به دنبال يادداشت روز كيهان -8مهرماه 83- با عنوان «خانه عنكبوت»، نامه هاي فراواني به دفتر روزنامه ارسال شده است. نامه زير كه يكي از آن ميان است حاوي اطلاعات درخور توجهي است، اگر چه در آن، تنها به بخش اندكي از ماجرا اشاره شده است.
جناب آقاي شريعتمداري
با سلام
مقاله روز 8مهرماه شما تحت عنوان خانه عنكبوت و واكنش هايي كه در پي آن آمد، انگيزه اي شد براي نگارش اين سطور.
سال ها است كه در كشور سوئيس زندگي مي كنم و به همين علت بسياري از تعلقات من به ايران از ميان رفته است الا تربت برادر شهيدي كه تنها اندكي از دوران كودكي ام با وي طي شد پس از آن دست روزگار ما را از هم جدا كرد تا زماني كه شنيدم در عمليات كربلاي پنج در جايي بنام كانال ماهي به شهادت رسيده است. تنها آرزويم اكنون ديدار مزار او است و بس.
به هر حال من مقاله شما را خواندم، مطالب آن چندان برايم غريب نبود، پس از آن واكنش ها را نيز خواندم كه البته برايم تعجب آور بود چون گروهي كه شرح مجمل آن درمقاله شما آمده بود معمولاً تمايلي به واكنش ندارد و تلاش مي كند بدون هيچ جنجالي كار خود را ادامه دهد. از آنجائي كه در انتهاي مقاله تان اشاره كرده بوديد كه بزودي اطلاعات ديگري در اين زمينه منتشر خواهيد كرد، نكاتي را برايتان مي نويسم كه تصورم بر اين است كه مي تواند در اين زمينه اندكي به شما كمك كند.
سايت گويا توسط فردي به نام فرشاد بيان در شهر بروكسل و در سال 1998 راه اندازي شد. گفته مي شود كه فرشاد بيان از مخالفان سياسي جمهوري اسلامي بوده كه در سال 1997 به كشور هلند پناهنده شده است. سايت گويا در ابتدا تنها به صورت ترمينال ديگر سايت ها در حال فعاليت بود اما به تدريج رشد حركت اصلاح طلبي در ايران و نيز شيوه تقريباً يگانه ترمينالي آن موجب گرديد تا برخي از جريانات فرهنگي خارجي از آن استقبال كرده و آنرا حمايت كنند.
مهمترين چرخش در سياستهاي سايت گويا پس از انتخابات دوم رياست جمهوري خاتمي و افول حركت اصلاح طلبي آغاز شد. در اين زمان كه به نوعي مصادف بود با واقعه يازدهم سپتامبر در آمريكا، خبرنامه گويا به اين سايت اضافه شد كه اين در واقع نتيجه يك حركت سازمان يافته در پس زمينه فعاليت هاي اين سايت بود.
من شخصاً براي يك سازمان فرهنگي در كشور سوئيس كار مي كنم بنام PRO HELVETIA كه تقريباً بزرگترين سازمان فرهنگي خارجي اين كشور است. اين سازمان در واقع پلي ميان روشنفكران شرق و غرب بوده و يكي از وظايف اساسي آن حمايت از روشنفكران كشورهاي جهان سوم و اروپاي شرقي است و در اين مسير تقريبا بودجه آن نامحدود است.
در سال 1998 نيما راشدان به اين كشور پناهنده شد. قوانين پناهندگي سوئيس در مقايسه با ديگر كشورهاي اروپاي غربي بسيار سخت و دشوار است و اين كشور كمتر كسي را به عنوان پناهنده سياسي قبول مي كند. اما وي به سادگي از اين كشور پناهندگي دريافت كرد.
در اين مسير با حمايت بنياد پروهلوتيا به واسطه ارتباطي كه با كانون نويسندگان ايران داشت (پدر نيما راشدان، علي اصغر راشدان از اعضاي اوليه اين كانون است)، راشدان اولين مطالب خود را در سايت گويا منتشر كرد اما اين مقالات ابتدا در سايت هايي مانند ايران امروز منتشر مي شد و بعدها با تاسيس بخش گويا نيوز، وي به يكي از چهره هاي ثابت آن تبديل شد.
در اين سال ها كسان ديگري از ايران به اروپا و آمريكا پناهنده شدند كه بسياري از آنها را مي شناسيد. مانند مسعود بهنود، حسين درخشان، سيدابراهيم نبوي، مجيد محمدي كه بعدها در كنار داريوش سجادي، عباس احمدي، احمد سلامتيان و عليرضا نوريزاده جرياني را ايجاد كردند كه به هسته اصلي مخالفت هاي فرهنگي با جمهوري اسلامي و حمايت از حركت اصلاح طلبي در ايران تبديل شد.
اما نقطه اتصال اين گروه در اروپا و آمريكا فردي است بنام دكتر مهدي طلعتي كه در سال 2001 به كشور سوئيس پناهنده شد. تقاضاي پناهندگي وي نيز در بدو ورود به اين كشور، بلافاصله مورد قبول قرار گرفت اما وي برخلاف نيما راشدان كه از دوستان نزديك وي بشمار مي رود اصولاً در انظار نيست.
وي از همان بدو ورود تحت حمايت مالي كامل سازمان پروهولتيا قرار گرفت و اولين ارتباطات گروه فوق نيز با مستقرشدن وي در سوئيس و نيز حمايت هاي مالي و معنوي بنياد پروهلوتيا انجام گرفت.
اولين نشست اين گروه در بهار سال 2002 انجام شد و تمامي افراد فوق در شهر زوريخ و مركز بنياد پروهلوتيا گردهم آمدند. اولين كار اين گروه، تقسيم بندي آن به دو بخش (كانادا و آمريكا) و (اروپا) و هدف اوليه آن نيز مقابله با حركتهاي فرهنگي ايران و نيز حمايت فكري از حركت دوم خرداد و گروه هاي هوادار آن در داخل بود.
در دعوت از اين افراد ملاك اصلي، عدم وابسته بودن آنها به گروه هايي بود كه قبلا در اروپا و آمريكا حضور داشتند و در اذهان بسياري به هر حال حامي حركت اصلاح طلبي در ايران بودند.
از سوي ديگر در ابتداي سال 2004 علي اصغر راشدان نيز به سوئيس پناهنده شد كه بلافاصله مورد پذيرش دولت سوئيس قرار گرفت. ورود راشدان پدر حلقه وصل اين گروه به كانون نويسندگان ايران را كامل كرد و اين در حالي بود كه چند رسانه به ظاهر مستقل فارسي زبان مانند راديو فردا، و بي بي سي فارسي نيز به تدريج در كنار اين گروه قرار گرفتند. در اين خصوص مسعود بهنود رابط بي بي سي با اين گروه بود هرچند خود از ابتدا از شخصيت هاي اصلي آن به شمار مي رفت.
گروه فوق از زمان تشكيل هر سه ماه يكبار در سوئيس گردهم آمده و در مورد برنامه هاي آتي تبادل نظر مي كنند هرچند به نظرم كه علاوه بر اين كاملاً با هم در ارتباط هستند. من تنها آن بخشي را مي دانم كه در سوئيس رخ مي دهد.
در نشستهاي اين گروه در مورد محورهاي فعاليت در يك دوره سه ماهه و برحسب مسائل روز ايران تصميم گيري مي شود و هر فردي وظيفه دارد تا براساس دريافتهاي خود براساس سياست هاي كلي مطالبي را در چند سايت اصلي ترمينال گويا منتشر كند. مطالب منتشره از سوي اين گروه بدون اينكه بتوان ارتباط خاصي را ميان آنها يافت در چند سايت موفق مانند ايران امروز، پيك نت و گويا نيوز منتشر شده و پس از آن با حمايت هاي فني در وبلاگ هاي شخصي مانند شبكه اي مرتبط پخش مي شود. از اين رو خواننده ايراني در گشت و گذار در هر گوشه سايتها و وبلاگ هاي ايراني اين مطالب را مي بيند.
فعاليتهاي اين گروه از فرداي انتخابات مجلس هفتم شكل ديگري به خود گرفته است. در اولين نشست اين گروه پس از انتخابات مجلس هفتم، گروه به اين جمع بندي رسيد كه اصلاحات تقريباً از نفس افتاده است اما بايد با حمايت از اصلاح طلبان و تقويت رواني آنها تا انتخابات رياست جمهوري، آنها را به برخورد مستقيم با نظام كشانيد. اين كار البته در كنار ايجاد بحران هاي خبري براي نظام در تمامي زمينه ها در داخل و خارج صورت خواهد گرفت و به نظر مي رسد كه اين بحران سازي باتوجه به وضعيت منطقه اي كه ايران در آن واقع شده و نيز مسائل داخلي ايران بسيار موفق بوده است.
در اين دوره تقسيم كار كاملاً دقيقي در ميان آنها به شرح زير به وجود آمده است:
- مسعود بهنود، امور اجتماعي و مسائل تاريخ معاصر. از اين طريق وي موظف شد تا با پررنگ كردن مسائل اجتماعي و تاريخ معاصر و انطباق آن با وضعيت فعلي، سياستهاي ايران در اين زمينه ها زير سؤال رود.
- مهدي طلعتي، امور امنيتي و نظامي. از همين رو، وي مدت شش ماه است كه اندكي از حالت سايه درآمده و مقالاتي تحت عناوين زير در تحليل سياست هاي امنيتي و نظامي ايران در سايت ايران امروز داشته است.
عقلانيت در سياست خارجي ايران
نگاهي به ساختار اطلاعات و امنيت در ايران (وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران)
جمهوري خون و جنون
نعل وارونه (كه اين پاسخي به يكي از سرمقاله هاي شما در روزنامه كيهان بود.)
حكومت بحراني و بحرانهاي حكومتي (اين مقاله ابتدا در سايت ايران امروز منتشر شد و سپس در سايت بامداد كه توقيف شد.)
همچنين در سه ماه گذشته وي چندين مصاحبه با بي بي سي درمورد مسائل امنيتي ايران و پيشرفتهاي موشكي ايران داشته است و ازنظر اي راديو يكي از منابع اصلي در اين امر بشمار مي رود.
- نيما راشدان، مسائل مربوط به جوانان و بعضاً مسائل امنيتي
- حسين درخشان، سازماندهي سايتهاي همسو و وبلاگهاي فارسي زبان.
- سيد ابراهيم نبوي، طنز سياسي كه در اينترنت مخاطب بسياري دارد.
- مجيد محمدي، رهبري نظام ايران و نيز ساختارهاي سياسي.
- جمشيد اسدي، مسائل سياسي، بين المللي و اصلاحات
- فرشاد بيان، حمايتهاي فني و تبليغي از سايتهاي همسو
- علي اصغر راشدان، ارتباط با كانون نويسندگان ايران
- عليرضا نوريزاده، مسائل مربوط به عراق و افغانستان و نيز انتشار اين مطالب در مطبوعات عربي.
بايد گفت كه بسياري از موضعگيري هاي واحدي كه در اروپا و آمريكا نسبت به مسائل هسته اي ايران، ماجراي هاشم آغاجري، وقايع دانشجويي، اوضاع عراق وافغانستان، مسائل فرهنگي ايران، تبليغات عليه مجلس هفتم، بسته شدن روزنامه ها و سايتهاي اينترنتي و ديگر مسائل مربوط به ايران وجود دارد، از فعاليتهاي نامرئي اين گروه مي باشد كه اصولاً تمايلي به افشا شدن ندارد اما بصورت بسيار منظم و دقيق عمل مي كند.
از سوي ديگر ارتباط بسيار منسجمي ميان برخي از شخصيتهاي اصلاح طلب با اين گروه وجود دارد. درواقع يك رابطه دو سويه برحسب نياز. بدين معنا مطالبي كه توسط گروه هاي داخلي عملاً امكان منتشر شدنشان وجود ندارد، به اين جريان در خارج داده مي شود و پس از انتشار مجدداً توسط اصلاح طلبان و به نقل از اين شبكه در داخل منتشر مي شود.
حمايت از سايتهاي توقيف شده بامداد، رويداد و امروز و نيز عوامل بازداشت شده آنها در داخل از سوي طيف گسترده اي از سايتها و وبلاگهاي فارسي زبان و نيز انتشار وسيع آن در ميان مطبوعات انگليسي زبان از حركتهاي موفق اين گروه در اين مدت بشمار مي رود.
همانگونه كه نوشتم حمايت اصلي از اين جريان توسط بنياد پروهلويتا است كه هر چند دولت سوئيس اولين حامي مالي آن است اما چندين بنياد مسيحي مانند كاريتاس و هكس و نيز برخي از عناصر برجسته يهودي نيز در حمايت از آن نقش دارد.
حمايت اين بنياد به قدري مهم بوده كه بيشتر راديوهاي فارسي زبان مانند راديو فرانسه، بي بي سي، باران، فردا و نيز دويچه وله سرويس دهي خاصي را براي انتشار نظرات اين گروه اختصاص داده اند.
هرچند در اين گروه رهبر و يا رئيس خاصي وجود ندارد اما سه چهره اول آن عبارتند از بهنود، نوريزاده و طلعتي كه وظيفه هماهنگي ديگران را نيز برعهده دارند.
advertisement@gooya.com |
|
نكته مهم اين است كه اين جريان موفق شده تا سايتها را براساس نوعي تقسيم كار هماهنگ كند. سايت ايران امروز يك سايت نظري است و در آن كمتر مطالب جنجالي ديده مي شود و از همين رو بيشتر جهت دهي هاي اساسي اين گروه از طريق اين سايت انجام مي شود. پيك ايران وظيفه انتشار اخبار جنجالي را برعهده داردو گويا نيوز هم تقريباً تمامي مطالب را منتشر مي كند.
اين گروه در برخي از نشست هاي خود در زوريخ ميزبان افرادي است كه از انگلستان و آلمان و آمريكا مي آيند و درمورد مسائل مختلف هم صحبت مي كنند و هم صحبتهاي ديگران را گوش مي دهند.
در خاتمه بايد يادآوري كنم كه نيما راشدان در سوئيس زندگي مي كند و آدرس وي به اين شرح است:
RASHEDAN NIMA
HIRYENBACHSTR 68
1508 ZURICH
SWITYERLAND
TELL: 1400 34 35 05 612
آدرس مهدي طلعتي هم كه در سوئيس زندگي مي-كند به اين شرح است:
TALATI ALISHAH MEHDI
ROSENBERGSTR 08
0009 ST GALLEN
TELL: 1400 17 35 04 013
آدرس سايت اينترنتي بنياد پروهلوتيا نيز به اين شرح است:
www pro-helvetia ch
من شخصاً به تئوري توطئه باور ندارم اما معتقدم كه بسياري براي رسيدن به اهداف خود برنامه ريزي هاي دقيق مي كنند و اين گروه كه من آن را گروه بحران نام نهاده ام از همين از آن جمله مي باشند. اميدوارم كه كمكي به شما در اين مورد كرده باشم.
با تشكر