 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
رئيس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات خطاب به رئيس قوه قضاييه نامهاي منتشر كرد
تهران- خبرگزاري كار ايران
عيسي سحرخيز؛ رئيس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات ،خطاب به رئيس قوه قضاييه نامهاي منتشر كرد.
به گزارش "ايلنا" در اين نامه آمده است: آنچه مرا واداشت كه پس از مدتها اين نامه را خدمت جنابعالي بنگارم، مشاهده شواهد و قرائني است كه نشان ميدهد كه گويا جنابعالي در دور دوم رياست قوه قضاييه تا حدي شيوه گذشته را كنار گذارده و به اين نتيجه رسيدهايد كه نميتوان در پست و مقامي بود، اما پاسخگوي مسووليت شرعي، حقوقي و قضايي عملكرد مجموعه تحت امر- حداقل بر اساس قانون نه در عمل- در دنيا و آخرت نبود، اميدوارم كه چنين برداشتي درست باشد و تمامي حيطه مسووليت قانوني شما را در برگيرد.
اين نامه ميافزايد: علت ارسال اين نامه سرگشاده علاوه بر برداشت فوق دو رويداد اخير بوده است؛ يكي ديدار جنابعالي با متهمان پرونده موسوم به" وبلاگ نويسها" و تأثر شما در آن جمع از آثار و پيامدهاي شكنجه سرخ و سفيد، بر اين عزيزان و دستور صادره براي گرفتن پرونده از دادستاني و دوم اظهارات آقاي جمال كريميراد؛ سخنگوي قوه قضاييه در مورد احضاريه اخير خانم شيرين عبادي؛ بانوي ايراني برنده جايزه صلبح نوبل كه در موردي نادر خطاي مقامهاي قوه قضاييه را پذيرفته و اعلام كرد كه بازپرس در شيوه احضار شيرين عبادي از جمله سفيد گذاردن بخش مربوط به علت احضار به وظيفه قانوني خود عمل نكرده و لابد مستحق برخورد مجازات است.
در ادامه اين نامه آمده است: آن 48 ساعت خاص در هفته اول ارديبهشت سال 79 به خاطر ميآوريد، بله؛ توقيف فلهاي مطبوعات و توقيفهاي موقت پيدرپي پس از آن چطور؟ يا به عبارتي توقيف موقتهاي دائم و ما نيز به ياد داريم كه شما نيز چون مردم عادي خبر توقيف مطبوعات را از رسانهها ميشنيديد و در جريان توقيف مطبوعات توسط قوه قضاييه مدعيالعموم قرار ميگرفتيد.
|
advertisement@gooya.com |
|
سحر خيز در ادامه نامه خود آورده است: مأموران شعبه 12 بازپرسي دادسراي انقلاب تهران ناحيه 7 در تاريخ 23/4/83 برگ احضاريه جديدي را تحويل دفتر من دادند كه در آن موضوع اتهام سفيد گذارده شده بود. در همان روز در مصاحبهاي با خبرگزاري كار ايران"ايلنا" اعلام كردم كه به دليل اشكالات قانوني احضاريه، در عمل امكان حضور در دادسراي انقلاب را نخواهم داشت، چون در اين برگه سه نكته مشخص و چهار نكته نامشخص وجود دارد. مشخص نيست اين برگه با امضاي چه كسي صادر و ارسال شده است و مشخص نيست كه مرا به عنوان متهم، مطلع يا شاهد احضار كردهاند و در برابر عنوان شغل و شهرت نيز چيزي نوشته نشده و مشخص نيست مرا در چه جايگاهي احضار كرده اند؟
در پايان اين نامه آمده است: جناب آقاي شاهرودي اگر واقعاً تصميم به حل مشكل داريد، لازم است كه جنابعالي نيز چون اقدام قاطعانه چند سال پيش رياستجمهوري در مورد مقامهاي وزارت اطلاعات در پرونده قتلهاي زنجيرهاي، ريشه غده سرطاني را از درون قوه قضاييه بيرون كشيده و دور افكنده وگرنه آثار متورم خود را در گوشهاي به جاي ميگذارد. شما پرونده وبلاگ نويسها را از دادستان ميگيريد، ارسال احضاريه سفيد را منع ميكنيد، آنها هم نيز اقدام به ممنوع الخروج كردن افراد ميكنند.
