advertisement@gooya.com |
|
منظور از نظام چیست ؟ چرا که تکرار مداوم آن، تعهد و اعتقاد شما نسبت به آن، به ابهامات زیادي دامن مي زند که بدون رفع آن روند دمکراسیزاسیون دچار چالشهاي سنگیني خواهد شد. در سخنراني اخیر خود به تاریخ 16 آذر 83 در جمع دانشجویان به نقل از شما چنین آمده است: " اگر عقب نشیني هم بوده، بنده در مقابل هیچ کس و هیچ چیز عقب نشیني نکرده ام، در مقابل نظامي که به آن معتقدم، عقب نشیني کرده ام" و در جاي دیگري آورده اید "به عنوان انساني که درک جامعه را دارد، حفظ این نظام را لازم مي دانم". مگر نه اینکه راه رهائي از مجموعه اي ایده و آرمان شکل ميگیرد و بر یک نظام فکري و عملي استوار است، آیا نظام دیوان سالار و خودکامه کنوني آن محتوا، ارزشها و اهداف مد نظر مدافعان اصلاحات را در بر دارد که به هر بهانه اي دفاع از آن را ضروري، خود را به آن متعهد و حفظ آن را لازم مي دانید. کم نیستند کساني که به براندازي نمي اندیشند، اما نه از آن جهت که حقانیت این نظام را باور دارند، حتي اگر آن را در گذشته با خواست و دستان خویش خلق کرده باشند. و شما نیز خوب مي دانید که نظام کنوني در تقابل با آرمانهاي انقلاب 57 قرار گرفته است.
آقاي رئیس جمهور مخالفت با براندازي یک راهبرد استراتژیک است و معطوف به عملي است که ما را به مقصود نزدیک مي کند و در عین حال که روشمند است و منفعل نیست در انتظار فرایندهاي مثبت اجتماعي مي نشیند تا میوه را آن زمان که باید و نه کال بچیند. شاید از همین روست که بدون بستري مناسب و تحقق آن فرایندهاي اجتماعي طرح رفراندوم و تغییر قانون اساسي، میوه نارسیده ایست. از این رو، روشنفکراني که برانداز نیستند در واقع خواهان این نظام هم نیستند، چرا که تجربه بیش از صد سال مبارزه، پیروزیهاي زود گذر و شکستهاي طویل مدت و ماندگار، امروز آنان را به یک رویه استراتژیک سوق داده است، تا اهداف بلند را قرباني انتقام نکنند و کورکورانه بستري را براي هرج و مرجي دوباره فراهم نیاورند که در آن، جهالت از شانس بیشتري براي پیروزي برخوردارست، این تجربه گرانبهاي سالهاي آغازین انقلاب، آسان و بدون هزینه بدست نیامده است. از این رو نه ترس ونه مقبولیت این نظام آنان را مخالف براندازي کرده، بلکه عقلانیت و آینده نگري سرمشق آنان شده است، وقتي دانشجویان جواب چماق را با شاخه هاي گل مي دادند و مورد تشویق انقلابیون دیروز نیز قرار مي گرفتند از چنین بینشي مایه مي گرفت.
آقاي خاتمي چالش دیگر پیش رو تناقضي است که از جمهوري اسلامي سرچشمه مي گیرد و آن تلفیق اسلامیت و جمهوریت است، این چالش موقعي حساس تر مي شود که شما به عنوان رئیس جمهور، از زبان مردم در سخنراني اخير خود به تاریخ 23 آذر در همایش " حاکمیت قانون اساسي، موانع و راهکارها" گفته اید: "مطمئنم امروز هم اگر از مردم سؤال شود به جمهوري اسلامي رأي مي دهند" به نظر مي رسد مشکلات ریاست جمهوري بین شما و مردم فاصله انداخته است، مردم صرفاً اطرافیان ما نیستند و از آن بدتر اینکه با استفاده از موقعیت خود، با اطمینان حرفي را به مردم نسبت دهیم که بسیاري از صاحبنظران با دیده تردید بدان مي نگرند و این به معناي تحقق خواست یکطرفه و یکجانبه حاکمان است که با مردم سالاري متفاوت است. تا این تناقض (جمع اسلامیت و جمهوریت) حل و فصل نشود، به نام دفاع از ارزشهاي دیني و جمع آن با رویه زمامداران، حکومت مي تواند به مخربترین دشمن باورهاي دیني مبدل شود. این در حالي است که اسلام یک آرمان تحقق نیافته است که همواره انسان را معطوف به آینده مي کند که این راه تا بي نهایت باز است و نمي توان آن را در هیچ حکومتي و در هیچ زماني محقق کرد، مگر اینکه آن ارزشها را با خطاها و طمع حاکمان یکي بگیریم. حکومت ایده ال هرگز محقق نخواهد شد حال اسم آن را هر چه مي خواهیم بگذاریم.
آقاي خاتمي نقدي که از پیش رو گذشت به معناي نادیده انگاشتن نکات بسیار مهم ومثبت دو سخراني اخیر شما نیست.