سه شنبه 16 تير 1383

گزارش کامل "ايلنا" از دادگاه سيد هاشم آقاجري، ايلنا

جلسه دوم دادگاه سيد هاشم آقاجري؛ عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي صبح روز گذشته در شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران به صورت علني و به رياست قاضي اسلامي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا" در ابتداي اين جلسه که از ساعت 10 روز گذشته با تلاوت آياتي از قرآن مجيد رسميت يافت، قاضي اسلامي؛ مسوول رسيدگي به پرونده سيد هاشم آقاجري با اشاره به اينکه همگي ما در حيطه کاري خود به نوعي قاضي هستيم و بايد در برابر خداوند متعال پاسخگو باشيم، گفت: امروز موج خطرناکي که مي‌‏رود تمام بنيان‌‏هاي اجتماعي جامعه را بهم بريزد، شکستن قداست قاضي است. آنهايي که مي‌‏دانند، بيشتر بدانند، و آنهايي که نمي‌‏دانند، بدانند که شخصي که در اين جايگاه بزرگ و با قداست نشسته، احترامش واجب است، اگر کسي بخواهد به قداست قاضي به طور غير قانوني خدشه وار کند، بايد در درگاه خداوند متعال پاسخگو باشد.
وي افزود: با اشاره به اينکه قصد من رسيدگي قضايي به اين پرونده است، تصريح کرد: والله اين پرونده براي من هيچ فرقي با پرونده‌هاي ديگر ندارد، من در اين جا اول خودم و سپس حضار و خبرنگاران را به رعايت تقوا و امانت‌داري و انتشار اخبار صحيح و آنچه که در دادگاه اتفاق افتاده دعوت مي‌کنم.
در ادامه اين جلسه قاضي محمد اسلامي، قسمت‌هايي از سخنراني آقاجري در تالار معلم همدان، را قرائت کرد و از آقاجري خواست تا موارد ابهامي پاسخ لازم را دهد.
اسلامي در اين خصوص گفت: برخي افراد مغرض سخناني مطرح کردند که آقاجري تنها به دليل ايراد يک سخنراني در زندان است، اين در حالي است که مدعي‌العموم مدعي است که آقاجري در اين سخنراني‌ها الفاظي به کار برده که مجموعا مقدسات مذهبي را جريحه‌دار کرده است.
قاضي اسلامي با اشاره به قسمتي از سخنراني آقاجري مبني بر اينکه "نحوه خروج از بحران و توسعه‌نيافتگي در ايران چيست و چگونه مي‌توانيم از بن‌بست توسعه نيافتگي نجات پيدا کنيم؟ خطاب به آقاجري گفت: شما بايد اول اين ابهام را مشخص کنيد که تمام مواردي که به پاپ و مسيحيت و فجايع آن زمان اشاره کرده‌ايد، در کجاي اسلام است؟ شما بايد توضيح دهيد که چگونه فساد جنسي در حوزه و روحانيت نيز تسري يافته است؟
رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران تصريح کرد: شما در جايي ديگر از سخنراني خود گفته‌ايد "تمام آموزه‌هاي ديني را دستگاه سنتي و رسمي مذهب يعني فقها، مراجع تقليد و حوزه‌هاي علمي ارايه کرده‌اند، آموزه‌هايي که گرد گرفته، سياه و تاريک و عتقيقه‌اند که بايد نقادي شده و دور ريخته شود"، شما بايد توضيح دهيد که بر چه مبنايي زحماتي که در طول 1400 سال پيش علما انجام داده‌اند، بايد نقادي شده و دور ريخته شود؟
سيد هاشم آقاجري نيز در مقام دفاع از موارد اتهامي خود گفت: من هرگز نگفته‌‏ام که 1400 سال را بايد دور ريخت. عالم اسلامي در شيعه به خصوص شيعه دوازده امامي، آن هم طرفدار ولايت فقيه و بالاخص حوزه علميه قم خلاصه نمي‌‏شود، نبايد عالم اسلامي را به اين حد محدود کرد. دکتر شريعتي در زمان خود با يک قرائت عوام زده سنت‌‏گرا مواجه بود.
وي افزود: اساساً اسلام به عنوان يک آئين وحياني ظهور کرده است که هر نسلي بايد خود را مخاطب آن قرار دهد. امروز ما بهتر از هر نسل ديگري مي‌‏توانيم اسلام را بفهميم. اين نظر من نيست بلکه نظر شهيد مطهري نيز هست. مطهري مي‌‏گويد؛ هر انساني بايد به اندازه درک خود در قرآن تدبر کند.
آقاجري تصريح کرد: برخي‌‏ها تعابير غلطي از اسلام دارند، مثلاً مي‌‏گويند هر کسي هر گناهي انجام دهد اگر قطره‌‏اي براي امام حسين (ع) اشک بريزد، گناهانش بخشيده مي‌‏شود. اين آموزه‌‏ها، آموزه‌‏هايي است که توسط علماي ما نظير؛ دکتر شريعتي، شهيد بهشتي، شهيد مطهري، شهيد طالقاني و در رأس همه آنها بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران آنها را نقد کرده و دور ريخته‌‏اند. هنگامي که اين آموزه‌‏هاي خرافي دور ريخته شده، انقلاب اسلامي ما شکل گرفت.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با اشاره به اينکه ذات و گوهر اسلام و مسيحيت يکي است، گفت: من در سخنراني همدان در مورد تاريخ اسلام و مسيحيت صحبت کردم نه ذات آنها. آموزه‌‏هاي ديني مورد اشاره من در آن سخنراني احکام شرعي نبود بلکه برداشت و نظرياتي عده‌‏اي بود که در مورد مفاهيمي مانند امامت، شفاعت و غيبت ديدگاه‌‏هايي داشتند، که شريعتي نيز آنها را نقد کرده بود. اسلامي ذاتي، قرآن و عترت است، قرآن در هيچ فردي خلاصه نمي‌‏شود.
وي در ادامه با اشاره به اينکه سنت با سنت‌‏گرايي متفاوت است، تصريح کرد: سنت يک واقعيت است اما سنت‌‏گرايي يعني مطلق کردن سنت و مخالفت با هرگونه تحول است. پروتستانتيسم اسلامي يعني نقادي واقعيت‌‏هاي علمي که در جامعه به نام اسلام وجود دارد. اگر کسي از صحبت‌‏هاي من برداشت غلطي کرده است، مقصر خود اوست نه من.
قاضي اسلامي با اشاره به اينکه آقاجري در سخنراني همدان خود از اسلام سنتي ياد کرده‌ اما هيچ تعريفي از اسلامي ذاتي مورد نظر خود ارايه نداده‌ است، خواستار توضيحاتي بيشتر متهم در خصوص مشخصات اسلام سنتي شد.
رييس شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران با اشاره به قسمت ديگري از سخنراني دکتر آقاجري مبني بر اينکه "فهم اين روحانيون دستگاه سنتي ربطي به اسلام ندارد و فهم آنها براي ما حجت نيست، همانگونه که آنها حق داشته‌اند قرآن بخوانند ما هم حق داريم قرآن بخوانيم"، در ادامه با اشاره به اينکه شما در صحبت‌هايتان فهم‌کنندگان دين سنتي را با اعراب جاهليت مقايسه کرده‌ايد، خواستار ارائه دليل اين مقايسه از سوي آقاجري شد.
وي ضمن بيان اين مطلب که شما روحانيت و علما را متهم به دکان‌بازي کرده‌ايد و در همين باره اظهار داشته‌ايد که آنها يعني علما عمداً فهم و درک و انديشه را درباره قرآن مشکل کرده‌اند که جوانان مي‌ترسند قرآن بخوانند، اما اگر جوانان ما با متد روز، قرآن بخوانند، نيازي به يک خروار علوم قديمه نيست. استنباط دادگاه اين است که علوم قديمه، علم رجال و تفسير و حديث است. توضيح دهيد که با چه استدلالي از علوم قديمه تحت عنوان "يک خروار" نام برده‌ايد؟
اسلامي به ديگر قسمت‌‏هاي متن کيفرخواست اشاره کرد و خطاب به آقاجري گفت: شما در جايي از سخنراني همدان گفته‌‏ايد که "اين قشر، امورات مربوط به مردم از قبيل نماز جماعت و خطبه عقد را دشوار کرده‌اند. اگر مردم دعوتشان نکنند، آنها بيکار مي‌شوند، بايد در اين ميان اين واسطه‌ها را برداشت." آقاجري بايد توضيح دهد الفاظي که در خصوص خطبه‌ عقد به کار برده بر چه اساس و مبنايي بوده است؟ آقاي آقاجري شما در جايي از همين سخنراني گفته‌‏ايد که "نظام کليسايي از بالا شروع مي‌شود و در پس آن يک نفر آيت‌العظمي في سماوات و الارضين قرار دارد" شما بايد در اينجا توضيح دهيد که در تاريخ علماي ما، روحانيون کجا خود را اينگونه معرفي کرده‌اند؟ تاکنون هيچ مرجع تقليدي خود را به عنوان مرجع معرفي نکرده بلکه مردم آنها را انتخاب کرده‌اند. کدام يک از مراجع ما خود را آيت‌العظمي ناميده‌اند و شما به چه دليل مراجع را با پاپ و کليسا مقايسه کرده‌ايد؟ در خصوص اين که تعبير چي‌‏چي ‌الاسلام چه طبقه از روحانيت را در برمي‌گيرد، توضيح دهيد؟
قاضي اسلامي خطاب به آقاجري گفت: شما در قسمتي از سخنراني‌تان در مقايسه‌ دين سنتي با مسيحيت، گفته‌ايد "تلاش‌هايي است که روحانيت را به عنوان نهادي متمرکز معرفي کنند، اما در اين کار موفق نشده‌اند، هر چند تلاش مي‌کنند به سمتي ببرند که در راس آن يک پاپ باشد و بقيه در ذيل آن."
وي خطاب به آقاجري با اشاره به اينکه شما در ادامه‌ صحبت‌هايتان به رابطه دين‌شناسان با مردم پرداخته و گفته‌ايد "دين‌شناس به تعبير من مجتهد است و به آن روحاني که چند سال در حوزه درس خوانده، دين شناس نمي‌گويند"،‌‏افزود: شما در ادامه صحبت‌هايتان گفته‌‏ايد که "رابطه دين‌شناس با مردم رابطه معلم و شاگرد است، مگر مردم ميمون هستند که از ايشان تقليد کنند." شما اين سخنان را در حالي اظهار داشته‌ايد که طبق آيه‌ شريفه‌ قرآن توصيه شده که هر يک از افراد بايد به يک دين‌شناس مراجعه کنند. اصل تقليد از اصول مورد احترام عامه‌ مردم است و همه‌ مردم نمي‌توانند زندگي خود را تعطيل کنند تا دين‌شناس شوند. شما بايد به اين پرسش پاسخ دهيد که چرا مقلدان را ميمون ناميده‌ايد؟
رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران با اشاره به اينکه شما در قسمتي از سخنان خود به نقل از عده‌اي آورده‌ايد "آب و گل امامان با ما فرق مي‌کند، رنگ خون‌شان با رنگ خون ما متفاوت است. وقتي متولد مي‌شوند ناف بريده هستند" که در اين لحظه بنا به فيلم اين سخنراني صداي خنده بلند مي‌شود و ادامه داده‌ايد "در همان حال اذان مي‌گويند. اين امامان دو چشم در جلو دارند، دو چشم در عقب. اين امام ديگر الگو نيست." آقاي آقاجري من نمي‌خواهم وارد اين بحث شوم که اعتقاد شيعه در رابطه با خلقت امامان چيست. آقاي آقاجري گفته‌‏ايد "دين سنت‌گرا،‌ دين ضد علم و عقل است. دين دنيا‌گريز است." شما بايد پاسخ دهيد کجاي تاريخ فقه شيعه مردم را از گرايش به عقل و دين برحذر کرده است؟ توضيح دهيد که چرا اين دين بايد دور ريخته شود؟
وي با اشاره با اينکه شما در ادامه سخنراني خود گفته‌‏ايد"تا زمان شريعتي يک اسلام عوام‌زده داشتيم. وقتي که انقلاب پيروز شد، اسلام بنيادگرا حاکم شد. مشخصات اين اسلام بنيادگرا چيست؟ اسلامي که الان حاکم است، اسلام بنيادگرا است. اسلام در قدرت است. روحانيت در دولت است. اسلام بنيادگرا راحت‌تر از اسلام سنت‌گرا ارزش‌هاي انساني را زير پا مي‌گذارد. ما امروز نيازمند ديني هستيم که براي انسان‌ها ارزش قائل شود. ديني که الان حاکم است مي‌گويد؛ هر کسي که با من نيست، دشمن من است "، تصريح کرد: وقتي حادثه‌ کوي دانشگاه و قتل‌هاي زنجيره‌اي اتفاق افتاد، اولين شخصي که اين اعمال را محکوم کرد، مقام معظم رهبري بود.
رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران خطاب به آقاجري گفت: شما در قسمتي از سخنان خود گفته‌ايد "متاسفانه کار به جايي رسيده که در اين نهاد رسمي سنتي اگر مجتهد يا مرجع تقليدي فتوايي متفاوت با بقيه دهد، او را مورد هجوم قرار مي‌دهند." شما با اين کار کد و آدرس داده‌ايد که اين اسلام سنتي همين آدرسي است که من مي‌دهم.
در ادامه اين جلسه نيز هاشم آقاجري خطاب به قاضي اسلامي گفت: حرف‌هايي که من در آن سخنراني زده‌ام با چيزي که شما در اين جا مي‌گوييد متفاوت است. شما يک جمله پيدا کنيد که من گفته باشم؛ اسلامي که در حال حاضر در جمهوري اسلامي حاکم است، اسلام بنيادگرا است، اگر من چنين چيزي گفته باشم، همين الان حکم اعدام مرا صادر کنيد.
قاضي اسلامي نيز در مقام پاسخ گفت: برداشت من از سخنان شما اين است که اسلامي که در ايران حاکم است، اسلامي بنيادگرا است. شما چقدر براي ديني که از آن دم مي‌زنيد، وقت صرف کرده‌‏ايد؟ در حالي که که يک آيت الله نتوانسته با صرف 80 سال وقت و زمان، به اين دين‌شناسي‌اي که شما رسيده‌ايد، برسد، شما در سخنراني‌تان وقتي به آيه‌اي استناد مي‌کنيد، قسمتي از آن را فراموش کرده و آن را به صورت ناقص بيان کرديد.
آقاجري نيز جواب داد: من در شرايطي که دو ساعت سخنراني داشتم و گروه‌هاي فشار نيز در آنجا حضور داشتند، امکان داشت کلمه‌اي از يادم برود، همچنان که رييس قبلي قوه قضاييه نيز در خطبه‌هاي نماز جمعه آيه‌اي را به طور اشتباه گفت به گونه‌اي که معناي آن کاملا عوض شده بود. من در اين جا اعلام مي‌کنم حاضرم در يک جلسه تئوري با آقايان مصباح يزدي، مشکيني و خزعلي و تمام کساني که در اين دو سال عليه من موضع‌‏گيري کرده‌‏اند و من در اين مورد احساس ظلم مي‌‏کنم، مناظره نمايم.
آقاجري افزود: من بارها گفته‌ام اگر خدا را قبول نداريد، مباهله کنيد و اگر خلق خدا را قبول داريد، مناظره کنيد. هر تئوريسيني داريد بياوريد تا من در تلويزيون از خودم دفاع کنم تا معلوم شود چه کسي اسلام را بيشتر مي شناسد. من در آن شرايط نسبت به اين آيه "ولقد کرمنا بني آدم و حملناهم في‌البر و البحر" کلمه "حملناهم" را به دليل فراموشي جا انداختم. من در اين سخنراني دو ساعته اين کلمه را فراموش کردم. اگر اين گونه است، من تعداد کثيري از افراد را معرفي کنم که اشتباهاتي فاحش‌تر از اشتباه من در بيان جملات داشته‌اند.
در اين لحظه قاضي اسلامي خطاب به آقاجري گفت: من مي‌گويم شما با چه استدلالي خود را صالح‌تر از مجتهدي مي‌دانيد که 80 سال است در حوزه‌ دين‌شناسي فعاليت داشته است؟ که آقاجري گفت: چرا پس يزدي که در شوراي نگهبان است، چنين اشتباهي را کرده است؟ شما هر کسي را که قبول داريد، بگوييد تا من با او مناظره کنم. که قاضي اسلامي جواب داد: من تنها مقلد امام هستم.
آقاجري نيز در ادامه گفت: من با مقلد مناظره نمي‌‏کنم. من با محقق مناظره مي‌کنم. شما داريد پيش‌داوري مي‌کنيد.
اسلامي پاسخ داد: من پيش‌داوري نمي‌کنم. شما بايد پاسخ ابهاماتي که در ذهن جامعه به وجود آمده را روشن کنيد. که آقاجري گفت: من تا کنون نيمه آشکار را گفته بودم، اما در حال حاضر مي‌خواهم نيمه پنهان را هم بگويم که اين پروژه از کجا کليد خورده بود. اين پروژه از جايي غير از دادگستري همدان کليد خورده است.اين پروژه از تهران کليد خورده است.
آقاجري در پاسخ به رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي انقلاب گفت: پس من هم نمي‌توانم آن نيمه‌پنهان را بازگو کنم. من آن را به ملت مي‌گويم. که اسلامي گفت: شما نمي‌توانيد از افرادي که در دادگاه نيستند، نام ببريد. من در حال حاضر کار سختي انجام مي‌دهم. من در حال محاکمه کردن يک استاد تاريخ هستم، شما با کلمات شيطنت مي‌کنيد و بايد تک تک ابهامات را جواب دهيد.

در ادامه اين جلسه صالح نيکبخت، وکيل هاشم آقاجري خطاب به قاضي اسلامي با اشاره به اينکه من نسبت به شما تذکر دارم، گفت: شما از متن کيفرخواست اتهامات جديدي عليه موکلم ارائه کرده‌ايد. اسلامي پاسخ داد: بنده اگر خلافي کرده‌ام، به دادسراي انتظامي قضات مراجعه کنيد. من کيفرخواست جديدي ارايه نکرده‌ام.
بر اساس اين گزارش وقتي قاضي اسلامي موارد اتهامي موجود در کيفرخواست را قرائت کرد، آقاجري در مقام دفاع از خود گفت: در اولين روزي که اين ماجرا کليد خورد و جنجال روزنامه‌اي مخالف من شروع شد، قبل از بازداشت، تفألي به قرآن زدم تا با خدا مشورت کنم و خدا چه خوب مشاوري است و مستقيم به من پاسخ داد. تفألي که به قرآن زدم آيه 60 سوره‌ انبياء که مربوط به داستان حضرت ابراهيم (ع) بود، که در آن زماني که حضرت ابراهيم به بتخانه رفت و تمام بتها را شکسته بود. تا پايان داستان که گفتند ابراهيم به بتهاي ما اهانت کرده و او را به آتش بياندازيد، اما خدا نخواست و آتش را بر او سرد کرد. با اطمينان قلبي خاصي که پيدا کردم و ديدم که خدا گفت؛ در اين داستان برد و سلامتي در انتظار من است زيرا جهان خدا دارد و هستي با شعور است، اساس خلقت نيز بر اساس عدالت است.
آقاجري با اشاره به اينکه دروغ، تزوير و ستم در جهان حکمت‌آميز پيروز نخواهد شد، تصريح کرد: از محضر دادگاه عذرخواهي مي‌کنم به دليل اين که نتوانستم جوراب‌هاي مخصوصم را از هلال احمر بگيرم و مجبور شدم با عصا در دادگاه حاضر شوم، البته بعضي از هم‌سلولي‌هايم گفتند که به خاطر وضعيتت در دادگاه حاضر نشو، اما من گفتم اگر نروم خود اين بهانه‌اي است براي مخالفان، لذا با تمام مشکلات و با عصا به دادگاه آمدم تا حضورم را ثابت کنم.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تصريح کرد: با توجه به اتهاماتي که به من نسبت داده شده، بايد خودم و عقايدم را معرفي کنم تا سياق فکري من براي همه مشخص شود و آنگاه قضاوت کنند که آيا اين اتهامات مي‌تواند بر من وارد باشد يا خير؟ و آيا چنين کسي مي‌تواند به مقدسات اسلام اهانت کند؟ درست است که استاد دانشگاه هستم اما برخلاف تصور خيلي‌ها که فکر مي‌کنند استاد کسي است که ديروز از فرنگ برگشته و اسلام و انقلاب را نمي‌شناسد، بايد بگويم بنده از سن 14 سالگي که خودم را شناختم با اسلام به عنوان يک مکتب آشنا شدم و از همان موقع احساس مسووليت کردم و از طرفي اقدام به تشکيل انجمن اسلامي در مدرسه و انجمن اسلامي جوانان در شهر آبادان کردم و به دليل سوابق پدرم در حمايت از آيت‌الله خميني، مقلد و مريد ايشان شدم.
وي افزود: در همان سنين 14 سالگي به خاطر فعاليت‌هاي مذهبي عليه جريانات مارکسيستي و فرويديسمي و عليه ظلم و ستمي که در جامعه‌ خود مي‌ديدم با انجمن حجتيه آشنا شدم اما در همان ابتدا بر سر دو شاخص انديشه‌ مذهبي، سياسي آيت‌الله خميني که انجمن حجتيه را قبول نداشت و همچنين بر سر دکتر شريعتي با اين انجمن درگير و از آنجا بيرون آمدم و به همراه خودم خيلي‌ها را از اين انجمن بيرون کشيدم. در دانشگاه نيز يکي از فعالان انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه ملي آن زمان (شهيد بهشتي)، جزو عناصر اصلي اعتصابات و اعتراضات دانشجويي بودم. در سال 56 در حالي در قم دستگير شدم که ساکي پر از اعلاميه‌هاي امام را به همراه داشتم و بعد از مدتي بازداشت، آزاد شدم.
آقاجري گفت: اينگونه اتهامات با اين سابقه‌اي که برايتان گفتم، اصلا به من نمي‌چسبد. عينکي که به ديده‌ مخالفان نهاده شده، کبود است و باعث مي‌شود آنها همه ‌چيز را تيره و تار ببينند. من در خانواده‌اي زندگي مي‌کنم که يک برادر 18 ساله‌ام شهيد شده، من و خواهرم هر دو جانباز هستيم و خودم از اول جنگ به طور متناوب در جبهه حضور داشتم و به خاطر اعتقادم پايم را تقديم دين و اعتقادم کردم. قبل از سال 68 از اسلام ترقي‌خواه در مقابل جريان مارکسيستي دفاع مي‌کردم و بعد از حذف مارکسيست و روي کار آمدن يک جريان متحجر به نفع اسلام ناب موضع‌گيري کردم. از سال 68 و با رحلت امام خميني (ره) به دليل تبليغ اسلام متحجر از سوي عده‌اي که باعث فرار نسل جوان از اسلام شده بود، از اسلام ناب دفاع کردم. آن اسلام متحجر نبود که انقلاب را پيروز کرد، بلکه اسلام نوگرا باعث پيروزي انقلاب شد.
در ادامه اين جلسه قاضي اسلامي با قطع کردن دفاعيات آقاجري گفت: اينجا دادگاه کفار نيست، من يک مسلمان را محاکمه مي‌کنم، شما استاد دانشگاه و جانباز هستيد و احترام شما واجب است اما فقط در قالب سوالات از خود دفاع کنيد.
رضا جعفري، نماينده مدعي‌العموم نيز در ادامه گفت: ايشان فکر مي‌کنند ما او را به خاطر اعتقاداتش محاکمه مي‌کنيم، لطف کنيد فقط در مورد سخنراني‌ها از خود دفاع کنيد و بگوييد آيا اين سخنراني‌ها توهين به مقدسات محسوب مي‌شود يا خير؟ که آقاجري گفت: به نظر من سخنراني در دانشگاه، گناه و جرم نيست. معتقدم اسلام محمدي (ص) و تشيع علوي مکتب رهايي‌بخش است و بنده اعتقادم نسبت به اسلام، پيامبر و تمام مفاهيم اسلامي مشخص است.
آقاجري با اشاره به اينکه ادعانامه‌اي که مدعي‌العموم تهيه کرده به سه بخش تقسيم مي‌شود، گفت: سخنراني همدان، سخنراني در دانشگاه شهيد بهشتي و سخنان من که خبرنگاران آن را در جرايد مختلف از سال 78 منتشر کرده‌اند، جزو موارد اتهامي کيفرخواست است. در خصوص سخنراني همدان بايد بگويم من به مناسبت 29 خرداد، سالگرد دکتر شريعتي و در سال 81 به دعوت دانشجويان و معلمان همدان به اين شهر رفتم و موضوع سخنراني‌ام" پروتستانيسم اسلامي در انديشه شريعتي" بود.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي افزود: از همان ابتدا در سالني که ظرفيت 700 نفر را داشت 10 الي 12 نفر از افراد و گروه‌هاي خاص که قبلا نيز جلسات را بهم ريخته بودند در جلسه حضور داشتند، به من گفتند؛ مراقب باشيد که گروهي آمده‌اند تا جلسه را بهم بريزند و من راجع به شريعتي توضيح دادم. تا قبل از اين که آن خانم بلند شود و پروژه‌ بهم زدن جلسه را شروع کند، سخنراني کاملا آرام بود. بايد بگويم آن خانم يک خانم معمولي نبود، بلکه جزو گروه خاصي بود و اگر خواستيد نام و مشخصات اين خانم و گروه وابسته به آن را برايتان خواهم گفت.اين شگردي است که در يک سخنراني يک نفر بلند شود و با طرح يک سوال جلسه را بهم بزند. چند دقيقه بعد از اين خانم يکي از آقايان همان گروه بلند شد و سر و صدا کرد، اما من در اين مقاطع جلسه را اداره کردم و در سخنراني خود در واقع به بخش سوم رسيده بودم که مي‌خواستم برداشت‌هاي اسلام نوگرا همان اسلامي که انقلاب ايران بر اساس آن به پيروزي رسيد را توضيح دهم که در اين هنگام جلسه را بهم زدند و من به ناچار به تهران آمدم.
آقاجري گفت: روز شنبه همان موقع روزنامه رسالت، کيهان، يالثارات و روزنامه‌هاي همفکر آن به اين موضوع پرداختند. در دو هفته‌ اول تيتر تمام اين روزنامه‌ها اتهام من، اهانت به روحانيت و مرجعيت بود، نه اسلام و خدا. در جريان دادگاه اهانت به روحانيت، به سب‌النبي، ارتداد، کفر و زندقه ارتقاء پيدا کرد و الان به اهانت به مقدسات برگشته است. آقاي اسلامي؛ شما بخش مهمي از سخنانم که بررسي صحبت‌هاي شريعتي بود را به من منتسب کرديد و آن را به يک سخن معاصر در جامعه‌ خودمان تبديل کرديد. من در آن سخنراني گفتم از مشروطيت به بعد همه‌ انقلاب‌ها با شکست روبرو شده‌اند و اصلاح‌طلباني که در تاريخ ايران بودند به دنبال پيدا کردن راه‌حلي براي اين بن‌بست بودند و شريعتي در اين ميان کسي بود که گفت؛ راه‌حل اين مشکل فرهنگي است و تا افکار و انديشه‌ها تغيير نکند، اميدي به اصلاح نيست و اين قرائت بايد اصلاح شود.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي افزود: نه تنها شريعتي بلکه مطهري نيز معتقد به اين مساله بود. به گمان من امام نيز معتقد به اين امر بودند، چون با مبارزه‌ چريکي مسلحانه موافق نبودند. شريعتي و کسان ديگري مثل او که برداشت پيشرو و مترقي و متناسب با زمان از اسلام داشتند، اسلامي را به جامعه معرفي کردند که معتقدم اسلام راستين و اصيل همين بود که وقتي در بين دانشجويان منتشر شد انقلاب را به پيروزي رساند. من در اين سخنراني از سه قرائت مختلف نسبت به دين و اسلام در جامعه‌ خودمان از قبل و بعد از انقلاب حرف زدم و گفتم در مقابل، قرائت اسلام نوگرا و ترقي‌خواه که اساس انقلاب ايران بود و متفکران آن بهشتي، طالقاني، مطهري، شريعتي و در راس آن امام خميني (ره) بود يک برداشت عوام‌زده و سنت‌گرا قرار داشت اما امروز ما به عنوان ادامه‌دهندگان همان راه با طرفداران اسلام بنيادگرا روبرو هستيم. آيا اين يعني اسلام حاکم بر جمهوري اسلامي، اسلام بنيادگراست؟ اين اشتباه است و برداشت شماست.
در ادامه جلسه علني دادگاه، سيدهاشم آقاجري؛ استاد دانشگاه و عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در ادامه دفاعيات خود با اشاره به اينکه بنده در سخنراني تالار معلم همدان، گفتم؛ امام خميني (ره)، شريعتي و مطهري تلاش مي‌کردند به آن روحانيت سنت‌گرا و عوام‌زده بگويند که اسلام با زندگي ارتباط دارد، اما ما امروز اين مشکل را نداريم، تصريح کرد: ما با کساني روبرو هستيم که اسلام را به سياست و قدرت تقليل داده‌اند. من در آن سخنراني گفتم، ما يعني طرفداران اسلام نوگرا که با حقوق بشر و آزادي تضاد ندارد، مشکل‌‏مان با اسلام بنيادگراست که سمبل آن طالبان و بن لادن است که امروز نيز در جامعه‌ خودمان چنين تفکري وجود دارد و روشنفکران ديني و اصلاح‌طلبان با طرفداران اسلام بنيادگرا طرف هستنند.
وي خاطرنشان ساخت: آقاي اسلامي شما "طرف هستند" را اين‌گونه معني مي‌کنيد که امروز اسلام بنيادگرا بر جمهوري اسلامي حاکم است؟ اين دو با هم فرق مي‌کنند. در انقلاب، روحانيت طرفدار انقلاب در برابر روحانيون عوام‌زده در اقليت بودند، مثل مطهري و خود امام (ره)؛ ولي متاسفانه گزارش شما وفادار به متن سخنراني نيست. قاضي اسلامي نيز پاسخ داد: شما جواب سوالات من را نمي‌دهيد.
آقاجري ادامه داد: من از اين در بيرون نمي‌روم تا به تک تک سوالات جواب دهم و گزارش شما را تصحيح کنم. شما صحبت‌هاي من را تحريف کرده‌ايد. يکي اينکه شما گفتيد من در متن سخنراني گفته‌ام اسلام حاکم بر جمهوري اسلامي، اسلام بنيادگراست و همچنان که چندين بار اعلام کردم اگر اين جمله را در سخنراني‌ام پيدا کرديد، حکم اعدام را بدهيد. تبديل کردن دين به ابزار قدرت با در قدرت بودن فرق مي‌کند، علي (ع) و پيامبر (ص) نيز در قدرت بودند ولي قدرت را در اختيار دين خدا و عدالت گرفته بودند. الان اگر صاحبان برداشت اسلام بنيادگرا در جمهوري اسلامي حاکم شوند، تمام دين، آرمان‌ها و اصول فداي قدرت مي‌شود.

عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با اشاره به اينکه بن‌لادن سمبل اين تفکر است، تصريح کرد: اگر او بر دنيا حاکم شود دنيا تبديل به جهنم مي‌شود. ضربه‌اي که اين تفکر و جريان به اسلام مي‌زند، هيچ تفکر ضداسلامي و ضدديني نمي‌تواند به اسلام بزند. من نگفتم؛ اسلام بنيادگرا در جمهوري اسلامي حاکم است و اين برداشت شماست و اشتباه است.
صالح نيکبخت نيز که به روند اداره دادگاه معترض بود، گفت: قطعا اين دادگاه، دادگاهي است بين مدعي‌العموم و متهم و وقتي مدعي‌العموم ادعانامه‌اي را مطرح مي‌کند، رئيس دادگاه بايد بر اساس ادعانامه و به عنوان يک انسان بي‌طرف از ميان اتهامات مدعي‌العموم از متهم سوال کند و از او پاسخ بگيرد. اگر اين مسأله رعايت نشود، دادگاه به راه خطا مي‌رود.
نيکبخت خطاب به قاضي اسلامي گفت: شما بعد از قرائت ادعانامه نماينده مدعي‌العموم مجدداٌ اتهاماتي را به موکلم وارد کرديد و بعضا از حالت اعتدال خارج شديد. نظر موکل من در سخنراني همدان راجع به دين نبوده، چون دين براي تمام مسلمانان مقدس است و منظور ايشان برداشت‌هايي بوده که در طول تاريخ اسلام از دين شده است. موکلم مي‌گويد که؛ برداشت‌هاي مختلفي در طول تاريخ اسلام از دين شده است که در زمان شريعتي سنتي بود و در اين خصوص نظر شما را به مقدمه‌ي کتاب ولايت فقيه چاپ سال 57 جلب مي‌کنم که امام خميني (ره) در آن مي‌فرمايند؛ در دين ما افکار و عقايدي به وجود آمده که مانع از آن مي‌شود که اساتيد و دانشجويان دين واقعي را دريابند.
نيکبخت با اشاره به اينکه نقد افکار گذشته، به معناي توهين نيست، افزود: نقد در جمهوري اسلامي آزاد است و در قانون اساسي نيز آمده است. موکلم در اين سخنراني گفته است؛ شريعتي با اسلام سنت‌گرا مواجه بود اما قبل از انقلاب برداشت ديگري از دين به وجود آمده که بنيادگراست که اين برداشت، دين را عين قدرت مي‌داند و موکلم در اين سخنراني به هيچ‌وجه نگفته است که اسلام بنيادگرا بر جمهوري اسلامي حاکم است.
در ادامه اين جلسه آقاجري با اشاره به اينکه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران مي‌گويد؛ تصوير نادرستي که از اسلام در اذهان عامه بوجود آمده براي اين است که خاصيت اصلي اسلام را از آن بگيرد، چنانچه کسي بخواهد اسلام را آنگونه که هست معرفي کند مردم به اين زودي باور نخواهند کرد، خاطرنشان ساخت: نه تنها شريعتي روحانيت سنت‌گرا و عوام‌زده را نقد مي‌کرد بلکه امام خميني (ره) نيز اين قشر از روحانيون را مورد نقد قرار مي‌داد. آموزه‌هاي اسلام سنت‌گرا اين بود که قرآن‌ها را در طاقچه مي‌گذاشتند و آن را فقط براي قبرستان مي‌خواستند و در مورد امام حسين (ع) نيز معتقد بودند که اگر فقط چند قطره اشک براي امام حسين (ع) بريزند در آن دنيا شفاعت‌‏شان را مي‌کند، هرگناهي که کرده باشند مهم نيست.
آقاجري تصريح کرد: من در سخنراني‌ام منظورم اين آموزه‌ها بود که بايد دور ريخته مي‌شد. شريعتي و امام خميني (ره) نيز با اين آموزه‌ها و اين برداشت از اسلام طرف بودند. من در اين سخنراني به هيچ‌وجه نگفتم حکم شرعي بايد دور ريخته شود. آموزه‌هاي طرفداران اسلام سنت‌گراي عوام‌زده، مراجع تقليد نيستند، بلکه قشري بودند که در آن زمان با تفکر نوانديشانه‌ اسلام ميانه‌اي نداشتند. آموزه‌هايشان نسبت به اسلام آنهايي بود که گفتم و تا اين آموزه‌ها و اين ديدگاه نسبت به مفاهيم مذهبي عوض نمي‌شد و دور ريخته نمي‌شد، انقلاب به پيروزي نمي‌رسيد.
وي ادامه داد: مشکل ما امروز اين است که همفکران طالبان، اسلامي را معرفي مي‌کنند که طرفدار خشونت و ضددموکراسي و ابزاري براي سرکوب است. اگر کسي فکر کند در ذات اسلام گناه‌فروشي و مفاسد وجود دارد، ناديده گرفتن حقايق سخنراني من است. منظورم از نهاد سنتي مذهبي که در سخنراني همدان به آن اشاره کردم نهادي است که در مقابل اسلام ذاتي يعني متن دين قرار دارد. اسلام ذاتي متن دين است . اسلام ذاتي، قرآن، سنت و عترت است. هر دوره‌اي فهم و درک خودش را از اين اسلام دارد. اسلام به هيچ‌يک از اين برداشت‌هاي عصري تقليل نمي‌يابد و رمز جاودانگي اسلام همين است.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در مورد ديگر ابهامات قاضي اسلامي مبني بر به استهزا گرفتن خطبه عقد گفت: اصل عقد حکم شرعي است و وقتي اين قول نکاح اتفاق افتاد، بين زوج و زوجه حليت شرعي ايجاد مي‌شود. بحث من در اين سخنراني اين بود که اسلام، شريعت آساني است و يک عده آمده‌اند آن را پيچيده کرده‌اند تا براي خود کار و حرفه ايجاد کنند.
وي تصريح کرد:‌‏ من در اين سخنراني به روش يک عده عاقد حرفه‌اي انتقاد کردم که خطبه‌ عقد را تبديل به يک حرفه کرده‌اند، در حالي‌که در اسلام حرفه نيست. در اسلام کفن و دفن مرده، خطبه‌ عقد، پيش‌نماز بودن نيز جزء اصول دين و مقدسات نيست. آيا اگر بگويم يک عده از عاقدان کلمه عربي را غليظ تلفظ مي‌کنند به مقدسات توهين کرده‌ام؟ در اسلام طبقه‌ روحاني نداريم بلکه عالم داريم. کسي که علم دارد، به افکار اسلام، يا علم اخلاق دارد يا فيلسوف است.
آقاجري افزود: من در سخنراني همدان در خصوص القابي مثل آيت‌الله، حجت‌الاسلام، ثقه‌الاسلام و... گفتم اين‌ها القاب جديدي است که در 50 يا 60 سال اخير مطرح شده و اين حرف من نيست و شما مي‌توانيد در اين مورد به مجموعه مقالات مرجعيت و روحانيت از مقاله‌هاي شهيد بهشتي و مطهري مراجعه کنيد. من در اين سخنراني عادت کساني را زير سوال بردم که دين را سخت مي‌گيرند، آيا اين که من گفته‌ام القابي مثل آيت‌الله، حجت‌الاسلام و ثقه‌الاسلام القاب جديدي است که در اسلام نبوده، کفر گفته‌ام و به مقدسات توهين کرده‌ام.
وي با اشاره به اينکه مطهري هم روحانيت زمان خود را راجع به امام حسين (ع) نقد کرده است، خاطرنشان ساخت: من در بخش ديگري از سخنراني‌ام گفتم خوشبختانه عليرغم تمام نارسايي‌ها شاهد به وجود آمدن يک دستگاه واحد متمرکز با يک نظام سلسله مراتبي در اسلام نبوده‌ايم. عده‌اي مي‌خواهند تمام دستگاه‌هاي موازي را با هم ادغام کنند و موفق نشدند و اين به دليل ويژگي اسلام و تشيع است که در آن باب اجتهاد باز است و مکتب انتظار وجود دارد.
آقاجري با اشاره به اينکه من نه کفر گفته‌ام و نه به مقدسات و روحانيت توهين کرده‌ام، اظهار داشت: اگر در روحانيت سلسله مراتبي به وجود آيد و حوزه علميه در قدرت ادغام شود مثل الازهر مصر مي‌شود. من طي سخنراني با بي‌توجهي به کف زدن‌ها و ادامه سخنراني مي‌خواستم بگويم با اين نوع عکس‌العمل‌ها کاري ندارم.
وي با اشاره به اينکه من ائمه عليهم‌الاسلام، قرآن و پيامبر (ص) را مقدس مي‌دانم، ولي روحانيت را مقدس نمي‌دانم، افزود: من به روحانيت نيز اهانتي نکرده‌ام بلکه انتقاد کرده‌ام و اگر کسي به روحانيت انتقاد کند به شخص انتقاد کرده نه به مقدسات.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي خطاب به قاضي اسلامي گفت: من در واقع مي‌گويم؛ يک عده سعي مي‌کنند آن‌قدر شرع را سخت کنند که براي خود، کار و حرفه ايجاد کنند. شما مي‌گوييد بحث را سياسي نکنم، اما اين پرونده از همان ابتدا سياسي بود، پرونده‌اي بود که عده‌اي ساخته بودند نه تنها عليه من بلکه عليه جريان اصلاح‌طلب.
آقاجري در مورد ايراد قاضي اسلامي مبني بر بحث "تقليد" گفت: بحث مقلِد و مقلَد بحث من نيست. دکتر شريعتي، مطهري، ملاصدرا، محقق اردبيلي نيز در باب تقليد سخن گفته‌اند و شهيد مطهري تقليد کورکورانه را از تقليد فهمي و فکري جدا کرده است. معتقدم نه تنها در زمينه‌ احکام شرعي بلکه به موجب عقل بايد در هر زمينه‌اي به متخصص آن رجوع کرد و بنده و امثال من که عالم به احکام شريعت نيستيم، بايد فتواي شرعي را از مفتي بپرسيم و من خودم در احکام شرعي از امام خميني (ره) تقليد مي‌کردم. امروز نيز از آيت الله منتظري تقليد مي‌‏کنم.
وي افزود: معتقدم متدين با عالم ديني بايد رابطه‌ پرسش و پاسخ برقرار کنند، در حالي‌که بسياري معتقد به اين امر نيستند. من کساني را که عقل خود را تعطيل کنند به ميمون تشبيه کردم، اينکه خوب است، قرآن اين افراد را به حمار و کلب تشبيه کرده است. تقليد جزء اصول و فروع دين نيست. کسي که منکر تقليد شد، منکر هيچ‌يک از ضروريات دين نشده است.
آقاجري اظهار داشت: بسياري از علما نيز تقليد از علما در احکام شرعي را حرام مي‌دانستند. البته من در اين سخنراني منکر تقليد در احکام شرعي نشده‌ام. من اخباري نيستم و اصولي هستم و معتقدم بنده و امثال من که مجتهد نيستيم بايد در احکام شرعي به مجتهد مراجعه کنيم. منظور من در سخنراني همدان از مؤمنان کساني نيستند که در احکام شرعي تقليد مي‌کنند و منظورم از مقلد نيز مراجع تقليد نيست. من مي‌گويم در اسلام رابطه‌ عالم دين‌شناس با مردم يک رابطه‌ تعليمي است و در مسائل تعليمي عالم نبايد از مردم انتظار تقليد داشته باشد.
وي مدعي شد: چند سال پيش يکي از عالمان ديني گفته بود که؛ بر مردم واجب است که به نامزد خاصي در انتخابات رأي دهند و هرکس به نامزد ديگر رأي دهد، حرام است و به جهنم مي‌رود، در حالي‌که اين يک مسأله سياسي است که به سرنوشت مردم ربط دارد و اين فرد، آن را تبديل به تقليد کرده است.
پس از اين سخنان آقاجري قاضي اسلامي از ساعت 14:40 تا 15:25 اعلام تنفس کرد.
در ادامه اين جلسه آقاجري، گفت: علي‌رغم رفع اتهام سب‌النبي و ارتداد، باز با توجه به قرائن و شواهد اين دغدغه را دارم که به حبس طولاني‌مدت محکوم شوم، چرا که روزنامه‌هاي همشهري و کيهان حکم حبس و مدت حبس بنده را قبل از حکم دادگاه درج کرده‌اند، که قاضي اسلامي اظهار داشت. مطلب روزنامه‌ها قابل تاييد ما نيست.
همچنين آقاجري از درج حکم نهايي خود در روزنامه کيهان عصر روز گذشته خبر داد.
وي افزود: بنده هرجا که در سخنراني همدان از سنت‌گرايي و بنيادگرايي و قرائت عامه صحبت کردم، به هيچ وجه مطلق و ذات دين را مدنظر قرار نداده‌ام. قرائن و شواهد آن نيز اين است که از اسلام حقيقي و اسلام تشيع نام برده‌ام که آنها براي سعادت و تکامل بشريت آمده‌اند. من از اسلام حقيقي سخن گفتم که انقلاب اسلامي را شکل داده است. هرجا که به انواع ديگر اسلام اشاره کرده‌ام، به قرائت‌ها و فهم گروه‌هايي که در جامعه بوده اشاره کرده‌ام که مربوط به اسلام اصيل و متن قرآن و عترت نيست. درخصوص اهانت بايد بگويم که نه کارنامه من و نه عقايد من و نه شخصيت من و نه مقام و موقعيت من و نه قصد و نيت من، هيچ‌کدام مبني بر اهانت و در راستاي اهانت نبوده، چه رسد به اهانت به دين و مقدسات ديني.
آقاجري با اشاره به اينکه من نه قصد اهانت داشتم و نه کليت سخن من گواه آن را مي‌دهد، گفت: من در مقام شرح و بسط سه قرائت مختلف از اسلام بوده‌ام که آنها را دکتر شريعتي مورد بررسي قرار داده است. من از نظر شريعتي ديدگاه عاميانه و سنت‌گرا را مطرح کردم و بعد ديدگاه قرائت بنيادگرايي را مورد نقد قرار دادم.
گمان مي‌کنم دادگاه محترم بين مقام وصف و اهانت تفکيک قائل شود. رکن معنوي جرم اهانت با توجه به قرائن و شواهد موجود نيست. رکن مادي هم که عبارت از کلمات و عبارات است، در صورتي که به سياق سخن و روش طرح مساله و نقد توجه شود، وجود ندارد بلکه در نقد تفکر غلط بوده و برداشتي از اهانت نمي‌شود. اگر قرار بود من آن سخنراني را چاپ کنم، آن را ويرايش کرده و آن قسمت را که ممکن بود در ذهن کسي اهانت را القا کند، حذف مي‌نمودم.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در خصوص مورد اتهامي تشبيه دين اسلام به مسيحيت منحرف، گفت: منظور از اسلام، نه دين اسلام است و نه اسلام حقيقي و راستين، نه تنها اسلام بلکه مسيحيت نيز از چنين نگرش غلط و سخيف بري هستند. اما واقعيت‌هاي موجود در تاريخ جهان مسيحي و مسلمان، گرايش‌ها و رفتارهاي غلط را نشان مي‌دهد که مخالف عقل و خرد و آزادگي و اصول اساسي دين حقيقي است و لذا اگر اين شبهه است که گفته‌ام؛ حقيقت اسلام و متن قرآن، فهم، علم و دانش را رد مي‌کند اشتباه است. در تاريخ اسلام، فرقه‌هاي مختلفي اعم از شيعه و سني اين تفکر را داشتند که دين، مخالف خردورزي و علم و دانش است و من آنها را مورد نقد قرار دادم و رد کردم.
وي با اشاره به اينکه تاريخ اسلام به معني تاريخ دين اسلام نيست، افزود: تاريخ اسلام يعني تاريخ جهان اسلام و تاريخ جوامع اسلامي؛ کما اين‌که مقصود من دين مسيحيت نيست، بلکه تاريخ جهان مسيحيت و جوامع مسيحي است.
آقاجري در ادامه در مقام دفاع از مورد اتهامي مربوط به آموزه‌‏هاي ديني گفت: مقصود از آموزه‌هاي ديني، احکام شرعي نيست بلکه تلقي‌ها، فهم‌ها و برداشت‌هايي است که متفکران اسلامي از جمله دکتر شريعتي آنها را نقادي کرده و سعي نموده‌اند اين مفاهيم را تصفيه و اصلاح کنند. آموزه‌هايي مانند اجتهاد، تقليد، عاشورا، امر به معروف و نهي از منکر و جهاد، از طرف يک عده‌اي به نحو نادرستي مطرح مي‌شود که دکتر شريعتي، شهيد مطهري، شهيد بهشتي و امام (ره) مخالف آن برداشت‌ها بودند و حتي امام (ره) آنها را استعماري خواند.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با اشاره به اينکه بايد بين سنت و سنت‌گرايي تفاوت قائل شد،‌‏ اظهار داشت: همان‌طور که اسلام با اسلام‌گرايي در فرهنگ سياسي امروز فرق دارد، سنت و سنت‌گرايي نيز با هم متفاوتند. سنت، واقعيتي است که وجود دارد اما سنت‌گرايي يعني مطلق کردن سنت و مخالفت با هر نوع نوآوري. نقد سنت‌گرايي به معناي نفي همه سنت‌ها نيست. تحجر يعني سنت را سنگواره کردن و در آن درجا زدن، فقه سنتي امام (ره) با نقد سنت‌گرايي تعارض ندارد. فقه سنتي، فقهي است که منابع آن در سنت است و مجتهد بايد به کتب اربعه مراجعه کند؛ برخلاف سنت‌گرايي که افرادي همانند شهيد مطهري را بر بي‌ديني متهم مي‌کردند و حتي موقعي که امام (ره) فتوا مي‌داد، کساني که تفکر سنت‌گرا داشتند با وي مخالفت نمودند.
آقاجري گفت: منابع ديني ما همانند منابع انرژي است که پس از پالايش و تصفيه قابل استفاده است که اين پالايش و تصفيه را اصلاح تفکر ديني مي‌گويند. اصلاح‌طلبان ديني، مخالف سنت نبودند بلکه مخالف سنت‌گرايي و عوام‌زدگي بودند و به همين دليل امام بعد از انقلاب، اسلام را به اسلام ناب، اسلام آمريکايي و اسلام متحجرين تقسيم کرد، يعني برداشت و قرائتي که عده‌اي از اسلام دارند، يا متحجر است يا آمريکايي، حال آيا مي‌شود به امام (ره) اشکال گرفت. امام به حقيقت اسلام اشاره نمي‌کند بلکه به واقعيت اشاره مي‌کند، واقعيت‌هاي سياه و نادرستي که موجود بود.شريعتي به پروتستانتيسم اسلامي معتقد بود يعني اين‌که اين آموزه‌هاي سياه و نادرست را بايد نقادي و پالايش کنيم.
وي تصريح کرد: وقتي که من در سخنراني خود به مذهب رسمي اشاره کردم، منظور مذهب رسمي دستگاه زمان شريعتي بوده است که روحانيون آن دستگاه، درباري بودند و اين رسمي به معناي مذهب رسمي مورد اشاره‌ قانون اساسي نيست. من در مقام دفاع از تشيع جعفري و به تعبير شريعتي، علوي در مقابل برداشت‌هاي غلط و در مقام دفاع از دين و مذهب رسمي قانون اساسي هستم.
در ادامه اين جلسه آقاجري در مقام دفاع از اتهام انتساب شکنجه به مکتب اسلامي، اظهار داشت: عده‌اي در جامعه خودشان را به اسم مستعاري براي اسلام از منظر ديني و براي نظام جمهوري اسلامي از منظر سياسي تبديل کرده‌اند؛ به نحوي که اگر به آن گروه و دسته انتقاد شود مي‌گويند به اسلام اهانت شده است و اگر به رفتار و کردار آنها انتقاد شود، مي‌گويند به نظام اهانت شده است. من شکنجه را به اسلام منسوب نکرده‌ام. اسلام مخالف شکنجه است قانون اساسي ما آن را منع کرده است، منتها عده‌اي مي‌خواهند شکنجه را توجيه کنند و من در مقام نقد اين گروه بوده‌ام. من گفته‌ام اين چه ديني است که شکنجه را توجيه مي‌کند؟ اما دين لفظ عام است که هم بر دين حق و هم بر دين باطل صدق مي‌کند. منظور من از دين در اين مورد، ديدگاه بنيادگرايي بوده است که غلط و انحرافي مي‌باشد و به برداشت گروهي اشاره کرده‌ام که شکنجه را که اسلام راستين و قانون اساسي مخالف آن است را توجيه مي‌کند.
آقاجري در مقام دفاع از اينکه وي اسلام را مخالف خرد، عقل و ترقي معرفي کرده است، گفت: اسلام حقيقي به دنبال ترقي و رشد است و قرآن نيز همواره بر اين مساله تاکيد دارد و مي‌گويد که جهنم پر از کساني خواهد بود که از خرد و دانش خود استفاده نمي‌کنند. در دين اسلام، ما حجت باطني و ظاهري داريم که حجت باطني، عقل و حجت ظاهري پيامبران هستند و حتي حجت ظاهري را به واسطه‌ حجت باطني درک مي‌کنيم. بنابراين من در مقام نقد و رد نظري بوده‌ام که برداشت سطحي و متحجرانه از دين داشته و طرفداران اين نظر در مقابل افرادي چون بهبهاني و نائيني و طباطبايي ايستادند. من مي‌گويم چرا قول و فکر يک گروه را به اسلام تبديل کنيم و نقد آن را توهين به اسلام بدانيم؟ اسلام دين خردورزي است و من هميشه از آن دفاع کرده‌ام؛ يک روز در مقابل مارکسيست‌ها، يک روز در مقابل مرتجعين و يک روز هم در مقابل سکولارها از اسلام دفاع کردم.
وي با اشاره به اينکه معتقدم اسلام نه تنها با حقوق‌بشر، خرد و آزادي سازگار است بلکه در صورت توأم بودن، آنها را مستحکم‌تر مي‌کند، اظهار داشت: من به برداشت بنيادگراها انتقاد دارم، چرا که آنها مي‌گويند هرکه با ما نيست، بر ماست و اين مساله هيچ ربطي به حاکميت ديني ندارد که مدعي‌العموم عنوان داشته است؛ من حکومت ديني را نفي کرده‌ام.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در خصوص اتهام اهانت آشکار به ائمه اطهار و معصومين گفت: من به ائمه اهانت نکرده‌ام. من ائمه را مافوق انسان نمي‌دانم بلکه آنها را انسان مافوق مي‌دانم که به عنوان الگو معرفي شده‌اند. آن‌چه که در دادنامه به من نسبت داده‌اند، من در مقام رد آن بودم.
آقاجري افزود: شريعتي، مطهري، بهشتي و بازرگان بر معرفت ائمه تاکيد دارند. ائمه از لحاظ فيزيولوژيکي و بشري مثل ما هستند و مقامات معنوي آنها به دليل هدايت خداوند و لطف الهي بالاتر از ما قرار دارد و من به قاضي همدان گفتم که در پرونده‌ من اول مظلوم، ائمه (ع) هستند؛ چرا که ادعاي دروغي شده است که در ايران که مملکت اهل بيت است يک استاد دانشگاه که از سلاله‌ ائمه (ع) بوده، به ائمه (ع) و پيامبران توهين کرده است.
در پايان جلسه دوم دادگاه هاشم آقاجري وي با اعلام اين مطلب که از لحاظ جسمي و ذهني بسيار خسته هستم و در حال حاضر نمي‌توانم از خود دفاع کنم، تقاضاي استمهال از رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران کرد که با موافقت قاضي اسلامي به تاريخ 22 تيرماه موکول شد.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/9765

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گزارش کامل "ايلنا" از دادگاه سيد هاشم آقاجري، ايلنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016