضای حزب کک عراق با سربازان آمریکائی رجوع کنید) بر" متمدن " بودن خویش و "توحش " مبارزین جان برکف عراقی صحه گذارند. این حزب با کمال افتخار از خلع سلاح یک " تبهکار اسلامی" و تحویل آن به دولت دست نشانده آمریکائی یاد میکند اما شهامت و خواست خلع سلاح سربازان اشغالگر آمریکائی را ندارد و عملا به همدست و متحد قوای اشغالگر که" سناریوی سفید " را نمایندگی میکند تبدیل گشته است. احزاب کمونیست کارگری ایران و عراق در تئوری و عمل جریانات قا بل هضم برای آمریکا می باشند و این ابرقدرت در سناریوی احتمالی حمله و یا اشغال ایران نیک آگاهاست که با چه محافل سیاسی سر وکاردارد. خیالش از این بابت جمع است.
advertisement@gooya.com |
|
احزاب کرد ایرانی نظیر حزب دمکرات کردستان ، سازمان زحمتکشان کردستان ایران، محافلی از ناسیونال شونیست های آذری و شونیست های فارس نظیر حزب مشروطه خواهان ایران به رهبری داریوش همایون و نوه رضا خان قلدر همه گی برای دمکراتیزه شدن عراق توسط امپریالیست" دمکراتیک" آمریکا سر ودست می شکنند و از اشغال عراق و انتخابات غیر مشروع و استعماری حمایت میکنند. مجموعه این احزاب از حزب توده گرفته تا مجاهدین، از حزب کمونیست کارگری گرفته تا حزب دمکرات کردستان، سازمان فدائیان اکثریت و سازمان زحمتکشان و سلطنت طلبان به رغم تطورات سیاسی ورنگ های مختلف، اما مخالف حق تعیین سرنوشت خلقهای عراقند و از سیاست امپریالیست آمریکا درعراق و منطقه حمایت میکنند. آمریکا برای حمله احتمالی به ایران روی این نیروها حساب یاز کرده و آگاهست که دلارهایش را درکجا و روی کدام نیروهای سیاسی سرمایه گذاری کند.
وظیفه هرانسان آزاده ایست که خواست خروج بدون قید و شرط ارتش استعماری در عراق را با صدای بلند فریاد زند تا خلقهای عراق خود و بدون متولیان خارجی و امپریالیستی و در هر قالبی که باشد، سرنوشت خود را تعیین کنند. سرنوشت مردم عراق نه از طریق انتخابات قلابی و نه با بحث های دمکراتیک با قوای اشغالگر، بلکه با پیکار بی امان مسلحانه و بیرون ریختن تمامی قوای اشغالگر میسر خواهد گشت. اگر نیروهای انقلابی و کمونیستی و میهن پرست عراقی در مبارزه علیه آمپریالست آمریکا قاطع تر، با ایمان تر و متشکل تر از سایر جریانات مذهبی سیاسی عمل ننمایند، انزمان رهبری جنیش ضد استعماری درکف بی کفایت مرتجعین قرار خواهد گرفت و جنبش را به شکست خواهند کشانید. استقرارآزادی و عدالت اجتماعی در عراق تنها ازمسیر مبارزه علیه ا ستعمار و بیرون ریختن اشغالگران امکان پذیر خواهد بود. پس زنده باد نبرد عادلانه مردم عراق برای رهائی از قید استعمار!
جمیله کاتب فر- بهمن 83