در برابر گناهان بسياري كه اكنون در جامعه جنبه علني و عمومي يافته، بايد در انتظار عقوبت الهي بود، سرمقاله جمهوري اسلامي

بسم الله الرحمن الرحيم
بركات آسماني هفته جاري در سراسر كشور نازل شد و ما زميني ها را به نعمت بارش برف و باران شاد كرد اما اي كاش ما بندگان خدا با اعمال و رفتار خويش در قبال همه نعمات الهي , استحقاق نزول دائم بركات را نشان دهيم ولي اگر « نعمت » به « نغمت » و « بلا » تبديل شد طبعا بايد ريشه آنرا در اعمال ناشايست خويش جستجو كنيم . يكي از زمينه هاي از كف رفتن نعمت ها و استبدال آن , حركت جوامع به سمت و سوي شكستن قوانين الهي و هتك حريم اوامر و نواهي ديني است . متاسفانه جامعه ما در برخي امور اقتصادي , فرهنگي و اجتماعي توسط افرادي بي توجه يا منحرف كه در بدنه نظام جاخوش كرده و بعضا مورد حمايت نيز واقع مي شوند , به سمتي كشيده مي شود كه در نهايت به دام ابتذال , اباحيگري و استحاله ديني و فرهنگي گرفتار خواهد شد. حركت اخير اجراي مختلط رقص زنان و مردان و استفاده از لباس هاي بدن نما در زنان و حضور عده اي از مسئولين محلي در جشنواره رقص تئاتر ايران زمين در اهواز نشان دهنده وجود موريانه هاي مخرب در پيكره فرهنگ جامعه است و بي تفاوتي برخي مسئولان نسبت به اين قبيل حركتهاي سازماندهي شده براي استحاله فرهنگي پيامدي جز گرفتار شدن در دام عقوبت الهي و سلب نعمت ها از جامعه نخواهد داشت . بايد پذيرفت كه خداوند با هيچكس و هيچ جامعه اي عقد اخوت نبسته و تضمين نداده كه جوامع را در قبال همه عملكردهاي گناه آلود و شرم آورشان به سر منزل مقصود هدايت كند بلكه سنت الهي با هيچكس سر سازش ندارد و بايد در نظر داشت درصورت انفعال و سكوت در برابر گناهان بسياري كه اكنون در جامعه جنبه علني و عمومي يافته و قبح آن نيز رفته رفته در اذهان عمومي ريخته مي شود , بايد در انتظار عقوبت الهي بود. عزل مديركل ارشاد استان خوزستان اقدام درستي بود كه صورت گرفت و مراقبت هاي بعد نيز ضرورت دارد.
از رويدادهاي هفته جاري , سالروز شهادت آيت الله مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه است . وي كه يكي از پيشگامان اين عرصه بود 25 سال پيش در 27 آذر 1358 خون گرمش سنگفرش حياط دانشكده الهيات را رنگين كرد و خاطره مجاهدتهاي اين شهيد را براي هميشه بر سر در مراكز ديني و دانشگاهي ثبت نمود. اين مجاهد شهيد كه سالها پيش از انقلاب در دو سنگر حوزه و دانشگاه به عنوان منادي وحدت اين دو مركز علمي فعاليت مي كرد , چراغ عمرش درست در زماني كه جامعه انقلابي ايران به انديشه هاي او و افرادي از قبيل شهيد مطهري و شهيد بهشتي نياز داشت , توسط منافقين و منحرفين خاموش شد. امروز هر چند پس از گذشت يك ربع قرن از آن روز , تلاشهاي قابل توجهي در جهت ايجاد وحدت معرفتي حوزه و دانشگاه صورت گرفته ولي بايد اذعان كرد شتاب حركت دگرانديشان براي تخريب اين انديشه و ترويج تفكرات ليبراليستي و سكولاريستي در محيطهاي دانشگاهي بسيار سازمان يافته تر است . مع الاسف بي تفاوتي نسبت به توسعه حوزه فعاليت قلم ها و زبانهايي كه در محيطهاي دانشگاهي سعي در منفعل نشان دادن چهره دين در برابر دانش و تحولات اجتماعي دارند از يكسو و گسترش فعاليتهاي اباحيگري و بي بندوباري فرهنگي در ميان دانشجويان و بي مسئوليتي مديران مراكز علمي نسبت به اين وضعيت نگران كننده , شعار وحدت فكري حوزه و دانشگاه را از كارآيي انداخته و به شعاري تشريفاتي و منفعل تبديل كرده است . حوادث اخير روز دانشجو نيز نشان داد كه بايد نسبت به مسائل دانشگاه و دانشجويان كه از عزيزترين سرمايه هاي كشور هستند , حساس بود و با درايت فراوان در زمينه همگرايي دو بال « علم » و « عمل صالح » در محيط هاي دانشگاهي و فرهنگي برنامه ريزي كرد.
آغاز مذاكرات ايران با سه كشور اروپايي انگليس , فرانسه و آلمان در بروكسل از رويدادهاي مهم در عرصه راهبردي كشور بود. اين مذاكرات كه در چارچوب توافقنامه پاريس و قطعنامه 29 آبان شوراي حكام آژانس بين المللي اتمي آغاز شد قرار است در سطوح كارشناسي ادامه يابد. هرچند كه نبايد قبل از مذاكرات , حكمي درباره آن صادركرد ولي كارنامه تاريك طرف اروپايي و اختلافات عميقي كه بر سر موضوع زمان تعليق بين دو طرف مذاكره وجود دارد , از هم اكنون آينده گفتگوها را در هاله اي از ترديد و ابهام فرو برده است .
عدم قبول بند اول قطعنامه شوراي حكام توسط ايران كه ما را از حق قانوني خويش محروم كرده و ملزم به ادامه مستمر , دائم و كامل غني سازي مي كند و اصرار اروپا بر اين بند كه زمان تعليق بايد هميشگي باشد , مهم ترين اختلاف ايران و اروپاست كه با توجه به خط قرمزي كه ملت , رهبري و مسئولين نظام مبني بر عدم توقف دائم فعاليتهاي هسته اي دارند , آينده مذاكرات تيره و تار شده است .
موضوع ديگر در اين مذاكرات , استراتژي اروپا با هدف طولاني كردن مذاكرات براي سالهاي متمادي و فرسايشي كردن آن است كه با هدف تنزل سطح انتظارات طرف ايراني و متوقف ماندن فعاليت هاي هسته اي ايران است كه موفقيت مذاكرات كارشناسي را به شدت كاهش مي دهد. در هر صورت موضعي كه توسط مسئولين نظام مورد تاكيد قرار گرفته بر اين پايه استوار است كه اگر مذاكرات با اروپا بخواهد از سه ماه تجاوز كند و مذاكرات به دور و تسلسل كشيده شده و موفقيتي از آن به دست نيايد , مذاكرات را متوقف كرده و فعاليتهاي هسته اي را از سر خواهيم گرفت . رد تقاضاي عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني به دليل وتوي آمريكا , همزمان با آغاز دور جديد مذاكرات ايران با طرفهاي اروپايي در بروكسل , به عنوان نمونه ديگري از بدقولي و تخلف آشكار اروپا در هفته جاري تلقي شد زيرا به موجب توافقات انجام شده , كشورهاي اروپا متعهد شده بودند از نفوذ خود براي عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني استفاده كنند.
صرفنظر از اين بحث اصولي كه پذيرفته شدن ما در سازمان تجارت جهاني با الزاماتي از قبيل شكستن نظام هاي تعرفه اي و عدم حمايت از توليدات داخلي و از همه مهمتر , بازكردن بازار داخلي به سوي محصولات خارجي , تبعات زيادي را براي ما خواهد داشت و اينكه آيا اساسا به مصلحت كشور هست كه بدون ايجاد بسترهاي لازم اقتصادي به عضويت سازمان تجارت جهاني درآئيم , در عين حال مخالفت آمريكا با درخواست ايران نشانگر بدقولي اتحاديه اروپا نسبت به تعهدات قبلي با ايران است . عدم پذيرش ايران در سازمان تجارت جهاني عليرغم تعهدات اروپا قطعا از سه حالت خارج نيست , وضعيت نخست آن كه اروپائيها همچنان با وعده هاي پوچ و توخالي به پاي ميز ادامه مذاكرات آمده و اساسا درصدد برداشتن موانع پذيرش حضور ايران در سازمان تجارت جهاني نبوده اند. حالت دوم آنكه برآوردن اين تعهد توسط طرفهاي اروپائي , خارج از توان و ظرفيت آنها بوده و مورد سوم آنكه اروپا از ابتدا بنا نداشته به اين تعهد جامه عمل بپوشاند و اكنون در يك سناريوي مشترك و با صحنه سازي از پيش برنامه ريزي شده با آمريكا , به تقسيم كار پرداخته اند و بناست مسئوليت عدم انجام تعهدات به گرده آمريكا انداخته شود. در هر حالت از وضعيت موجود , هيچ نتيجه اي جز خلف وعده اروپا و سنگين تر شدن پرونده تخلفات سه كشور انگليس , فرانسه و آلمان به دست نمي آيد و طبعا گروه مذاكره كننده ايراني بايد با بصيرت بيشتر در مذاكرات حاضر شود.
در هفته اي كه پشت سرمي گذاريم رزم بي امان ملت فلسطين عليه غاصبين صهيونيست ادامه داشت و تعدادي از نظاميان رژيم صهيونيستي به هلاكت رسيدند.
طي هفته هاي اخير بعضي منابع خبري و سياسي وابسته به اردوگاه صهيونيسم تلاش كردند تا گروههاي مبارز و اسلامي فلسطين از جمله حماس , جهاداسلامي , گردانهاي الاقصي و... را متمايل به سازش با صهيونيسم و همكاري با تشكيلات خودگردان فلسطين كه استراتژي خود را بر همكاري با اسرائيل مبتني نموده است جلوه دهند. اين تلاش شيطنت آميز متاسفانه در سطح برخي مطبوعات داخلي نيز بازتاب داشت ولي تاكيد روز يكشنبه جنبش حماس بر ضرورت ادامه جنگ با اشغالگران صهيونيست و سپس عمليات شهادت طلبانه روز دوشنبه رزم آوران فلسطيني كه با استفاده از يك تونل زيرزميني 600 متري توانسته بودند 1500 كيلو مواد منفجره را به زير يك پايگاه نظامي اسرائيل در منطقه مرزي رفح انتقال دهند و با انفجار آن تعداد قابل ملاحظه اي از صهيونيستها را به هلاكت رسانده و يا مجروح سازند , نشان داد كه مبارزه قهرآميز با صهيونيستهاي اشغالگر همچنان به عنوان تنها روش منطقي براي منفعل ساختن آنان و واداشتن آنان به عقب نشيني در برابر اراده صاحبان اصلي سرزمين اسلامي فلسطين شناخته مي شود. اين باور همچنان وجود دارد كه تروريستهائي كه با زور سرزمين ديگران را غصب مي كنند كساني نيستند كه با مذاكره و صلح و سازش آن را به صاحبانش باز گردانند و هر گرايشي به سوي سازش و تسليم جز آنكه غاصبين را در متصرفاتشان تثبيت تر گرداند , دستاورد ديگري نخواهد داشت .
در سوي ديگر خاورميانه , عراق اشغالي نيز در هفته جاري همچنان از كانون هاي اصلي بحران بود. در اين هفته نيز شهرهاي عراق آماج حملات نظاميان اشغالگر آمريكائي قرار داشت . گر چه از حجم حملات در اين هفته به خاطر نزديك شدن موعد مقرر براي برگزاري انتخابات فرسايشي تا حدي كاسته شد اما انتشار گزارشهاي مربوط به كاربرد بمبهاي 250 كيلوئي عليه مردم موصل و همچنين اعتراف رئيس سازمان سيا در بغداد مبني بر وخيم ترشدن اوضاع عراق نشان داد كه اوضاع اين كشور باب ميل اشغالگران نبوده و آمريكائيها در بوجود آوردن شرائط لازم جهت برگزاري آنچه « انتخابات آزاد » ناميده شده است تاكنون ناكام مانده اند. اگر چه آمريكائيها و وابستگان سياسي آنها در منطقه خاور ميانه از جمله رئيس جمهور موقت عراق و پادشاه اردن تلاش كردند تا مسئوليت اين ناآرامي را به گردن جمهوري اسلامي ايران بيندازند ولي ناظران سياسي معتقدند اين اتهامات صرفا تلاشي مزبوحانه براي منحرف كردن اذهان عمومي از ناتواني اشغالگران و حكومت دست آموز آنان در بغداد براي آرام ساختن اوضاع مي باشد. دقيقا به همين دليل بود كه حوزه علميه نجف در بيانيه اي تصريح كرد كه شاه اردن بخاطر اظهارات نسنجيده اش بايد عذرخواهي كند و سيد عبدالعزيز حكيم رئيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق , اتهامات وارده به ايران را « مسخره » خواند. به هر حال به نظر مي رسد طرح هاي آمريكائيها براي ايجاد آرامش دلخواهشان در عراق , ناكام مانده و اراده ملت عراق عامل مهمي در خنثي شدن طرح هاي هدفمند و برنامه ريزي شده اشغالگران در اين سرزمين اسلامي است .
تشكيل اجلاس امريكائي « خاورميانه بزرگ » در مراكش از ديگر رويدادهاي حائز اهميت در هفته جاري بود. اين اجلاس كه با حضور وزيران خارجه 20 كشور خاورميانه و شمال آفريقا به همراه وزراي خارجه 8 كشور صنعتي در رباط ترتيب يافت با هدف رسميت دادن به طرح مداخله جويانه آمريكا موسوم به « خاورميانه بزرگ » برگزار گرديد , طرحي كه بنا دارد تا اصلاحات تحميلي مورد نظر كاخ سفيد را در يكايك كشورهاي خاورميانه به اجرا درآورد.

اين در حالي است كه به اعتقاد اكثر نخبگان خاورميانه , اصلاحات يك پديده وارداتي نيست تا از بيرون مرز با زور بتوان آن را بر ملتي تحميل كرد , بلكه بايد از درون هر كشور و به فراخور شرائط فرهنگي , قومي و سياسي هر ملت سرچشمه بگيرد. بعضي تحليلگران نيز عميقا بر اين اعتقادند كه طرح « خاورميانه بزرگ » يك برنامه ريزي زيركانه براي سهيم كردن اسرائيل در امتيازات اقتصادي كشورهاي خاورميانه است . به هر حال اجلاس رباط كه قرار است در آينده در بحرين نيز پيگيري شود , مظهر تاره اي از مداخله غير قانوني و نامشروع آمريكا در كشورهاي اسلامي است و هدف آن ترويج بي بند و باري و مفاسد اخلاقي به بهانه تامين آزادي و همچنين تحريف تاريخ جنايات استعمار غرب از طريق تغيير متون آموزشي كتب درسي در اين كشورهاست . اين طرح شيطاني يقينا با مقاومت ملتهاي مسلمان , مراجع ديني , نويسندگان و دولتمرداني كه منافع بيگانگان را بر مصالح ملتهاي خود ترجيح نمي دهند , خنثي خواهد شد و بانيان و طراحان آن را ناكام خواهد گذاشت .