[وب نوشت]
روز شنبه گذشته، بنا به ارجاع رئيس جمهور و دعوت هيات پيگيري و نظارت بر اجراي قانون اساسي که من هنوز عضو آن هستم از وبلاگنويسان غير پيشمان دعوت کرده بود که گزارشي از وضعيت رفتار در زندان و ادعاهايي که مي شود ارائه نمايند. حنيف مزروعي، قريشي، فرشته قاضي، نادر پور و محبوبه ملاقلي آمده بودند. چند نکته مهم و غير قابل توجيهي ارائه کردند که مهمترين آنها عبارتند از:
1- ادعاي شکنجه فيزيکي. مشت و لگد زدند، از پشت سرم را به نيمکت کوبيد که بيني تازه جراحي شده خونريزي کرد و بعد معلوم شد شکسته شده، مشت مي زدند، ماهها در سلول انفرادي بوديم و از اين حرفها...
2- سوال سنتي روابط جنسي . اسامي دوستان دختر و يا پسر را بنويس. روابط نا مشروعت را بگو. فلان دختر يا فلان پسر چه رابطه اي با تو داشتند، چند بار مورد تجاوز قرار گرفته اي يا تجاوز کرده اي و از همه وحشتناکتر: اسم 6 نفر از افراد سرشناس سياسي اصلاح طلب را در اختيار يکي از خانمها قرار دادند و اينکه بنويسد با آنها رابطه نا مشروع داشته است. وقتي هم که انکار مي کردند، يکي دو تا از افراد بريده را پيش آنها مي آوردند که ما خودمان با ايشان روابط نامشروع داشتيم!
3- ادعا مي کردند: مديريت بازجويي توسط يکي از وبلاگنويسان ناراضي قبلي بوده است. چند نفري هم که بعداً توبه نامه نوشتند، از فشار کمتري برخوردار بودند و به نوعي به رفع کمبودهاي اطلاعات فني بازجويان اقدام مي کردند. اينها نشانه آنست که آدمهاي ضعيف نبايد در کار سياست مورد اعتماد قرار گيرند. گرچه بازهم وضع آنان را مي توان درک کرد و نمي توان آنان را مورد ملامت قطعي دانست.
4- مخالفت با تعيين وکيل و ناديده گرفتن حقوق قانوني نيز از ادعاهاي ديگر بود.
5- عدم اطلاع کامل فني از مسائل اينترنت يکي ديگر از مشکلاتي بود که آنان ادعا مي کردند.
6- تلاش براي گرفتن توبه نامه و ارائه محورهاي ندامت که همان محورهاي مقاله عنکبوتي بود و اعلام اينکه اينها را در فلان روزنامه چاپ خواهيم کرد و آزاد خواهيد شد يکي ديگر از ادعاهاي آنان بود که بعضي از آنها تسليم اين ماجرا شدند و اينها که آمده بودند تسليم نشده بودند.
7- تک نويسي در مورد افراد سياسي آنهم با گرايش جنسي و بعضاً سياسي يکي ديگر از مواردي بود که مي گفتند. در همه اين موارد پاي ثابت کساني که از همه خواسته اند عليه شان مطلب بنويسند، در حوزه سياست و اخلاق و فني، من و مصطفي تاج زاده بوديم.
advertisement@gooya.com |
|
و حرفهاي ديگري که بعضاً قابل نقل نيستند.
پس از شنيدن نزديک به سه ساعت حرفهاي آنان، اعضاي کميته افسرده، نگران و بعضاً گريان و نا اميد از اينکه بتوانند کاري کنند تصميماتي گرفتند که حتماً اعلام خواهند کرد. اينها يک مجموعه ادعاست که در آن جلسه مطرح شد. از رئيس جلسه پرسيدم که اينها را که تصويب نکرديد نقل نشود؟ گفت نه، ولي خدا کند دروغ باشد. اگر راست باشد جواب خدا، مردم و تاريخ چه خواهد بود؟