یکشنبه 22 آذر 1383

كالبد شكافي طرح فراخوان رفراندم توسط يكي از امضاءكنندگان اوليه آن، عبدالستار دوشوكي

ad@balochfront.com

طرح فراخوان ملي برگزاري رفراندم التهاب سياسي و هيجان وسيعي را در بين طيف هاي مختلف اپوزيسيون بر انگيخته است. بحث و تجزيه و تحليل پيرامون محسنات و معايب اين طرح فراگير شده است. اما متاسفانه عده كمي از هموطنان ظاهرا اين فراخوان را نخوانده با آن به مخالفت پرداخته اند، يا بهتر بگويم با آنچيزي كه در طرح فراخوان نيامده است به مخالفت پرداخته اند. البته بنده به نوبه خود از شخصيت هاي سياسي و فرهنگي كه مخالف اين فراخوان هستند و اين طرح را در زير زره بين نقد و انتقاد قرار داده و منصفانه انتقاد كرده اند، كمال تشكر و سپاسگزاري را دارم. من معتقد هستم كه ما ملت مارگزيده اي هستيم و در نتيجه بايد از هر طرح سياه و سفيدي بترسيم. اين ترس و شك نه تنها يك عكس العمل طبيعي، بلكه حق ما ايرانيان است. اين حق طبيعي ، تاريخي و سياسي را بايد ارج گذاشت، و اجتناب ، شكاكيت و انتقاد مردم را محترم شمرد. بردباري ، شكيبايي ، ارائه توضيح و روشنگري وظيفه حاميان و طرفداران اين طرح مي باشد. بهمين دليل بنده اين را وظيفه خود مي دانم تا با زباني بسيار ساده و خودماني اين طرح را مو به مو كا لبد شكافي كرده و اجزاي تركيب دهنده آن را تشريح كنم و به مردم بگويم چرا و با چه استنباطي از اين طرح حمايت مي كنم. البته مرا با " دايي جان ناپلئون ها"ي غرق در تئوري توطئه و حل شدگان در مسلك "پروژه هاي پشت پرده" كه فاقد قدرت بصيرت و قضاوت خردمندانه و منطقي مي باشند، كاري نيست.

ابتدا اجازه بدهيد ، اين طرح را همانگونه كه است تشريح كنم. سپس به نقطه نظرات مخالفان مختلف بپردازم چون معتقدم كه اكثريت آنان صادقانه از ريسمان سياه و سفيد مي ترسند و شايد بهمين دليل بعضي از آنان متاسفانه ناخوذآگاه همه چيز را سياه و سفيد مي بينند. ترس و امتناع از ريسمان سياه و سفيد امري است طبيعي و نرمال ، اما نگرش و ديدن همه چيز فقط بصورت سياه و سفيد خصيصه اي است افراطي ، غير علمي و نا معقول. بنا به تجربه شخصي من در طي دو هفته اخير، بعضي از هموطنان عزيز كه در راديو تلويزيونهاي لس آنجلسي اظهار عقيده نموده اند ، يا اين طرح را با حسن نيت نخوانده اند و فقط از شنيده ها هيجان زده شده و با تعصب و يكسونگري اظهار نظر نموده اند، ويا اگر خوشبينانه فكر كنم، برداشت آنان با برداشت بنده از زمين تا آسمان تفاوت دارد. بعضي از اين هموطنان بجاي خواندن سطور كه به زبان ساده فارسي نوشته شده اند، به دنبال دست هاي نامرئي جمهوري اسلامي در لابلاي سطور، و همانند كارگاه جاني دالر رد پاي توطئه و نقشه هاي شوم را در پشت برگه فراخوان رفراندم جستجو مي كنند. حال اجازه بدهيد كه بدور از تعصب و هيجان طرح را زير زره بين نقد و كالبد شكافي قرار بدهيم.

اولين پاراگراف فراخوان بوضوح بيست و شش سال حكومت جمهوري اسلامي را نفي مي كند و آن را مصيبت ( دهها مصيبت كوچك و بزرگ) مي خواند. فراخوان آشكارا و با وضاحت كامل مي گويد كه بيست و شش سال حكومت جمهوري اسلامي براي ما ملت جز تحقيرملي و انزواي سياسي عايد ديگري نداشته است. حال من از هموطنان منصفم مي پرسم كجاي اين پاراگراف بوي سازش و يا اصلاح طلبي مي دهد. پاراگراف اول دقيقا همان حرف اپوزيسيون مي باشد . در ادامه همان پاراگراف تنها يك راه قطعي جلوي پاي مردم گزاشته شده است: خواهش مي كنم مجددا دقت فرمائيد و متن كامل فراخوان را بخوانيد ، دوبار بخوانيد،. فقط يك راه قطعي براي آينده ( رهايي ملت رنجديده ايران) پيشنهاد شده است و بس. آن راه هم تشكيل يك حكومت دموكراتيك مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر با راي مردم مي باشد. طرح فراخوان با روشني و آشكارا مي گويد تنها يك راه قطعي وجود دارد ( دقت كنيد اين جمله در معني هر گونه سازشكاري و يا اصلاح طلبي را كاملا نفي مي كند).

پس تا اينجا هيچ ايراني آزاده اي با اين فراخوان نه تنها مخالف نيست بلكه آن را منعكس كننده درد خود مي داند. و اما دنباله فراخوان ..... فراخوان مي گويد كه: براي دستيابي به اين مهم ( دموكراسي .. حكومت دموكراتيك مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر) ، تدوين يك قانون اساسي جديد ( نه تغيير در قانون اساسي جمهوري اسلامي ، بلكه يك قانون اساس نوين يعني نو يعني جديد ، يعني قانون اساسي كه مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر باشد) و تعيين نظام دلخواه ( جمهوري، پادشاهي، سوسياليستي ، ليبرال، فدرال و غيره) گام اول و حياتي است. خوب دقت كنيد ! فراخوان نمي گويد كه تدوين قانون اساسي و تعيين نظام دو گام مختلف مي باشند، بلكه به روشني مي گويد كه اين دو ( تدوين قانون اساسي و تعيين نظام) گام اول و بسيار مهم (حياتي) هستند. پس در نتيجه طبق همين فراخوان در اولين رفراندم از مردم مي توان سوال كرد : به قانون اساسي جديد (نوين) بر اساس كدام سيستم حكومتي مايل هستيد راي بدهيد. 1- جمهوري 2- جمهوري سوسياليستي 3- نظام پادشاهي مشروطه 4- جمهوري فدرال 5 و و ....و.و.و. البته اينها فقط بعنوان مثال ذكر شده اند. سوال دقيق رفراندم ، زمان و شرايط برگزاري آن بايد توسط خرد جمعي تمامي اپوزيسيون ( بجز آناني كه قهر و يا تهمت زدن پيشه ديرينه شان است) در داخل و خارج مشخص شود.

پس بوضوح مشاهده مي كنيم هيچگونه تناقض عملي و يا اجرايي در اين رفراندم ( رفراندم براي يك قانون اساسي كاملا جديد و مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر و تعيين نظام دلخواه) با آنچه كه مشروطه خواهان و سلطنت طلبان مطرح مي كنند ( رفراندم تعيين نظام بعد از رفع استبداد) وجود ندارد. اين فراخوان با صراحت مي گويد كه تعيين نظام دلخواه گام اول و حياتي است. در نتيجه اين فراخوان رفراندم تعيين نظام را در مرحله دوم نگزاشته است. تا اينجا هيچگونه تناقضي بين اين فراخوان و در خواست مثلا شاهزاده رضا پهلوي وجود ندارد. يعني تعيين نوع نظام در همان رفراندم اولي انجام خواهد شد و اين امر گام اولي و حياتي محسوب شده است. مهمتر از همه ، از ديگاه شرايط زماني، دقت فرمائيد كه نويسندگان اين فراخوان در پاراگراف آخر با صراحت اعلام نموده اند كه خواهان برگزاري يك همه پرسي ( رفراندم) با راي آزاد مردم ( لطفا چند بار تكرار كنيد) راي آزاد مردم. راي آزاد فقط در يك محيط آزاد و دمكراتيك ميسر است. جان سخن همينجاست. بنده مجددا به اين مهم خواهم پرداخت، اما اجازه بدهيد دنباله فراخوان را از آنجائيكه خوانديم ادامه بدهيم.

عليرغم اينكه ، كارنامه بيست و شش ساله حكومت جمهوري اسلامي در ابتداي فراخوان محكوم شده است ( از آن بعنوان مصيبت و تحقير ملي ياد شده است)، با اينحال در پاراگراف بعدي مجددا به هشت سال دوران اصلاحات اشاره شده و فراخوان بدون هيچگونه شك و شبهه اي مي گويد: تجربه هشت سال گذشته نشان مي دهد كه با وجود قانون اساسي و ساختار كنوني ( يعني ساختار جمهوري اسلامي ، يعني با وجود رژيم جمهوري اسلامي) ، امكان اصلاح كشور در هيچ جهتي متصور نيست . من از شما خواهش مي كنم كه به اين جمله روشن و روان به زبان ساده فارسي دقت فرمائيد تا جاي هيچگونه شك و شبهه اي باقي نماند. اين فراخوان اصلاحات از درون و اصلاح طلبي را مدفون نموده است، يعني آن را دفن كرده است يعني آن را كاملا رد كرده است. فراخوان مي گويد: امكان اصلاح كشور در هيچ جهتي متصور نيست.

آنهائيكه ندانسته ، مغرضانه و يا با ناانصافي كامل امضا كنندگان را اصلاح طلب و يا دنباله رو پروژه اصلاحات مي خوانند، لطف فرموده به اين كلمات همانگونه كه است دقت كنند. اگر به اين رفراندم ايمان نداريد حداقل آزاده باشيد و حقايق را اينچنين بي پروا وارونه جلوه ندهيد. تا به اين نكته، با خواندن اين فراخوان ما بصراحت ديديم كه اين فراخوان تمامي رژيم جمهوري اسلامي ( تمامي ساختار آن را) را در طي تمام طول عمر مصيبت بار آن ( بيست و شش سال تمام ، نه يك سال بيش و نه يك سال كم) محكوم و رد مي كند. هر گونه اصلاح پذيري و تغيير از درون ( تغيير در قانون اساس جمهوري اسلامي) را صراحتا رد مي كند.

نكته مهم ديگري كه شايد بعضي از هموطنان آن را بخوبي درك نكرده اند ، تفاوت بين "تغيير در قانون اساسي" و تغيير قانون اساسي" مي باشد. "تغيير در قانون اساسي" يعني تغيير و يا عوض كردن بند ، ماده و يا بعضي از قوانين موجود در قانون اساسي مي باشد. اين يعني اصلاحات. اين يعني تغيير از درون. اين يعني حفظ ساختار كلي نظام. اين يعني تعمير ماشين قراضه جمهوري اسلامي. اين يعني بردن ماشين به تعميرگاه براي عوض كردن بعضي يا حتي بسياري از قطعات و رنگ و روغن كاري و اجراي بسياري از تعميرات لازمه.

تغيير قانون اساسي، يعني انداختن ماشين فعلي جمهوري اسلامي به اشغالدان شهرداري و رفتن به بنگاه اتومبيل و خريدن يك ماشين نو (نوين) منطبق با استاندارهاي بين المللي. تغيير قانون اساسي يعني سپردن قانون اساسي جمهوري اسلامي به زباله دان تاريخ و از صفر شروع كردن و رفتن به مجلس موسسان براي تدوين نمودن يك قانون نوين منطبق با استاندارهاي بين المللي ( اعلاميه حقوق بشر).

فراخوان بصراحت مي گويد كه منظور و هدف آن عمل دوم ( يعني تغيير قانون اساسي) مي باشد. حال عده اي كاسه داغ تر از آش و يا احتمالا مغرض با تكيه بر تشويش ذهني هموطنان ، اعلام مي كنند كه امضاء كنندگان فراخوان خواهان "تغيير در قانون اساسي" يعني تعمير ماشين قراضه جمهوري اسلامي مي باشند و بر اساس اين قضاوت يكطرفه و نا عادلانه و كاملا غلط ، به محاكمه طرح رفراندم مي پردازند. من نمي دانم با چه زباني و يا با چه كلامي به اين گروه كوچك سفسطه گو و از خود راضي بگويم ، دست برداريد ! تا كي مي خواهيد حقيقت را وارانه جلوه بدهيد؟

طرح فراخوان در دنباله نتيجه گيري خود قانون اساسي جمهوري اسلامي و عملكرد نهادهاي بر خاسته از آن ( ولايت فقيه، مجلس خبرگان، شوراي نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت نظام ، سپاه پاسداران، بسيج ، مجلس، قوه قضائيه ، دولت و غيره) را بدلايل زير محكوم مي كند:
1.... تضاد بنيادين ( اساسي) با اعلاميه جهاني حقوق بشر و آزادي هاي فردي و اجتماعي
2.... نابرابري ، تبعض و همچنين حكومت استبداد ديني. . . . . آري ! فراخوان "حكومت استبداد ديني" را محكوم مي كند و خواهان حكومتي دموكراتيك بر مبناي حقوق بشر مي باشد.
حال بايد پرسيد چه كسي مي تواند با اين گفته ها مخالف باشد؟
در ادامه دلايل ذكر شده ، فراخوان رژيم را سد بزرگي در برابر پيشرفت و توسعه كشور مي داند. در پايان امضا كنندگان خواهان برگزاري يك همه پرسي ( رفراندم ) با نظارت نهادهاي بين المللي ( مثلاء عفو بين الملل ، سازمان ملل، حقوق بشر ، اتحاديه اروپا، نمايندگان كشورهاي غير متعد ، نماينگان سازمان كشورهاي اسلامي و نهاد هاي مختلف بيت المللي ديگر) براي درخواست يك قانون اساسي جديد مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر و تعيين نوع نظام ( به پاراگراف دوم فراخوان رجوع شود) شده اند. البته بايد به آناني كه پاراگراف آخر را كمي گيج كننده مي دانند بايد تا حدي حق داد. چون مي گويد ما خواهان برگزاري يك همه پرسي ..... براي تشكيل مجلس موسسان ( مجلس موسساني كه پيش نويس يك قانون اساسي نوين را تدوين مي كند). البته به زبان ساده اين معني اش اين است كه ما در اين رفراندم براي يك قانون اساسي جديد متناسب با نوع حكومتي دلخواهمان (حكومت جمهوري و يا حكومت پادشاهي) راي مي دهيم. در نتيجه عملا راي مي دهيم كه مجلس موسسان تشكيل شود و پيش نويس يك قانون جديد پادشاهي و يا جمهوري ( دقت كنيد ! مي گويد پيش نويس ) را تدوين كرده و براي تصويب نهايي به راي مردم بگزارد. تكيه اين رفراندم بر دو موضوع است: يكم: اينكه مردم راي مي دهند براي تدوين يك قانون اساسي جديد مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر . دوم اينكه مردم انتخاب مي كنند كه اين قانون اساسي جديد بر اساس چه نوع نظام حكومتي خواهد بود.

آنچه كه بسيار حائز اهميت است و بايد بدان دقت كافي شود ، شرايط و يا دقيقتر بگويم شرط برگزاري اين رفراندم است. در اينجا دو پيش شرط حياتي گذاشته شده است. اول اينكه قانون اساسي جديد بايد بر اساس اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق هاي الحاقي آن باشد. يعني اينكه بر طبق اين فراخوان اگر بفرض محال هم ، قانوني متضاد با حقوق بشر توسط اكثريت نمايندگان تدوين شد ، قابل قبول نيست. دوم اين رفراندم بايد با راي آزاد مردم باشد. آري ! راي آزاد مردم. راي آزاد مردم كه در اينجا بطور روشن و واضح مشخص شده است ، فقط در يك محيط آزاد و دمكراتيك امكان دارد، نه در حكومت استبدادي جمهوري اسلامي.

فراخوان مي گويد كه رژيم جمهوري اسلامي يك رژيم استبدادي است، يعني يك رژيم ديكتاتوري است ( لطفا فراخوان را بخوانيد). وانگهي فراخوان بصراحت مي گويد كه امكان هيچگونه اصلاح و پيشبرد امور در ساختار فعلي (رژيم فعلي) نيست. يعني امكان يك اصلاح كوچك هم نيست چه برسد به برپايي يك رفراندم ساختار شكن. با توجه به آنچه كه در فراخوان بصراحت آمده است ، كاملا مشهود و مشخص است كه امكان برگزاري اين رفراندم ( با راي آزاد مردم) در ساختار فعلي ( در رژيم جمهوري اسلامي) امكان ندارد. حتي يك دانش آموز دبستاني مي تواند براحتي اين موضوع واضح را مستقيما و بدون مشكل املايي و يا معنايي درك و استنباط كند. ولي افسوس هستند كساني كه استنباط غلط از فراخوان ارائه مي دهند و شايع مي كنند كه امضاء كنندگان خواستار برگزاري رفراندم در اين ساختار استبدادي ( رژيم جمهوري اسلامي) مي باشند. كجاي فراخوان چنين ادعايي را دارد؟ تقاضاي من اين است: عزيزان اگر به مردم دروغ مي گوئيد ، حداقل به خودتان دروغ نگوئيد.

زهي تاسف و تاثر به بعضي از مخالفان اين طرح كه يا آن را نخوانده به باد تهمت و فحاشي مي گيرند و يا دانسته اينچنين مي كنند. اي مخالفان پر مدعا در كجاي اين طرح نوشته شده است كه رفراندم در ساختار همين رژيم صورت مي گيرد ؟ در كجاي اين فراخوان نوشته شده ؟ بگوئيد تا ما هم ببينيم و بخوانيم. اين فراخوان علنا مي گويد "حكومت استبداد ديني" ، و مي گويد كه رفراندم بايد با راي آزاد مردم باشد. راي آزاد مردم در يك حكومت استبداد ديني چگونه ميسر است؟؟ فراخوان مشخصا مي گويد كه امكان اصلاح كشور در هيچ جهتي متصور نيست. پس چطور و چگونه مي توان قبول كرد كه نويسندگان اين طرح "رفراندم با راي آزاد مردم" را عليرغم محكوم كردن اين رژيم و استبدادي خواندن آن، در همين ساختار كنوني ميسر مي دانند. امضا ء كنندگان و نويسندگان اين طرح هرگز نگفته اند كه اين رفراندم در لواي همين " ساختار كنوني" و" استبدادي" اجرا خواهد شد. اگر چنين منظوري داشته اند اين خود نقض غرض و تضاد با تمام گفته هاي خودشان هست. حقا هيچ كس نمي تواند چنين استنباط عقلي و علمي بكند ، مگر اينكه تخصص در هوچيگري و اتهام زني داشته باشد. حتي با يك مدرك سيكل مي توان براحتي استنباط كرد كه هدف و منظور نويسندگان از زمان برگزاري رفراندم هرگز ساختار كنوني ( رژيم حاكم) نمي باشد.

سوال: پس چرا علنا نگفته اند رفراندم در رژيم بعدي و يا بعد از سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي؟
جواب به دلايل زير بسيار واضح است:
اول اينكه اين حرف را در فراخوان خود گفته اند ( بنده در اين مقاله توضيح داده ام) ، اگر سخن شناس نيستي ! جان سخن همينجاست !
دوم: ما خارج نشينان اصرار داريم كه چرا اين گروه دانشجو در داخل ايران از واژه هاي جذاب و انقلابي مورد استعمال و پسند ما ( بيرون از گود نشسته گان) استفاده نكرده اند؟ ادعا داريم همانگونه كه ما با فاصله ايمني بيست هزار كيلومتري از ايران اين شهامت را داريم كه هر چه دلمان بخواهد بگوئيم ، آنها نيز در داخل و در مقابل هزاران بسيجي تا بدندان مسلح بايد همين شهامت ما را داشته باشتد ، يا وگرنه ما را كاري با سازش كاران و ترسو ها در داخل ايران نيست.
سوم: گرفتيم بعد از سقوط جمهوري اسلامي يك گروه مسلح بروي كار آمد و حكومت را با زور اسلحه بدست گرفت ( امر بعيدي نيست). حال بايد درآن شرايط رفراندم را انجام داد ، چون علنا در طرح مشخص شده است كه بعد از سرنگوني رژيم رفراندم بايد صورت گيرد؟ در اينصورت رژيم مسلح و يا حكومت قلدر بعدي از آن استقبال خواهد كرد و به حاكميت خود مشروعيت خواهد بخشيد.
چهارم: فراخوان شرايط "آزاد" براي برقراري رفراندم را مشخص كرده است ، نه اينكه بگويد در دوران اين رژيم و يا آن رژيم. فراخوان برگزاري رفراندم در رژيم جمهوري اسلامي را بنا به دلايلي كه توضيح دادم، رد كرده است ، اما چك سفيدي به دست حكومت و يا دولت بعدي نيز نداده است. اگر بعد از سقوط رژيم ، شرايط آزاد نباشد ، رفراندم در آن شرايط استبداد جديد نيز برگزار نخواهد شد.

سوال: اگر منظور از زمان برگزاري رفراندم رژيم بعدي باشد ، پس بعد از سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي ديگر احتياجي به رفراندم نيست؟
جواب: احتياج هست. بايد دقت بكنيد كه اين فراخوان چه نوع سوالي را در مد نظر دارد. سوال شايد بدينگونه باشد: شما خواهان تدوين يك قانون اساسي جديد بر اساس چه نوع حكومتي هستيد: جمهوري ؟ پادشاهي ؟ جمهوري فدرال ؟ جمهوري دمكراتيك ؟ طرح فراخوان مشخص مي سازد كه تعيين نوع نظام گام اول و حياتي است.

عده اي مي پرسند سوال اين رفراندم چرا اين نباشد: جمهوري اسلامي آري يا نه ؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به اين دوستان بايد گفت كه اين طرح رفراندم يك قدم از اين سوال جلوتر است. سوال بالا احتمال نوعي مشروعيت را براي جمهوري اسلامي قائل مي شود. يعني اين احتمال وجود دارد كه اكثريت مردم شايد راي بدهند آري. در صورتيكه سوال در رفراندم مطرح شده انتخاب بين جمهوري اسلامي و حكومت ديگري نيست ، بلكه انتخاب بين يك نظام پادشاهي و يا جمهوري ( و يا حكومت هاي ديگر نظيز فدرال ، سوسياليستي و غيره) بر اساس يك قانون اساسي نوين مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر مي باشد. يعني هر قانون اساسي و يا نظام حكومتي آينده اي بايد منطبق با اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق هاي الحاقي آن باشد ، يا وگرنه مورد قبول ما نيست. فراخوان به صراحت و با روشني مشخص كرده است كه حكومت جمهوري اسلامي ضد حقوق بشر است ، پس چگونه مي تواند آن را بخشي از گزينش احتمالي مردم و يا بعنوان يك انتخاب مشروع برسميت بشناسد.

متاسفانه عده اي ملاء كتابي اصرار دارند كه سوال رفراندم احتمالي بايد اين باشد: جمهوري اسلامي آري يا نه ؟ به اين انقلابيون دو آتشه بايد گفت كه دانشجويان مبارز داخل ايران هفتاد شهر عشق را گشته اند و ما هنوز بعد از بيست و شش سال اندر خم همان كوچه اولي هستيم. از هموطنان استدعا مي كنم كه اين فراخوان را بخوانند. لطفا آن را با هدف پيدا كردن عيب و نقض و يا ايراد گرفتن نخوانيد ، ابتدا بايد با قلبي صاف و پاك آن را خواند. اين فراخوان يك آيه اسماني نيست كه بي عيب و نقض باشد. اين سند تغيير ناپذير و يا تاثير ناپذير جاوداني نيست. اين فقط يك فرياد است از قلب دانشجويان به تمام اپوزيسيون كه: هموطنان بپا خيزيد ! متحد شويد ! از "ملت سلب حاكميت" شده است ! كشور را به " ساحل نجات رهنمون كنيم ! متحد شويم و براي تدوين يك قانون اساسي جديد و تعيين نظام دلخواهتان ( بعنوان گام اول و حياتي) مبارزه كنيم. هدف اصلي اين فراخوان بسيج توده هاي دانشجوئي، كارگري، كارمندي و ديگر اقشار ملت مي باشد. حال عده اي اين اصل را گذاشته اند به كنار و با فرع به جنگ پرداخته اند.

واقعيت اين است كه بعد از بيست و شش سال تلاش و گفتمان و گفتگو و جدل و افتراء و دشمني و كارزار ، نيروهاي مختلف و حتي متضاد اپوزيسيون در داخل و خارج كشور توانسته اند بر روي يك فرمول مبارزاتي توافق كنند. اين خود نوعي معجزه است. فقط افراطيون چپ و راست و كاسه هاي داغتر از آش از چپ و راست و اصلاح طلبان حكومتي نظير حجاريان و محمد رضا خاتمي از اين امر شديدا ناراضي هستند. اين فرمول شايد بهترين فرمول نباشد. ما بيست و شش سال تمام بدنبال بهترين بوديم و جز باد عايدمان نشد. حال كه با يك فرمول نسبتا خوب شروع كرده ايم ، اجازه ندهيم ، كه متعصبين هيجان زده و يا خودمحورهاي سيطره گسترده بر شهر فرشتگان و خودخواهان بيرون از گود نشسته و يا رجز خواناني كه تاريخ مصرف سياسي آنان سالهاست كه سپري شده، به بهانه جلوگيري از سازش و توطئه، نقشه ها و نيرنگ بازي هاي شوم و عوامفريبانه خود را در جهت شكست اين جنيش فراگير بكار گيرند. تعجب آور است كه چگونه همين رسانه ها در طي ساليان اخير پراكندگي ، تفرقه و تشتت در صفوف اپوزيسيون را كار جمهوري اسلامي و اطلاعات آن مي دانستند؛ حال با كمال پرروئي ، همبستگي و اتحاد ناگهاني اپوزيسيون را نقشه شوم جمهوري اسلامي و اطلاعات آن مي دانند.

حال برگرديم به اصل مطلب در فراخوان و از خود پرسيد كجاي اين درخواست براي اتحاد و مبارزه و رفراندم بوي سازش مي دهد ؟ كجاي اين فراخوان حكايت از اصلاحات در درون رژيم مي كند. تئوريسين و مغز كل اصلاحات جمهوري اسلامي ( سعيد حجاريان) اين طرح فراخوان را محكوم كرد و آن را حتي مضحك تر از طرح هخا ( اهورا خالق يزدي) خواند. محمد رضا خاتمي دبير مشاركت اسلامي نيز اين فراخوان را محكوم كرد. البته جالب اينجاست كه بعضي از ساكنان شهر فرشتگان در آنسوي جهان دقيقا همين حرفهاي خاتمي و حجاريان را تكرار مي كنند. متاسفانه عده اي خود محور بر اين باور هستند كه چون از كلمات ، اصطلاحات دو آتشه و انقلابي و شعارهاي مورد دلخواه آنان استفاده نشده است ، اين طرح را سازشكارانه و وابسته به اصلاح طلبان حكومتي مي دانند. اين جماعت تلويحا فتواء مي دهند " آن مرغي را كه من سر نبريده ام ، حرام است خوردنش" بر كافر و بر مسلمان.

در پايان بايد بگويم كه اين فراخوان رژيم جمهوري اسلامي را از بدوء پيدايش آن ( 26 سال) محكوم كرده است و آن را يك حكومت استبدادي و ضد حقوق بشر ناميده است كه از درون آن امكان هيچگونه اصلاح وجود ندارد. اين طرح فراخوان هر گونه سازش و مدارا با جمهوري اسلامي را رد مي كند و با صراحت كامل فقط يك راه قطعي را براي آينده و نجات ايران ارائه مي دهد. آن راه هم تشكيل يك حكومت دموكراتيك ( جمهوري دمكراتيك و يا پادشاهي پارلماني) مبتني بر اعلاميه جهاني حقوق بشر با راي آزاد مردم در يك محيط آزاد مي باشد. اين فراخوان تعيين نوع نظام مورد دلخواه مردم را گام اول و حياتي مي داند. اين فراخوان بوضوح نشان داده است كه برگزاري اين رفراندم در رژيم جمهوري اسلامي ميسر و عملي نيست، و برگزاري رفراندم را در رژيم ضد حقوق بشري و استبدادي جمهوري اسلامي رد كرده است. اين طرح فراخوان براي رفراندم مشخص كرده است كه تعيين نوع نظام دلخواه مردم ( جمهوري و يا پادشاهي) گام اول و حياتي است كه در همان رفراندم اول با راي آزاد مردم بعد از سرنگوني استبداد مذهبي حاكم بر ايران در يك محيط آزاد انجام خواهد گرفت.

حال بگزاريد يك عده كمي بظاهر مخالف دو آتشه با دلايل و انگيزه هاي متفاوت حقايق را وارانه جلوه دهند و با تحريف حقيقت " انجام وظيفه" بنمايند. بنده در عين حال از منتقدين و مخالفين بي آلايش اين طرح تقاضا مي كنم كه بايد اين طرح رفراندم را بيغرضانه زير زره بين نقد و كالبد شكافي قرار بدهند. بدون وجود مخالف و منتقد و بدون ارج نهادن به رسالت و كار بسيار با ارزش منتقدين و مخالفين و رقيبان سياسي ، ما مسلما بسوي يك ديكتاتوري ديگري خواهيم رفت. به همين دليل بنده براي مخالفين عقايد و انديشه هايم بسيار احترام قائلم زيرا به كمك انتقاد و پند و اندرز و گوش زدي آنها متوجه كژي ها ، اشتباهات و باورهاي نادرست خود مي شوم. تميز گزاشتن بين يك مخالف يا منتقد و "دايي جان ناپلئون" بيمار كار چندان سختي نيست.

دكتر عبدالستار دوشوكي

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/15455

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'كالبد شكافي طرح فراخوان رفراندم توسط يكي از امضاءكنندگان اوليه آن، عبدالستار دوشوكي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016