جمعه 25 دی 1383

عيسى سحرخيز: "دادستان تهران بارى بس سنگين را بر دستگاه قضايى تحميل كرده است"، صداي آلمان

اگر آقای شاهرودی نتوانند اين پاکسازی را انجام دهند، فضا در ايران بسيار سنگين خواهد شد و افکار عمومی به اين نکته می‌رسند که جريان ضداصلاحات بصورت حکومتی پنهان در تمام زمينه‌ها پيشروی می‌کند و کارهای خود را انجام می‌دهد و ابايی نيز ندارد که در صحنه‌ داخلی و بين‌المللی چه ماجرايی پيش خواهد آمد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



انجمن دفاع از آزادى مطبوعات روز چهارشنبه ۲۳ ديماه در محل اين انجمن جلسه خود را تشكيل داد و پيرامون دستگيرى، اقرارگيرى و اذيت و آزار وبلاگ‌نويسان و خبرنگاران اينترنتى به مشورت پرداخت. در اين فاصله اين وبلاگ‌نويسان و خبرنگاران نزد آيت‌اله شاهرودى، رئيس قوه قضاييه مشكلات خود در مدت بازجويى‌ها توسط دادستانى را تشريح كرده‌اند. عيسى سحرخيز، عضو شوراى مركزى انجمن دفاع از آزادى مطبوعات در اين زمينه به پرسش‌هاى صداى آلمان پاسخ گفت.

گفتگو: داود خدابخش

دويچه وله: آقای سحرخيز، ديروز جلسه ی «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» برگزار شد. آيا در اين جلسه در مورد فشار بر وبلاگ نويسان و خبرنگاران اينترنتی تصميماتی اتخاذ گرديد؟

عيسی سحرخيز: موضوع بحث عمده‌ی نشست ديروز «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» گفتگو و بررسی آخرين وضعيت پرونده‌ی موسوم به وبلاگ‌نويسان و فعالان حوزه‌ی سازمانهای غيردولتی بود، و در شرايطی که به درخواست ملاقات آقای هاشم شاهرودی با اين افراد انجاميد، اين افراد در جلسه‌ای که قرار بود يکساعت طول بکشد و ظاهرا تا دوساعت نيز ادامه پيدا کرد، نمی‌توانستند آزادانه مباحث مختلف را از مراحل بازداشت، بازجويی، نگهداری افراد در سلولهای انفرادی، نوع برخوردهای شبانه و مسايل اخلاقی را بيان کنند. عمده‌ی اين مباحث مطرح شده در آنجا حتا با اعتقاد رييس قوه‌ی قضاييه به اين مسايل و با آن بخشنامه‌ای که وی چندماه پيش صادر نموده و مجلس ششم نيز آن را تبديل به قانون کرد، در مغايرت کامل قرار دارد. گزارش‌هايی که ما دريافت کرده‌ايم، نشان می‌دهد که کليه‌ی افراد، بجز آقای درايتی که به دليل مشکلات شخصی در آن روز نتوانستند حضور بيابند، همه شرکت کردند و غايب ديگر نيز آقای تميمی بوده که واقعيت امر اين است که وی اصلا جزو اين پرونده نيست و به دليل بهره برداری سياسی و قضايی دادستان تهران در اين جمع نام او ذکر می‌شود و اکنون نيز مشخص شده است که بنوعی، مانند آقای فضلی نژاد، بکار گرفته شده و در حال حاضر نيز ماموريت های ويژه ای را انجام می دهد.

دويچه وله: آقای سحرخيز، در جلسه‌ی ديروز چه تصميمات مشخصی اتخاذ شد؟

عيسی سحرخيز: نکته‌ی اصلی در اين جلسه چنين بوده که از نظر انجمن اين نقطه‌ی عطفی در دوران رياست آقای هاشم شاهرودی بشمار می‌رود و برای اولين بار است که ايشان در اين دوران ۶ـ ۵ ساله و در شرايطی که بقول آقای خاتمی در دوران اصلاحات هر ۱۹ روز يکبار در کشور بحران‌آفرينی شده و بسياری از آنها بخشی از قوه‌ی قضاييه و عمدتا تحت رياست آقای مرتضوی که يک جريان فعال بوده، چنين ملاقات‌هايی با متهمان پرونده نشان می‌دهد که شرايط به گونه‌ای پيش رفته که شخص رييس قوه‌ی قضاييه مجبور شده است که شخصا وارد اين ماجرا بشود. البته انجمن اميدوار است که اين پرونده به سرانجام برسد و عاملان و آمران برخوردهای اخير و آن چيزی که در رابطه با پرونده‌ی وبلاگ‌نويسان به نام شکنجه‌های سرخ و سفيد مطرح شده است، تحت پيگرد قانونی قرار گيرد.

در واقع اين نکته مطرح بود که دادستان تهران چنان بار سنگينی را بر دستگاه قضايی تحميل کرده است، چنان چهره‌ی جمهوری اسلامی را در افکار عمومی داخلی و بويژه نهادهای بين‌المللی سياه جلوه داده است و آن چيزی که خودشان عنوان می‌کنند، سياه‌نمايی را برای چهره‌ی جمهوری اسلامی در دنيا عمل کرده است، بگونه‌ای که مجمع عمومی سازمان ملل نيز شديدترين قطعنامه‌ها را عليه ايران صادر می کند. بهرحال اين فشارها و مسايلی که آقای مرتضوی پيش آورده است به گونه ای‌ست که قوه‌ی قضاييه در هرحال مجبور است در اين ماجرا وارد شود و در واقع بتواند اينکار را انجام دهد.

دويچه وله: آيا شما فکر می‌کنيد که با ورود آيت‌اله شاهرودی، رييس قوه‌ی قضاييه به اين ماجرا مسئله حل خواهد شد يا اينکه همچنان مراکز قدرت حاشيه‌ای می‌توانند نظر خودشان را حتا به رييس قوه‌ی قضاييه نيز تحميل کنند؟

عيسی سحرخيز: واقعيت اين است که ما اگرچه از حادثه‌ای که پيش آمده استقبال می‌کنيم و اين موارد را گزارش‌های اميدوارکننده‌ای می‌دانيم، و به قوه‌ی قضاييه توصيه کرده‌ايم و شخص رييس قوه‌ی قضاييه، آقای شاهرودی، اين مسئله را به گونه‌ای پيگيری می‌کند که به سريال بدرفتاری و اقدام غيرقانونی بخشی از قوه‌ی قضاييه پايان دهد. همانگونه که آقای خاتمی اين همت، جسارت و قدرت را داشت که غده‌ی سرطانی باند سعيد امامی را از وزارت اطلاعات بکند، آقای شاهرودی نيز بايد بتواند برای حفظ آبروی خودش و برای حفظ آبروی جمهوری اسلامی، اين همت را داشته باشد و کاری کند که اين غده که در قوه‌ی قضاييه پا گرفته است و آثار و قرائن نيز نشان می‌دهد که متاسفانه آن غده‌ی سرطانی و اين غده‌‌ی بدخيم در بخشی از قوه ی قضاييه تا جايی ريشه دوانده که هرکدام از اين ريشه‌ها به غده‌های چرکينی تبديل شده است، از دستگاه قضايی ما پاک شود. ولی ما از ساخت قدرت در ايران آگاه هستيم و به توانايی و قدرت آقای شاهرودی در اجرای امور نيز واقف هستيم. و همچنين می‌دانيم که در زمانی که اين پست را پذيرفتند توصيه‌های بسياری به ايشان شد. از جمله در آنزمان از ايشان خواسته شد، آقای مرتضوی را که تنها درگير مباحث مطبوعاتی بود از اين پست عزل کنند تا بتوانند، به نقل از خودشان، قوه‌ی قضاييه را از آن ويرانه به گلستانی مبدل سازند. ولی فشارها در آنزمان بگونه ای بود که نه تنها آقای مرتضوی از آن پست برداشته نشد، بلکه ارتقاء مقام نيز پيدا کرد. اکنون نيز چندان اميدوار نيستيم که آن فشارهای بيرونی بر آقای شاهرودی موثر نباشد که ايشان بتواند قوه‌ی قضاييه را پاکسازی کند.

در هرحال فکر می‌کنيم که سنگينی بار کارهای قوه‌ی قضاييه که توسط جريانی خاص صورت گرفته است، بحدی بوده که افکار عمومی را تحت تاثير قرار داده است، و از آن مهم‌تر جايگاه و شخصيت و شأن جمهوری اسلامی را در صحنه‌ی بين‌المللی لکه‌دار کرده است. و اگر آقای شاهرودی نتوانند اين پاکسازی را انجام دهند، فضا در ايران بسيار سنگين خواهد شد و افکار عمومی به اين نکته می‌رسند که جريان ضداصلاحات بصورت حکومتی پنهان در تمام زمينه‌ها پيشروی می‌کند و کارهای خود را انجام می‌دهد و ابايی نيز ندارد که در صحنه‌ی داخلی و بين‌المللی چه ماجرايی پيش خواهد آمد.

دويچه وله: آقای سحرخيز، بسيار متشکرم از توضيحاتتان.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16895

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'عيسى سحرخيز: "دادستان تهران بارى بس سنگين را بر دستگاه قضايى تحميل كرده است"، صداي آلمان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016